#امام_عصر علیهالسلام
#بهار_انتظار
#غزل
🔹بهار من! تو کجایی؟🔹
در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی
بهار میرسد اما بهار من! تو کجایی؟
چه برکتی، چه نویدی؟ چه سبزهای و چه عیدی؟
به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی
مقدر است به فالم مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی
اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند
چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟
اگر چه حُسنفروشان به جلوه آمده باشند
تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی
به سوی چشمۀ عشقت، اگر که تشنه بیاییم
قسم که حضرت باران! همین بهار میآیی
خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب
نمیرسد گل نرگس! دعای ما که به جایی
📝 #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
میروی با فرق خونین پیش بازوی کبود
شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود
با وضو آمد به قصد لیله الفرقت، علی!
ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود
مسجد کوفه کجا، پشت در کوچه کجا
ضربت کاری که خوردی، یا علی! آن ضربه بود
دور محرابت نمیبیند ملائک را مگر؟
با چه رویی دارد این شمشیر میآید فرود
ساقیا در سجده هم جام شهادت میزنی
اولین مستی که میخوانی تشهد در سجود
کینهای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش
تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیرِ حسود
رسم شد شق القمر کردن میان کوفیان
از همین شمشیر درس آموخت عاشورا، عمود
در وداعت با حسین اشک تو جاری میشود
دیدهای گویا از اینجا خیمهها را بین دود
بین فرزندانی اما این حسینت را غریب
میکشندش با لبان تشنه در بین دو رود
با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت
شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم، چه سود؟
🔸شاعر: #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیرُالحق، امیرُالعشق، امیرُالمومنینی تو
خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو، نه اینی تو
زبان شاعرانت میشوم، میپرسم از خالق:
چگونه آفریدت؟ کاینچنین شورآفرینی تو
#قاسم_صرافان
@Maddahankhomein
۱۷#_شوال_جنگ_خندق
#مدح_امیرالمومنین علیه_السلام
سرّ توحید احمدی این ست: که علی را فقط خطاب کند
عرصهی جنگ هم که تنگ شود روی حیدر فقط حساب کند
آی مرحب! برو کنار بایست، هدف انگار کندن در نیست
شیر حق این چنین که میغرّد آمده قلعه را خراب کند
روح انگار روح تازه گرفت، آمد از فاطمه اجازه گرفت
تا که در عرش، عکسِ حیدر را ـ درِ قلعه به دست ـ قاب کند
با دَم یا علی به هر دو دَمش، با هجوم سریع و پشت همش
ذوالفقار برهنه کاری کرد، ملک الموت اعتصاب کند
میپری آن طرف سواره، ولی عمرو! آن سوی خندق است علی
جنگجویی ندیدهام چون تو سوی مرگش چنین شتاب کند
دلت از او شنید و نرم نشد؟ پیش خورشید بود و گرم نشد؟
پس لب ذوالفقار او تنها میتواند تو را مجاب کند
فرق او را شکافتی، بشکاف! مُحرِم است او و خواست قبل طواف
در وضویش به رسم عاشقها روی خود را به خون خضاب کند
تیغ بر عمرو، پهلوان حیدر آن چنان زد که حضرت داور
ضربهی روز خندقِ او را، بهترین ضربه انتخاب کند
در میان عرب خبر پیچید، در دلش هر مبارزی فهمید
خاک خود را به باد خواهد داد رزم اگر با ابوتراب کند
همه دیدند امیر میآید زودتر از غدیر میآید
کی شود یک امینیِ دیگر شرح آن ضربه را کتاب کند؟
بیشتر بین عاشقانِ علی، حرف سلمان و مالک است ولی
رقص خرمافروش بر سرِ دار، دل ما را همیشه آب کند
بعد یک عمر ذکر یا حیدر مطمئنیم ساقی کوثر
به دل کوزهگر میاندازد خاک ما ساغر شراب کند
قلب ما در لحد که میبویند، به رقیب و عتید میگویند
بندهی حیدرند بگذارید او بیاید خودش حساب کند
شعرم از برق ذوالفقار رسید، روشن و گرم و بیقرار رسید
تا به ذره نگاه یار رسید، میرود کار آفتاب کند.۱
شعر شمعی برای تو که نشد، قد گلدستههای تو که نشد ۲
شادم اما، مگر شنیده کسی شاعرش را علی جواب کند؟
۱- (به ذره گر نظر لطف بوتراب کند/
👋به آسمان رود و کار آفتاب کند)
۲-اشاره به زمزمه ساده و خالصانه شمع سازی که مورد عنایت مولا قرار گرفت:
شمع می سازم برایت یا علی / قد این گلدسته هایت یا علی
#قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_صادق_علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹عطر شفاعت🔹
حقپرستان را امامی هست، دینش دلبری
نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری
هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری:
آیههای احمدی را با حدیث جعفری
حرف او عشق است، فهمش را به عاشق میدهند
صادقان، دلهایشان را دست صادق میدهند
مالکیها، شافعیها، خوشهچینانش همه
سیدِ طاووسها، طاووس بُستانش همه
شیخها، علامهها، طفل دبستانش همه
گردنافرازانِ دانش، گَرد میدانش همه
جامی از «اَلعِلمُ نورٌ» ریخت تا در جان ما
از هَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسید ایمان ما
لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها
علمها را هر حدیثش، زد گره با نورها
نور، مجرم بود اما، در نظام کورها
ترس میانداخت حقش، در دل منصورها
در هراساند از وجودش، چون که میدانند کیست
حجتاللهی که جوشان در رگش، خون علیست
باز از این کوچه، امام دیگری را میبرند
باز هم با دست بسته، حیدری را میبرند
باز هم تنها، غریب مادری را میبرند
پا برهنه، سیدی را، سروری را میبرند
نسبتی خورشید را، با نیمهشب بردن نبود
حق پیر آسمانیها، زمین خوردن نبود
روضه جانفرساست، آخر از زبان کوچه است
باز معصومی، پریشان در میان کوچه است
پیر ما، یادِ گل یاس جوان کوچه است
با طنابی بر دو دستش، روضهخوان کوچه است
در مدینه تا که مینوشد چنین جام بلا
بر مشامش میرسد هر لحظه بوی کربلا
امشب اینجا جلوهای از خیمههای کربلاست
باز آتش، شعلهور در خانۀ آل عباست
حضرت شیخالائمه در میان کوچههاست
گرد، بر پیشانیِ آیینۀ روی خداست
روضهای جانسوز در این واژههای ساده است
شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است
خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد
یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد
پر کشم با قالَ صادقها و باقرها، نشد
شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد
بر خلاف زندگیِ از خطا آکندهام
صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمندهام
دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم
صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم
مثل تو، با یاد فرزندت، به فردا بنگرم
روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم
مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند
در تنور غیبت، آن مردان که میباید شدند
مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهماند
هم جوانمردند و هم همدرد درد عالماند
غم ندارند اولیاءالله، غمخوار هماند
با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکماند
دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است
صبح نزدیک است آری! وعدۀ حق صادق است
📝 #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
#زائرانه #زمزمه #سرود
میون شلوغی شهر
تا دلی دوباره گم شد
یادش افتاد که تو هستی
پا شد و راهی قم شد
رو به روی گنبد تو
قلبامون میشن کبوتر
تشنهی یه جرعه نوریم
فاطمه! دختر کوثر
سلام ای خواهر خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیهات
دوباره اومده مهمون
گنبد طلایی تو
به دل همه نشسته
با چه امیدی رسیدن
زائرای دلشکسته
چه غریبونه یه زائر
پیش تو رضا، رضا کرد
گرههاشو دستای تو
چقد عاشقونه وا کرد
سلام ای خواهر خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونیهات
دوباره اومده مهمون
حالا که مدینه دوره
تو بیا و مادری کن
با نگات، ملیکهی قم!
این دلا رو کوثری کن
از حرم تا جمکرانم
جادهای چشم انتظاره
تا همین روزا رو خاکش
آقامون قدم بذاره
✍ #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
بزرگداشت #حضرت_شاهچراغ_احمد_بن_موسی_ع
صداي ذکر تو شب را فرشته باران کرد
عبور تو لب «شيراز» را غزل خوان کرد
«کرم نما و فرود آ که خانه خانه ي توست»
بيا که چشم و دلت شهر را چراغان کرد
چو خواهرت که ز «درياچه ي نمک» دل برد
هواي زلف تو درياچه را «پريشان» کرد
نه شيخ شهر، تو شاهي که با چراغ رسيد
و برق عشق تو ما را گرفت و انسان کرد
ولي چه حيف که آن طره ي خيال انگيز
چه زود آمد و دل برد و روي پنهان کرد
چه اشک ها که ضريحت به گونه ها جاري
چه دردها که خدا با دل تو درمان کرد
شرابِ خون تو جوشيد و جان «حافظ» را
به جرعه اي غزل از جام غيب مهمان کرد
و گنبد تو براي دل کبوترها
چه مهربان شد و پرواز را چه آسان کرد
سفر اگر چه چنين ناتمام ماند، ولي
صداي پاي تو «شيراز» را «خراسان» کرد
#قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بمناسبت #آزادسازی_خرمشهر
خورشیدهای خاکنشین، یادشان به خیر
پلهای آسمان به زمین، یادشان به خیر
آن روزهای روشن و آن قلبهای صاف،
شبهای شور و رزم و کمین، یادشان به خیر
مردان عاشقی که سبکبار رد شدند
از خاکریز شکّ و یقین، یادشان به خیر
دستانِ رو به علقمهی مانده روی خاک،
پاهای بوسه داده به مین، یادشان به خیر
شبهای حمله، شور و مناجات عاشقان
آن یاحسینهای حزین، یادشان به خیر
آنان که از تلاوتشان در میان شب
میریخت اشک روح الامین، یادشان به خیر
اینجا هنوز رو به خدا، ردّ پایشان
پیداست روی خاک، ببین! ... یادشان به خیر
#قاسم_صرافان ✍
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
کاش بنویسی مرا هم جزو این دلدادهها
با شفقها، با مؤیدها و اکبرزادهها
هر کسی بیادعاتر بود، بالاتر نشست
آبرومندند در درگاه تو، افتادهها
آب سقاخانه و عطر ضریح و گَرد صحن
مست کردی شاعرانت را تو با این بادهها
این غزلها، این نفسها، پر شد از عطر حسین
بی رگِ غیرت نمیخوانند شعر، آزادهها
با قلمها، با علمها، رو به میدان میروند
همدل یاران مهدی، در صف آمادهها
راه قم - مشهد، پس از آن: راه مشهد - کربلا
با نگاه تو غزل هستند، حتی جادهها
کاش بنویسی رضا جان! اسم ما را هم به لطف
با شفقها، با مؤیدها و اکبرزادهها
✍ #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
شعر شهادت #امام_باقر علیه السلام:
پیش تو ای که شکافنده دانشهایی
زیر و رو کردن این دل که ندارد کاری
به نگاهی بشکافد دل شاعر که ندید
بهتر از بیت شما، در دو جهان درباری
به فدای تو و آن جد غریب تو: حسین
به فدای تو و آن جد کریم تو: حسن
تو کریم ابن کریمی، تو غریب ابن غریب
ماه سجاد! شده برکهی عشقت، دل من
گر چه یک سکهی تو، در نظرم خورشید است
شاعرم، یوسف من! پیرهنی میخواهم
که از آن رایحهی عطر محمد برسد
عطر با نیت عاشق شدنی میخواهم
نه کمیتم، که به زیبایی بیتم بخری
نه فرزدق، که شوم مرثیهخوان غم تو
با کدامین قلم، از داغ تو فریاد کشم؟
ای که پنجاه و سه سال اشک، نشد مرهم تو
تا که بیتاب شود، هر دل عاشورایی
از زبان تو سخن گفت، خداوند حسین
شرحه شرحه، غم تو، شرح زیارتنامه ست
دید آن روز چهها، چشم تو؟ فرزند حسین!
با نگاهی پر از امید به دستان عمو
شاهد بدرقهی آخر سقا بودی
فقط این روضه برای غم عمری کافیست:
بی عمو، جد تو میآمد و آنجا بودی
از غم و رنج اسیری، سفر کوفه و شام
خون اگر از دل هر سنگ نجوشد، چه کند؟
بعد از این کرببلایی که شدی راوی آن
عالمی رخت عزا، با تو نپوشد، چه کند؟
باز هم پر زد و آمد که سلامی بدهد
زائر چشم تو شد، چون دل جابر، دل من
هست همنام تو، مهدی و برایش چقدر،
چقدر تنگ شده، حضرت باقر، دل من
#قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بهمناسبت ٢۴ ذی الحجه #روز_مباهله
این پنج نور، علت زیبای خلقتند
اسرار پنج حرفِ حروف «کرامت»ند
این خانواده اشرف اولاد آدمند
اینها طبیب درد طبیبان عالمند
این پنج تن خلاصهی احساس خالقند
اندازهی دل همهی خلق، عاشقند
خاکی شدند تا ره افلاک وا کنند
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
زیباترین سپاه به میدان رسیده بود
پای ابوتراب به نجران رسیده بود
آنان که لاف، پیش شه لافتی زدند
تا چشمشان به هیبتش افتاد، جا زدند
یک اخم مرتضی علی و ختم غائله
اینگونه شد خلاصهی روز مباهله
✍ #قاسم_صرافان
http://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_رضا_علیه_السلام
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
مریض آمده اما شفا نمی خواهد
قسم به جان شما جز شما نمی خواهد
برای پیش تو بودن بهانه ای کافیست
بهشت لطف کریمان بها نمی خواهد
دلیل ناله ی من یک نگاه محبوب است
وگرنه درد غلامان دوا نمی خواهد
فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:
مگر که شاه خراسان گدا نمی خواهد؟
دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت
نماز در حَرَمت «إهدِنا» نمی خواهد
همین قدر که غباری بر آستان باشد
رواست حاجت عاشق، دعا نمی خواهد
تو آشنای خدایی، کدام رهگذری
در این جهان غریب آشنا نمی خواهد؟
ببین به گوشه ی صحنت پناه آوردم
مگر کبوتر آواره جا نمی خواهد؟
به حکم آنکه "عَلیکَ الرَّفیق ثُمَّ طَریق”
دلم بدون رضا کربلا نمی خواهد
خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده ست
طواف کعبه بخواهم، خدا نمی خواهد
نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا
نگفته است، نه اینکه عبا نمی خواهد
#قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حر_ریاحی علیهالسلام
#غزل
🔹سوارِ گمشده🔹
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بیسپاه گرفتی
چگونه آب نگردم؟ که دست یخزدهام را
دویدی و نرسیده به خیمهگاه گرفتی!
چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی
شنیدهام که تو نوحی! نه، مهربانتر از اویی
که حُرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی
نشاندهای به لبانت، چنان تبسم گرمی
که از دلِ نگرانم مجال آه گرفتی
چه کردهام، که سرم را گرفتهای تو به دامن؟
چه شد که دست مرا از میان راه گرفتی؟
به روی من تو چنان عاشقانه دست کشیدی
که شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی
📝 #قاسم_صرافان
✅ @Maddahankhomein
#حضرت_عباس علیهالسلام
#غزل
🔹فصل آخر🔹
رفتی و این ماجرا را تا فصل آخر ندیدی
عبّاس من! دیدی امّا مانند خواهر ندیدی
آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را
وقتی غریبانه میرفت بییار و یاور ندیدی
آری در آوردن تیر بیدست از دیده سخت است
امّا در آوردن تیر از نای اصغر ندیدی
حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست
آن بُهت و ناباوری را در چشم مادر ندیدی
شد پیش تو ناامیدی تیر نشسته به مشکت
مثل من اطراف عشقت انبوه لشکر ندیدی
بر گودی گرم گودال خوب است چشمت نیفتاد
چون چشم ناباور من دستی به خنجر ندیدی
دلخونی اما برادر، دلخونتر از من کسی نیست
آخر تو بر خاک صحرا، مولای بیسر ندیدی
قلبت نشد پاره پاره، آنشب میان خرابه
آنجا سر یک پدر را در دست دختر ندیدی...
📝 #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
Namahang Mano Karbala 1403 Rasoli [Mohjat_Net].mp3
1.67M
#واحد
#اربعین
#زائر_کربلا
#حاج_مهدی_رسولی 🎤
گرچه باور نمیکنم اما
منم و کربلا خدا را شکر
مردم آقای مهربانم باز
راه داده مرا خدا را شکر
حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله
حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله
ای به قربان اباعبدالله
****
کربلایی و مبتلا داری
شهر عشقی برو بیا داری
بر سر قدس و کعبه جا داری
با دو گنبد طلا خدا را شکر
حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله
حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله
ای به قربان اباعبدالله
****
هرکه دل بی قرار عباس است
کارِ دل نیست کارِ عباس است
هرکه پروردگار عباس است
اوست تنها خدا – خدا را شکر
درد ما چیست عاشقی مستی
ای که درمان دردها هستی
اینکه لطفت نکرده تا حالا
درد ما را دوا خدا را شکر
حالا منمو چشم ترمو باران اباعبدالله
حالا منمو کوه غممو درمان اباعبدالله
ای به قربان اباعبدالله
شعر: #قاسم_صرافان ✍
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اربعین_حسینی
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته
آسمانها را در این ایوان، مجاور ساخته
از قدمهایت بپرس: این راه پایانش کجاست؟
کاینچنین از عالم و آدم، مسافر ساخته
نه فقط قلب تو، قلب عالمی را سوخته
نه فقط از من که از هر سنگ، شاعر ساخته
خاک راهش مُحییَ الاموات، عطرش زندگی
از قلوب مرده هم این خاک، عابر ساخته
آن که میخوانی برایش: «یا حبیبی یا حسین»
هر نگاهش، یک حبیبابنمظاهر ساخته
هر کسی، هر جا، دم از آزادگی زد، خویش را
با امام عصر عاشورا، معاصر ساخته..
کارش از اول همین بود، آن مسیحایی که از،
فُطرس پرسوخته، مرغ مهاجر ساخته
کاش میدید، آن که رگهای گلویش را برید،
خون جوشانش، چه دلها را که طاهر ساخته
آه! دیدنها چه کرده با دل زینب؟ اگر
این شنیدنها، تو را آشفتهخاطر ساخته..
شاعر: #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اربعین_حسینی
#غزل
🔹یا حبیبی یا حسین🔹
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته
آسمانها را در این ایوان، مجاور ساخته
از قدمهایت بپرس: این راه پایانش کجاست؟
کاینچنین از عالم و آدم، مسافر ساخته
نه فقط قلب تو، قلب عالمی را سوخته
نه فقط از من که از هر سنگ، شاعر ساخته
خاک راهش مُحییَ الاموات، عطرش زندگی
از قلوب مرده هم این خاک، عابر ساخته
آن که میخوانی برایش: «یا حبیبی یا حسین»
هر نگاهش، یک حبیببنمظاهر ساخته
هر کسی، هر جا، دم از آزادگی زد، خویش را
با امام عصر عاشورا، معاصر ساخته..
کارش از اول همین بود، آن مسیحایی که از،
فُطرس پرسوخته، مرغ مهاجر ساخته
کاش میدید، آن که رگهای گلویش را برید،
خون جوشانش، چه دلها را که طاهر ساخته
آه! دیدنها چه کرده با دل زینب؟ اگر
این شنیدنها، تو را آشفتهخاطر ساخته..
📝 #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#پیامبر_اعظم_صلواتاللهعلیهوآله
#حضرت_خدیجه_علیهاالسلام
#غزل
🔹اعجاز عشق🔹
دلش را بردهای، هر وقت صحبت کردهای بانو!
محمد را، چنین غرقِ محبت کردهای بانو!
تو پیش از وحی، ایمان داشتی، اعجاز عشق این است
به قلبت اقتدا، پیش از نبوت کردهای بانو!
به محراب دو ابرویش، تماشا کردهای حق را
میان معبد چشمش، عبادت کردهای بانو!
اگر زر باختی، بردی دل ماه دو عالم را
چه سودی، در میان این تجارت کردهای بانو!..
تمام هستیِ حق: کوثرش، سهم تو شد، زیرا
تمام هستیات را، نذرِ اُمّت کردهای بانو!..
نبودی در خُم، اما با علی داماد و مولایت
به لطف دست زهرایت، تو بیعت کردهای بانو!
چه دُرّی، در دل دلدادگی دیدی، که از دنیا
به یک پیراهن کهنه، قناعت کردهای بانو!
به آن دست کریمت، دارم امّیدی که در محشر
ببینم شاعرت را هم شفاعت کردهای بانو!
📝 #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاریک بود شب، شب ظلمت، اما ستاره گفت: محمد(ص)
عالم پر از شکوه خدا شد وقتی دوباره گفت: محمد(ص)
آمد صدا، صدای ملَک بود در آسمان سرود: محمد(ص)
هستی به وجد آمد و گل کرد بر شاخهی وجود محمد(ص)
پرسیدم از ستودهی انجیل، راهب رسید و گفت: محمد(ص)
بر روی لوح چرمی آهو، چشمی کشید و گفت: محمد(ص)
بعدش گذاشت گوشهی لبها خالی سیاه و گفت: محمد(ص)
بعدش نشست و سیر نظر کرد در قرص ماه و گفت: محمد(ص)
#قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_س_مدح_شهادت
قرار بود بیایی کبوترش باشی
دوباره آینهای در برابرش باشی
نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی
میان راه، پرستوی پرپرش باشی
مدینه، شهر غریبی برای فاطمههاست
نخواست گم شده، چون قبر مادرش باشی
به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را
چو دید، آمدهای سایۀ سرش باشی
اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
که تا همیشه، تو یاس معطرش باشی
خدا، تو را به دل تشنۀ زمین بخشید
که تا بهار بیاید، تو کوثرش باشی
که تا طلوع قیامت، شفاعت از تو رسد
که تا رسیدن محشر، تو محشرش باشی...
کرامتت، همه را یاد او میاندازد
به تو چقدر میآید، که خواهرش باشی
رسول گفت: که در طوس، پارۀ تن اوست
نشد رسولِ سلام پیمبرش باشی
خدا نخواست، تو هم با جوادِ او، آن شب
گواه رنج نفسهای آخرش باشی
نخواست باز امامی، کنار خواهر خود...
نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی
✍ #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مدح_و_مصائب
#حضرت_ام_البنین_س
ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی،
که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی
ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت،
که در بین زنان، تنها تو عباسآفرین باشی
شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را
خدا، یکجا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی
همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری
مگر بینور میشد، مادر زیباترین باشی؟
مگر بینور میشد، در دل خورشید بنشینی؟
تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی
گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست میگیرد
رسیدی، باغبانِ غیرةٌ للعالمین باشی
رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟
تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی
پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً، نه!
نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی
هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری
پس از کرببلا سخت است که اُمّ البنین باشی
شاعر: #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
❣﷽❣ #دوبیتیهای_حضرت_ام_کلثوم
🥀🥀🥀🥀
زینبی خصلت وزهرا صلوات
جان تقوا تویی و روح صلات
ام کلثوم ،گل باغ جنان
بر تو و آل محمد صلوات
🥀🥀🥀🥀
تو گل گلشن دینی کلثوم
شیعه را حبل متینی کلثوم
همچوزینب گل باغ حیدر
زینت خلدبرینی کلثوم
🥀🥀🥀🥀
ما همه ریزه خور خوان توایم
تو کرم کردی و مهمان تو ایم
ای گل باغ علی یا کلثوم
همه شرمنده ی احسان تو ایم
🥀🥀🥀🥀
گل باغ ولایی ام کلثوم
عزیز مرتضایی ام کلثوم
تو همچون زینب کبرا همه عمر
سفیر کربلایی ام کلثوم
#حاج_رضا_یعقوبیان
🥀🥀🥀🥀
این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟
از مجلس اوست، شیعه محروم چرا؟
زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟
پنهان شده نام «امّکلثوم» چرا؟
#قاسم_صرافان
🥀🥀🥀🥀
غم بر دل هر پیر و جوان است امشب
ماتم زده بغض آسمان است امشب
در سوگ غریبانهی «امّکلثوم»
محزون، دل صاحب الزّمان است امشب
#محمدرضا_یزدی_آینه
🥀🥀🥀🥀
تا آخر خط به خاطر مکتب رفت
جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت
در مهر و وفا بر «امّکلثوم» نگر
دنبال حسین، همره زینب رفت
#سید_محمد_رستگار
🥀🥀🥀🥀
در راه شما هر که قدم بگذارد
پا در حرم جود و کرم بگذارد
فردا نکند شفاعت از او زهرا
در حقّ شما کسی که کم بگذارد
#سید_مجتبی_شجاع
🥀🥀🥀🥀
آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود
تو جان پدر بودی و او جان تو بود
آن کس که تمام خلق مهمان ویاند
آن شب به سر سفرهی احسان تو بود
#میثم_کریمی
🥀🥀🥀🥀
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادریّ و هم یار پدر
در لیلهی قدرِ آخرِ عمرِ علی
شد مهر تو، سفرهدار افطار پدر
#سید_رضا_مؤید
🥀🥀🥀🥀
داغ است، دل لالهی صد چاک دمشق
زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق
خورشید به سوگ «امّکلثوم» گریست
تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق
#سید_محمد_رستگار
🥀🥀🥀🥀
هم ماه مدینه است و هم زهرهی شام
همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام
ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان
از جانب ما به «امّکلثوم»، سلام
#سید_محمد_رستگار
🥀🥀🥀🥀
ای زینب دیگر! که جگرسوختهای
چو لاله ز داغ، رخ برافروختهای
تو درس صبوری و فداکاری را
پیداست که از فاطمه آموختهای
#منصور_دولتی
🥀🥀🥀🥀
هر کس به جهان تو را ثنا کرده بسی
خشنود، دل فاطمه را کرده بسی
ای دختر باوقار زهرا و علی!
در حق تو تاریخ، جفا کرده بسی
#سید_مجتبی_شجاع
🥀🥀🥀🥀
در ماتم دردانهی معصوم علی
خون میچکد از دیدهی مظلوم علی
امروز زمین، لباس غم پوشیده
از داغ غریب «امّکلثوم» علی
#شبنم_فرضیزاده
🥀🥀🥀🥀
هم خواهر و هم دختر معصوم تویی
مظلومتر از زینب مظلوم تویی
ای شاعرهی حماسهی عاشورا!
بانوی شرافت، «امّکلثوم» تویی
#منصور_دولتی
🥀🥀🥀🥀
آن زینب او عزیز مردم شده است
این فاطمه اش ملیکهء قم شده است
افسوس که نام ام کلثوم فقط
مانند مزار مادرش گم شده است
🥀🥀🥀🥀
در دفتر عشق، حرف منظوم شدم
تا آینهدار پنج معصوم شدم
هر کس به ردیف عشق نامی را خواند
من خادم بیت «امّکلثوم» شدم
#حسین_دیلم_کتولی
🥀🥀🥀🥀
هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه
هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه
بعد از سخنان تو بگفتا زینب:
لا حول و لا قوّة الّا بالله
#محمدرضا_یزدی_آینه
🥀🥀🥀🥀
باید که تو را به برج دین، کوکب گفت
باید که تو را حافظ این مکتب گفت
در قدر و جلال و عزّت و فضل و شرف
باید که تو را شریکة الزّینب گفت
#حسین_میرزایی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
https://eitaa.com/Maddahankhomein