#تخریب_بقیع
دلم مي شود مبتلايِ بقيع
هوائيِّ حال و هواي بقيع
فقيرم فقيرم ، فقيرِ حسن
گدايم گدايم، گدايِ بقيع
نديدم ، نديدي ، نديده كسي
غم آلوده تر از فضايِ بقیع
براي شِفا يافتن آمده ست
مسيحا به دارالشّفاي بقيع
نشستيم پاي غم چارْ امام
شكستيم با روضه هايِ بقيع
نه صحن و رواقي ، نه گلدسته اي
الهٰــي بميــرم برايِ بقيع
تمامي ندارد مگر با ظهور
غم و دردِ بي انتهايِ بقيع
فقط هشت شوِال نه ، كلّ سال
عزادار هستــم براي بقيع
سفيد است بخت كسي كز ادب
سيه پوش شد در عزاي بقيع
پُر از عطر ياس كبود خداست
قدم به قدم ، هر كجاي بقيع
حسن تيرباران شده تا شود
حسينيّه اش ، كربلاي بقيع
خيال قشنگي ست در ذهن من
نشــستن در ايوانْ طلايِ بقيع
#محمد_قاسمي
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
خاكي كه چون عرش خدا شأنش رفیع است
بي بقعه درگاهي ست كه نامش بقــیع است
اينجا قيامت را به خلوت مي توان ديد
زيرا كه پنهان در دلش چندين شـفیع است
از عرض حاجت بي نيــازي زائر اينجا
چونكه مَـزورَت* هم عَليم و هم سَميع است
با چار امامي كه کریم بن الكريــمند
حتّيٰ کرم در این حرم عبد مُطیع است
مهمان همیشه کاسه اش سرشار فیض است
آنجا که صاحب خانه را طبعي مَنیع است
همسايه ي مكّه ست وقتي كه مدينه
پس هرکه پابوسش می آید مُستطیع است
زائر ! نمي فهــمي زيارت كرده يا نه !
آنقدْر كه سِــير زمان اينجا سَـريع است
آيــنده اش را كه تصــوّر مي كنم باز
در ذهنم از اين صحن تصويري بَديع است
بعد از ظهورِ حضرت مَـعشوق ، بي شك
اينجا تمام فصلهايش چون رَبيــع است
با خاك يكسان كرده هركس اين حرم را
روز قيام منتـقم ، وضعش فَجــیع است
اين خاكها شد زير و رو،مرثيه خوان گفت:
امشب گُريزم ، روضه ي طفل رَضيع است
#محمد_قاسمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اسم بقیع تا میارم.mp3
4.02M
#زمینه #تخریب_بقیع
بند1⃣
اسم بقیع رو تا میارن
دلایی که طاقت ندارن
یاد حرمای بی نشون
غریبونه بارون میبارن
این غربت رو، کی فهمیده؟!
کی جنت رو، خاکی دیده
داغش قلبو، آتیش میده
تنها نسیمِ که روضه میخونه تو هوای بقیع
مهتاب شده، زائر همیشگیه شبای بقیع
خورشیدمیسوزه با هرنفس توی تب برای بقیع
ای وای امون ای دل
(امون ای دل ۲)
بند2⃣
عمریه که غم مهمونشه
عرش خدا هم دلخونشه
اسیرِ توو فریادِ سکوت
خونه خودش زندونشه
اینجا آه و، شیوَن ممنوع
نوحه خوندن، اصلا ممنوع
حتی شمعه، روشن ممنوع
جز آسمون و زمین،کهصحن و رواق نداره بقیع
انگار نشسته خزون رو هر گوشه از بهارِ بقیع
سهم زیارت زائر از حرمه، غبارِ بقیع
ای وای امون ای دل
(امون ای دل ۲)
بند3⃣
درد ما دوا میشه یه روز
حاجتا روا میشه یه روز
با نابودیه آل سعود
درِ بقیع وا میشه یه روز
می بینه اون، روزو دنیا
بارِگاه، آل طاها
تو مدینه، میشه برپا
یک روز شلوغ میشه مثل کرببلا،حریم بقیع
از هر طرف عاشقا میان که بشن، مُقیم بقیع
عطر زیارت زهرا می وزه از، نسیم بقیع
ای وای امون ای دل
(امون ای دل ۲)
شعر و سبک: #طاها_تحقیقی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
کاش هم چون لاله سوزم در بیابان بقیع
تا شبانگاهى شوم شمعِ فروزان بقیع
کاش سوى مکّه تازد کاروانِ عمرِ من
تا کنم بیتوته یک شب در شبستان بقیع
کاش همچون پرتو خورشید در هر بامداد
اوفتم بر خاک قبرستانِ ویران بقیع
آرزو دارم بمانم زنده و با سوز حال
در بغل گیرم چو جان، قبر امامان بقیع
آرزو دارم ببینم با دو چشم اشک بار
جاى فرزندان زهرا را به دامان بقیع
آرزو دارم بیفتم بر قبور پاک شان
تا که گردم حایلِ خورشیدِ سوزان بقیع
آرزو دارم که اندر خدمت صاحب زمان
قبر زهرا را ببوسم در بیابان بقیع
آرزو دارم که همچون گوهر غلتان اشک
از ارادت رخ نَهم بر خاکِ ایوان بقیع
اندر آنجا خفته چون قربانیان راه حق
اى "موید" جان عالم باد قربان بقیع
مرحوم #استاد_سیدرضا_موید
@Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
من از هجر مدینه سالها "بی تاب" و "غمدیده" م
چنان مشتاق هستم که شبی خواب حرم دیدم
عجب خواب دل انگیزی عجب رویای شیرینی
بقیع باصفا را نیز با چشم خودم دیدم
به جای شرطه ها که اکثرا دست بزن دارند
مبادی ورودی خادمان محترم دیدم
به کام ساجدین اما به نام مسجد السجاد
به نام باقرالعلم النبی دارالقلم دیدم
تلالوهای بیت الصادقش از دور پیدا بود
علی رغم همیشه در بقیع اش خاک کم دیدم
شبستان در شبستانش بهشتی خارق العاده
شکوه گنبد و گلدسته را در هر قدم دیدم
هر آن که رفت از باب الحسن با دست پر برگشت
گدایی را متموّل دم باب الکرم دیدم
گمان کردم شب شعری برای مجتبی برپاست
میان صحن دعبل را کنار محتشم دیدم
نه تنها من شدم مست از طواف مرقد پاکش
به دور مرقد ام البنین رقص علم دیدم
پس از یک عمر حسرت نذر خاتون عرب آخر
ضریحی با النگوی عروسان عجم دیدم
برای مادران پا به ماه زائر خسته
سر هر کوچه ای یک مرکز امداد هم دیدم
نفس بند آمد از فرط تماشای حرم در "دم"
دوباره لطف صاحبخانه را در "بازدم" دیدم
کشید از خاک بیرون مجرمان را مهدی کرار
و من بیچاره گی را در نگاه متهم دیدم
علیرضا خاکساری
@Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
عادت به گنبد داده ام چشم ترم را
این بارگاه اما به هم زد باورم را
در روضه ات می سوزم و امیدوارم
بادی به سویت آورد خاکسترم را
سنگین شده بر شانه هایم، می گذارم
روی ضریحی که نمی بینم، سرم را
آباد کردی خانه ام را، زیر دینم
باید بسازم پس برای تو حرم را
با اشک هایم حوض می سازم در این صحن
این گونه می سازم بهشت و کوثرم را
دارایی ام را پای گنبد می گذارم
حتی النگوی طلای دخترم را
می آید آن روزی که قدر سجده جا نیست
هر قدر می گردد سرم دور و برم را
جبریل هم می آید و می خواهد این را:
بگذار زیر پای زائرها پرم را ...
چیزی نمانده تا زمانی که بکوبم
بر بام کعبه پرچم یا حیدرم را
آل سعودی نیست دیگر می توانم
راحت ببوسم آستان دلبرم را
آن روز می خوانم چه زیبا در بقیعت
با سجده بر تربت نماز آخرم را
داود رحیمی
@Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند
کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند
زائری آمد کنار قبر آقایش نشست
با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند
خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است
خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند
تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی...
ازهمین ها را برای کربلا برداشتند
خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود
ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند
آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد
تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند
یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو
دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!
خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد
بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد
آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود
گنبد و گلدسته های باصفایی می شود
این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن
هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود
پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند
واقعاً اینجاعجب دارالشفایی می شود
نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت
نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود
گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن
پرچم سجاد، دارد دل هوایی می شود!
حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع
ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود
می رسد روزی که با دستان پر مهر شما
از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود
آخرش من مطمئنم این گره وا می شود
این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود
هرچه خواندم در بقیع، از سینه عقده وانشد
هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد
راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم...
تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد
سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی
هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد
"کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست"
بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد
از همان شب که علی تابوت را برشانه برد
زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد
بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان
هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد
زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها
مادرم افتاد پشت در و دیگر پا نشد
سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت
هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد
هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید
هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد
مهدی نظری
@Maddahankhomein
#تخريب_بقيع
قلم به صفحه نشست از غم تو گريان شد
گرفت دم،به سر و سينه زد پريشان شد
به ياد قصه ي تخريب آستان بقيع
دل تمام محبين ز غصه ويران شد
بقيع جاي خودش را درون دل دارد
بهشت ماست اگرچه به خاك يكسان شد
گرفت كافري از خاك پاي زائر تو
به محض ديدن اين غربتت مسلمان شد
يكي مزار كريم و يكي مزار كسي
كه از مصائب تلخي هميشه نالان شد
مزار باقر و صادق كنار يكديگر
مزار فاطمه پس از چه روي پنهان شد
همان كسيكه به بيت علي اهانت كرد
همان دليل جسارت به اين گلستان شد
دلم گرفته به يادهمان امامي كه
به دست مردم نا اهل تيرباران شد
ولي امان ز دمي كه تن عزيز خدا
به دست مردم نامرد پست عريان شد
مهدي داوري
@Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
#هشتم_شوال
بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست
روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست
باد مویم را پریشان میکند مانند آن_
_پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست
اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند
حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست
چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا
مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست
مادری در لابه لای خاک گندم ریخته
پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست
غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم
سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست
حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن"
بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست
می نویسم آرزویم را به روی خاکها
خانه ات آباد، ای که خانه ات آباد نیست...
احمد ایرانی نسب
@Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
#هشتم_شوال
پشت دیواره ها پُر از حرف است
گریه ی بی صدای زائرها
غیر صحن و حرم نمی باشد
حاجتِ ربنایِ زائرها
می شود از غبارِ روی زمین
غربتی سخت آشکار اینجا
گنبد و پرچمی ندارد با
دستِ تقدیر روزگار اینجا
نه ندارد ضریح و گلدسته
قبر خاکی شده نشان بقیع
پر زدن روی بام ها شده است
آرزوی کبوتران بقیع
تا که نظمی دهد به زائرها
خادم و دست مهربانی نیست
روی این قبرهای خاک آلود
نه نگردید سایه بانی نیست
لا به لای مصائب این درد
بگذریم از تبی که سوزان است
آنچه آزرده میکند دل را
گِل شدن ها زمان باران است
با یقین گویم این جراحت ها
عاقبت التیام می گیرد
میرسد منجی جهان و با
ذوالفقار انتقام می گیرد
با ظهورش تمام خواهد شد
غصه های تمام زائرها
گنبدی می شود نصیبِ بقیع
مثل گنبد طلای کرب و بلا
کارمان می شود حرم سازی
تحت فرمان حضرت مهدی
پا بگیرد برای مادر هم
یک حرم با نظارت مهدی
علی علی بیگی
@Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
#هشتم_شوال
در حریمی که روضه ممنوع است
روضه خوان شما خودِ قبر است
پیش جهل مدبران بقیع
چاره ی بغضِ در گلو صبر است
در مسیر کبوتران حرم
آب و دانه سحر نمی ریزند
در هوای تو لطمه زن ها هم
خاک غربت به سر نمی ریزند
سنگ قبر تو شش جهت دارد
پس ضریح تو نیز شش گوش است
هرکه از باب قاسم آمده است
بعد عمری هنوز مدهوش است
گنبدت را ندیده اند مگر
تپه خاکی که پشت مرقد توست
در حقیقت قلوب انسان ها
بارگاهی برای مسند توست
از مفاتیح ندبه جایز نیست
«گریه» از غربت تو محروم است
هرکه فرزند فاطمه باشد
بین مردم همیشه مظلوم است
سوت وکور است هر شبه جمعه
چون شب دفن مادرت زهرا
سوت و کور است مثل آن کوچه
که نکردید خانه را پیدا
آتش درب خانه می باشد
علت قلب داغ دار بقیع
سپر اهل خانه محسن شد
مثل آن نرده ها کنار بقیع
خاک های بقیع می گفتند
چادر مادر تو خاکی نیست
در مصافی که ظلمت و نور است
نور را از پلید باکی نیست
علی اصغر یزدی
@Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
شبیه این زمین درآسمانها آسمانی نیست
ندارد وسعتی اما به وسع او جهانی نیست
بجای صحن و گلدسته کبوترها نما دارند
نشانی ساختند آخر که مانندش نشانی نیست
کریمان هرچه که دارند را وقف گدا کردند
نگو اینجا چرا صحن و سرای آنچنانی نیست
به اجبار عده ای باب الکرم را روی ما بستند
به در مانده نگاه میزبان و میهمانی نیست
مدینه شهر پیغمبر بگو تو لااقل با ما
چرا روی سرخورشیدها پس سایبانی نیست؟
نه سینه زن نه یک دسته نه حتی یک حسینیه
همه آماده اشکند اما روضه خوانی نیست
به یاد چادرخاکی بقیع امروز خاکی شد
وحالا زائرش جز مادری قامت کمانی نیست
همان مادر که آمد کوچه و با قد خم برگشت
بلایی برسرش آمد که آثارش نهانی نیست
چنان سیلی برویش خورد حوریه زمین افتاد
صدا میزد حسن در زانویم دیگر توانی نیست..
سیدپوریا هاشمی
@Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
چارتا گل چونکه دٙرهم شد گلابش بهتر است
با همین توجیه این وادی شرابش بهتر است
چار خورشید است بر انگشتر دست بقیع
اینچنین جنس نگینش از رکابش بهتر است
در کرم در علم در بحث صبوری در اصول
مطلب این خاک از جلد کتابش بهتر است
کو ضریح و کو حرم؟اینجا فقط جاییست که
غالبا طرح سوالش از جوابش بهتر است
تا بفهمی ماجرای کوچه را مثل حسن
اصلا اینجا در زیارت اضطرابش بهتر است
مرقد و گلدسته ها خوبند اما نزد ما
کوری چشم عدو اینجا خرابش بهتر است
هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت بقیع
از زمین کربلا که آفتابش بهتر است
گرچه مانع می شود اما به دستی بسته نیست
اینچنین از شام و از کوفه طنابش بهتر است
حرف ها را میزنند اما سری بر نیزه نیست
پس شنیدن گاه از دیدن عذابش بهتر است
گرچه می گردد کباب از حرف، قلب ما ولی
مجلس اینجا از آن مجلس کبابش بهتر است
مهدی رحیمی
@Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام
من زائر قبور خراب مدینه ام
آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست
هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست
آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود
حتی جوان ز غربت آن پیر می شود
خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است
از گریه های فاطمه آیینه کاری است
اهل مدینه باب عداوت گشوده اند
بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند
هرکس دم از علی زده تخریب می شود
صدیقۀ مطهره تکذیب می شود
دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند
صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند
ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند
تفریحشان تمسخر هر نالۀ ی بلند
در خواب هم نشان حیا را ندیده اند
نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند
بغض علی زبانه کشد از وجودشان
رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان
روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد
با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد
ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است
تصویر چادریست که در کوچه خاکی است
امواج یک صدا دلم آزار می دهد
گویا صدای صورت و دیوار می دهد
گویا به گوش می رسد از قصۀ ی فدک
آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک»
تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع
یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع
اوراق خاطرات غیورانه نیلی است
هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است
بی درد مردمان زمان جان مرتضی
ما را رها کنید بمیریم زین عزا
روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم
همراه منتقم حرم آباد می کنیم
گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا
گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا
ما داغ دار سیلی ناحق مادریم
چشم انتظار منتقم آل حیدریم
#قاسم_نعمتی
@Maddahankhomein
به نام خدا
به مناسبت ایام #تخریب_بقیع
****
السلام ای وادی حرمان و غم
ای سرای محنت و درد و الم
السلام ای قبر پنهان از نظر
ای یَم پُر موج و مأوای گهر
بر سرایت سربساید انس و جان
خم کند سر در حریمت آسمان
جا نموده دردلت خورشیدو ماه
هستی بر مظلومی زهرا گواه
گشته مدفون دردل تو چار امام
جان ما بادا فدای هر کدام
می نمایم من سلامی ابتدا
بر کریم آل عصمت مجتبی
جان من قربان حلم و صبر او
بر مدینه بر بقیع و قبر او
دوماً از جان و دل صدها سلام
بر شما ای سیدِ والا مقام
بر شما ای راویِ دشت بلا
پایه و بنیان و ارکان دعا
می فرستم با دو چشم اشکبار
بر بقیع هردم سلام بی شمار
السلام ای زاده ی زِین العباد
ای که بر جمع علوم هستی عماد
بر سرم شور دگر دارم کنون
دیده گانم گشته یارب بحرِ خون
سخت باشد گر کَنَم دِل ازبقیع
می کنم اعلان با صوت رفیع
ای بقیع تو بوی زهرا می دهی
عقل و هوش از دیده و دل می
بری
دارم این دم ای بقیع حال عجیب
حس و حالم باشد این لحظه غریب
عاشقم من عاشق صدق و صفا
عاشقم بر صادق آل عبا
گرچه جانکاه است جدائی هر زمان
درد ما رانیست درمان بی گمان
ای بقیع آتش به دلها می زنی
تو علاج و چاره ی درد منی
فاخرم دارم به سر شور دگر
گشته ام از دردِ هجران خونجگر
آرزو دارم که آید شهریار
مهدی زهرا شَه والا تَبار
بشنویم بانگ اناالحق را زِجان
از جوارِ آن مزارِ بی نشان
"" "" "" "
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
🚩 رجز خوانی
ای جیره خوار دست ناپاک یهودی
هشدار ماراگوش کن ؛ آل سعودی
تو گرگ خون آشامی وجلاد قرنی
از چشم عالم خواب راحت را ربودی
درسوریه بحرین یمن بااسم داعش
بافتنه هایت آتشی برپانمودی
گردن کشی درپیشگاه حق نمایی
درپیش شیطان مثل بنده در سجودی
داغ شهیدان منا بر سینه داریم
بانی آن روز پر از ماتم تو بودی
باسرنگونی تو درشهر مدینه
صحن حسن راشیعه میسازد به زودی
#قاسم_نعمتی
@Maddahankhomein
به نام خدا
بمناسبت سالروز #تخریب_بقیع
"" "" "" "
بر زبان تا می برم نام بقیع
می شوم محزون ز الام بقیع
گشته مدفون دخت حق در آن
مکان
در دل شب او شده آنجا نهان
وامصیبت زین همه رنج وعذاب
از غم زهرا عزیز بو تراب
فاطمه بودست فخر الکائنات
شاهراه قلب خیر الممکنات
همسر شیر خدا یار علی
یاور و یار و مدد کار علی
علت ایجاد کل ماسوا
مادر طاها و ام الاولیا
با همه شأن و مقام و منزلت
عزت و جاه و جلال و مرتبت
مرقدش معلوم نبوده بهر ما
سرِّ و اسرارش بود پیش خدا
لیک ویران کردنش آیا چه بود
لعن و نفرین برشما آل سعود
زیر و بر کردند قلب شیعه را
زخم کاری را زدند بر سینه ها
تا ابد بعد از مه خوب خدا
شیعه می گیرد عزا بر مجتبا
می کنیم گریه زجان و دل بلی
بر کریم آل حق پور علی
می نمائیم ناله با شور و نوا
در رثای صادق آل عبا
بر امام باقر هردم هر زمان
می نماید شیعه گریه بی امان
سیل خون جاری کند صبح و مسا
در غم دلبند شاه کربلا
یاد آن سید عزیز فاطمه
می زند آتش به دلهای همه
از بقیع تا کربلا پر می زنیم
بر نجف برسامرا سر می زنیم
از عدو شکوه شکایت می کنیم
خویش را باگریه راحت می کنیم
آری آری می دمد روزی شفق
دلخوشیم ما بر ظهور پورحق
می زند پرچم درآن وادی یقین
حضرت مهدی شه شور آفرین
در بقیع صحن و سرا گردد بنا
با ظهور منجی آل عبا
فاخرا بنما دعا از عمق جان
بر ظهور مهدی صاحب زمان
از خدا خواهیم دهد رخصت دگر
تانباشیم بیش از این ما دیده تر
"" "" "" ""
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
دل را هماره حال و هوای بقیع توست
انگار پشت پنجرههای بقیع توست
دور بقیع تو ز چه دیوار میکشند
ملک وجود، صحن و سرای بقیع توست
شیعه نفس که میکشد از عمق جان خود
گویی نسیم روحفزای بقیع توست
بر پادشاهی دو جهان ناز میکند
آن دلشکستهای که گدای بقیع توست
غم نیست گر بنای مزارت خراب شد
در هر دل شکسته بنای بقیع توست
در مروه و صفا همه گفتیم یا حسن
ما را اگر صفاست صفای بقیع توست
ما کیستیم تا به حریم تو رو نهیم
جبریل، سرشکستۀ پای بقیع توست
یک خشت از مزار تو را هم نمیدهیم
صد باغ خلد کم به جزای بقیع توست
اذن دخول تربت تو نام فاطمه است
آوای یا حسین، دعای بقیع توست
بردار سر ز خاک و بگو قبر فاطمه
ای خفته در بقیع، کجای بقیع توست؟
هر شب کبوتر دل ما زائر شماست
هر جا رویم حال و هوای بقیع توست
گردون کتاب صبر تو را بوسه میزند
«میثم» ز دور قبر تو را بوسه میزند
#غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/Madahankhomein
#تخریب_بقیع
بردار تیـــغِ حیــــدر و پا در رکاب کن
ویرانـهی بقیــــع ببیـــن و شتـاب کن
تاوان جابِهجا شدنِ خشتی از بقیــع،
سقف سقیفه را سَرِ دشمن خـراب کن
قــرآنِ روی نیـــزه بســوزان و بازگرد
تفسیــر آیه های «شدیـدُ العِقاب» کن
بینِ مدینــــه راه بیانداز جـویِ خـون
رویِ زمین ز خونِ سقیفه خضاب کن
بعد از سـلام محضــــر پیغمبـــر خدا،
رو در حــریم و بارگَـهِ آن جِـنــاب کن
عُــــزّیٰ و لات را زِ دل خـاك دَر بـیــار
بر شاخه های خشك اسیـر طناب کن
از دومی بپرس چه شد بین کوچهها
پیـشِ نگاهِ خلـق سوال و جـواب کن
روزی هــــزار بار بمیـــران و زنده کن
روزی هــــزار مرتبـــه او را عذاب کن
بسپـار دسـتِ قـومِ عَجَــم انتـقـام را
رویِ تمـامِ کشــورِ سلمـان حساب کن
ما آن قبیله ایم که «فیروز زاده» ایم
یادی ز خنجــرِ دو ســر و آسـیاب کن
با اهـلِ این دیار بگو کار ، با شماست
هیـزم بیاورید که امروز روزِ ماسـت!
#محمدعلی_انصاری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#تخریب_بقیع #مدینه
در آفتاب تو انوار کبریاست مدینه
به سویت از همه سو چشم انبیاست مدینه
اگر چه غریبی نشسته بر در و بامت
هماره با دل ما نامت آشناست مدینه
تو همچو حلقه ی انگشتر و نگین شریفت
تن مقدس پیغمبر خداست مدینه
به بیت فاطمه و باب جبرئیل تو سوگند
تو قبله ی دل مایی خدا گواست مدینه
به هر طرف که نهم روی خویش روی دل
به مسجد الّنبی و مسجد قباست مدینه
هنوز چشم تو محو است بر نماز محمّد
هنوز بانگ بلالت به گوش ماست مدینه
هنوز از جگر نخل سبزهای تو بر پا
صدای ناله ی العفو مرتضاست مدینه
هنوز از نفس جبرئیل، گوش دلت را
نوای روح برانگیز هل اتاست مدینه
نیازمند به ناز طبیب نیست وجودم
که در نسیم مسیحایی ات شفاست مدینه
کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟
که گرم زمزمه و ناله ی دعاست مدینه
به اشک دیده ی مهدی به خون سینه ی زهرا
مزار فاطمه و محسنش کجاست مدینه؟
صدای ناله ای از کوچه می رسد به گمانم
صدای ناله ی جانسوز مجتباست مدینه
چرا خراب نگشتی در آن غروب غم افزا؟
که فاطمه زخدا مرگ خویش خواست مدینه
به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی
که روز تو چو شب تیره غم افزاست مدینه
سئوال میکنم از تو بگو به حق پیمبر
به روی فاطمه سیلی زدن رواست مدینه؟
سرشک دیده ی مولا گذشت از سر هستی
اگر چه گریه ی او در تو بی صداست مدینه
#غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
بس كه پنهان گشته گل در زیر دامان بقیع
بوى گل می آید از چاك گریبان بقیع
مرغ شب در سوگ گلهایی كه بر این خاك ریخت
از سر شب تا سحر، باشد غزلخوان بقیع
ناله هاى حضرت زهرا هنوز آید به گوش
از فضاى حسرت آلودِ غم افشان بقیع
گوش ده تا گریهی زار على را بشنوى
نیمه شبها از دل خونین و حیران بقیع
این حریم عشق دارد عقده ها پنهان به دل
شعله ها سر می كشد از جان سوزان بقیع
از دل هر ذرّه بینى جلوه گر صد آفتاب
گر شكافى ذرّه ذرّه خاكِ رخشان بقیع
هر گل اینجا دارد از خون جگر نقش و نگار
وه چه خوش رنگ است گلهاى گلستان بقیع
بسته ام پیمان الفت با مزار عاشقان
خورده عمق جان من پیوند با جان بقیع
اى ولىّ حق، تسلاّ بخشِ دلهاى حزین
خیز و سامان ده به گلزار پریشان بقیع
سینه این خاكِ گلگون، هست مالامالِ درد
كوش اى غمخوار رنجوران به درمان بقیع
اى جهان آباد كن، برخیز و مهر و داد كن
باز كن آباد از نو، كوى ویران بقیع
چون ببیند هر غروبش مات و خاموش و غریب
سیلِ خون ریزد «شفق» از دل به دامان بقیع
#محمد_جواد_غفورزاده_شفق
https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ #تخریب_بقیع
جلوه جنـــت به چـشـــم خاكیان دارد بقیع
یا صـــفاى خــلوت افـلاكـــیـان دارد بقیع
گـــر حصـــار كعـــبـه را جبریل دربانى كند
صد چو موسی ومسیـحا پاسبان دارد بقیع
گرچه مىتابد بر او خورشید سوزان حجاز
از پــر و بال ملائــك ســـایـبان دارد بقیع
اینكه ریـــزد از در و دیـــوار او گــرد ملال
هر وجب خاكش هزاران داستان دارد بقیع
در پناه مجتبــى در ظل زیــــن العابدیــــن
ارتــباط معـنـوى بـا قــدســـیان دارد بقیع
باقــــر علــم نبـــى و صـــادق آل رســـول
خفته اند آنجا كه عمــر جـاودان دارد بقیع
قــرنها بگذشــتـه بر ایـن ماجـرا اما هــنوز
داغ هجــده ساله زهــراى جـوان دارد بقیع
آخـر اینجا قصــه گوى رنج بى پایان تست
غصــــه و غـم كاروان در كاروان دارد بقیع
راز مخفـى بودن قـــبر تـرا با مــا نگـفــــت
تا به كى مهــر خمـوشى بر دهان دارد بقیع؟
شـب كه تنهامی شود با خلوت روحانىاش
ایــن مدیـنـه انتظـار مـیهمان دارد بقیـعق
شـــب كه تاریک اســـت و در بر روى مردم
بستهاند
زائـرى چـون مهدى صاحب زمان دارد بقیع
كاش باشد قبضه خاكم در آن وادى«شفق»
چـون ز فیـض فـاطمه خط امان دارد بقیع
شعر:محمدجواد غفور زاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
دل را هماره حال و هوای بقیع توست
انگار پشت پنجرههای بقیع توست
دور بقیع تو ز چه دیوار میکشند
ملک وجود، صحن و سرای بقیع توست
شیعه نفس که میکشد از عمق جان خود
گویی نسیم روحفزای بقیع توست
بر پادشاهی دو جهان ناز میکند
آن دلشکستهای که گدای بقیع توست
غم نیست گر بنای مزارت خراب شد
در هر دل شکسته بنای بقیع توست
در مروه و صفا همه گفتیم یا حسن
ما را اگر صفاست صفای بقیع توست
ما کیستیم تا به حریم تو رو نهیم
جبریل، سرشکستۀ پای بقیع توست
یک خشت از مزار تو را هم نمیدهیم
صد باغ خلد کم به جزای بقیع توست
اذن دخول تربت تو نام فاطمه است
آوای یا حسین، دعای بقیع توست
بردار سر ز خاک و بگو قبر فاطمه
ای خفته در بقیع، کجای بقیع توست؟
هر شب کبوتر دل ما زائر شماست
هر جا رویم حال و هوای بقیع توست
گردون کتاب صبر تو را بوسه میزند
«میثم» ز دور قبر تو را بوسه میزند
#غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
عادت به گنبد داده ام چشم ترم را
این بارگاه اما به هم زد باورم را
در روضه ات می سوزم و امیدوارم
بادی به سویت آورد خاکسترم را
سنگین شده بر شانه هایم، می گذارم
روی ضریحی که نمی بینم، سرم را
آباد کردی خانه ام را، زیر دینم
باید بسازم پس برای تو حرم را
با اشک هایم حوض می سازم در این صحن
این گونه می سازم بهشت و کوثرم را
دارایی ام را پای گنبد می گذارم
حتی النگوی طلای دخترم را
می آید آن روزی که قدر سجده جا نیست
هر قدر می گردد سرم دور و برم را
جبریل هم می آید و می خواهد این را:
بگذار زیر پای زائرها پرم را ...
چیزی نمانده تا زمانی که بکوبم
بر بام کعبه پرچم یا حیدرم را
آل سعودی نیست دیگر می توانم
راحت ببوسم آستان دلبرم را
آن روز می خوانم چه زیبا در بقیعت
با سجده بر تربت نماز آخرم را
داود رحیمی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#تخریب_بقیع
ما در این دنیا پی جاه و جلالی نیستیم
اهل شکوه کردن از رنج و ملالی نیستیم
پخته ی عشقیم، در دوران کالی نیستیم
با محمد جاودانیم و زوالی نیستیم
خورده بخت ما گره با رحمة للعالمین
ذکر طوفانی ما یا رحمة للعالمین
از همه سیریم الا رحمة للعالمین
ظرف مان خالی شود هم دستْ خالی نیستیم
ما اگر در راه پر نور ولایت مانده ایم
با دعاهای محمد پر صلابت مانده ایم
با عنایت زیر باران محبت مانده ایم
تشنه و بی کس زمان خشک سالی نیستیم
گشته ایم از لطف احمد آشنای اهل بیت
مبتلای احمدیم و مبتلای اهل بیت
بچه های ما همه یک جا فدای اهل بیت
قوم سلمانیم، قوم بی کمالی نیستیم
جان احمد در حقیقت هست جان فاطمه
در دو عالم هست شیعه در امان فاطمه
ما نمک گیریم... محشر در جنان فاطمه...
... غیر کوثر در پی جام حلالی نیستیم
شیخ آورده حدیثی را که از پیغمبر است:
از صراطِ روز محشر رد شدن دردسر است
برگ تضمین عبور از آن ولای حیدر است
غافل از این نقل زیبای امالی نیستیم ¹
باطن سیر به سوی حق همان سیر علی است
بیشتر از ما خدا گوینده ی خیر علی است
هر کجا باشیم راه حق مگر غیر علی است؟!
حق مداریم و پی هر قیل و قالی نیستیم
ذاکر عشقیم با قرآن، اسیر احمدیم
آیه آیه راوی خط غدیر احمدیم
با برائت از سقیفه در مسیر احمدیم
پیرو آن دو خبیثِ لاابالی نیستیم
پیر عشقیم امتحان عاشقی پس داده ایم
نام حیدر که وسط باشد همه آماده ایم
عبد دربار نجف هستیم، رعیت زاده ایم
ما علی داریم بی مولی الموالی نیستیم
شمس تابان امامت منجلی باشد بس است
یک ولی الله در عالم ولی باشد بس است
نائب صاحب زمان سید علی باشد بس است
با ولی باشیم در راه ضلالی نیستیم
هم چنان پای همان قول و قرار سابقیم
در نگهداری از این مکتب سراپا عاشقیم
راوی دین با روایات امام صادقیم
غیر از این شیوه پی کسب تعالی نیستیم
می رسد بوی غریبی از مدینه با نسیم
در کنار گنبد و ایوان طلای یک حریم
طرح صحن جامع شیخ الائمه می کشیم
بی خیال آن حریم و آن اهالی نیستیم
آخرش این فتنه را از ریشه در می آوریم
حرف آل الله باشد بال و پر می آوریم
سر بخواهند این قبیله کوه سر می آوریم
بنده ایم و اهل ترک امتثالی نیستیم
عاقبت همدرد یار بی قرینه می شویم
دسته جمعی کارگرهای مدینه می شویم
مرهمی کوچک برای زخم سینه می شویم
منتظر هستیم، اهل بی خیالی نیستیم
محمدجواد شیرازی
۱. شیخ طوسی در کتاب امالی از پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) نقل می کند:
هنگامی که روز قیامت می شود و صراط بر روی جهنم نصب می گردد. هیچ کس نمی تواند از روی آن عبور کند مگر اینکه جوازی در دست داشته باشد که در آن ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد و این همان است که خداوند می گوید: «و قفوهم انهم مسئولون»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_مهدوی_جدید
#تخریب_بقیع
هستی امان ِشیعه، چرا بی امان هنوز
عمریست اشک چشم تو مانده روان هنوز
بابای مهربان ِبیابان نشین ما
غافل ز توست شیعه ی نامهربان هنوز
از بس که بین روضه ی خود گریه می کنی
هستی همیشه صبح و مساء نیمه جان هنوز
تو حاضری همیشه ولی غائبیم ما
در پشت ابر ِغیبت ِمایی نهان هنوز
آمد دوباره هشتم شوّال، منتقم
درد بقیع، مانده چرا بیکران هنوز
از چه مزار چار امام غریب ما
گشته اسیر محنت و ظلم عیان هنوز
شبها بدون شمع و چراغند و روزها
خون گریه می کند ز غمش آسمان هنوز
در زیر آفتاب، قبور پناه ِخلق
بی سرپناه مانده و بی سایه بان هنوز
بنگر به دور قبر امامان بی حرم
شوری نمانده از گذر زائران هنوز
پیش قبور خاکی شان نیست روز وشب
نه خادمی؛ نه مستمع و روضه خوان هنوز
آقا بیا بگو که چرا سال های سال
مانده ست قبر مادر تو بی نشان هنوز
آقا بیا ببین که دل باقرالعلوم
دارد هزار خاطره از کاروان هنوز
روضه نیاز نیست، که انگشترش شده
یادآور جنایت آن ساروان هنوز
هنگام ذکر، چون که لبش را تکان دهد
تازه شود دوباره غم ِخیزران هنوز
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
2023_04_25_16_25_25.mp3
995.6K
#زمزمه #تخریب_بقیع
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
شهر مدینه دل ها پر شرر شده
یاد بقیـع تو هر دیده تر شده
از ظلم و جور دشمنان قرآن
شد مرقد چهار امامم ویران
ای شهر غم واویلتا واویلا
ای شهر غم به ما از میخ در بگو
امشب به ما تو از سقط پسر بگو
دیدی که اشک از دیده ی مولا ریخت
دیدی که خون از پهلوی زهرا ریخت
ای شهر غم واویلتا واویلا
شهر مدینه با سوز جگر بگو
زآن کاروان که بر گشت از سفر بگو
ای شهر غم به ما بگو از آن شب
ام البنین شد روبرو با زینب
ای شهر غم واویلتا واویلا
گفتا که زینبم کو نور عین تو
بگو چه آمده سر حسین تو
صدا زد ای مادر مپرس از حالم
من خود به یاد تنگی گودالم
ای شهر غم واویلتا واویلا
#محمود_اسدی_شائق
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#هشتم_شوال #تخریب_بقیع
نیمهشب بود، دلم گفت: قلم بردارم
یاعلی گفته و در جاده قدم بردارم
کولهبار سفرم هر چه سبکتر، بهتر
دست از این سفرۀ بیبرکت غم بردارم
شک ندارم که برات سفرم را آن شب
که دگرگون شده، رفتم که علم بردارم...
روضهخوان گفت به من راه حرم نزدیک است
با دل سوخته گر چند قدم بردارم
دم در پیرزنی گفت که چشمش کمسوست
باید آنجا کمیاز خاک حرم بردارم
در دلم شوق زیارت به خودم میگفتم:
صحن ایوان طلا پیش پیمبر دارم
آه، اما حرمش گنبد و گلدسته نداشت...
#علی_اصغر_شیری
@Maddahankhomein