#امام_باقر #شهادت 🖤
من کیستم غبار تو یا باقرالعلوم
جان و تنم نثار تو یا باقرالعلوم
این روضه ها که دل خوشی ما فقیرهاست
هستند یادگار تو یا باقرالعلوم
کم گریه کرده ایم برایت حلال کن
عرش است داغدار تو یا باقرالعلوم
حجاج مکه اند ولی نیست یک نفر
زائر سر مزار تو یا باقرالعلوم
جانم فدای غربت زهراییت شود
جز غصه چیست کار تو یا باقرالعلوم
از خاطرات کودکی ات بیشتر بگو
ای با رقیه همسفر از آن سفر بگو
از ماجرای مجلس اغیار بردنت
از خاطرات کوچه و از سنگ خوردنت
از نعل های تازه و از سینه ها بگو
برخیز و از شکستن آیینه ها بگو
با ما بگو که عاقبت کاروان چه شد
با ما بگو که پیرُهن آسمان چه شد
((کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است))
#محمود_یوسفی
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
@Maddahankhomein
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹کربلا یعنی تو🔹
زندگی جاریست در لحن دعایت تا هنوز
میرسد از منبر دانش صدایت تا هنوز
یادگار توست تأثیر زیارتنامهها
مانده بر سجادههامان جای پایت تا هنوز
صفحه صفحه میشود حس کرد، پیدا کرد، دید
عطر شیرین تو را در هر روایت تا هنوز
رفتی و بردی نگاه دلنشینت را ولی
در نگاه آسمان خالیست جایت تا هنوز
زائرت حسرت به دل در آرزویت مانده است
بوده تنها ماه نو شمع عزایت تا هنوز..
کربلا یعنی تو، ای داغ مجسم! هر سحر
میرسد شبنالههای کربلایت تا هنوز
مثل بغض زائران بیقرارت مانده است
در گلوی روضهخوانها روضههایت تا هنوز
هرچه میگوییم ناچیز است، بیقدر است، حیف!
شاعری ننوشته تصویری برایت تا هنوز
📝 #حامد_اهور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_باقر علیهالسلام
#چارپاره
🔹همۀ عمر تو محرّم بود🔹
امشب از آسمان چشمانت
دستهدسته ستاره میچینم
در غزلگریۀ زلالت آه
سرخی چارپاره میبینم
زخمهای دل غریبت را
مرهم و التیام آوردم
باز از محضر رسولالله
به حضورت سلام آوردم
در شب تار تیرهفهمیها
روشنی را دوباره آوردی
آسمان را کسی نمیفهمید
تا که با خود ستاره آوردی
وارثِ آبروی سجاده
بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت
دلمان را به آسمان دادی
آیه آیه پیام عاشورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا
در تب اشک و شیونت گل کرد
دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کربلا مجسّم بود
چشم تو لحظهای نمیآسود
همۀ عمر تو محرّم بود
دمبهدم ابری است و بارانی
از غم تو هوای چشمانم
چلچراغی ز گریه روشن کرد
ماتمت در منای چشمانم...
آه آتشفشان چشمانت
دیر سالیست بیگدازه نبود
همۀ عمر خون دل خوردی
داغهای دل تو تازه نبود
دیده بودی سه روز در گودال
پیکر آسمان رها مانده
سر سالار قافله بر نی...
کاروان بیامان رها مانده
دل تو روی نیزهها میرفت
دستهایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینهها؟ هرگز!
قاتلت خندههای حرمله بود
📝 #یوسف_رحیمی
@Maddahankhomein
#امام_باقر علیهالسلام
#چارپاره
🔸همۀ عمر تو محرّم بود🔸
امشب از آسمان چشمانت
دستهدسته ستاره میچینم
در غزلگریۀ زلالت آه
سرخی چارپاره میبینم
زخمهای دل غریبت را
مرهم و التیام آوردم
باز از محضر رسولالله
به حضورت سلام آوردم
در شب تار تیرهفهمیها
روشنی را دوباره آوردی
آسمان را کسی نمیفهمید
تا که با خود ستاره آوردی
وارثِ آبروی سجاده
بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت
دلمان را به آسمان دادی
آیه آیه پیام عاشورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا
در تب اشک و شیونت گل کرد
دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کربلا مجسّم بود
چشم تو لحظهای نمیآسود
همۀ عمر تو محرّم بود
دمبهدم ابری است و بارانی
از غم تو هوای چشمانم
چلچراغی ز گریه روشن کرد
ماتمت در منای چشمانم...
آه آتشفشان چشمانت
دیر سالیست بیگدازه نبود
همۀ عمر خون دل خوردی
داغهای دل تو تازه نبود
دیده بودی سه روز در گودال
پیکر آسمان رها مانده
سر سالار قافله بر نی...
کاروان بیامان رها مانده
دل تو روی نیزهها میرفت
دستهایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینهها؟ هرگز!
قاتلت خندههای حرمله بود
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @Maddahankhomein
4_5951709582781843344.ogg
زمان:
حجم:
130.1K
#سرود #امام_باقر
نور حق دوباره ظاهر شد
بزم شادی باز دائر شد
مژده بر پیمبر و آلش
میلاد امام باقر شد
ای پنجمین گلِ / گلزار احمدی
یا باقرالعلوم / مولا خوش آمدی
یا باقرالعلوم / یا باقرالعلوم
......
با خنده هر ملک تبریک
بر زین العابدین گوید
امشب بر عروس خود زهرا
مرحبا و آفرین گوید
دوباره یادی از / جدش کند حسین
وقتی به صورتش / بوسه زند حسین
یا باقرالعلوم / یا باقرالعلوم
......
خورشید عالمین است این
فرزند حسنین است این
تا دیدند روی او گفتند
هم حسن هم حسین است این
روی مهش بود / تای امام حسن
خالی بود چقدر / جای امام حسن
یا باقرالعلوم / یا باقرالعلوم
.......
در روز ولادتت آقا
باید هم غرق شعف باشم
امضا کن ای پسر زهرا
سیزده رجب نجف باشم
دستم به دامنت / یا والی الولی
دلتنگ نجفم / یا مرتضی علی
یا مرتضی علی ......
#عبدالحسین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_باقر علیه السلام
#مربع_ترکیب
آرم سخن بهنام تو، یا باقرالعلوم
تا گویم از مقامِ تو، یا باقرالعلوم
گفتا نَبی سلام تو، یا باقرالعلوم
وین بس به احترام تو، یا باقرالعلوم
ای نام تو محمَّد و خوی تو احمدی
ایثار دَرگهت، صلوات محمَّدی
ای روشن از جمالِ تو افلاک، چون زمین
حاکمِ به ممکناتی و عالِم به عالَمین
مشمول رحمت تو همآن باشد و هماین
تو پنجمین امامی و معصوم هفتمین
سیمای تو که مَطلَعُالاَنوار سرمدیست
آیینۀ کمال و جمال محمَّدیست
ای سر نهاده خلق به طوق ارادتت
لطف و کرم سجیّت و جود است عادتت
مِهر فلک پدیده ی نور سیادتت
ماه رجب طلیعه ی روز ولادتت
ماهی که باب لطف خدا، باز میشود
با سالروز جشنِ تو، آغاز میشود...
ای باغ فَرّ و دینِ نبی را تو فرودین
هم آسمان شرعی و هم آفتاب دین
زینتفَزای انجمن زینالعابدین
چشم و چراغ محفل مولای ساجدین
بر دو امام، ذاتِ شریف تو مُنتسب
کَاندر ائمه نیست کسی را چنین نسب
آوازۀ عدالت و وجدان، ندای تو
پیک امیدبخش بشر شد صدای تو
در علم و دین نوابغ عالم، گدای تو
ای جدّ و مادر و پدر من، فدای تو
یک جدّ تو حسین و حسن جدّ دیگرت
خوانند سبط خویش، دو سبط پیمبرت
ای در کتاب حق به مَدیحت کلامها
از ما به حضرتت صلوات و سلامها
پیدا ز نسل پاک تو آمد امامها
پروردگان مکتب عِلمت هشامها
هر یک به علم خویش خردپرور عموم
از یُمن دانش تو، شکافندۀ علوم...
ای معنی نماز بیا و نماز کن
روی نیاز بر در آن بینیاز کن
دستی برای عرض تمنّا دراز کن
روح دعا تویی، به دعا لب تو باز کن
با هر نفس به پیکر ایمان حیات بخش
اسلام را ز چنگ حوادث نجات بخش
من کیستم که وصل تو را آرزو کنم
زین کمترم که با تو دمی گفتگو کنم
اما دقایقی که به سوی تو رو کنم
از خاک دَرگهت طلب آبرو کنم
هر چند رو سیاه ولی من موّحدم
مدّاح اهلبیت، غلامت «مؤیّدم»
مرحوم #استاد_سید_رضا_موید
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔸آینۀ محمد 🔸
سیلاب میشویم و به دریا نمیرسیم
پرواز میکنیم و به بالا نمیرسیم
این بالها شبیه وبالاند، اَبترند
وقتی به سیر عالم معنا نمیرسیم
این چشمهای خیس و تهیدست شاهدند
بیتو به جلوهزار تماشا نمیرسیم
تا بیکرانههای حضور الهیات
پر میکشیم روز و شب اما نمیرسیم
باشد اگر تمام جهان زیر پایمان
حتی به خاک پای تو مولا نمیرسیم
این حرفها نشانۀ تقصیر فهم ماست
حیران شدن میان صفات تو سهم ماست
دنیا تو را چگونه بفهمد؟ چه باوری!
از مرز عقلهای زمینی فراتری
ای بیکرانه! نامتناهیست وصف تو
آیینۀ صفات الهیست وصف تو
مبهوت جلوههای جلالت کمیتها
کی میرسد به درک کمال تو بیتها
ای باشکوه! از تو سرودن سعادت است
این شعرها بهانۀ عرض ارادت است...
عمری کلیم طور تمنا شدیم و بعد
دلتنگ چشمهای مسیحا شدیم و بعد
مثل نسیم در به در کوچهها شدیم
تا با شمیم احمدیات آشنا شدیم
ای مظهر فضایل پیغمبر خدا
آیینۀ شمایل پیغمبر خدا
شایستۀ سلام و تحیّات احمدی
احیا کنندۀ کلمات محمدی
نور علی و فاطمه در تار و پود توست
شور حسین و حلم حسن در وجود توست
چشم مدینه محو سلوک دمادمت
بوی بهشت میوزد از خاک مقدمت
قرآن همیشه آینۀ تو، انیس توست
تفسیر بیکران معانی حدیث توست
قلبش هزار چشمۀ نور و معارف است
هرکس به آیهای ز مقام تو عارف است
روشنترین ادلّۀ علمیست سیرهات
وقتی که حجّتاند به عالم عشیرهات
هرکس که تا حضور تو راهی نمیشود،
علمش به جز زیان و تباهی نمیشود
هر قطره که به محضر دریا نمیرسد
سرچشمۀ علوم الهی نمیشود
بیبهره است از تو و انفاس قدسیات
اندیشهای که نامتناهی نمیشود
جابر شدن، زُراره شدن با نگاه توست
آقای من اگر تو نخواهی نمیشود...
یک شب به آسمان قنوتت ببر مرا
تا بیکرانۀ ملکوتت ببر مرا...
✍🏻 #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_باقر علیهالسلام
#غزل
🔹خاطرات قافله🔹
نگاه کودکیات دیده بود قافله را
تمام دلهرهها را، تمام فاصله را
هزار بار بمیرم برات، میخواهم
دوباره زنده کنم خاطرات قافله را
تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم
خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟
چقدر خاطرۀ تلخ مانده در ذهنت
ز نیزهدار که سر برده بود حوصله را
چه کودکی بزرگیست این که دستانت
گرفته بود به بازی گلوی سلسله را
میان سلسله مردانه در مسیر خطر
گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را
چقدر گریه نکردید با سهساله، چقدر
به روی خویش نیاوردهاید آبله را
دلیل قافله میبرد پا به پای خودش
نگاه تشنۀ آن کاروان یک دِله را
هنوز یک به یک، آری به یاد میآری
تمام زخم زبانهای شهر هلهله را
مرا ببخش که مجبور میشوم در شعر
بیاورم کلماتی شبیه حرمله را
بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت
که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_باقر علیهالسلام
#چارپاره
🔸همۀ عمر تو محرّم بود🔸
امشب از آسمان چشمانت
دستهدسته ستاره میچینم
در غزلگریۀ زلالت آه
سرخی چارپاره میبینم
زخمهای دل غریبت را
مرهم و التیام آوردم
باز از محضر رسولالله
به حضورت سلام آوردم
در شب تار تیرهفهمیها
روشنی را دوباره آوردی
آسمان را کسی نمیفهمید
تا که با خود ستاره آوردی
وارثِ آبروی سجاده
بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت
دلمان را به آسمان دادی
آیه آیه پیام عاشورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا
در تب اشک و شیونت گل کرد
دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کربلا مجسّم بود
چشم تو لحظهای نمیآسود
همۀ عمر تو محرّم بود
دمبهدم ابری است و بارانی
از غم تو هوای چشمانم
چلچراغی ز گریه روشن کرد
ماتمت در منای چشمانم...
آه آتشفشان چشمانت
دیر سالیست بیگدازه نبود
همۀ عمر خون دل خوردی
داغهای دل تو تازه نبود
دیده بودی سه روز در گودال
پیکر آسمان رها مانده
سر سالار قافله بر نی...
کاروان بیامان رها مانده
دل تو روی نیزهها میرفت
دستهایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینهها؟ هرگز!
قاتلت خندههای حرمله بود
✍🏻 #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
✅ به یاد چهار سالهی کربلا
#امام_باقر(علیهالسلام) 🏴
ظهر بود و لب از عطش لبریز،
تشنهای حرفهای سوزان داشت
مادری پای گریهای میسوخت
کودکی، آرزوی باران داشت
کودکی چارساله با شوری
پا به پایِ سه سالهای شیرین
همصدا با نوای شش ماهه
مثل یک ابر، چشمِ گریان داشت
مردی از روی ماه، زیباتر،
قامتش از کمال، بالاتر،
رفت سوی فرات و بر دوشش
پرچمی بر فراز ایمان داشت
آب را تا به مَشک نوشانید
رفت و دستانش از نفس افتاد
مَشک هم در کنار بارِشِ دست
گریهای سرخ و آه جوشان داشت
مَردی از نسل «ایلیا» برخاست
خواهرش گریه پشت پایش ریخت
تا که دریا، رسید بر گودال
هستی آشفت و قصد توفان داشت
عصر آن روز، هیزم آوردند
شعله در قلب خیمه ها بُردند
کودکی پابرهنه در آتش
میدوید و دلی پریشان داشت
کودک چارساله دید آن روز
آسمان، بی هوا زمین افتاد
روی صحرا، شریفه خاتون ماند
زخم بر پیکرش، فراوان داشت
کاروان تا به پای شام رسید
شام با آهِ او سراپا سوخت
کاخ را آن خرابه، ویران کرد
کاخ بی پایه، پای لرزان داشت
قصهی او به سر رسید، ولی
این سرآغازِ غصهای ابدی است
قصه ها هرچه بوده، جز غم عشق
یک سرآغازِ رو به پایان داشت.
✍ دکتر محمدی مبارز (ایلیا)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
شهادت #امام_باقر علیه السلام
غریب تر ز دو بابابزرگ حتی تو
شبیه عمه رقیه پر از معما تو
نگفته است پدر از مصائبت زیرا
تو مرد قافله بودی امام فردا تو
نگفته است به تو تا که مرد خانه شوی
که روز حادثه باشی کنار بابا تو
یزید را نشود در نگاه تو باور
از اینکه چار بهاری فقط به دنیا تو
به رغم خشکی نسل مشاوران ستم
اصیل و پاک و نجیب و زلال و دریا تو
دو فاطمه دو علی در شناسنامه تو
فقط نشان تو باشد به ایل ، تنها تو
چقدر آنچه شنیدیم ما شما دیدید
چقدر تاول پا دیده ای به صحرا تو
چقدر تشنگی ات را نموده ای پنهان
کنار عمه سکینه چقدر پیدا تو
نمی شود دل تنگ تو را تصور کرد
که مانده است عمو اصغرت فقط با تو
حرم نداری اگر در بقیع عیبی نیست
که وارثی به بلاهای کربلاها تو
تو را به کرب و بلا دیده ایم وقتی که
پیاده جای تو رفتیم ، بودی آنجا تو
تو نور چشم تمام قبیله ی نوری
میان روضه نشستی چقدر زیبا تو
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/Maddahankhomein
حاجامیر کرمانشاهیخانوادهم چقدر سختی کشیدن_۲۰۲۳_۰۶_۲۵_۱۸_۱۷_۴۷_۸۱۹.mp3
زمان:
حجم:
15.26M
یادگار کربلایم
🎙حاج امیر کرمانشاهی
ویژه شهادت #امام_باقر علیه السلام