eitaa logo
کانال مولودی مداح دلسوخته(مداحان خورشید)
2.2هزار دنبال‌کننده
489 عکس
607 ویدیو
73 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
آسمان در سوم شعبان که مهتابی تر است چشم های نوکران در وقت بی تابی،تر است قلب سائل ها در این ایام اربابی تر است آمده ارباب،اما چشم اصحابی تر است می رود تا عرش اعلا جمله ی مولی الکونین اهل عالم این حسین از من و من هم از حسین ای حسینٌ منی پیغمبر خاتم حسین ای قبول توبه های حضرت آدم حسین نام زیبای تو داده جلوه بر پرچم حسین باز دم ذکر حسن جان است،ذکر دم حسین مجتبی غرق شعف شد،تا که آقا آمدی بهر دیدار حسن،شش ماه دنیا آمدی.... آمده در بیت وحی انگار نور دیگری یا که موسی آمده امشب به طور دیگری آمده قرآن و انجیل و زبور دیگری آمد آنکه دوستش داریم جور دیگری آمده آقای عالم فخر کل کائنات امشب اندازد خدا در آب کشتی نجات جلوه ای دارد اگر این آسمان چون ماه اوست ما هدایت گشته ایم  اینجا اگر مصباح اوست ما رعیت زاده ای هستیم ،شاهنشاه اوست سِرّ توحید است او ،یعنی که وتر الله اوست اوست معشوق خدا او هست مجنون خدا آمده در خانه ی شیر خدا خون خدا ناجی امروز من ای شافع فردای من ای دم وقت مماتم،عشق تو محیای من جان فدای نام زیبای تو ای،دنیای من اشهدُ ان حسین بن علی آقای من فطرس از جام لبانت واله و مدهوش شد دوزخ از یُمْن قدم های شما خاموش شد می‌رسد بر دست ما فیض عجیب کربلا پر شده در کُل هستی عطر سیب کربلا ای حبیب کربلا، آمد حبیب کربلا آشنای عالمی هست و غریب کربلا موسی عمران به لب دارد انا عبدالشبیر شاه ستار العیوب ای ناجی حُر و زهیر محضرش جبریل چون طفلی مودب آمده از وقارش جان عزرائیل بر لب آمده مژده که آقای جون و عون و شوذب آمده عالم هستی مبارک ،هست زینب آمده منزوی خوش گفته ای حک روی پرچم زینب است این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است فکر هر شام است او،اذکار هر روز است او خوش به حال هر که اینجا دانش آموز است او پیش او خورشید شرمنده،جهان سوز است او ورد لب های کسی چون حاج فیروز است او پور زهرا هستی و ناجی پور مریمی یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی تو که ذکر ذاکران و شعر های شاعری تو که مقصود دعا و گریه های زائری تو که در بزم عزایت حاضری و ناظری تو غریب مادر اشعار سید ذاکری ساقیا در باز کن که راهی مِی خانه ام آه زنجیری بیاور در غمت دیوانه ام اصل اسلام خدایی اصل ایمانی حسین قلب عالم دست تو یاسین قرآنی حسین ای تو محبوب دل مُلای زنجانی حسین بی سر و سامانیِ عمان سامانی حسین نِی خدا را میشناسم نی نبی،عمان بخوان من حسینی میشناسم بن علی،عمان بخوان کار تو آقایی و کار گداهم نوکری ای سلیمانا نگاهی گاه بر این پا دری پیش تو فرقی ندارد اولی با آخری عشق بازی می کنم با جمله های آذری در قیامت میزنم این جمله را فریاد حسین جان عالم،جان سنه گوربان،اوین آباد حسین.... در گرفتاری همیشه تو رسیدی دادمان روضه های تو رسانده خیر بر اجدادمان می رسد حب تو از ما ارث بر اولادمان بغض دشمن را که داد اسفندیاری یادمان رحمت حق بر کسی که در عزایت زد نفس لعنت حق بر سنان و خولی و شمر و شبث آه از عشق تو دل از این قرن کندیم ما با وجود تو دگر از ما و من کندیم ما بر حصیری بسته دل را از کفن کندیم ما در عزای تو اگر که پیروهن کندیم ما این مواسات است با تو سیدالعریان حسین زینت دوش نبی ای سید العطشان حسین سید و مولا ست او این بنده را سائل بخوان در حضورش دفعه ای این عبد ناقابل بخوان در شب میلاد آقایت بیا از دل بخوان اشک میریزد خدا پس بیتی از مقبل بخوان شد هوای دشت از باد مخالف قیرگون شاه عالی مرتبه از صدر زین شد سرنگون دم گرفته حاج مرزوق و بنالد شهریار میزند بر  سر فرزدق محتشم شد بی قرار فاطمه میگفت من را با یزیدی ها چه کار سوخت قلب عالمی با شعر های سازگار پس بخوان با او؛ ملائک رو در این هامون کنید مادرش اینجا نشسته شمر را بیرون کنید کشته ی دور از وطن ای صید افتاده به خون ای الفبای محبت،ای الفبای جنون ای حروف اسم اعظم حاوسین و یا نون ما که هستیم از تو، پس، انا الیه راجعون بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
. آسمان در سوم شعبان که مهتابی تر است چشم های نوکران در وقت بی تابی،تر است قلب سائل ها در این ایام اربابی تر است آمده ارباب،اما چشم اصحابی تر است می رود تا عرش اعلا جمله ی مولی الکونین اهل عالم این حسین از من و من هم از حسین ای حسینٌ منی پیغمبر خاتم حسین ای قبول توبه های حضرت آدم حسین نام زیبای تو داده جلوه بر پرچم حسین باز دم ذکر حسن جان است،ذکر دم حسین مجتبی غرق شعف شد،تا که آقا آمدی بهر دیدار حسن،شش ماه دنیا آمدی.... آمده در بیت وحی انگار نور دیگری یا که موسی آمده امشب به طور دیگری آمده قرآن و انجیل و زبور دیگری آمد آنکه دوستش داریم جور دیگری آمده آقای عالم فخر کل کائنات امشب اندازد خدا در آب کشتی نجات جلوه ای دارد اگر این آسمان چون ماه اوست ما هدایت گشته ایم  اینجا اگر مصباح اوست ما رعیت زاده ای هستیم ،شاهنشاه اوست سِرّ توحید است او ،یعنی که وتر الله اوست اوست معشوق خدا او هست مجنون خدا آمده در خانه ی شیر خدا خون خدا ناجی امروز من ای شافع فردای من ای دم وقت مماتم،عشق تو محیای من جان فدای نام زیبای تو ای،دنیای من اشهدُ ان حسین بن علی آقای من فطرس از جام لبانت واله و مدهوش شد دوزخ از یُمْن قدم های شما خاموش شد می‌رسد بر دست ما فیض عجیب کربلا پر شده در کُل هستی عطر سیب کربلا ای حبیب کربلا، آمد حبیب کربلا آشنای عالمی هست و غریب کربلا موسی عمران به لب دارد انا عبدالشبیر شاه ستار العیوب ای ناجی حُر و زهیر محضرش جبریل چون طفلی مودب آمده از وقارش جان عزرائیل بر لب آمده مژده که آقای جون و عون و شوذب آمده عالم هستی مبارک ،هست زینب آمده منزوی خوش گفته ای حک روی پرچم زینب است این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است فکر هر شام است او،اذکار هر روز است او خوش به حال هر که اینجا دانش آموز است او پیش او خورشید شرمنده،جهان سوز است او ورد لب های کسی چون حاج فیروز است او پور زهرا هستی و ناجی پور مریمی یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی تو که ذکر ذاکران و شعر های شاعری تو که مقصود دعا و گریه های زائری تو که در بزم عزایت حاضری و ناظری تو غریب مادر اشعار سید ذاکری ساقیا در باز کن که راهی مِی خانه ام آه زنجیری بیاور در غمت دیوانه ام اصل اسلام خدایی اصل ایمانی حسین قلب عالم دست تو یاسین قرآنی حسین ای تو محبوب دل مُلای زنجانی حسین بی سر و سامانیِ عمان سامانی حسین نِی خدا را میشناسم نی نبی،عمان بخوان من حسینی میشناسم بن علی،عمان بخوان کار تو آقایی و کار گداهم نوکری ای سلیمانا نگاهی گاه بر این پا دری پیش تو فرقی ندارد اولی با آخری عشق بازی می کنم با جمله های آذری در قیامت میزنم این جمله را فریاد حسین جان عالم،جان سنه گوربان،اوین آباد حسین.... در گرفتاری همیشه تو رسیدی دادمان روضه های تو رسانده خیر بر اجدادمان می رسد حب تو از ما ارث بر اولادمان بغض دشمن را که داد اسفندیاری یادمان رحمت حق بر کسی که در عزایت زد نفس لعنت حق بر سنان و خولی و شمر و شبث آه از عشق تو دل از این قرن کندیم ما با وجود تو دگر از ما و من کندیم ما بر حصیری بسته دل را از کفن کندیم ما در عزای تو اگر که پیروهن کندیم ما این مواسات است با تو سیدالعریان حسین زینت دوش نبی ای سید العطشان حسین سید و مولا ست او این بنده را سائل بخوان در حضورش دفعه ای این عبد ناقابل بخوان در شب میلاد آقایت بیا از دل بخوان اشک میریزد خدا پس بیتی از مقبل بخوان شد هوای دشت از باد مخالف قیرگون شاه عالی مرتبه از صدر زین شد سرنگون دم گرفته حاج مرزوق و بنالد شهریار میزند بر  سر فرزدق محتشم شد بی قرار فاطمه میگفت من را با یزیدی ها چه کار سوخت قلب عالمی با شعر های سازگار پس بخوان با او؛ ملائک رو در این هامون کنید مادرش اینجا نشسته شمر را بیرون کنید کشته ی دور از وطن ای صید افتاده به خون ای الفبای محبت،ای الفبای جنون ای حروف اسم اعظم حاوسین و یا نون ما که هستیم از تو، پس، انا الیه راجعون بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ✍ .