eitaa logo
مهدیه
786 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
20 فایل
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی @khadememahdeea : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
کرامات معصومین قسمت ۱۳۶ ✍علی میرخلف زاده لوطى عظيم (لوطى عظيم) به حرم مطّهر (حضرت ابوالفضل (ع) ) رفت و پنجه طلا را از ضريح دزديد و عرض كرد: (يا اباالفضل تو با فتوتى و دست و دل بازى، از تو نمى ترسم. ) پنجه طلا را خواست در بازار كربلا بفروشد، ترسيد او را دستگير كنند، برگشت و متحير ماند كه چه كند. بار دوم به بازار آمد، باز جرأ ت فروش پنجه را پيدا نكرد. بار سوم كه به بازار رفت مردى به او گفت: دنبال چه ميگردى؟ (لوطى) جوابى نداد و داستان را مخفى و پوشيده نگه داشت. دو باره آن مرد گفت: دنبال چه ميگردى؟ باز جوابى نداد. آن مرد او را به مغازه اش دعوت كرد، و به او ناهار داد و پذيرايى كرد و بعد چنين گفت: پنجه را به من بده، و به من گفته اند هر قدر لازم دارى به تو بدهم و بعد در صندوقها را باز كرد و مبلغ زيادى را در اختيار (لوطى) گذاشت. (لوطى عظيم) گفت: (چه خوب است كه آدم با اهل فتوّت و جوانمرد سر و كار داشته باشد. ) سپس از كرده هاى خود پشيمان و نادم شد و توبه كرد. (۱۰) 🌸🌸🌸🌸🌸 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌸 🌸 السلام علیک یا ابالفضل: کسی‌که یاری مثل تو داره بیاره یه سر زلفت و تموم عالم نداره 🌸🌸🌸🌸🌸 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
🌸🌸 🌸 سلام آقاترین آقا "ای شعله ای ز صبح ضمیر تو، آفتاب! از دفتر عِتاب تو، مدّی خط شهاب حجّ پیاده در قدمش روی می نهد هر کس شود ز طوف حریم تو، کامیاب خورشید پا به خشت حریم تو چون نهد؟ ننْهاده است بر سر مصحف، کسی کتاب گردون به نذر مرقد پاک تو بسته است سر رشتهٔ شعاع به قندیل آفتاب از تربت تو، خاک خراسان حیات یافت آری؛ ز دل به سینه رسد فیض بی حساب از زهر رشک، خاک نشابور سبز گشت تا گشت ارض طوس ز جسم تو کامیاب غربت به چشم خلق، چو یوسف، عزیز شد روزی که گشت شاه غریبان تو را خطاب از دوری تو، کعبه سیه پوش گشته است ای آفتاب مغرب غربت! بر او بتاب هر کس که با ولای تو در زیر خاک رفت آید به صبح حشر برون هم چو آفتاب در سایهٔ همای شفاعت، مرا بگیر تا سر برآورم ز گریبانِ آفتاب ✍صائب تبریزی" 🌸🌸🌸🌸🌸 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ 💔💔💔💔💔 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه میلاد آقا امام زین العابدین علیه‌ السلام مبارک باد 🌸🌸🌸🌸🌸 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
فرازهایی از توقیعات مقدّس حضرت بقیة اللّه الاعظم علیه السلام قسمت ۱۷ زمین و حجّت خدا «إنَّ الْأَرْضَ لاتَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ إِمّا ظاهِراً وَإِمّا مَغْمُوراً». [۲] همانا زمین، هیچگاه از حجت الهی خالی نمی ماند؛ چه ظاهر و آشکار باشد و چه پنهان و گمنام. ---------- [۲]: - «کمال الدین و تمام النعمة»، ص ۵۱۱؛ «بحارالانوار»، ج ۵۳، ص ۱۹۱. عج ❤️❤️❤️❤️❤️ به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
کرامات معصومین قسمت ۱۳۷ اگر قصاص نبود: *** - برو حيوان، راه بيفت، حركت كن. - شايد زبان بسته درد مي‌كشد، شايد پايش پيچ خورده! - نه فكر نمي كنم، طوري نشده كه درد بكشد. هر كار كردند حيوان تكان نخورد و قدم از قدم برنداشت، گويي او را به زمين ميخ كوب كرده بود. هر دو نفر از مركب هايشان پياده شدند تا ببيند علت چيست. افسار شتر را به جلو كشيدند تا شايد حركتي بكند، اما حيوان مثل كوه، محكم سرجايش ايستاده بود. خواستند شتر را روي زمين بخوابانند تا اگر خسته شده كمي استراحت كند، ولي باز هم سعي شان به جايي نرسيد. آن روز هوا هم خيلي گرم بود، ديگر خسته شده بودند و هر دو عرق مي‌ريختند... مشك آب را از روي شتر برداشت و هم خود از آن نوشيد و هم به همسفرش داد، سپس گفت: آقا، چرا شتر شما امروز اينگونه شده است. - تا حال سابقه نداشته، اين بيست و دومين بار است كه با اين شتر به مكه مي‌روم، ولي تاكنون چنين رفتار عجيبي از او سر نزده بود. - برخيزيم و بار ديگر امتحان كنيم، اگر دير بجنبيم از قافله عقب مي‌مانيم، آن وقت ممكن است از شر راهزنان در امان نباشيم. هر دو نفر برخاستند و دوباره سعي كردند، ولي شتر همچنان سر جايش ايستاده بود، گويي اصلاً قصد تكان خوردن نداشت. اين بار هر دو نفر عصباني شدند. صاحب شتر چوبدستي اش را بالا برد مي‌خواست ضربه اي بزند، اما منصرف شد و دستش را پايين آورد، گفتم: پس چرا نزديد، يك ضربه بزنيد، شايد راه بيفتد. امام سجاد كه خستگي از چهره اش مي‌باريد گفت: آه كه اگر قصاص نمي بود [۱]... و ديگر حرفي نزد. هر دو نفر نشستند. همسفرش از نكته سنجي امام خيلي تعجب كرده بود و با خود مي‌انديشيد: او كه از آزار رساندن به حيواني كه سركشي مي‌كند و نافرمان شده اينگونه بيمناك است، من بيچاره فرداي قيامت چه پاسخي خواهم داد به آنان كه به حق و ناحق ايشان را كتك زده ام. دلش شكست، اشك در چشمانش حلقه زد و تصميم گرفت بعد از سفر حج به نزد آناني برود كه به هر نحوي موجب اذيت و آزارشان شده است و از آنان حلاليت بطلبد. [۲]. ❤️❤️❤️❤️❤️ به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌸 🌸 السلام علیک یا سید الساجدین 🌸🌸🌸🌸🌸 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ 💔💔💔💔💔 به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea
کرامات معصومین قسمت ۱۳۸ شفاعت جناب حرّ در محضر حضرت ✍علی اکبر مهدی پ شفاعت جناب حرّ در محضر حضرت: روز پنج شنبه سوم محرم الحرام ۱۴۲۲ برابر ۹/۱/۸۰ شمسی، خطیب توانا، حجة الاسلام والمسلمین آقای میرهندی در اصفهان، حسینیه ی مرحوم آیة اللّه موحّد ابطحی نقل کرد که: طلبه ای همسرش پا به ماه بود. همسرش را به اصفهان آورده، در نزد پدر و مادرش گذاشت و به عتبات برگشت. در کربلا، در حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام خواست برای زایمان همسرش دعا کند، خجالت کشید، در حرم قمر منیر بنی هاشم نیز خجالت کشید، در حرم جناب حرّ به ایشان متوسّل شد و عرضه داشت: شما درمحضر مولای خود شفاعت کنید که این زایمان راحت و بدون مشکل انجام شود. به مدرسه رفته در حجره یکی از طلاّب استراحت کرد. در عالم روءیا دید که در مجلسی هست، شخصیت بسیار بزرگواری تشریف دارد و جمعی از بزرگان هستند. بزرگی وارد شد، همه احترامش کردند، نامه ای به بزرگ مجلس تقدیم کرد، او نیز به طرف این طلبه توجه نمود و سر مبارکش را تکان داد. این طلبه از بغل دستی پرسید: آن بزرگوار کیست؟ گفتند: حضرت سیدالشهداء علیه السلام، اینها شهدا هستند و آن پیام آور جناب حرّ می‌باشد. چند روز بعد نامه ای توسّط مسافر به دستش رسید و معلوم شد که در همان لحظه خداوند پسری به او عنایت کرده و برای همسرش هیچ مشکلی پیش نیامده است. ❤️❤️❤️❤️❤️ به مهدیه بپیوندیم👇 https://eitaa.com/Mahdeea