eitaa logo
مهدیاران | mahdiaran
33.8هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3هزار ویدیو
694 فایل
واحد مهدویت موسسه مصاف (مهدیاران) بزرگترین کانال تخصصی مهدویت کشور باتولید بیش از ۶۰۰۰ محتوای مهدوی 📱آدرس مهدیاران در دیگر پیام‌رسان‌ها↶ zil.ink/mahdiaran 👤ادمین↶ my.masaf.ir/r/eitaa شماره‌کارت جهت کمک به امورات مهدوی↶ 5041721112169249 ✅ کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 حسین علیه السلام حج نیمه تمامش را در صحرای عرفات می گذارد و به انتظار قافله ی یارانش با تمام هستی اش به کربلا می رود 🔺 آقا جان! تو به انتظار کدام قافله سرگردان صحراها شدی؟ 📝 #روز_عرفه روز استجابت دعاست. در این روز دعا برای تعجیل در فرج را فراموش نکنیم ✅ کانال مهدویت مهدیاران @Mahdiaran
📌 یه خبرِ 💢 امشب ساعت ۲۲ قسمت چهارم منتشر میشه! با ما همراه باشید 🎙 با اجرای بهترین صداپیشه‌های کشور 📻 این‌قسمت: ویژه‌برنامه 📆 زمان انتشار: امشب، چهارشنبه ۸ مرداد، ساعت ۲۲:۰۰ در کانال مهدیاران 🌼 پیشاپیش اعیاد مبارک 🔺 کاری از واحد مهدویت مصاف کانال واحدمهدویت‌مصاف؛ مهدیاران👇 eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
radio mahdiaran 44 (112).mp3
19.28M
🔊 📻 قسمت چهارم برنامه‌ ی 🔆 ویژه‌برنامه 🔸 شامل آیتم های : 🔹 ترانه‌ی «انتخاب» 🔹 طرح مسائل اقتصادیِ روز 🔹 مسابقه طنز اطلاعات عمومی 🔹 «فرصتی برای آمرزش» 📥 دانلود با کیفیت اصلی ✅ کانال مهدویت مهدیاران eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
🔸 حسین علیه السلام حجِ نیمه تمامش را در صحرای عرفات می‌گذارد و به انتظار قافله‌ی یارانش با تمام هستی‌اش به کربلا می‌رود. 🔺 آقا جان! تو به انتظار کدام قافله سرگردان صحراها شدی؟ 📝 روز استجابت دعاست. در این روز دعا برای تعجیل در فرج را فراموش نکنیم ✅ کانال مهدویت مهدیاران eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
🕌 با صدای دعای عرفه که از مسجد محله پخش می‌شد، از خواب بیدار شدم. طبق روال هر سال بوی آشِ مادرم همه‌ی فضای خانه را پُر کرده بود. راستی چرا مادر هر سال این روز آش نذری می‌پزد؟ به سراغش رفتم، صورت مهربانش غرقِ اشک بود و زیارت عاشورا را زیر لب زمزمه می کرد. 🔸 روبه‌رویش نشستم: «مادر چرا هر سال عصرِ روز عرفه آش نذری می‌پزی؟» نگاهم کرد و گفت: «عزیزم، آش نذری نیست، آش پشتِ پاست» 🔺 بیشتر کنجکاو شدم: «ما که مسافر نداریم» چشمانش بارانیِ بارانی شد: «آش پشتِ پای عزیز زهرا، حسین است؛ امروز مسافر کربلا می‌شود» ‼️ حیرت تمام وجودم را گرفته بود، بی‌اختیار گفتم: «شما چرا آش پشت پای مولا را می‌پزی؟»‌ انگار بغضِ سالیانِ دردش شکست. گفت: «آخر حسین، این روزها مادر ندارد» بغض من هم شکست، سر بر زانوی مادر گذاشتم و گریستم... 🤲 خدایا می‌شود در عصر جمعه‌‌ای خیلی نزدیک، مادرم آش پشت پای مهدی فاطمه را هم در سفر کوفه بپزد؟! تاریخ عوض شود و اینبار کوفه برای آمدن امامش آغوش باز کند... 📖 بسیار زیبا ؛ ویژه ✅ کانال مهدویت مهدیاران eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
📌 واحد مهدویت مصاف به مناسبت : 🔹‏ ثانیه‌ها اندکی آهسته‌تر شاید استغفار در این دقایق، دل امامم را بدست آورد من تک تک دقایق امسال را به امید بخشش امروز سپری کردم، تا بتوانم ظهورش را از خدا تمنا کنم خدایا! مرا به غربت اشکهای حسین که در این روز بر زمین چکید، بیامرز و دعایم را مستجاب کن ‎ 🌐 صفحه مهدیاران در توییتر : https://twitter.com/Mmahdaviat/status/1288775162381447169?s=19 کانال مهدویت مهدیاران @Mahdiaran
👌 ماجرای بسیار جالب و خواندنی به هیچ‌وجه از دست ندهید 📌 تشرف خدمت آقا امام زمان در صحرای عرفات - قسمت اول 👤 جناب حجت الاسلام آقاى قاضى زاهدى گلپايگانى می‌فرمايد: 🔰 من در تهران از جناب آقاى حاج محمد على فشندى كه يكى از اخيار تهران است، شنيدم كه می‌گفت: 🚫 من از اول جوانى مقيّد بودم كه تا ممكن است گناه نكنم و آنقدر به حج بروم تا به محضر مولايم حضرت بقيةالله روحى فداه، مشرف گردم. 🕋 لذا سال‌ها به همين آرزو به مكه معظمه مشرف می‌شدم. در يكى از اين سال‌ها كه عهده‌دار پذيرايى جمعى از حجاج هم بودم، شبِ هشتم ماه ذی‌حجه با جمیع وسائل به صحراى عرفات رفتم تا بتوانم قبل از آنكه حجاج به عرفات بیایند، براى زوارى که با من بودند، جاى بهترى تهيه كنم. ⛺️ تقریباً عصر روز هفتم بارها را پیاده کردم و در یکی از آن چادرهایی كه براى ما مهیا شده بود، مستقر شدم. ضمناً متوجه شدم كه غير از من هنوز كسى به عرفات نيامده است. 🌌 آن شب در آنجا مشغول عبادت و مناجات با خدا بودم و تا صبح بيدار ماندم تا آنكه نيمه‌هاى شب ديدم سيد بزرگوارى كه شال سبز به سر دارد، به درِ خيمه من آمدند و مرا به اسم صدا زدند و فرمودند: «حاج محمدعلى، سلام عليكم.» 🔆 من جواب سلام را دادم و از جا برخاستم. ایشان وارد خیمه شدند و پس از چند لحظه جمعى از جوان‌ها كه تازه مو بر صورتشان روييده بود، مانند خدمتگزار به محضرش رسيدند. ◽️ من ابتدا مقدارى از آن‌ها ترسيدم، ولى پس از چند جمله كه با آن آقا حرف زدم، محبت او در دلم جاى گرفت و به آن‌ها اعتماد كردم. جوان‌ها بيرون خيمه ايستاده بودند ولى آن سيد داخل خيمه تشريف آورده بود. 🔺 ايشان به من رو كرد و فرمود: «حاج محمدعلى! خوشا به حالت! خوشا به حالت!» گفتم: «چرا؟..» ✍ ادامه دارد... 📎 ؛ ویژهٔ ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
مهدیاران | mahdiaran
👌 ماجرای بسیار جالب و خواندنی به هیچ‌وجه از دست ندهید 📌 تشرف خدمت آقا امام زمان در صحرای عرفات - قس
📌 تشرف خدمت آقا امام زمان در صحرای عرفات - قسمت دوم 👈 حضرت فرمودند: شبى در بيابان عرفات بيتوته كرده‌اى كه جدم حضرت سيدالشهداء اباعبداللَّه الحسين (علیه‌السلام) هم در اينجا بيتوته كرده بود. ❓ من گفتم: «در اين شب چه بايد بكنيم؟» فرمودند: «دو ركعت نماز می‌خوانيم، در اين نماز پس از حمد، يازده مرتبه قل هوالله بخوان.» 🤲 لذا بلند شديم و اين عمل را همراه با حضرت انجام داديم. پس از نماز آن حضرت يك دعايى خواندند كه من از نظر مضامين مانند آن دعا را نشنيده بودم. 🍃 حال خوشى داشتند و اشک از ديدگانشان جارى بود. من سعى كردم كه آن دعا را حفظ كنم. ولى حضرت فرمودند: «اين دعا مخصوص امام معصوم است و تو هم آن را فراموش خواهى كرد.» (و من همچنان متوجه منظور ایشان نمی‌شدم!) 📖 سپس به حضرت گفتم: «ببينيد آيا توحيدم خوب است؟» فرمود: «بگو.» من هم به آيات آفاقيه و انفسيه بر وجود خدا استدلال كردم و گفتم: من معتقدم كه با اين دلايل، خدايى هست. ✨ فرمودند: «براى تو همين مقدار از خداشناسى كافى است.» سپس اعتقادم را به مسئله ولايت براى آن آقا عرض كردم. فرمودند: «اعتقاد خوبى دارى.» بعد از آن سؤال كردم كه: 🔴 «به نظر شما الان حضرت امام زمان (علیه‌السلام) در كجا هستند؟» حضرت فرمودند: «الان امام زمان در خيمه است.» 🔰 دوباره سؤال كردم: «روز عرفه، كه می‌گویند حضرت ولی‌ّعصر (علیه السلام) در عرفات هستند، در كجاى عرفات می‌باشند؟» فرمود: «حدود جبل الرحمة.» گفتم: «اگر كسى آنجا برود آن حضرت را می‌بیند؟» فرمود: «بله! او را می‌بيند ولى نمى‌شناسد.» 🌌 گفتم: «آيا فردا شب كه شب عرفه است، حضرت ولیّ‌عصر (علیه‌السلام) به خيمه‌هاى حجاج تشريف می‌آورند و به آن‌ها توجهى دارند؟» فرمود: «به خيمهٔ شما می‌آيد زيرا شما فردا شب به عمويم حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) متوسل مى‌شويد.» ☕️ در اين موقع، آقا به من فرمودند: «حاجّ محمدعلى، چاى دارى؟» ناگهان متذكر شدم كه من همه چيز آورده‌ام ولى چاى نياورده‌ام. عرض كردم: «آقا اتفاقاً چاى نياورده‌ام و چقدر خوب شد كه شما تذكر داديد زيرا فردا می‌روم و براى مسافرين چاى تهيه مى‌كنم.» حضرت فرمودند:«چای با من.» ✍ ادامه دارد... 📎 ؛ ویژهٔ ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
مهدیاران | mahdiaran
📌 تشرف خدمت آقا امام زمان در صحرای عرفات - قسمت دوم 👈 حضرت فرمودند: شبى در بيابان عرفات بيتوته كرده
📌 تشرف خدمت آقا امام زمان در صحرای عرفات - قسمت سوم 🍃 حضرت از خيمه بيرون رفتند و مقدارى كه به صورت ظاهر چاى بود، ولى وقتى دَم كرديم به قدرى معطر و شيرين بود كه من يقين كردم، آن چاى از چای‌هاى دنيا نيست، آوردند و به من دادند. 🥣 من از آن چاى دم كردم و خوردم. بعد فرمودند: «غذايى دارى، بخوريم؟» گفتم: «بلى نان و پنير هست.» فرمودند: «من پنير نمی‌خورم.» گفتم: «ماست هم هست.» فرمودند: «بياور.» من مقدارى نان و ماست خدمتشان گذاشتم و ايشان از نان و ماست ميل فرمودند. 🕋 سپس به من فرمودند: «حاج محمدعلى، به تو صد ريال (سعودى) می‌دهم، تو براى پدر من يک عمره به جا بياور.» عرض كردم: «اسم پدر شما چيست؟» فرمودند: «اسم پدرم "سيد حسن" است.» گفتم: «اسم خودتان چيست؟» فرمودند: «سيد مهدى.» 🔆 من پول را گرفتم و در اين موقع، آقا از جا برخاستند كه بروند. من بغل باز كردم و ايشان را به عنوان معانقه در بغل گرفتم. وقتى خواستم صورتشان را ببوسم، ديدم خال سياه بسيار زيبايى روى گونه راستشان قرار گرفته است. لب‌هايم را روى آن خال گذاشتم و صورتشان را بوسيدم. 🔰 پس از چند لحظه كه ايشان از من جدا شدند، من در بيابان عرفات هر چه اين طرف و آن طرف را نگاه كردم كسى را نديدم! 🌟 يك مرتبه متوجه شدم كه ايشان حضرت بقيةاللَّه ارواحنافداه بوده‌اند، به‌خصوص كه اسم مرا می‌دانستند و فارسى حرف می‌زدند! ❤️ نامشان مهدى بود و پسر امام حسن عسكری بودند... ✍ ادامه دارد... 📎 ؛ ویژهٔ ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
مهدیاران | mahdiaran
📌 تشرف خدمت آقا امام زمان در صحرای عرفات - قسمت سوم 🍃 حضرت از خيمه بيرون رفتند و مقدارى كه به صورت
📌 تشرف خدمت آقاامام زمان در صحرای عرفات - قسمت چهارم و آخر 🔰 نشستم و زارزار گريه كردم. شرطه‌ها فكر می‌کردند كه من خوابم برده است و سارقان اثاثيه مرا برده‌اند، دور من جمع شدند. اما من به آن‌ها گفتم: «شب است و مشغول مناجات بودم و گريه‌ام شديد شد.» 💠 فرداى آن روز كه اهل كاروان به عرفات آمدند، من براى روحانى كاروان قضيه را نقل كردم، او هم براى اهل كاروان جريان را شرح داد و در ميان آنها شورى پيدا شد. 🌄 اول غروب شب عرفه، نماز مغرب و عشا را خوانديم. بعد از نماز با آنكه من به آن‌ها نگفته بودم كه آقا فرموده اند: «فردا شب من به خيمه شما می آيم؛ زيرا شما به عمويم حضرت عباس (علیه السلام) متوسل می‌شوید» خود به خود روحانى كاروان روضه حضرت ابوالفضل (علیه السلام) را خواند و شورى برپا شد و اهل كاروان حال خوبى پيدا كرده بودند. 🌹 ولى من دائماً منتظر مقدم مقدس حضرت بقيةالله روحى و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء، بودم. 🌅 بالاخره نزديک بود روضه تمام شود كه كاسهٔ صبرم لبريز شد. از ميان مجلس برخاستم و از خيمه بيرون آمدم، ناگهان ديدم حضرت ولی‌ّعصر (علیه السلام) بيرون خيمه ايستاده‌اند و به روضه گوش می‌دهند و گريه می‌کنند... 🔴 خواستم داد بزنم و به مردم اعلام كنم كه آقا اينجاست، ولى ايشان با دست اشاره كردند كه چيزى نگو... ◀️ و در زبان من تصرف فرمودند و من نتوانستم چيزى بگويم. من اين طرف در خيمه ايستاده بودم و حضرت بقيةالله روحی فداه آن طرف خيمه ايستاده بودند و بر مصائب حضرت ابوالفضل (علیه السلام) گريه می‌کرديم و من قدرت نداشتم كه حتى یک قدم به طرف حضرت ولیّ‌عصر (علیه السلام) حركت كنم. ◾️ بالاخره وقتى روضه تمام شد، حضرت هم تشريف بردند.... 📚 برگرفته از: آثار و بركات حضرت امام حسين (علیه السلام)، ص ۲۳، قضيهٔ ۵ 📎 ؛ ویژهٔ ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
📌 صراط مستقیم ◽️ شاید امروز عرفه‌ام باشد. سپیدجامه‌ای بر تَن و قلبی سرشار از شوق و انتظار. معبود من! شناخت تو تنها دلیل آفرینشم است و حسین، مستقیم‌ترین راه رسیدنِ به تو و مهدی تنها ناجی عشق حسین و یگانه‌منتقم خون خدا. 🤲 یا رب! تا ظهور، اِهدِنَا الصِراطَ المُستَقیم. 💐 ویژهٔ ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
📌 اهمیت - قسمت اول 👈 برای درک اهمیت عرفه ابتدا باید بدانیم چرا این روز، «عرفه» نامیده شده است؟بنابر روایات، هنگامی که حضرت آدم بر اثر خطا از میوهٔ درخت ممنوعه خورد و سپس در محضر خداوند به لغزش و اشتباه خود اعتراف کرد، در چنین روزی از سوی خدا بخشیده شد؛ 🔰 این یعنی، عرفه، روز شناختِ خود، کاستی‌ها و تقصیرات و اعتراف به آن‌هاست؛ از این رو، همان‌گونه که در میان شب‌ها، شبی هم‌شأن و مانند شب قدر برای دعا و نیایش نداریم، در میان روزها نیز روزی بهتر و برتر از عرفه برای دعا و سؤال از درگاه خدای متعال وجود ندارد. 📖‌در روایتی چنین آمده است، امام سجاد در روز عرفه شخصی را دیدند که در میان مردم گدایی می‌کرد. امام ناراحت شده و به او فرمودند: «وای بر تو! آیا در چنین روزی، دست نیاز به سوی غیرخدا دراز می کنی؟ [در حالی‌که] در چنین روزی برای کودکان در رحِم، امید سعادت می‌رود.» (وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۸) 🤲 کسی که در اینجا (در این روز) از خدا غیر خدا را طلب کند، زیان کرده است. ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
مهدیاران | mahdiaran
📌 اهمیت #روز_عرفه - قسمت اول 👈 برای درک اهمیت عرفه ابتدا باید بدانیم چرا این روز، «عرفه» نامیده شده
📌 اهمیت - قسمت دوم 👈 چگونه بیشترین بهره را از عرفه ببریم؟ رعایت چند نکته در این روز ضروری است: 1⃣ از خواندن ادعیه، نمازها و زیارت اماکن مقدسه در این روز غافل نباشیم. 2⃣ خیرخواه و دلسوز دیگران باشیم و دعا در حق دیگران را فراموش نکنیم زیرا این کار از سفارشات مورد تاکید در روایات است. باید بدانیم که یکی از اصلی‌ترین رموز اجابت دعا، مقدم دانستن دیگران و دعا در حق آن‌هاست. 3⃣ هنگام دعا برای دیگران، برای رفع مشکلات همهٔ مؤمنان و مظلومان عالَم دعا کنیم و دعا برای سلامتی و فرج حضرت حجت را سرلوحه و مقدم دعاها و مناجات‌های خود قرار دهیم. فراموش نکنیم اگر امام عصر عنایتی کرده و یک آمین برای دعاهای ما بگویند، خیر دنیا و آخرت ما تضمین و تأمین می‌شود. 4⃣ شاید بتوان گفت مهمترین کار در روزِ عرفه، دانستن این نکته است که اگر کسی امام خویش را نشناسد، حقیقت عرفه را درک نکرده است زیرا حقیقت و باطن عرفه، شناخت امام آن عصر است به نحوی که شناخت و معرفت او، رمز اصلی قبولی اَعمال ما در عرفه و نزدیک شدن ما به خداوند است. ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
بلندپروازی.mp3
3.96M
🔊 🤲 👤 استاد ❌ بالاترین گناهی که حتی بخشیده نمی‌شه... 🌅 روز عرفه باید بلندپرواز باشی... 👌 بسیار زیبا واحد مهدویت مصاف، مهدیاران http://eitaa.com/joinchat/2885222402Ce75349b11c
📌 پیشنهاد برای چلهٔ 👈 می‌دونید که امروز، ست و یکی از اَعمال مهم امروز، خوندن دعای پرفیض عرفه‌ست. 🌸 چقدر عالی می‌شه اگه ما امروز این دعا رو به نیابت از امام زمان یا پدر بزرگوارشون بخونیم و با این کار دل ایشون رو شاد کنیم. 😍 به آخرِ امشب فکر کنید که توی گزارش روزانمون به آقا می‌گیم امروز به یادتون بودیم و به‌نیابت از شما دعا خوندیم... 📨 ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
📌 ؛ 🕋 یک نخ از جامهٔ احرام تو ما را کافیست / رشتهٔ مهری از آن عالَم بالا کافیست 📎 ویژهٔ ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
🖼 ؛ 📌 مناجات عرفه‌... 📖 گاه عاشقانه‌ها، مناجات می‌شوند و گاه مناجات‌ها، عاشقانه می‌شوند. ناب‌ترین مضامین عاشقانه از گلوی مردی شنیده شده است که حنجره‌اش را تیغ‌ها دریدند و نیزه‌ها بر پیکرش فرود آمدند و اسب‌ها پیکرش را به تاراج بردند. 🔅 آری او مناجات عرفه‌اش را با پیکر اربا اربا جاودانه کرد. و مرثیه‌خوانش، مهدی فاطمه، هر لحظه برای گرفتن انتقام خون او لحظه‌شماری می‌کند. ▫️ روز استجابت دعاست. در این روز دعا برای تعجیل در فرج را فراموش نکنیم ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
🖼   ؛ 📌 عشق آشکار... 🔆 خدا رو شکر که ما رو بدون امام تو این دنیا رها نکرد... اگه امام نداشتیم چطور به اون عشق و عرفانی که تو دعای عرفه آشکار شده، می‌رسیدیم؟ ▫️ ویژه ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
بلندپروازی (2).mp3
3.96M
🔊 🤲 👤 استاد ❌ بالاترین گناهی که حتی بخشیده نمی‌شه... 🌅 روز عرفه باید بلندپرواز باشی... ✅️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
📌 ؛ 🕋 یک نخ از جامهٔ احرام تو ما را کافیست رشتهٔ مهری از آن عالَم بالا کافیست... ▫️ ویژهٔ ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
📌 تا سحر راهی نمانده... ▫️ راهی صحرا شدم تا دل کمی پیدا شود در شکوه سادگی‌ها، روح هم احیا شود ▪️ روز استغفار آمد، باز تسبیحات عشق در دل و جان و زبانم بی‌امان نجوا شود ▫️ دسته‌دسته ناشناسان را کنی حق‌آشنا مغفرت در روز عرفان این‌چنین معنا شود ▪️ نوری و من می‌شناسم ردّ پای نور را کیست تا در لطف و خوبی با شما همتا شود ▫️ روی خوبت نور می‌پاشد به روی مردمان شیوهٔ چشمت عبورِ مستِ یک رؤیا شود ▪️ در بیابان تا نگاهت، عقل روشن می‌کند شهر دل چون شرمساری عاشق و رسوا شود ▫️ پای ظالم باز گشته در جهانِ آدمی دستِ تو آخر امیدِ مردم و دنیا شود ▪️ من که می‌دانم وفای یار، آخر گُل کند خیمهٔ دین با امامت، عاقبت برپا شود ▫️ آسمان چون شوق باریدن بگیرد، می‌رسی با جمالت کهکشانم، وه چه خوش‌سیما شود ▪️ در دعای عارفانت، نام ما را ثبت کن کیست تا غیر از نگاهت بهرِ ما مولا شود ▫️ می‌رود شب از دیار آشنایانِ غریب تا سحر راهی نمانده، لاجرم فردا شود ▪️ مهدی موعود می‌آید، نوشته آسمان بعد ظلم و جور آخر، فصلِ ما زیبا شود ✍ سجاد فرخ‌نژاد 📖 ؛ ویژه ✅️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
📌 یوسف گمگشته... 🔸 یا رادَّهُ عَلى یَعْقُوبَ بَعْدَ اَنِ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنْ… اى برگردانندهٔ يوسف به نزد يعقوب، پس از آنكه دو چشمش از اندوه نابينا شد… 🔸 بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید، بنویسد: كه هنوزم كه هنوز است چرا یوسف گمگشته به كنعان نرسیده است؟ چرا كلبهٔ احزان به گلستان نرسیده است؟ 📝 ؛ ویژه ✅️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
🖼 ؛ 🕋 یک نخ از جامهٔ احرام تو ما را کافیست رشتهٔ مهری از آن عالَم بالا کافیست... 🔸 ویژهٔ ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran