eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
735 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
📢 وقتی و می‌شود، فرصت استیلا پیدا می‌کند. 💠 استاد سیّد محمّد مهدی میرباقری: 🔹 «وجود مقدس در خطبه پنجاه فرمودند: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ يُخَالَفُ فِيهَا كِتَابُ اللَّهِ وَ يَتَوَلَّى عَلَيْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ إ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِينَ وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى». هیچ وقت باطل، خودش را به صورت خالص عرضه نمی‌کند. آغاز فتنه‌ها از پیروی از اهواء است و بدعت‌ها از همین‌جا شروع می‌شود. اگر ، از آمیختگی با باطل عرضه بشود آنهایی که دنبال حق هستند هیچ وقت اشتباه نمی‌کنند و اگر لباس باطل را از پیکره حق بردارید، زبان معاندین قطع می‌شود و نمی‌توانند بر علیه حق حرف بزنند. 🔹 کار جبهه باطل در تاریخ همیشه این است که باطل را با حق آمیخته می‌کند و سعی می‌کند یک لباس باطلی بر آن بپوشاند که با هم خلط و ممزوج می‌شوند. دستگاه باطل با این کار، هم زبان اعتراض را به حق باز می‌کند و هم باطل را به اسم حق به مردم تحمیل می‌کند. این فتنه آن‌ قدر سنگین است که کار سخت می‌شود و استیلای شیطان این گونه واقع می‌شود. در این فتنه ابلیس آنهایی که از قبل خدای متعال برای آنها خیری در نظر گرفته فقط اهل نجات‌اند. 🔹 تفکیک این آمیختگی هم فقط کار است، زیرا آنها به هیچ وجه حاضر نیستند خودشان را از حق جدا کنند، چون اگر خالص شوند دیگر مورد قبول نیستند و منزوی می شوند و جایگاهشان هم جهنم است. این آمیختگی در ارواح و مظاهر عینی حیات اجتماعی کفار است که باید تفکیک بشود. در همین مطلب توضیح داده شده که حضرت این اختلاط و آمیختگی را بر مدار کتاب و بینه و امام جدا می‌کنند. eitaa.com/fatemiioon_news
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️چرا (علیه‌السلام) در كودكی يكی از بحث برانگيزترين مباحث عصر ايشان محسوب می ‌گردد؟ (بخش اول) 🔷یکی از مسائلی که بعدها در مباحث کلامی مربوط به ، جایگاه ویژه‌ ای یافت، این بود که آیا ممکن است کسی پیش از به برسد؟ این مسأله در سال ۲۰۳، آن هنگام که (علیه‌السلام) به رسید، به صورت جدّی‌ تری در محافل علمی - کلامی امامیه مطرح شد و بعدها در سال ۲۲۰ درباره امامت امام هادی (علیه‌السلام) و پس از آن امام مهدی (علیه‌السلام) نیز ادامه یافت. در سال ۲۰۳ که (علیه‌السلام) به شهادت رسید، شیعیان آن حضرت به علت این که تنها فرزند وی (علیه‌السلام) بیش از نداشت، در نگرانی و اضطراب عمیقی فرو رفتند. به نوشته برخی از مورّخان در این جریان، به حیرت افتاده و میان آنان اختلاف پدید آمد؛ چنانکه شیعیان دیگر شهرها نیز متحیّر شدند. [۱] به همین جهت، گروهی از آنان در منزل «عبدالرحمن بن حجّاج» گرد آمده، ضجّه و ناله سر دادند. [۲] این مشکل برای ، که مهم‌ترین رکن ایمان را اطاعت از (علیه‌السلام) دانسته و در و و دینی خود به وی رجوع می‌ کردند، از اهمّیت بسیار برخوردار بود و نمی‌ توانست همچنان لاینحل بماند. البته برای شیعیان مسلّم بود که (علیه‌السلام) فرزند خود (علیه‌السلام) را به برگزید؛ ولی مشکل ناشی از ، آنان را بر آن می‌ داشت تا برای اطمینان خاطر، به کاوش و جستجوی بیشتری در این باره بپردازند. 🔷در میان نصوصی که درباره (علیه‌السلام) از (علیه‌السلام) بر جای مانده، به ویژه خاطر نشان شده است که امام رضا (علیه‌السلام) (علیه‌السلام) را به خود برگزید و با اینکه هنوز فرصت زیادی برای این کار وجود داشت، به جانشینی او اصرار می‌ ورزید تا آنجا که در برابر اشاره برخی از اصحاب به سن کم (علیه‌السلام) با اشاره به (علیه‌السلام) در فرمودند: « (علیه‌السلام) هنگامی که به وی اعطا شد، کمتر از سن فرزند من بوده است». [۳] اضطرابی که پس از شهادت امام رضا (علیه‌السلام) در میان شیعیان آن حضرت به وجود آمد، سبب شد تا برخی از آنها به دنبال «عبدالله بن موسی» برادر امام رضا (علیه‌السلام) بروند؛ ولی از آنجا که حاضر نبودند بدون دلیل، امامت کسی را بپذیرند، جمعی از آنها پیش وی سؤالاتی مطرح کردند و هنگامی که او را از جواب مسائل خود ناتوان دیدند، وی را ترک کردند. [۴] شمار دیگری نیز به «واقفی‌» ها که بر امام کاظم (علیه‌السلام) توقف کرده بودند، پیوستند. علّت پیدایش این اختلاف، به نظر «نوبختی»، همین بود که آنها را یکی از شرایط امامت می‌ دانستند. [۵] 🔷با تمام این احوال، به (علیه‌السلام) گردن نهادند، گرچه در میان آنان، کسانی بودند که مسأله را به خود (علیه‌السلام) هم یادآور شدند و آن حضرت در جواب، به از (علیه‌السلام) اشاره کرد و فرمود: حضرت سلیمان (علیه‌السلام)، هنگامی که هنوز کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا می‌ برد، حضرت داود (علیه‌السلام) او را به عنوان خود معرفی کرد، در حالی که عُبّاد و علمای بنی اسرائیل، این عمل او را انکار می‌ کردند. [۶] به نوشته «نوبختی»، برهانِ استدلال کنندگان به (علیه‌السلام)، مسأله (علیه‌السلام) و (علیه‌السلام) در دوران شیرخوارگی و داستان یوسف و علم حضرت سلیمان (علیه‌السلام) بود که نشان می‌ داد در و لو به نرسیده باشند، و یادگیری و به طور ، می‌ تواند وجود داشته باشد. [۷] ... پی نوشت: [۱] دلائل الامامه، طبری، محمد بن جریر، بی جا، نجف، ۱۳۸۳ ق، ص ۲۰۴ [۲] عیون المعجزات، حسين بن عبدالوهاب، محقق: جعفری زنجانى، حسين، آل عبا ، قم، ۱۳۸۴ ش، ص ۱۱۹ [۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، محقق: خرسان، سید مهدی، مطبعة الحیدریه، نجف، ۱۳۸۶ ق، ص ۲۰۳ [۴] مناقب آل أبيطالب، ابن شهر آشوب مازندرانى، قم‏، ۱۳۷۹ ق، چ اول، ج ۲، ص ۴۲۹؛ مسند الامام الجواد ، عطاردى، ‏عزيز الله، آستان قدس رضوى‏، ۱۴۰۶ ق، ‏چ اوّل‏، ص ۲۹ - ۳۰، ۲۲۲ [۵] فرق الشيعه‏، نوبختى، حسن بن موسى ‏، محقق: آل بحرالعلوم، محمد صادق، بی جا، ۱۳۵۵ ق، ص ۸۸ [۶] الکافی، كلينى، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلاميه ‏۱۴۰۷ ق، چ چهارم، ج ۱، ص ۳۸۳ [۷] فرق الشیعة، همان، ص ۹۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) http://eitaa.com/fatemiioon_news
لذا بلند شدیم و این عمل را همراه با آن آقا انجام دادیم. پس از نماز آن آقا یک خواندند که من از نظر مضامین مانند آن دعا را نشنیده بودم. حال خوشی داشتند و اشک از دیدگانشان جاری بود. من سعی کردم که آن دعا را حفظ کنم ولی آقا فرمودند: این دعا مخصوص است و تو هم آن را فراموش خواهی کرد. سپس به آن آقا گفتم: ببینید آیا توحیدم خوب است؟ فرمود: بگو. من هم به آیات آفاقیه و انفسیه بر وجود خدا استدلال کردم و گفتم: من معتقدم که با این دلایل، خدایی هست. فرمودند: برای تو همین مقدار از کافی است. سپس اعتقادم را به مسئله برای آن آقا عرض کردم. فرمودند: اعتقاد خوبی داری. بعد از آن سؤال کردم که: به نظر شما الآن حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در کجا هستند. حضرت فرمودند: الان امام زمان در خیمه است. سؤال کردم: روز عرفه، که می گویند حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در عرفات هستند، در کجای عرفات می باشند؟ فرمود: حدود جبل الرحمة. گفتم: اگر کسی آنجا برود آن حضرت را می بیند؟ فرمود: بله، او را می بیند ولی نمی شناسد. گفتم: آیا فردا شب که شب عرفه است، حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به خیمه های حجاج تشریف می آورند و به آنها توجهی دارند؟ فرمود: به خیمه شما می آید؛ زیرا شما فردا شب به عمویم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) متوسل می شوید. در این موقع، آقا به من فرمودند: حاجّ محمدعلی، چای داری؟ ناگهان متذکر شدم که من همه چیز آورده ام ولی چای نیاورده ام. عرض کردم: آقا اتفاقا چای نیاورده ام و چقدر خوب شد که شما تذکر دادید؛ زیرا فردا می روم و برای مسافرین چای تهیه می کنم. آقا فرمودند: حالا چای با من. از خیمه بیرون رفتند و مقداری که به صورت ظاهر چای بود، ولی وقتی دم کردیم، به قدری معطر و شیرین بود که من یقین کردم، آن چای از چای های دنیا نیست، آوردند و به من دادند. من از آن چای دم کردم و خوردم. بعد فرمودند: غذایی داری، بخوریم؟ گفتم: بلی نان و پنیر هست. فرمودند: من پنیر نمی خورم. گفتم: ماست هم هست. فرمودند: بیاور، من مقداری نان و ماست خدمتشان گذاشتم و ایشان از نان و ماست میل فرمودند. سپس به من فرمودند: حاج محمدعلی، به تو صد ریال (سعودی) می دهم، تو برای پدر من یک عمره به جا بیاور. عرض کردم: اسم پدر شما چیست؟ فرمودند: اسم پدرم «سید حسن» است. گفتم: اسم خودتان چیست؟ فرمودند: سید مهدی. من پول را گرفتم و در این موقع، آقا از جا برخاستند که بروند. من بغل باز کردم و ایشان را به عنوان معانقه در بغل گرفتم. وقتی خواستم صورتشان را ببوسم eitaa.com/fatemiioon_news