eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
687 ویدیو
359 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم از وجودت زمین گلستان است آسمان هم ستاره باران است از قدوم مبارکت امشب خانه‌ی مرتضی چراغان است از دو چشمت ستاره می ریزد چهره ات قرص ماه تابان است کوری چشم دشمنان علی نوکرت روز حشر خندان است از پدر ارث برده ای یعنی در حریمت گدا فراوان است کوچه به کوچه نیمه‌ی هر شب روی دوش تو جای همیان است بخشش بی حساب و بی منت عادت خاندان احسان است هر که بر سفره‌ی تو بنشیند گرچه باشد گدا سلیمان است ریزه خواری سفره ات قطعا باعث افتخار انسان است نمک و نان سفره ات والله دردها را شفا و درمان است چه جمل باشد و چه در صفین برق شمشیر تو نمایان است ضرب شمشیر تو چنان مهلک که هماورد تو هراسان است هم قیام تو هم قعود تو حجت است و دلیل و برهان است به یقین بغض تو همان کفر است چون که حبّ تو عین ایمان است هرکسی با تو عهد و پیمان بست عهد خود با تمام خلق شکست باید امشب قدح به دست شویم تا که از جام عشق مست شویم حسن تو ریشه در ازل دارد نام تو مزه‌ی عسل دارد تشنه‌ی قطره های بارانم چشمه‌ی لطفی و بیابانم https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم از ازل خورده لبم بر نمک نان حسن سفره ای نیست مگر سفره ی احسان حسن افتخار است گدائی در خانه ی او بی نیازان جهانند گدایانِ حسن جگرش خون شده از طعنه و از زخم زبان نیست جز زهر جگر سوز که درمانِ حسن درد دل می کند و خون ز دهان می ریزد می شود خواهر غم دیده پریشان حسن یادش افتاده که مادر به زمین خورد و سپس آتش انداخته این خاطره بر جان حسن خادمی نیست میان حرم خاکی او گرچه هستند ملائک همه دربان حسن می رسد منتقم آن وقت بنا خواهد شد بارگاه و حرم و گنبد و ایوان حسن https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم ابنِ کریم است و کریم است، که دور و بر او حلقه زده جن و ملک دست گدایی به سویش برده سماوات و زمین و قمر و شمس و همه خیل خلایق ، پسر فاطمه است و پسر حیدر کرار و همان سبط نبی فخر زمان فخر زمین است که انفاق گرفته ست از او معنی و جود و کرمش وصف نخواهد شد اگر هرچه درخت است قلم گردد و صد بحر شود جوهر و مردم همه کاتب بشوند و بنویسند و البته که در معرکه سردار نبرد است که شمشیر به دستانِ یداللّهی او مست شود بعد به رقص و آید و بعد آنچه که شد در جمل و بگذرم از آن....... ....... و خوش آن روز که دور حرمش جمع شویم و سپس آن روز بسازیم دو گلدسته و یک گنبد و ایوان و ضریحی و بخوانیم دو رکعت غزل عشق. https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹فخر جوانان بهشت🔹 رمضان آمد و دارم خبری بهتر از این مژده‌ای دیگر و لطف دگری بهتر از این گرچه باشد سپر آتش دوزخ، صومم لیک با این همه دارم سپری بهتر از این شب قدر رمضان، گرچه بسی پر قدر است دارد این مه، شب قدر و سحری بهتر از این مولد لؤلؤ پاک مَرَجَ البَحرَین است نیست در رشتۀ خلقت گهری بهتر از این مادرش فاطمه و باب گرامیش علی چه کسی داشته اُمّ و پدری بهتر از این رست پیغمبر از آن تهمت ابتر بودن نیست بر شاخۀ طوبی ثمری بهتر از این اسوۀ خلق زمین، فخر جوانان بهشت مادر دهر نزاید پسری بهتر از این گفت خالق فَتبارک به خود از خلقت او کِلک ایجاد ندارد اثری بهتر از این بگذر آهسته‌تر ای ماه حسن، ای رمضان! عمر ما را نبود چون گذری بهتر از این اثر صلح حسن نهضت عاشورا بود اُمتی را نبود راهبری بهتر از این زنده گشته‌ست به این صلح موقت اسلام نیست در حُسن سیاست هنری بهتر از این لطف کن اذن زیارت که خدا می‌داند بهر عشاق نباشد سفری بهتر از این گرچه مشمول عنایات تو بوده‌ست «حسان» یا حسن! کن به محبان نظری بهتر از این 📝 http://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹خورشید حجاز🔹 می‌رسد باز به گوش دل ما این آواز چه نشستید که در‌های عنایت شد باز جاری از طور ولایت شده سر‌چشمۀ نور چشم دل خیره شد از دیدن این چشم‌انداز تا که از چرخ چهارم شِنَوَد «روح‌الله» سخنی روح‌افزا، زآن دو لب روح‌نواز گفت «یا محسن» و از وجه «حسن» پرده گرفت زُهره گردید هم‌آغوش جگرگوشۀ ناز به صفای قدمش ماه خدا گشت دو نیم؟ یا نبی آمد و شق‌ّالقمر است این اعجاز؟ مکّه در زمزمۀ آیۀ «فَاخلَع نَعلَیک» وادی قدس شد از جلوۀ خورشیدِ حجاز ای که از طلعت تو صبح سعادت سر زد ای حقیقت که بود تحت شعاع تو مَجاز به خدا آینۀ حُسنِ رسول‌اللهی ای ظهور ازلی، ای ابدیّت‌پرواز به جمال ملکوتی تو هر کس نِگَریست آفرین خواند بر آن صورت و صورت‌پرداز جز تو، ای سیّد و سالارِ جوانان بهشت در سراپردۀ عصمت که شود مَحرم راز؟ کَرَمت نامتناهی بُوَد، ای چشمۀ فیض تو سراپا همه نازی، دگران دست نیاز از همان روز که شد شاهدِ محراب، علی رهبری یافت به بالای بلندِ تو طراز همۀ سعی تو آن بود که کوتاه شود دست نامحرم از این مکتب محروم‌نواز آه و افسوس که همراه سپاه تو نبود یک وفا‌پیشه و یک جان‌به‌کف و یک سرباز اُمّت از دایرۀ عشق تو بیرون رفتند ای وجود تو به تشریف امامت ممتاز عرقِ شرم به پیشانیِ سجاده نشست چون عدو کرد به تاراج حرم دست دراز مصلحت بود که کارِ تو به صلح انجامد راز هر مصلحتی را نتوان کرد ابراز ارزش صلح تو را گر نشناسند، چه باک خلق در شیب نشیب‌اند و تو در اوج فراز غربت قبر تو تصویرگرِ صبر تو شد ای که هم جان مناجاتی و هم روح نماز تا مگر باز کند عقدۀ دل را به «بقیع» هر گفتار غمی، سوی تو می‌‌آید باز شب که تاریک شود صحن و سرای تو، بُوَد عوض شمع، دل فاطمه در سوز و گداز آرزوی «شفق» این است که گاهی او را به طواف حرم پاک تو بخشند جواز 📝 http://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹صحیفۀ حُسن🔹 ای ماه آسمانی ماه خدا حسن! خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن! روز نخست نقش جمال تو را كشید نقاش حُسن با قلم ابتدا حسن از شرم آفتابِ رُخَت، خُفت آفتاب در پشت كوه‌ها و پس ابرها حسن ترسم از این كه عقل، خدا خوانَدَت به جهل از بس كه دیده در تو جمال خدا حسن از كائنات نغمۀ آمین شود بلند دست تو تا بلند شود بر دعا حسن افكنده گل صحیفۀ حُسنت چو باغ گل از بوسه‌های پشت هم مصطفی حسن روح نبی، روان علی، قلب فاطمه گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن از صد هزار فیض مسیحا نكوتر است دردی كه با دعای تو گردد دوا حسن باب تو باب حاجت ارباب حاجت است ای عالمی به كوی تو حاجت‌روا حسن.. باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن زوّار توست جان و رواقت بهشت دل باللَّه بُوَد مدینۀ تو قلب‌ها حسن گنجد چگونه عرش به یک گوشۀ بقیع؟ ای گوشه‌ای ز خاک تو عرش عُلا حسن روزی كه نیست روز تو باشد كدام روز؟ جایی كه نیست خاک تو باشد كجا؟ حسن صلح تو كرد روز معاویه را سیاه صبر تو داد دین خدا را بقا حسن از بامداد اول خلقت تو بوده‌ای بنیان‌گذار نهضت كرب‌وبلا حسن آل نبی تمام كریم‌اند و تو شدی مشهور در كرامت و لطف و عطا حسن خلق‌اند میهمان و تویی میزبان خلق ملک وجود آمده مهمان‌سرا حسن عمری اگر كه بند ز بندم جدا كنند حاشا كه لحظه‌ای ز تو گردم جدا حسن دشمن چو دید خُلق خوشت را به خنده گفت: غیر از تو كیست صاحب خلق خدا؟ حسن سوگند می‌خورم به خدا نیست ناامید هر كس كه آوَرَد به تو روی رجا حسن گر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهد بهر نجات خلق كند اكتفا حسن.. 📝 http://eitaa.com/Maddahankhomein
شرمنده اند از تو ، تمام کریم ها افتاده است لرزه به گام کریم ها خوابیده بخت تخت سلیمان و یوسف و از هم گسسته است زمام کریم ها وقتی که نخل خشک به اذنت رطب دهد پس شهدتان رسیده به کام کریم ها آیا سه بار هستی خود بذل کرده است؟ حاتم که شهره است به نام کریم ها؟ آیا رسد برادر کوچک به ارث ؟ آه ارثی بزرگ قدر مرام کریم ها پرواز کرده اند دو تا یاکریمتان در آسمان سرخ به بام کریم ها وقتی که خوانده اید شما روضه بر حسین یعنی که بوده اید امام کریم ها باور نمی کنم که نبودید پیش او ثابت نمی شود به کلام کریم ها طعم طهور نور شما کربلایی است "احلی،من العسل" لب جام کریم ها بی صحن و بی حرم شده این شعر زائرت بی ساغر است سکر مدام کریم ها داریم یک کریم که می آید و حرم..... دارند باز قصد ادامه کریم ها بااین دو خط خطی شده شیدای زینبت خواهنده ی جواب -سلام کریم ها زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
ا﷽ا یک یار با وفا که شود یاورش نداشت امّید یاری از طرف همسرش نداشت یوسف ترین عزیز خدا بود و ای دریغ عزت میان مردم دور و برش نداشت ویرانه باد مسجد شهری که هیچ گاه جایی برای سبط نبی منبرش نداشت نفرین به سائلی که غنی شد از او ولی اندازه معاویه هم باورش نداشت از کودکی زیاد ز کوچه نمی گذشت از کوچه خاطرات خوشی در سرش نداشت گیسوی او بخاطر یک غم سپید شد اینکه قدی بلندتر از مادرش نداشت https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹آن شهیدی که...🔹 کیست او؟ آن که بین خانۀ خود مکر دشمن مجاورش بوده‌ست او که انگار در تمام قرون هرچه غربت معاصرش بوده‌ست او که از روزهای کودکی‌اش شعله در خانۀ دلش افتاد دم‌ به‌ دم داغ ظهر عاشورا در نفس‌های آخرش بوده‌ست نه فقط شد مدینه مدیونش کربلا میوه داد از خونش آن شهیدی که سیدالشهدا هر شب جمعه زائرش بوده‌ست صلح او تیغ در نیام علی‌ست کربلا جلوۀ قیام علی‌ست باطن تیغ مرتضاست یکی فرق قصه به ظاهرش بوده‌ست آن زمان که مسافری خسته لب گشوده به طعنه و توهین میزبان در عوض فقط فکرِ آب و نان مسافرش بوده‌ست «دوستان را کجا کند محروم او که با دشمنان نظر دارد» دشمنش میهمان سفرۀ اوست چه‌ رسد آن که شاعرش بوده‌ست 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔸سنگ صبور🔸 سلام مرا می‌رساند نسیم به تو هم‌نفس با پرِ یاکریم چه عطری‌ست می‌آید از کوچه‌ها! عجب دلبری می‌کند این شمیم! مدینه پر از عطر لبخند توست که آورده آن را به اینجا نسیم نشستی سر سفره با کودکان شد آغوش تو جنت هر یتیم تو سنگ صبوری برای همه تویی در غم دردمندان سهیم قیامت به پا کرده در کوچه‌ها طنینت: «لَقَولُ رسولٍ کریم» ولی در مدائن چه تنها شدی در آن فتنه، آن ابتلای عظیم امان از ریاکاریِ روزگار فغان از فریبِ زر و زور و سیم غریبی تو در بین قوم ریا غریبی و این غربت است از قدیم چه کردی که حتی شده دشمنت اسیر تو و آن نگاه رحیم چه خاکی بدون تو بر سر کنند کسانی که رفتند از آن حریم! مبادا دمی از تو باشم جدا که جز عشق تو نیست در دل مقیم ✍🏻 @Maddahankhomein
کریم آل الله .mp3
زمان: حجم: 2.97M
🔹کریم آل الله🔹 مونده بی‌چراغ و خلوت صحنتون اگه این روزا روزی می‌رسه که می‌شه قبله‌گاه زوّار اینجا مثل اربعین موکب‌ها تو مدینه برپا می‌شه از مدینه تا کربلا جادۀ بهشت وا می‌شه هر گوشه و کنار، می‌شه با لطفتون چشمه‌های کرم جاری هر کسی که میاد، می‌گه آقای من چه سفره‌خونه‌ای داری توی مدینة الزائر تو می‌شه افتخارم علمداری «آقام امام حسن آقام امام حسن تویی کریم آل الله» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حسرت طوافت مولا مونده تو دل زائرها روزی می‌رسه که می‌شه قبله‌گاه زوّار اینجا هر دلی که عاشق باشه می‌شه زائر قبر تو چشما بارونی می‌شه باز از کرامت و صبر تو چشمای عاشق از شوق زیارتت چشمه چشمه می‌شن دریا قیامتی می‌شه، از موج زائرا دور و بر حرم برپا شبای جمعه با آقا امام حسین زائر تو می‌شیم آقا «آقام امام حسن آقام امام حسن تویی کریم آل الله» شاعر و نغمه‌پرداز: https://eitaa.com/Mahhahankhomein
2025_08_18_01_00_33.mp3
زمان: حجم: 1.59M
نوحه دشتی جانسوز شهادت ▪️بند اول: یه نفر هست که دنیا توی دستاشه درمون درد ما خاک کف پاشه اونی که کربلا میبره ماها رو کی می تونه به جز امام حسن باشه هم وفا کرده، هم جفا دیده اونی که سه بار زندگیشو بخشیده هم عطا کرده، هم ستم دیده دلش از زخم زبون شهر، رنجیده حسن یعنی: خود غربت حسن یعنی: غم و حسرت حسن یعنی: مردن از غم غیرت ▪️بند دوم: توی سینه ش چهل ساله که آتیشه عمریه هر دقیقه جون به لب میشه کسی که دشمن خونگی ام داره اوج تنهایی و اوج غریبی شه رولبش آهه، تو دلش رازه داغشو دیدن کوچه می کنه تازه داره میسوزه داره میسازه باغمی که سنگو هم به گریه میندازه غمش بوده، غم مادر واسه قد خم مادر چقد پیرش کرده ماتم مادر ▪️بند سوم: چقدر تیر به سمت پیکرش رفته چقدر خون که از بال و پرش رفته تن مجروح و مزار خاک آلود چقدر این پسر، به مادرش رفته جگر پاره، دهن خونی مزد مهربونیاشه کفن خونی یاد اون زخمه، وسط کوچه میره پیش مادرش با بدن خونی غمش اندازه ی دنیا ست ولی حرف خود آقا ست کدوم روزی مثل روز عاشوراست التماس دعای فرج 📝عالیه رجبی 🎤مهدی کبیری https://eitaa.com/Maddahankhomein