eitaa logo
داروخانه معنوی
6.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4.7هزار ویدیو
128 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حِجآبـ... تَجّلےِ‌نِگٰاھ‌خُدآستْ` لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَاَزَیدًنٌَکُم حِجـآب‌ْیَعنے‌همآڻ ؛ شُڪـْرنِعمت‌ْڪِہ‌نِعمَت‌ْرٰا‌أفزوڻ میڪُندْ . . . حِجآب‌ْأفزون‌ْمیڪُنَد۔۔!' نِعمَت‌ْحَیٰا‌ࢪٰا...^^ @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حَقُ الْنآسْ یَعنے چِہ؟ یَعنے ڱناھِ مَڻ وتو...! ✨ڪِه ظُهوࢪِ آقآ ࢪٰا بِہ تأخیرْبیاَندٰازَدْ؛ وَ ؏ٰاشِقآڻ آڻ حَضرَٽ نَتوٰانندْ، رو؎ِ مآھ یوسف زَهـرا‌ۜ ࢪٰا بِبینندْ... ⚠️مُرٰاقبِ أعمآلِمٰاڻ بٰاشیمْ! الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ @Manavi_2
Part06_مرور کتاب آنسوی مرگ.mp3
4.73M
📼 شرح و بررسی کتاب «آن‌ سوی مرگ» 📖 «» کتابی است که از طریق مصاحبه با افرادی که به نوعی مرگ را دیده و تجربه کرده‌اند، این حس و تجربه پیچیده را به خوانندگان ارائه می‌کند. 💠 قسمت 6⃣ @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
شهید بزرگوار کاظم عاملو عزیز❤️ یک شب رفته بودم سر قبر شهید کاظم عاملو. دعای کمیل را در امامزاده یحیی خواندند؛ در جوار قبور شهدا. تصمیم گرفتم همان‌جا بمانم و نماز شبم را در کنار قبر شهید عاملو و اخوی شهیدم بخوانم. معمولاً شب‌ها یک ساعت به اذان صبح، درب امامزاده را باز می‌کنند. نماز را خواندم و زیارتی کردم که اذان صبح گفته شد. بعد از نماز صبح داشتم از سمت درب شمالی می‌آمدم بیرون که یکهو دیدم جوانی حدودا ۲۵ ساله با گریه و زاری وارد گلزار شد. جا خوردم. بلندبلند گریه می‌کرد! تا مرا دید صدا زد: «آقا، قبر شهید_عاملو کجاست؟» با چشمانی گرد شده از تعجب نگاهش کردم. دوباره با لهجه کُردی سوالش را تکرار کرد و آمد جلوتر و تا آمدم حرفی بزنم گفت: «تو رو خدا بگو و خیالمو راحت کن! شهید عاملو این‌جا خوابیده ؟» با هم حرکت کردیم تا قبر مطهر را نشانش بدهم. ولی او بی‌تابی می‌کرد و می‌گفت : «من از کردستان اومدم!خیلی مشکل دارم. این شهید رو هم نمی‌شناسم؛ اومده به خوابم و گفته: بیا کنار قبرم تو سمنان. بیا هر مشکلی که داشته باشی به یاری خدا حل می‌شه...» این‌ها رو می‌گفت و همین‌طور گریه می‌کرد و زار می‌زد. قبر شهید عاملو را نشانش دادم. تا دید، خودش را انداخت روی قبر مطهر. گریه می‌کرد چه گریه‌ای! در همان‌ حال به زبان کردی شروع کرد به درد و دل کردن با کاظم. واقعا داد می‌زد و گریه می‌کرد. وقتی این‌طور دیدمش دیگر نایستادم؛ آمدم بیرون. ولی این برایم قصه‌ی عجیبی شد و ذهنم را مشغول کرد. 📙برشی از کتاب سه_ماه_رویایی خاطرات بی‌نظیر شهید کاظم عاملو كاظم عاملو در سنين جواني به جايي مي رسد كه امام زمان (عج) در نديدنش دلتنگي مي كند، با 14 معصوم (ع) همنشين و با شهداي كربلا همكلام مي شود و اين حالت تا چهار سال بعد ادامه پيدا مي كند تا اينكه در غروب جمعه، 7 اسفند سال 66 در عمليات بيت المقدس (2) در منطقه سليمانيه عراق با اصابت گلوله توپ به سرش به شهادت مي رسد. @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڱفتمْ: ڪآش میشُدْ مَنمْ هَمرآهِٽ بِہ جِبْهِھ بیآ۾!😔 لَبْخَند؎ زَدُ و پآسخےدٰاد ڪِہ قآنِعمْ ڪَردْ. ڱفتْ: هیچْ میدونےسیآهے چآدࢪ تو ؛ أز سُرخے خونِ مَنْ ڪوبَندِھ تَرِھ؟!💔 هَمینْ حِجآبِتْ ࢪٰا ࢪِعآیَتْ ڪُنے،مُبآࢪِزھ أتْ؛ ࢪٰا اَنجآ۾ دٰاد؎۔۔۔!! ࢪاو؎: هَمسَر"شَهیدْ" مُحَمّدْࢪضآ نِظٰافَتْ @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا