شھیدمرتضۍزار؏ :
پدرشون،خوابشونرو میبینھ میگہ
پسرم !
بعداینڪهتیرخوردۍو به زمین خوردۍ آیا دردێ ࢪوحسڪردییانه' ؟!
گفٺبابادردچیه؟😳
صحبٺازچےمیڪنی !
گفٺچرا؟
گفٺاصن تیرخوردمبھ
زمیننخوردم🙂
چشمموبازڪردمدیدمآقاسرموبہدامنگرفت
#میفهمیرفیقآقاسرشونروبھدامنگرفت:)♥️
#شهیدانه♥️
Manavi_2
داروخانه معنوی
#هر_روز_با_شهدا
شهید بزرگوار علی محمد صباغ زاده عزیز❤️
روزی در صف توزیع؛ وقتی که کوپن نفت تمام شده بود؛ بانویی با عصبانیت شروع به جیغ زدن کرده و به صورت علی محمد که سعی در آرام کردن او داشت؛ آب دهان پرتاب میکند.
دوستانش قصد برخورد با این زن را داشتند که علی محمد مانع شده و میگوید: «آرام باشید. ما که میدانیم کارمان را درست انجام دادیم و ذرهای در رعایت حق الناس کوتاهی نکردیم. خدا ان شاء الله همه ما را به راه راست هدایت کند و از سر تقصیرامون بگذرد».
این کار او که تداعیگر عمل یار صدیق امیرالمؤمنین(ع)، مالک اشتر بود؛ نقل محافل همدان شد و دهان به دهان چرخید تا به گوش استاد درسهای قرآن تلویزیون رسید. قرائتی در یکی از درسهایش، این داستان را روایت کرد و همین کار سبب تحول یک تاجر تهرانی شد. فردی که تا آن روز با دین بیگانه بود و نه خمس داده بود و نه برای آخرتش، توشهای برداشته بود.
کتاب «مزد اخلاص»، داستان عمل بزرگ این معلم شهید از زبان حجتالاسلام قرائتی را اینطور روایت میکند: «یک پیرمردی آمد و گفت: این معلم همدانی چه کسی بود؟ من خیلی تحت تأثیر قرارگرفتم. پای تلویزیون گریه کردم و منقلب شدم.
من یک تاجر تهرانی هستم. هیچ کاری نکرده و فقط دنبال خواستههای خودم بودم. این شهدا چطور آدمهایی هستند؟ فرشتهاند؟ اینها در جهاد اکبر جلوی نفسشان را میگیرند. در جبهه مقابل دشمن میایستند. این جوانها کجا هستند؛ ما پیرمردها کجا؟ آمدهام همه اموالم را وقف کنم؛ وقف نهضت سوادآموزی.
به او گفتم: شما خمس هم میدهی؟ گفت: نه!. گفتم: خمس واجب است؛ وقف مستحب. شما اول باید واجبات را انجام دهی. اول خمست را بده. پیرمرد رفت. دوستان ما در نهضت سوادآموزی گفتند: تو چطور آدمی هستی؟ شکار دستت میآید رها میکنی؟ گفتم: ما شکارچی نیستیم؛ حجتالاسلام هستیم. یعنی باید هرچه اسلام گفته را بگوییم. این پیرمرد را معلم شهید همدانی آورده است.
پیرمرد برگشت و بعد از محاسبه خمس اموالش، باغی در کرج را برای نهضت سوادآموزی وقف کرد و به اردوگاه شهید باهنر برای تربیت معلم تبدیل شد. از آن سهم امام که به عنوان خمس داده بود هم مقداری را مرجع دینی به من داد تا هرکجا لازم بود؛ خرج کنم که برای سفر طلبهای که قصد داشت برای تبلیغ اسلام به برزیل برود؛ هزینه شد. او با پاسخ به شبهات درباره اسلام توانست در یک سال، 30 فرد مسیحی را مسلمان کند و نیم کیلو طلا هم برای جبهه فرستاد.
#شهید
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@Manavi_2
داروخانه معنوی
کتاب صوتی رمان جان شيعه، اهل سنت (عاشقانه ای برای مسلمانان) قسمت 26 ادامه دارد... #جان_شيعه_اهل_سن
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
فاطمه ولی نژاد2_1152921504638645883.mp3
زمان:
حجم:
13.8M
کتاب صوتی رمان جان شيعه، اهل سنت (عاشقانه ای برای مسلمانان)
قسمت 27
ادامه دارد...
#جان_شيعه_اهل_سنت
#رمان
#مذهبی
@Manavi_2
523.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️✨نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤️❤️
❤️✨خــــداونــــدا...
🤍✨وقت دشواریها،
❤️✨آن که صدایش می کنند،
🤍✨تویی... و وقت گرفتاریها،
❤️✨آن که دنبال پناهش میگردند،
🤍✨تــــویـــی...
❤️✨دری را که تو بسته ای،
🤍✨کس دیگری باز نمی کند
❤️✨و دری را که باز کرده ای،
🤍✨کسی نمی بندد،
❤️✨پس خودت درِ رهایی از غم
🤍✨را به رویمان باز کن...
❤️✨آمــیـــن یا رَبَّ🤲
❤️✨خـــــــــدا
🤍✨همراه همیشگیته دوست من
❤️✨شــنــونــده ی دعـــاهـــا🤲
🤍✨اجابت کننده ی دلهای مضطر
❤️✨بهترین ذخیره ی روز سختیها
🤍✨به او پناه ببر ؛ به خود ، خود خدا
❤️✨شبتون خوش در پناه خدا باشید
#شب_بخیر
@Manavi_2
23.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#صبح_بخیر
#خدا
سلام به یکشنبه۱۴۰۲/۲/۲۴خوش آمدید✨
🌸الهی🙏
✨وقتی که تو با منی هیچ غمی نیست
🌷وقتی تو در منی هیچ منی نیست
✨وقتی تو بر منی هیچ کمی نیست
🌷پس اینگونه در برم گیر...
✨که تنها اراده توجاری باشد و بس!
🌸مهربان پروردگارم!
✨ای همه نیازمن !
🌷شکرت که صفحه ای دیگر از صفحات
✨دفتر زندگانی ام را به من عطا کردی
🌷ای آنکه یادت آرامبخش دلهاست،
✨ای که مرا می آزمایی و
🌷 مرا در این آزمون به حال خود وا نمیگذاری
✨ازتو سپاسگرارم، انیس جانها...
🌸الهی به امید نگاه رضایت تو در زندگی...
روزتون خدایی✨
@Manavi_2