eitaa logo
کانون مهدویت دانشگاه سمنان
299 دنبال‌کننده
610 عکس
479 ویدیو
21 فایل
◀️ ️کانال رسمی کانون مهدویت دانشگاه سمنان یا اباصالح المهدی ادرکنا🍃 ‌ ◾️ثبت‌نام و اطلاعات بیشتر : zil.ink/mahdaviat_semuni ◾️کمک مالی جهت برپایی برنامه‌های مهدوی: 6104-3386-7054-8391 ◾️روابط عمومی : @Mahdaviat_Semuni_Contact
مشاهده در ایتا
دانلود
نکات کلیدی جزء بیست و یکم قرآن کریم ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
۲۱ ❇️حتی به من گفتند اینکه ازدواج شما به آسانی صورت گرفت و زندگی خوبی داری نتیجه کارهای خیری است که برای هدایت دیگران انجام دادید ❇️شنیدم که مامور بررسی اعمال گفت: کوچکترین کاری که برای و در راه خود کشیده باشید آنقدر در پیشگاه خدا ارزش پیدا می‌کند که انسان حسرت کارهای نکرده را می خورد ❇️خیلی مطلب در مورد شنیده بودم. اینکه وقتی یک مرد و زن نامحرم در یک مکان خلوت قرار می گیرند نفر سوم آنها شیطان است ❇️یا وقتی جوان به سوی خدا حرکت می کند شیطان و ابزار جنس مخالف به سوی او حرکت میکند ❇️یا در جای دیگری بیان شده که در اوقات بیکاری شیطان به سراغ می رود ❇️این موضوع فقط به مردان اختصاص ندارد زنانی که با در تماس هستند نیز به همین دردسرها دچار می‌شوند ❇️و اینجا بود که کلام حضرت زهرا سلام الله علیهم را درک کردم که ‌می فرمودند: بهترین حالت برای زنان این است که (بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند و نامحرمان نیز آنان را نبیند ❇️در کتاب اعمال من یک موضوع بود که خدا را شکر به خیر گذشت ❇️سال‌های اولی که موبایل آمده بود برای دوستان خود با گوشی پیامک می‌فرستادم بیشتر پیام‌های من شوخی و لطیفه بود ❇️آن زمان تلگرام و شبکه‌های اجتماعی نبود لذا از پیامک بیشتر استفاده می‌شد ❇️رفقای ما هم در جواب ما جوک میفرستادند در این میان یک نفر با شماره ناشناس برایم لطیفه های عاشقانه می‌فرستاد ❇️من‌هم در جواب برایش جوک می فرستادم نمی‌دانستم چه کسی هست. دو بار زنگ زدم اما گوشی را جواب نداد ❇️از شماره ثابت به او زنگ زدم. به محض اینکه گوشی را برداشت متوجه شدم یک خانم جوان است،بلافاصله گوشی را قطع کردم ❇️از آن به بعد دیگر هیچ پیامی برایش نفرستادم و پیامک هایش را جواب ندادم ❇️جوان پشت میز همین طوری که برخی اعمال روزانه ما را نشان می‌داد به من گفت: در ارتباط با خیلی در رشد معنوی انسان‌ها مشکل‌ساز است ❇️ امام صادق علیه السلام در حدیثی نورانی می فرماید: تیری مسموم از تیرهای شیطان است هر کس آن‌را تنها به خاطر خدا ترک کند خداوند آرامش و ایمانی به او می‌دهد که طعم گوارای آن را در خود می یابد ❇️به من گفت:اگر تلفن را قطع نمی کردی گناه سنگینی در نامه اعمالت ثبت می شد و تاوان بزرگی در دنیا می‌دادی. ادامه دارد... ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni شبکه های اجتماعی : t.me/mahdaviat_semuni eitaa.com/Mahdaviat_semuni
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹امیرالمومنین، حضرت علی علیه السلام: 🔸صاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِيدُ الطَّرِيدُ الْفَرِيدُ الْوَحِيدُ؛ صاحب اين امر() آواره، رانده، تك و تنهاست. 📚كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 563 علی(علیه السلام)، درخشنده‌ترین مدار هستی در دایره حقیقت است. بی گمان هر کس با مهر علی (علیه السلام) آمیخت، در مدار حق همراه شد. یا عالی بحق علی ما را مستغرق مهر علی بدار ... کانون مهدویت دانشگاه سمنان ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت مولی الموحدین علی بن ابی‌طالب علیه السلام، از همه شما در این شب‌ها و روزهای گرانقدر داریم. ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni شبکه های اجتماعی : t.me/mahdaviat_semuni eitaa.com/Mahdaviat_semuni
▫️پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله: ▪️لَوِإجتَمَعَ الناسُ عَلی حُبِّ عَلِیّ بنِ ابی‌طالبٍ لَما خَلَقَ اللهُ النارَ! ▫️اگر تمام مردم در دوستی و محبت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام یک‌دل بودند و وحدت کلمه داشتند خداوند آتش جهنم را هرگز نمی‌آفرید! 📚الفردوس، ج ٣، ص ٣٧٣ ذات هرکس در قیامت نقش پیشانی اوست نقش پیشانی ما باشد : "غلام حیدرم" ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
༺༽ پویش فقط به عشق علی... ༼༻ من هم حامی یک یتیم میشوم 👩‍❤️‍👨 به عشق مولا علی به یاد فرزندان ایتام و محسنین شهرمان باشیم... بامعرفی طرح اکرام ایتام به (دوستان وآشنایان) ثبت نام در طرح👇 ارسال عدد 1 به شماره 09196691433 کمیته امداد سمنان ekram.emdad.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸خدا برای ما نشونه گذاشته. چرا توجه نداریم؟ 🔹صیحه آسمانی در شب ٢٣ رمضان که فرداش هم جمعه باشه رخ می‌ده. ما اگه بخوایم می‌تونیم یک شبه ظهور رو رقم بزنیم... ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
🔸دعای حفظ در طولِ سال... 🔻این دعا یکی از دستورالعمل هایی است که به دست خط مبارک آیت الله بهجت برای حفظ در طول سال به آن توصیه شده است. 🔹 هرکس این عمل را حتی اگر یک بار در سال انجام دهد خداوند تمام گناهان او را آمرزیده و از همان لحظه روز ماه و سال تا سال دیگر از فقر، نیازمندی، دیوانگی، جذام، پیسی، مرگ بد و از هر گرفتاری و بلایی که از آسمان به زمین فرو می آید، عافیت می بخشد. 📚برگرفته از کتاب بهجة الدعا ویراست دوم صفحه ۳۸۰ ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
نکات کلیدی جزء بیست و دوم قرآن کریم ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
۲۲ ❇️جوان پشت میز وقتی عشق و علاقه مرا به دید گفت: اگر علاقه مند باشید و برای شما نوشته باشند هر که شما داشته باشید ۶ ماه شهادت شما را به عقب می‌اندازد... ❇️یادمه اردوی خواهران برگزار شده بود به من گفتند شما باید پیگیر برنامه های تدارکاتی این اردو باشی ❇️مربیان خواهر کار اردو را پیگیری می‌کنند اما برنامه تغذیه و توزیع غذا با شماست. از سربازها هم استفاده نکنید ❇️سه وعده در روز با ماشین حامل غذا به محل اردو می‌رفتم و غذا را می کشیدم و روی میز می چیدم و با هیچ‌کس حرفی نمی‌زدم ❇️روز اول یکی از دخترانی که در اردو بود دیرتر از بقیه آمد و وقتی احساس کرد که اطرافش خلوت است خیلی گرم شروع به سلام و احوالپرسی کرد ❇️سرم پائین بود فقط جواب سلام را دادم روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من آمد،هیچ عکس العملی نشان ندادم ❇️خلاصه هر بار که به این اردوگاه می آمدم با برخورد شیطانی این دختر جوان روبرو بودم اما خدا توفیق داد که واکنشی نشان ندادم ❇️شنیده بودم که قرآن در بیان توصیفی اینگونه زنان می فرماید: مکر و حیله زنان بسیار بزرگ است ❇️در بررسی اعمال وقتی به این اردو رسیدیم جوان پشت میز به من گفت: اگر در مکر و حیله آن زن گرفتار می شدی به مرور کار و زندگیت را از دست میدادی ❇️برخی اثر نامطلوب اینگونه در زندگی روزمره دارد ❇️یکی از دوستان همکاران فرزند شهید بود خیلی با هم رفیق بودیم شوخی می‌کردیم ❇️یک بار دوست دیگر ما به شوخی به من گفت باید بروید و مادر فلانی ازدواج کنید تا با هم فامیل میشوید ❇️اگر ازدواج کنی فلانی هم می شود پسرت! از آن روز به بعد سرشوخی ما باز شد و دیگر این رفیقم را پسرم صدا میکردم ❇️هر زمان منزل دوستم می رفتیم و مادر این بنده خدا را می دیدیم ناخودآگاه می خندیدیم ❇️در آن وادی پدر همین رفیق من در مقابل قرار گرفت همان شهیدی که ما با همسرش شوخی می‌کردیم! ❇️ایشان با ناراحتی گفت: به چه حقی در مورد یک و یک انسان اینطور می کنید؟! ادامه دارد... ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni شبکه های اجتماعی : t.me/mahdaviat_semuni eitaa.com/Mahdaviat_semuni
🤲 💠 پویش ختم صلوات به مناسبت لیالی قدر شما را به شرکت در پویش ختم دسته جمعی صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه دعوت کنیم؛ 👈برای مشارکت در این پویش، به لینک زیر وارد شوید 📌https://b2n.ir/m99465 کانال و صفحه رسمی مسجد مقدس جمکران👇 🆔 @jamkaran_ir سایت رسمی مسجد مقدس جمکران 👇 🌐 www.jamkaran.ir
هدایت شده از مهدیاران | mahdiaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «غوغا کنید فردا شب» 👤 استاد ☀️ ما اگه بخوایم می‌تونیم یک شبه ظهور رو رقم بزنیم... 🌃 صیحه آسمانی در ۲۳ ماه رمضان که شب جمعه است شنیده میشه... ⭕️این کلیپ رو جدی بگیرید، حتما ببینید و منتشر کنید. 📥 دانلود با کیفیت بالا https://aparat.com/v/HYuXC ✅️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
📌 👈   فرصت دارید تقدیر یک" عمر" رو عوض کنید!! 🔹اهمیت «»، به اندازۀ «» ما است،  چراکه در شب قدر، تعیین می‌گردد. 🔸اگرچه این آینده، آیندۀ یک سال بعد ما است، ولی ممکن است در این یک سال آینده حوادثی رخ بدهد که دیگر ما از عاقبت‌بخیری فاصله پیدا کنیم، یا قطعاً عاقبت‌بخیر بشویم. 🔹سال آیندۀ ما یعنی همۀ عمر آیندۀ ما. 🔸نه تنها در شب قدر، پروردگار عالم، آیندۀ ما را رقم می‌زند، بلکه چون بر اساس گذشتۀ ما، مقدرات ما تعیین می‌شود، شب قدر، جمع‌بندی از گذشتۀ ما هم هست. 🔹تکلیف گذشته و آیندۀ ما در شب قدر روشن می شود. 📚سخنرانی های استاد پناهیان ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
نکات کلیدی جزء بیست و سوم قرآن کریم ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
۲۳ ❇️از دیگر اتفاقاتی که در آن بیابان مشاهده کردم این بود که برخی از آشنایان که قبلا از دنیا رفته بودند را دیدم ❇️یکی از آنها عموی خدابیامرزم من بود او را دیدم که در یک باغ بزرگ قرار دارد ✅سوال کردم: عموجان این باغ زیبا را در نتیجه کار خاصی به شما دادند؟ ❇️گفت: من و پدرت در سنین کودکی یتیم شدیم پدر ما یک باغ بزرگ را به عنوان ارث برای ما جا گذاشت اما شخصی آمد و قرار شد در باغ ما کار کند او با چند نفر دیگر کاری کردند که باغ از دست ما خارج شد آنها باغ را فروختند و البته هیچکدام عاقبت به خیر نشدند و در اینجا نیز همه آنها گرفتارند... ❇️چون با اموال یتیم این کار را کردند، حالا این باغ را به جای باقی که در دنیا از دست دادم به من داده‌اند تا با یاری خدا در قیامت به باغ اصلی برویم ❇️بعد اشاره به در دیگر باغ کرد و گفت: این باغ دو در دارد که یکی از درهای باغ برای پدر شماست که به زودی باز می شود... ❇️باغ بزرگ دیگری آنجا بود که متعلق به یکی از بستگان ما بود به خاطر یک وقف بزرگ صاحب این باغ شده بود ❇️همانطور که به باغ خیره بودم یکباره تمام باغ سوخت و تبدیل به خاکستر شد! ❇️بنده خدا با حسرت به اطرافش نگاه می‌کرد... شگفت‌زده پرسیدم: چرا باغ شما سوخت؟؟ ❇️گفت: پسرم اینها همه از بلایی است که پسرم بر سر من می آورد او نمی گذارد ثواب خیرات این زمین به من برسد... ❇️پرسیدم: حالا چه می‌شود؟ چه کار باید بکنید؟! ❇️گفت: مدتی طول می‌کشد تا دوباره با ثواب خیرات باغ من آباد شود به شرطی که پسرم نابودش نکند ❇️من در جریان ماجرای زمین وقفی و پسر ناخلف اش بودم برای همین بحث را ادامه ندادم ❇️آنجا می توانستیم به هر کجا که می‌خواهیم سر بزنیم یعنی همین که اراده می کردیم بدون لحظه ای درنگ به مقصد می‌رسیدیم ادامه دارد... ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni شبکه های اجتماعی : t.me/mahdaviat_semuni eitaa.com/Mahdaviat_semuni
از ... 🔹رهبر انقلاب: 🔸در حقیقت از شب قدر، انسان مؤمن روزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دار، سال نویی‌ را آغاز میکند. در ، تقدیر او در دوران سال برای او از سوی کاتبان الهی نوشته میشود. انسان وارد یک سال نو، مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی نو و در واقع یک حیات نو و ولادت نو میشود. در راهی به حرکت در می‌آید، با ذخیره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تقوا این راه را طی میکند. ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
نکات کلیدی جزء بیست و چهارم قرآن کریم ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
۲۴ ❇️پسر عمه ام در دوران دفاع مقدس شهید شده بود دوست داشتم جایگاهش را ببینم بلافاصله وارد باغ بسیار زیبایی شدم ❇️مشکلی که در بیان مطالب آنجاست عدم وجود مشابه در این دنیا است... ❇️یعنی نمی دانیم زیبایی‌های آنجا را چگونه توصیف کنیم؟! کسی که تاکنون شمال ایران و دریا و سرسبزی جنگل‌ها را ندیده و تصویر و فیلمی از آن جا ندیده هرچه برایش بگویم نمی تواند تصور درستی در ذهن خود ایجاد کند ❇️حکایت ما با بقیه مردم همینگونه است ما باید به گونه‌ای بگوییم که بتواند به ذهن نزدیک باشد ❇️وارد باغ بزرگ شدم که انتهای آن مشخص نبود از روی چمن هایی رد می شدم که بسیار نرم و زیبا بودند بوی عطر گلهای مختلف مشام انسان را نوازش می داد ❇️درختان آنجا همه و میوه‌ای داشتند، میوه های زیبا و درخشان... ❇️بر روی چمن ها دراز کشیدم. مثل یک تخت نرم و راحت و شبیه پرقو بود بوی عطر همه جا را گرفته بود ❇️صدای پرندگان و شرشر آب رودخانه به گوش می‌رسید اصلا نمی شد آنجا را توصیف کرد ❇️به بالای سرم نگاه کردم درختان هر نوع میوه و یک درخت نخل پر از خرما دیدم ❇️با خودم گفتم: خرمای اینجا چه مزه‌ای دارد؟ یک باره دیدم درخت نخل به سمت من خم شد ❇️دستم را بلند کردم و یکی از خرماها را چیدم و داخل دهان گذاشتم. ❇️نمی‌توانم شیرینی آن خرما را با چیزی در این دنیا مثال بزنم اینجا اگر چیزی خیلی شیرین باشد باعث دلزدگی می‌شود اما نمی‌دانید آن خرما چقدر خوشمزه بود ❇️از جا بلند شدم به سمت رودخانه رفتم در دنیا معمولا در کنار رودخانه‌ها زمین گل آلود است و باید مراقب باشیم تا پای ما کثیف نشود ❇️اما همین که به کنار رودخانه رسیدم دیدم اطراف رودخانه مانند بلور زیباست... به آب نگاه کردم آنقدر زلال بود که تا انتهای رود مشخص بود دوست داشتم بپرم داخل آب ❇️اما با خودم گفتم بهتر است سریعتر بروم سمت قصر پسر عمه آن طرف رود یک قصر زیبای سفید و بزرگ نمایان بود نمی‌دانم چطور توصیف کنم ❇️با تمام قصر های دنیا متفاوت بود. تمام دیوارهای قصر نورانی بود میخواستم به دنبال پلی برای عبور از رودخانه باشم اما متوجه شدم می توانم از روی آب عبور کنم ❇️با پسر عمه صحبت می کردم، او گفت: ما در اینجا در همسایگی اهل بیت هستیم. میتوانیم به ملاقات امامان برویم و این یکی از نعمت‌های بزرگ بهشت برزخی است... ادامه دارد... ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni شبکه های اجتماعی : t.me/mahdaviat_semuni eitaa.com/Mahdaviat_semuni
🌸 هنوز فرصت هست... 🔻 رو به اتمام است خدايا ما که ممنون تو هستيم از اينکه يک فضای مناسبی در ماه رمضان نصيب ما کردى، گر چه ما قدردانی نکرديم، خداوند اين ماه مبارک رمضان را از ما قبول کند و توفيق دهد که شب قدرش حالا من عقيده شخصى خودم است که ، الحمدلله رفقايی که شب بيست و سوم را گذراندند، ولى هنوز هم جا دارد، شب ، شب ، شب ، انسان کار کند، نتيجه‌اش را می‌بيند، سرنوشت را شناور تعریف کرده اند. 📚(منبع: نرم‌افزار الهادی← مراقبات ماه‌رمضان) ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
نکات کلیدی جزء بیست و پنجم قرآن کریم ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni
۲۵ ❇️اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته ❇️جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسربچه تحویل دادم ❇️بعد به انتهای قبرستان رفتم در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم ❇️همان مامور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد یکباره دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی میگی؟داری لعنت می کنی؟ گفتم:نخیر دستم را ول کن! ❇️اما او داد میزد وبقیه مامورین را دور خودش جمع کرد یکدفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمومنین زد ❇️من دیگر سکوت را جایز ندانستم یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم چهار مامور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند ❇️یکی از مامورین ضربه محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها مرا اذیت می کرد چند نفر جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند و فرار کردم ❇️اما در لحظات بررسی اعمال ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و به عشق مولا با آن مأمور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید و برای همین در نامه عمل شما ثبت شده است ❇️در این سفر کوتاه به قیامت نگاه من به و تغییر کرد علت آن هم چند ماجرا بود: ❇️یکی از معلمین و مربیان شهر ما در مسجد محل تلاش فوق العاده‌ای داشت که بچه‌ها را جذب می‌کرد ❇️خالصانه فعالیت می‌کرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی اثر داشت ❇️این مرد خدا یک بار که با ماشین در حرکت بود از چراغ قرمز عبور کرد و سانحه شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد ❇️من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود ❇️اما سوالی که در ذهن من بود تصادف او و عدم رعایت قانون و مرگش بود! ❇️ایشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس با ماشین مقابل برخورد کردم هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود... ادامه دارد... ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni شبکه های اجتماعی : t.me/mahdaviat_semuni eitaa.com/Mahdaviat_semuni