eitaa logo
مهدیه
778 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
20 فایل
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی @khadememahdeea : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
کرامات معصومین قسمت ۱۵۳ جيفه ديني ✍علی میرخلف زاده جناب حجة الاسلام والمسلمين آقاي شيخ محمد حسن مولوي قندهاري كه يكي از علماي زاهد و بزرگوار مشهد مقدّس مي‌باشد نقل مي‌فرمود: از آقاي سيد رضا موسوي قندهاري كه سيدي فاضل و متقي بود فرمود: سلطان محمد دائي ايشان شغلش خياطي و تهيدست و پريشان حال بود. روزي او را بشاش و خندان يافتم پرسيدم چطور است امروز شما را شاد مي‌بينم، فرمود: آرام باش كه مي‌خواهم از شادي بميرم، ديشب از جهت برهنگي بچه هايم و نزديكي ايام عيد و پريشاني و فلاكت خودم گريه زيادي كردم و بمولا اميرالمؤمنين علي (ع) خطاب كردم آقا تو شاه مرداني سخي و دست و دل باز روزگاري، گرفتاري‌هاي مرا مي‌بيني، چون خوابيدم ديدم كه از دروازه عيدگاه قندهار بيرون رفتم باغي بزرگ ديدم كه قلعه اش از طلا و نقره بود دري داشت كه چندين نفر نزد آن ايستاده بودند. نزديك آنها رفتم پرسيدم اين باغ كيست؟ گفتند از آن حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) است. التماس كردم كه بگذارند داخل شده و بحضور آن حضرت برسم. گفتند فعلاً حضرت رسول خدا (ص) تشريف دارند، بعد اجازه دادند. با خود گفتم اوّل خدمت حضرت پيامبر عزيز اسلام وارد گردم و از ايشان سفارشي بگيرم. چون خدمت حضرت رسول اللّه (ص) رسيدم از پريشاني خود شكايت كردم. حضرت فرمود خدمت آقايت اباالحسن برو. عرضكردم حواله اي مرحمت فرمائيد. حضرت خطي بمن دادند دو نفر را هم همراهم فرستادند چون خدمت حضرت اباالحسن علي (ع) رسيدم. حضرت فرمود: سلطان محمد كجا بودي؟ گفتم از پريشاني روزگار بشما پناه آورده‌ام و حواله از رسول خدا (ص) دارم. حضرت حواله را گرفت و خواند و بمن نظر تندي فرمود و بازويم را بفشار گرفت و نزد ديوار باغ آورد و اشاره فرمود، به ديوار، ديوار شكافته شد دالاني تاريك و طولاني نمايان شد و مرا همراه خود برد من سخت ترسيده بودم. اشاره ديگري كرد، روشنائي ظاهر شد پس دري نمايان شد و بوي گندي بشدّت بمشامم رسيد حضرت فرمود: داخل شو و هر چه مي‌خواهي بردار، داخل شدم ديدم خرابه اي است پر از لاشه مردار حضرت بتندي فرمود: زود بردار (لاشه خوارهاي زيادي آنجا بود) از ترس مولا دست دراز كردم پاي قورباغه مرده اي بدست آمد، برداشتم. فرمود: برداشتي؟ عرضكردم بلي. حضرت فرمود: بيا، در برگشتن دالان روشن بود. در وسط دالان دو ديك پر آب روي اجاق خاموش مانده بود. حضرت علي (ع) فرمود: سلطان محمد چيزي كه بدست داري در آب بزن و بيرون آور چون آنرا در آب زدم ديدم طلا شده است. حضرت بمن نگاهي نمود و لكن خشمش كمتر بود. حضرت فرمود سلطان محمد براي تو صلاح نيست محبت مرا مي‌خواهي يا اين طلا را؟ عرض كردم محبت شما را! فرمود: پس آنرا در خرابه بيانداز. بمجرد انداختن از خواب بيدار شدم بوئي بمشامم رسيد تا صبح از خوشحالي گريه مي‌كردم و شكر خداي را نمودم كه محبت آقا علي (ع) را پذيرفتم. پس از اين واقعه اضطرار دنيوي سلطان محمد برطرف شد و وضع فرزندانش مرتب گرديد. # کرامات_معصومین 🌸🌸🌸🌸🌸 مهدیه 👇 https://eitaa.com/Mahdeea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌸 🌸 سر کوه بلند فریاد کردم علی شیر خدا را یاد کردم علی شیر خدا یا شاه مردان دل ناشاد ما را شاد گردان 🎤محمد اصفهانی 🌸🌸🌸🌸🌸 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥💥 💥 نور افشانی آسمان مهدیه در شب عيد سعید غدير عيد بر عاشقان مبار‌ک باد. 🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/Mahdeea
21.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌸 🌸 علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را 🎙محمد اصفهانی 🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/Mahdeea
😁شوخی با رئیس جمهور: ✅ وعده‌ انتخاباتی قاضی زاده هاشمی در خصوص خودرو: ⛔️مقابل مافیای🚗 خودرو 🚗خواهم ایستاد!⭕️ 🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/Mahdeea
👆👆👆۱ رئیس‌جمهور احتمالی آینده در حال ایستادن مقابل مافیای خودرو😳😳😳 🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/Mahdeea
👆👆👆۲ رئیس‌جمهور احتمالی آینده پس از ایستادن مقابل مافیای خودرو😢😢😢 🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/Mahdeea
🔴قاضی‌زاده هاشمی از ادامه رقابت‌های انتخاباتی انصراف داد یک منبع آگاه🤔 اطلاع داد که ایشان پس از ملاحظه عاقبت 🧍‍♂ در جلوی مافیای 🚗 در کانال مهدیه عطای 🪑 ریاست را به لقایش بخشید و 🦶پس کشید. 🤕🤕🤕 🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/Mahdeea
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ 💔💔💔💔💔 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
33.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی بینهایت فصل اول قسمت یازدهم گرداب سياه 📽عباس موزون 🌸🌸🌸🌸🌸 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
آمدن نام حسین از آسمان شیخ طوسی و راویان دیگر با سندهای معتبر از امام رضا - علیه السلام - روایت کرده اند که: هنگامی که امام حسین - علیه السلام - به دنیا آمد، پیامبر - صلی الله علیه وآله - به اسماء بنت عمیس فرمودند: ای سماء! فرزندم را بیاور! اسماء می‌گوید: امام حسین - علیه السلام - را در پارچه سفیدی پیچیده و نزد پیامبر بردم، پیامبر او را گرفته و در دامان خود نهاد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه را گفت، در این هنگام جبرائیل - علیه السلام - نازل شد و خطاب به پیامبر - صلی الله علیه وآله - گفت: خدای تعالی بر تو سلام رسانده و می‌فرماید: از آن جا که علی نسبت به تو به منزله هارون است برای موسی، پس نام این فرزند را شبیر بگذار، که این نام پسر کوچک هارون بود؛ اما چون زبان تو عربی است او را حسین نام بنه! (۱). 🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/Mahdeea
21.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️❤️ ❤️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ ما بهر ولای تو خریدیم بلا را یک لحظه کشیدیم به آتش یم لارا دادیم حیات ابدی بر شرف و خون کشتیم از اول به هوای تو هوا را روزی که نبودیم و نبودند خلایق خوردیم ز لعل لب تو آب بقا را ✍محمود کریمی ❤️❤️❤️❤️❤️ به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
🌸🌸 🌸 سلام آقای جهان دلخوشی ام این است که تو یک جایی روی همین زمین خاکی هستی کدام نقطه سعادت قدم های معطر تو را دارد تا آن خاک را توتیای دیدگان نمایم؟ 🌸🌸 روزگاریست که سودایِ بتان دینِ من است غمِ این کار نشاطِ دلِ غمگینِ من است دیدنِ رویِ تو را دیدهٔ جان بین باید وین کجا مرتبهٔ چشمِ جهان بینِ من است؟ یارِ من باش که زیبِ فلک و زینتِ دهر از مه روی تو و اشکِ چو پروینِ من است تا مرا عشقِ تو تعلیمِ سخن گفتن کرد خلق را وردِ زبان، مدحت و تحسینِ من است دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کاین کرامت سببِ حشمت و تمکینِ من است واعظِ شَحنه شناس این عظمت گو مفروش زان که منزلگهِ سلطان، دلِ مسکینِ من است یا رب این کعبهٔ مقصود تماشاگه کیست؟ که مغیلانِ طریقش گل و نسرینِ من است حافظ از حشمتِ پرویز دگر قصه مخوان که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است 🌸🌸🌸🌸🌸 مهدیه 👇 https://eitaa.com/Mahdeea
🌸🌸 🌸 سلام آقای مهربان: هر کَس به سایه تو دو رکعت نماز کرد با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد از بس بر آستان تو روی ادب نهاد خورشید را غبار رهت سرفراز کرد مردم، نیازمند بهشت اند و شاد از آن ما را غم تو از دو جهان بی نیاز کرد از معجز ترنّم نقّاره خانه ات ساز شکسته دل ما نغمه ساز کرد. هر کَس که رنجه کرد به راه تو یک دو گام لطف تواَش هزار قدم پیشواز کرد کوتاه کرد راه خود و «رستگار» شد دست طلب به سوی تو هر کَس دراز کرد 🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/Mahdeea
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ 💔💔💔💔💔 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
فطرس که بود؟ جبرئیل هنگام فرود برای تبریک ولادت امام حسین علیه السلام از جزیره ای عبور کرد، در آن جزیره به فرشته ای که فطرس نام داشت و از حاملان عرش بود برخورد نمود. فطرس چون در یکی از اوامر خداوندی سهل انگاری کرده بود، در آن جزیره محبوس شده و بال هایش شکسته شده بود، آن زمان که امام حسین - علیه السلام - به دنیا آمد، نزدیک به هفتصد سال بود که فطرس زندانی آن جزیره بود و مشغول به عبادت خداوند. فطرس زمانی که دید جبرئیل همراه ملائکه به زمین نزول می‌کنند، از جبرئیل پرسید: کجا می‌روید؟ گفت: خداوند به حضرت محمد مصطفی نعمتی ارزانی فرموده و مرا فرستاده تا به آن حضرت تبریک و تهنیت گویم. فطرس گفت: ای جبرائیل! من را نیز همراه خود ببر، شاید که آن حضرت برای من دعایی کند و حق تعالی از خطا و گناه من درگذرد. (۴). جبرئیل همراه فطرس خدمت پیامبر رسید، پس از عرض سلام و تبریک، شرح حال فطرس را برای پیامبر بازگو نمود، پیامبر فرمودند: به او بگو که خودش را به این مولود مبارک بمالد و به جایگاه خود باز گردد (۵). فطرس خود را به بدن شریف حسین علیه السلام مالید، در این هنگام بود که بال هایش در آمدند و در حالی که این کلمات را می‌گفت، به سوی بالا عروج نمود، او گفت: یا رسول الله! به زودی این امت تو، این مولود را شهید می‌کنند و از این جهت که فرزند تو بر من منت نهاد، من نیز به جبران آن، زیارت و سلام زائرینش را به او می‌رسانم و هر کس که بر او صلوات فرستد، من این صلوات را به او می‌رسانم (۶). هنگامی که فطرس به سمت آسمان عروج می‌نمود، این سخنان را می‌گفت: کیست همانند و همتای من که آزاد شده حسین بن علی و فاطمه و محمد هستم. (۷). ❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/Mahdeea
37.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا ابا عبدالله: دنيای من حسينه رويای من حسينه من بیتاب حسینم آقای من حسینه 🏴🏴🏴🏴🏴 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
🌺🌺 🌺 السلام علیک یا مولانا صاحب الزمان عج: به غیر از آن که بشد دین و دانش از دستم بیا بگو که ز عشقت چه طرف بربستم اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به باد به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم چو ذره گر چه حقیرم ببین به دولت عشق که در هوای رخت چون به مهر پیوستم بیار باده که عمریست تا من از سر امن به کنج عافیت از بهر عیش ننشستم اگر ز مردم هشیاری ای نصیحتگو سخن به خاک میفکن چرا که من مستم چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست که خدمتی به سزا برنیامد از دستم بسوخت حافظ و آن یار دلنواز نگفت که مرهمی بفرستم که خاطرش خستم 🌸🌸🌸🌸🌸 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
❤️❤️ ❤️ نخستین جایگاه نور وجود حسین - علیه السلام - پس از ولادت، دو دست و آغوش پر مهر پیامبر گرامی - صلی الله علیه و آله - بود. آن حضرت در کنار درب اطاق فاطمه - علیها السلام - ایستاده و طلوع نور وجود حسین - علیه السلام - در افق جهان را انتظار می‌کشید. هنگامی که جهان را به نور وجودش نور باران ساخت و برای آفریدگارش سجده کرد، پیامبر ندا داد که: هان ای سماء! فرزند ملکوتیم را بیاور... او گفت: هنوز نظیف و آماده دیدارش نساخته ام. پیامبر با تعجب فرمود: شما او را نظیف می‌کنید؟ خداوند او را نظیف و پاک و پاکیزه ساخته است. (۱۰). اسماء نگریست و واقعیت را دریافت و آن کودک ملکوتی را در پارچه ای پشمین به سوی پیامبر - صلی الله علیه وآله - آورد. پیامبر حسین - علیه السلام - را در آغوش گرفت و متفکرانه بر او نگریست و گریستن آغاز کرد و در حالی که آن کودک را مخاطب ساخته بود، فرمود: ... حسین جان! به راستی که بر من گران است... گران. (۱۱). پس از روی دست و آغوش پیامبر، گاهی شانه فرشته وحی جایگاه او بود و گاهی شانه و دوش و سینه پیامبر. پیامبر - صلی الله علیه وآله - گاهی او را بر روی دستان مقدسش می‌گرفت تا در برابر دیدگان نظاره گر، بوسه بارانش کند و گاهی بالا می‌برد تا همه بنگرند و موقعیت او را دریابند. (۱۲). ❤️❤️❤️❤️❤️ مهدیه https://eitaa.com/Mahdeea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قافله غم قدم به قدم میاد با زمزمه سایه سرم امیر علم میاد تا علقمه آقا بذار بیام کربلا سرمو بذارم زیر پات چی میشه ببندم شالمو بجای طناب خیمه هات ❤️❤️❤️❤️❤️ به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea