eitaa logo
اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان
588 دنبال‌کننده
30 عکس
19 ویدیو
0 فایل
ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 پدیده ای به نام / اختلاف با شهید بهشتی 🔰 محمد شخصیتی سخت کوش و انقلابی بود. مبارزه را از همان جوانی و شروع نهضت آغاز کرد. از جهات متعدد بررسی شخصیت او برای جوانان انقلابی امروز، لازم و ضروری است. در ادامه اجمالا به اختلافات او با خواهیم پرداخت. 🔰 محمد با تاسیس ، عضو شورای مرکزی حزب شد اما پس از مدت کوتاهی از حزب جدا شد. دلیلش اقدامات و او از تشکیلات حزبی بود، مثلا در سفرهای خارجی، خود را بدون هماهنگی، نماینده حزب معرفی می کرد و... 🔰 با روی کارآمدن ، دو رویکرد کلان در مواجهه با آن در بین انقلابیون بوجود آمد: 1️⃣ عده ای مانند محمد معتقد بودند دولت با سپردن امور به عناصر وابسته به غرب مانند ، و... آگاهانه یا ناآگاهانه در حال است لذا اقدامات متعددی در تقابل با دولت انجام میدادند. 2️⃣ از آن طرف عده ای که در رأسشان بود، دغدغه محوری خود را تقابل با دولت قرار نمیدادند بلکه تمرکزشان و رفع و تجزیه طلبانه بود. 🔰 محمد این مواجهه شهیدبهشتی را قبول نداشت و به شدت میکرد، تا آنجا که به کشیده شد. محمد معتقد بود بهشتی در و خائنی است که هیچ سابقه انقلابیگری در ضدیت با رژیم شاه ندارد. او در نشریه خود به نام «» در مرداد 58 مینویسد: «چگونه است که تا دیروز، چون دکتر ، با دستگاه حاکمه نرد عشق میباختند و با هر ضد و نقیضی از در دوستی و ارتباط و کوشش داشتند که جوانان و کادرهای این مردم مستضعف را به درس خواندن وادارند و به ترجمه کردن و امثال آن مشغول باشند...» 🔰 این انتقادات محمد همزمان با تخریب ها و شایعات ضدانقلاب علیه بهشتی بود: خانه اشرافی و چندهزارمتری بهشتی، زیرسیگاری طلا، همسر آلمانی و... . معروفترین توهین محمد به شهید بهشتی مطلبی بود که او در نشریه خود با عنوان «» منتشر کرد. 🔰 اما شهید بهشتی در مقابل همه این تهمت ها را در پیش گرفته بود: ➕ «ایشان[] فرموده اند در این زمینه ها[شایعات و اختلافات] مطلقا سخنی نگویید و من تا ایشان اجازه ندهد یک کلمه سخن نخواهم گفت... به خدا سوگند که در برابر شما از طرح هرگونه جمله ای که بوی بدهد، احساس شرم میکنم و به همین جهت تا آنجا که ضرورت ایجاب بکند و امام و امت نخواهد، شعار من و یاران همفکرمان فقط یک شعار است، ! ! الهام بخش !» 🔰 این اختلاف و تقابل بود تا چند هفته قبل از فاجعه و انفجار حزب جمهوری. برخی اطرافیان بهشتی که دوست محمد هم بودند، تلاش میکردند ذهنیت محمد را نسبت به بهشتی اصلاح کنند اما محمد گوشش بدهکار نبود، تا اینکه پس از مدتی بالاخره روشنگری های دوستان جواب داد و محمد متوجه اشتباهش شد لذا برای حلالیت طلبیدن و عذر خواهی نزد شهید بهشتی رفت. 🔰 محمد به دوستش گفته بود: «من از ظلمی که در حق دکتر بهشتی کردم، کردم. این مرد چقدر آقا و با کرامت است📍منظومه فکری رهبران انقلاب | عضو شوید📍
♣️ ✅ ماجرای آشتی محمد و شهید به نقل از محسن : 🔺 «تقریبا دو هفته قبل از ۷ تیر سال 60 و قبل از ۳۰ خرداد، روزی در (محل سابق مستشاری آمریکا که در دست سپاه بود و من هم دفترم در آنجا بود)، نشسته بودم که دیدم محمد آمد. 🔺 سرم خیلی شلوغ بود و او اصرار داشت با من صحبت کند. ناهار را با هم خوردیم و حدود ۵ ساعت در مورد اینکه تو با ما بد کردی و اینکه روابط خود را با دکتر به هم زدی، کار درستی نبود، با او صحبت و او را متقاعد کردم که بیاید و با ایشان آشتی کند. 🔺 من این موضوع را با مرحوم بهشتی هماهنگ نکرده بودم. قرار شد بروم و قرار بگذارم و بعد رو در رو شوند. شب، بعد از اینکه کارم تمام شد، رفتم به و داستان را برای شهید تعریف کردم. همین که اسم او را بردم، ایشان گفت: « را می گویی؟» گفتم: «بله»، 🔺 بعد از چند روز هم با محمد به حزب رفتیم و در پله ها به شهید بهشتی گفتم: «حاج آقا! محمد تحویل شما.» و از پله ها آمدم پایین و رفتم. 🔺 آن دو یکدیگر را بغل کردند و خیلی گریه کرد. دو سه روز بعد محمد نزد من آمد که آخرین دیدار ما با هم بود و گفت: «من از ظلمی که در حق دکتر کردم، کردم. این مرد چقدر و است.» گفتم: «به شرطی که دیگر رهایش نکنی.»» 📚 نشریه شاهد یاران، آبان 1388، ش48، ص36 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان
5️⃣ نسبت به یادداشت اول هم اشکال ما خاصتا به استاد پناهیان نبود، چه اینکه خود استاد در یکی از همان ج
💠 نامه امام به آیت الله خزعلی در نهی تهمت و برچسب زنی: 🔺 گاهى ديده مى‌شود كه بعضى از آقايان محترم در مسائلى وارد مى‌شوند كه موجب شوراى نگهبان است. فقهاى محترم بايد توجه داشته باشند كه نبايد در مسائلى كه مورد هست وارد شوند. از باب مثال در شأن شوراى نگهبان و حتى خود حضرت آقاى نيست كه به افراد مختلف كند. 🔺 اينكه ديگر روشن است كه روى منبر و يا هر كجا است به مسلمانى نسبت داد. بر فرض كه ايشان بگويد من نسبت ندادم ولى اين را كه معترفند كه گفته‌اند: مى‌گويند، آقاى كمونيست است. 🔺 آيا اين توهين و از شخصى كه عضو شوراى نگهبان است آن هم به مسلمانى كه نماينده مردم تهران است، شرعاً چه صورتى دارد. ‼️مادامى كه شما اين‌گونه عمل مى‌كنيد باز هم توقع داريد ، احترام شما را بگيرند. 🔺 آيا شخصى كه مى‌آيد نزد فقهاى شوراى نگهبان و مى‌گويد: اگر گناهى هم كرده‌ام مى‌كنم، راه درستى را رفته است يا كسى كه روى منبر اين توبه را به عنوان ضعف يك نماينده نقل مى‌كند؟ بحث بر سر خوبى و بدى نمايندگان و ساير افراد نيست، بحث بر سر راه و رفتن است. 🔺 همه بايد توجه كنيم كه آلت دست نشويم. بايد سعى شود آقايان به عنوان كه تا اين مرحله حاضر است پيش رود معرفى نشوند. شما نگوييد، آنها به ما بد مى‌گويند و ما با اين صحبتها جواب آنها را مى‌دهيم. 🔺 آنها كه به شما بد مى‌گويند، پست مقدس شوراى نگهبان را ندارند. شما در مكانى نشسته‌ايد كه بايد خيلى از مسائل را با و وزانت خويش حل كنيد. 🔺 حواستان را جمع كنيد كه نكند يكمرتبه متوجه شويد كه همه چيزتان را نابود كرده‌اند. من به شما آقايان علاقه‌مندم ولى لازم مى‌دانم گاهى كه مسئله‌اى را مى‌بينم دهم. 📚 نامه به فقهای شورای نگهبان، خرداد 1367؛ صحیفه امام، ج23، ص612. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍
💠 واکنش تند امام نسبت به اهانت برخی طلاب و جوانان انقلابی به مراجع و علما 🔺 كسى گمان نكند كه بشود با پخش يك چيزهاى مسموم، بتواند كه بين علماى اسلام بيندازد؛ هيچ امكان ندارد اين مطلب؛ ما همه با هم هستيم؛ ما براى ذَبّ[] از اسلام و ذبّ از ايران و ذبّ از استقلال ايران و ذبّ از كيان اسلام، ، يك حلقوم داريم. گمان نشود كه خداى نخواسته، بچه ‏ها خيال كنند كه در كار هست. 🔺 من يك می‏كنم به بچه ‏هاى طلاب؛ كه تازه آمده ‏اند و و ؛ و آن اين است كه آقايان، متوجه باشيد اگر چنانچه شَطْر كلمه ‏اى به يك نفر از مراجع اسلام، شطر كلمه ‏اى بكند كسى به يك نفر از ، بين او و خداى تبارك و تعالى منقطع می‏شود. 🔺 كوچك فرض می‏كنيد؟ دادن به مراجع بزرگ ما را كوچك فرض میكنيد؟ اگر به واسطه بعضى از لطمه‏ اى بر اين نهضت بزرگ وارد بشود، پيش خداى تبارك و تعالى؛ 🔺 ‏تان مشكل است قبول بشود، چون به لطمه وارد می‏شود. اگر كسى به من اهانت كرد، به صورت من زد، سيلى به صورت اولاد من زد، و اللَّه تعالى در مقابل او كسى بايستد دفاع كند؛ راضى نيستم. 🔺 من میدانم كه بعض از افراد يا به يا به ، میخواهند ما بين اين مجتمع بيندازند. تفرقه بين اين مجتمع معنايش اين است كه در اسلام خداى نخواسته خلل واقع بشود؛ به آرزوى خودش برسد 🔺 ما خودمان را بايد فدا كنيم براى اسلام؛ آمال و آرزويمان را بايد فدا كنيم براى اسلام... می‏شود كه اين اشخاصى كه ريششان را در اسلام سفيد كرده ‏اند، اينها خداى نخواسته بر خلاف عملى بكنند؟ نمی‏شود آقا. 🔺 اگر يك وقت در كار باشد؛ مثل ساير مسائل شرعيه، اختلاف اجتهاد در كار باشد، بچه ‏ها و ؛ است؛ دشمن بيدار است. 🔺 گمان نكنيد كه به يك نفر است؛ فحش به يك است؛ به يك جامعه اسلامى است؛ وَهْن وارد شدن بر يك جامعه اسلامى است. 📚 بیانات در دیدار اقشام مختلف مردم، 26/1/1343؛ صحیفه امام، ج1، ص306و307. 📍منظومه فکری رهبران انقلاب|عضو شوید📍