eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
447 ویدیو
240 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
کلنا فداک یا اباعبدالله سرِ همه شهدامان شود به قربانِ همان شهیدِ بلا که ذبیح العطشان است همان شهید، که در ظهر روز عاشورا به پیکرش زِ سنان زخم ها فراوان است رسید زینب و او را به لُجّه ی خون دید سرش بریده شده، پیکرش هم عریان است https://eitaa.com/Maddahankhomein
30.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من با تو، حتی تو، تاریکی، معلومم من با تو، از غمها، ی دنیا، محرومم من با تو، آرومه آرومه آرومم... آرامش یعنی که... تو آغوشت باشم این اربعین پایِ... اون شیش گوشت باشم یا اباعبدالله جونم فدات یا اباعبدالله منم گدات دستمو میگیری تو روضه هات حضرت آرامش بده برات شاعر: ملتمس مداح: کربلایی حسن عطایی https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به بزرگ مرد جبهه ی مقاومت فلسطین ، شهید اسماعیل هنیه ------------ باز در آئینه ی ذبحِ عظیم غرقِ در خون گشت یک نفْسِ سلیم باز در پیدایش صبح سپید شد فضا لبریز از عطر شهید بنگرید اکنون خروش نیل را پیکر گلگون اسماعیل را عشق از عاشق حکایت می کند اشک گلگون را روایت می کند بعد ابراهیم شد تحلیل ما آسمانی گشت اسماعیل ما آن که در این بحر توفان بود و رفت مردی از جنس شهیدان بود و رفت در تجلّیگاه سرخ عشق و خون دست شیطان زآستین آمد برون دست شیطان ، دست صهیون بود و بس این خطای دشمنِ دون بود و بس خاک ایران ، خاک گلگون خیز شد سینه از خون جگر لبریز شد در حریم ما که شد آئينه خیز بود اسماعیل مهمانی عزیز آنچه با ما ظلمِ صهیون کرده است میهمان را غرقِ در خون کرده است هر شهید آئينه دار رحمت است میهمان ما شهید عزّت است آنچه با دشمن رهِ نیکوی ماست انتقامی سخت پیش روی ماست اقتدار هر مسلمان در جهان باشد از خون شهیدان بی گمان خون اسماعیل بی خوف و هراس می دهد نیروی دیگر بر حَماس ای مسلمان خیز در پیش حریف می رسد آزادی قدس شریف می دهد خون شهیدان این نوید روز فتح و روز پیروزی رسید جبهه ی ایثار با عزمی قوی طی کند راه بلند معنوی ما درین میعادگاه لاله گون عهد می بندیم با گلهای خون در نظر داریم این تحلیل را محو دشمن ، محو اسرائیل را محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Maddahankhomein
بکُش! بکُش! که قرار است زنده‌تر باشیم! که در نهایت شب، مژدهٔ سحر باشیم سری به نیزه بزن باز، عصر عاشوراست از آسمان و زمین لازم است سر باشیم شبیه پرچم سرخی که می‌وزد با شور نوید فتح به هنگامهٔ خطر باشیم زمان آن شده از ذوالفقار دم بزنیم زمان آن شده شمشیر شعله‌ور باشیم شبیه صاعقه نازل شویم بر سر کفر به محو کردن طاغوت، مفتخر باشیم مباد سورهٔ انسان نخوانده جان بدهیم مباد از غم تاریخ بی‌خبر باشیم بزن! بکش! که بنا شد سوار مرکب خون هزار سال بتازیم و در سفر باشیم از آن کسی که برای حبیب نامه نوشت برای سوته‌دلان پیک نامه‌بر باشیم اشارتی به اذان‌های منتشر در باد بشارتی به کران‌های تازه‌تر باشیم جوانه می‌زند از خاک ما نهال قیام چه باک اگر همگی زخمی تبر باشیم؟ https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرد میدان در غزه مردی می‌شناسم کوه ایمان است مردی که از هر منظری مثل شهیدان است مردی که مثل حاج قاسم، مثل مغنیه عمری‌ست در جنگ است، عمری مرد میدان است مردی که اسرائیل را از پا در آورده مردی که نام دیگرش در قدس طوفان است قربان حق کرده‌ست اسماعیل‌هایش را او که تمام روزهایش عید قربان است داغ جوان دیده‌ست اما قامتش خم نیست داغ جوان دیده‌ست او یعقوب دوران است او در شجاعت کفر صهیون را در آورده در استقامت چون بلندی‌های جولان است نامش هنیه است و نشانش صبح آزادی‌ست مردی که از هر منظری مثل شهیدان است ✍🏻 🏷 🇮🇷 https://eitaa.com/Maddahankhomein
(اَلسّلامُ علَیكَ یا اَباعبداللهِ الحُسَین) وقتی همه ـ آلاله ها را ، سر بریدند وقتی که مردان خدا در خون تپیدند آوای قرآن ، بر فراز نیزه ، گل کرد هرچند گل را ناجوانمردانه چیدند ظلمت اگرچه زوزه میزد چون شغالان خورشید را بر خیمه ی مهتاب دیدند آزادگان وقتی قفس‌ها را شکستند تا بیکران آسمان‌ها ، پر کشیدند مرغان عاشق بال و پر را باز کردند تا آسمان عشق ، سوی حق پریدند دلبستگان زندگی وامانده در راه دلدادگان حق به سرمنزل رسیدند عِطر شهادت در میان دشت پیچید وقتی شقایق‌ها به صحرا می‌دمیدند آنان که در بند حقارت مانده بودند خود را به اعماق دنائت می‌کشیدند چشمان‌شان چون ماتِ برق سکه‌ها شد کور از هوس ، زیبایی حق را ندیدند مردانگی را با طلا ، تعویض کردند نامردمی ها را برای خود خریدند در زیر بار بردگی و شرم و عِصیان درماندگان خوف و خفت قد خمیدند بر خارطبعان ماند شرم و روسیاهی آلاله‌ها ، با سربلندی ، روسپیدند تا مست گردند از می (ساقی) کوثر با عشق، جام "ارجعی" را سرکشیدند کردند بیدار آن به غفلت خفتگان را آسوده دل ، تا روز محشر، آرمیدند. سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه واحدوسنگین امام سجاد(شاهمندی).mp3
2.93M
تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری با ما بگو تو از ، نامَردمان شام از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲) واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی بر خواهر امام ، خون گریه می کنی از کربلا به شام خون گریه می کنی آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام میخوردی ، سنگ کینه از روی بام در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (اَلسّلامُ علَیكَ یا اَباعبداللهِ الحُسَین) http://eitaa.com/Maddahankhomein
امام سجاد چه جوری خاطره‌هام یادم بره سنگای به روی بام یادم بره سی سال دیگم اگر گریه کنم محاله بازار شام یادم بره خرابه برامون آشیونه بود ماجرای غربتِ زمونه بود حرفی از گرسنگی نمی‌زنم توی شام شام ما تازیونه بود آتیش قلب کباب حرمله بود باعث رنج و عذاب حرمله بود توی راه رباب به آب لب نمی‌زد مأمور تقسیم آب حرمله بود کسی می‌شه ببینه و جون نده؟ آه و ناله شو به آسمون نده ؟ می‌دیدم رباب گریه‌م می‌گرفت دستاشو بسته بودن تکون نده سنگ غم شکسته بال و پرمو تا دیدم آتیش اهل حرمو روزی صدبار می‌میرم زنده میشم که گذاشتم توی خاک خواهرمو http://eitaa.com/Maddahankhomein
علیه‌السلام 🔹چشمۀ زلال🔹 آقا سلام بر تو و شام غریب تو آقا سلام بر دل غربت نصیب تو از راه دور با دل رنجور آمدی مرهم به غیر صبر ندارد طبیب تو باغ از صدای زمزمه، از عطر گل تهی‌ست جا مانده در خرابه مگر عندلیب تو؟ تصویر کربلاست که همواره روشن است در چشمۀ زلال نگاه نجیب تو رفتی و قرن‌هاست که تکرار می‌شود نجوای عاشقانۀ امنّ یجیب تو 📝 http://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹الشام الشام الشام🔹 گفتند کی؟ ناله کردی، الشام الشام الشام افروخت در خاطراتت، تحقیر و دشنام، الشام شد ننگ، شد عقده نامش، شرمنده دیوار و بامش در ذهن هفت آسمان ماند، این نام ناکام، الشام دست دغل بست دستت، شاید ببیند شکستت تیغی که در راه، اَلتَف، سنگی که بر بام، الشام شهری که هر کوچه دردی، شهری که هر گوشه داغی شهری که اهلش شکستند، دل‌های ایتام، الشام در سینه‌ات درد ای مرد، دستان تو سرد ای مرد آتش شد اما نگاهت، آرام آرام، الشام.. الشام شهر شکسته، الشام با دست بسته با چوب‌ها پله پله، لرزید هر گام، الشام گفتی «انا ابن المِنا» وای، گفتی «انا ابن الصفا» وای هر جمله تیری سه پر بر، کفری بد اندام، الشام هرچند از خون وضویت، هرچند سر روبرویت رسوا شد اسلام کافر، یا کفر اسلام، الشام هرچند زخمی که خوردی، تا غسل و تابوت بردی هرگز ز یادت نبرده‌ست، تکرار ایام، الشام نام آور آسمانی، برجاست از تو نشانی بعد از تو بسیار دیده است، سرباز گمنام، الشام می‌آید آن صبح آن صبح، می‌آید آن مرد آن مرد گرد مزار شهامت، می‌بندد احرام، الشام الشام الشام ناله، الشام بغضی سه ساله گفتند نی، ناله کردی، الشام الشام الشام 📝 http://eitaa.com/Maddahankhomein
بعد از غمی که بین گلو استخوان شده هر صحنه ای برای دلم روضه خوان شده در دست های خادمه ی خانه، بازهم یک ظرف آب دیدم و اشکم روان شده با دیدن حصیرِ کف حجره، زانویم... بین نمازِ نیمه شبم ناتوان شده دیدم گرسنه مانده کمی شیرخواره ای قلبم پر از شراره چون آتش فشان شده دیدارِ صنف و حجره ی غصاب های شهر خیلی غم بزرگ و بلایی گران شده سخت است دیدن گلویِ خونی پدر آن گونه که به لحظه ی دفنش بیان شده گفتند روی نی پدرت سنگ می خورد دیدند پای نی، پسرش نیمه جان شده سخت است بین شام ببینی در ازدحام از آن چه ترس داشته بودی، همان شده دیدم که عمه ام که امان قبیله بود افتاده زیر ضرب کتک، بی امان شده جز من که دیده گوشه ی ویرانه، خواهرش در سن و سال کودکی اش قدکمان شده؟! گرمای زهر را به دل سوخته چه کار بعد از چهل بهار که قلبم خزان شده دیدند وقت غسلِ تنم، جای سلسله در زیر جامه، بر پر و بالم عیان شده https://eitaa.com/Maddahankhomein
احوالات ...درددل >>>>>>>>>>>>>>>>>>> کوفه دن آیریلدی پوزقون کاروان کربلا نیزه لر صف صف دوزولموش رهسپار شام اولا غرق ماتم اهلبیت حضرت سلطان عشق دینموری هئچ کس هامی راهی اولوب سوی دمشق هرکس اغلور زینب کبری وئرور تسکین اونا باغلانوب نازلی رقییله سکینه قول قولا بیر خانم هردم باخیر نیزه باشیندا بیر باشا آغلوری گوزدن اخان قانین قاتیبدور گوزیاشا گه دیور ای پرشکسته من ربابم باخ منه آلتی آی یولاردا نازون چکموشم قربان سنه من سنه خاطر اوغول شهر به شهره گئدرم هارا گئتسن بولوسن من ائوی ویران گلرم نیزه دن باخ منه گور خسته دلم افسرده ام گورکی سرگردان عشقون اولموشام پژمرده ام نیزه ده زلفون اسور گاهی ساقا گاهی صولا چاتمور حیف اولسون الیم باشیوه لی نازلی بالا نه گوزل نقشیله قان آخموش هلالی قاشیوه نیزه داروندا اوغول عاشق اولوبدور باشیوه کاش بیر لحظه وئره گول دوداقوندان ئوپرم ائله مست اولام اوغول آهو کیمی من ملرم ولی قورخوم بودی مندن کوسه سن کوسمه علی سن ربابین گولوسن بیله اوتاندیرما منی عفو ائله گرچه اوغول اللریوی باغلاموشام ولی اوغلوم بونا خاطر سنه چوخ آغلاموشام باخیرام نیزیه ایوای دیورم نازلی بالا گورورم قمچی ورور باشیمه بو قوم دغا سن منیم مایه آرامش جانیمسن علی بوردا بو غملی ربابه جان و دلبرسن علی الله ائتدی سنی سرباز فداکار حسین ای فدا دین حقه یاروفادار حسین 🤲 التماس دعا🤲 خاکسار https://eitaa.com/Maddahankhomein