🫂 #بایدها_و_نبایدهای_مهمانی
در سبک زندگی اسلامی (۱۷)
✅ بایدها و نبایدهای #میزبان در سبک زندگی اسلامی:
هفت #نباید از #روایاتاسلامی:
🍀پنجم – #پرهیز_از_بهکارگرفتنمهمان :
در سیره امام رضا نقل شده است که مهمانی بر آن حضرت وارد شد، امام پاسی از شب نزد او نشسته بود و با وی سخن میگفت تا آنکه نور چراغ کم شد و مهمان خواست که کمی روغن در چراغ بریزد، امام او را نهی کرد و خود این کار را انجام داد و فرمود : ما قومی هستیم که از مهمان خود کار نمیکشیم.
✅البته مهمانها را از این جهت میتوان به #دو_دسته تقسیم کرد، #مهمانهایرسمی و #مهمانغیررسمی، که این مطلب برای مهمان رسمی است وگرنه اگر مهمانان غیر رسمی باشند و خودشان با دست به کار شدن علاقهمندی به فعالیت را نشان دهند، میزبان میتواند از آنها کمک بگیرد که همین مساله میتواند زمینه #صمیمت بیشتر را فراهم کند.
☘شش _
#پرهیز_از_روزهگرفتن_بدون_اذن_مهمان :
در روایات نقل است که میزبان نباید روزه مستحبی باشد در حالی که مهمان روزه نیست زیرا ممکن است مهمان از خوردن خجالت بکشد.
🍀هفت_ #پرهیز_از_کمککردن_به_رفتنمهمان :
از آنجایی که دستورالعملهای اسلامی به صورت جامع و کامل ارائه میشود، قطعا اولین و آخرین لحظات مهمانی را نیز نادیده نگرفته است، امام باقر در بیان #بدرقه به عنوان #آخرینمرحله از مهمانی میفرماید :
«مِنَ الْجَفَاءِ اسْتِخْدَامَ الضَّيْفِ فَإِذَا نَزَلَ بِكُمُ الضَّيْفُ فَأَعِينُوهُ وَ إِذَا ارْتَحَلَ فَلَا تُعِينُوهُ فَإِنَّهُ مِنَ النَّذَالَة» یعنی : هرگاه مهمان بر شما وارد شد در جابه جا کردن وسایلش کمکش کنید و هرگاه خواست که بارش را ببندد و برود کمکش نکنید.
🔆در سیره امام کاظم نقل است که مهمانانی بر ایشان وارد شدند هنگامی که خواستند بروند خدمتکاران امام کمکشان نکردند، آنها از امام خواستند که خدمتکارانش آنها را کمک کنند و در مقابل امام فرمود چون برای رفتن است این کار را نمیکنم .
✅ در پایان بخش #بایدونبایدهایمیزبانی و به عنوان جمعبندی، بیان یک داستان زیبا و آموزنده از مولی الموحدین حضرت علی(ع) میتواند کمک شایانی به نویسنده و خواننده داشته باشد تا ضمن شناخت بهتر شخصیت متعالی علی(ع) آداب میزبانی را مرور کنیم :
⏪ نقل است، روزی مردی با پسرش به عنوان مهمان بر حضرت علی (ع) وارد شدند. حضرت با اکرام و احترام بسیار آنها را در صدر مجلس نشاند و خود رو به روی آنها نشست. بعد از خوردن غذا، قنبر - غلام حضرت - حوله و تشت و ابریقی برای شستن دست آنها آورد. حضرت آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست مرد را بشوید ! مرد خود را عقب کشید و گفت : مگر چنین چیزی ممکن است ! امام فرمود : برادر تو، از تو است و از تو جدا نیست. میخواهد عهدهدار خدمت تو بشود. در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد. چرا می.خواهی مانع کار ثواب بشوی ! باز آن مرد امتناع کرد. امام فرمود : من میخواهم به شرف خدمت برادر مؤمن نایل گردم. مانع کار من مشو. مهمان با شرمندگی حاضر شد. پس علی (ع) فرمود : خواهش میکنم دست خود را درست و کامل بشوی، همانطور که اگر قنبر میخواست دستت را بشوید، میشستی. خجالت و تعارف را کنار بگذار. وقتی امام از شستن دست مهمان فارغ شد، به پسر خود «محمدبن حنیفه» فرمود : دست پسر را تو بشوی. من که پدر تو هستم، دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوی، اگر پدر این جا نبود و تنها این پسر مهمان ما بود، من خودم دستش را میشستم، اما خداوند دوست دارد وقتی که پدر و پسری حاضرند، در احترام بین آنها فرق گذاشته شود. محمد به امر پدر برخاست و دست پسر را شست. امام حسن عسکری علیهالسلام وقتی این داستان را نقل کرد، فرمود: #شیعهحقیقی_باید_اینطور_باشد.
✍🏼حجتالاسلام و المسلمین حسین عباسیاصل
ادامه دارد...
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
•••••••••🌸🌸🌸••••••••
🌱 #مدرسه_زندگی /حسین عباسیاصل
🌐 https://eitaa.com/joinchat/3319005363Cf1e07afd05