eitaa logo
داروخانه معنوی
5.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
122 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
داروخانه معنوی
#داستان_کوتاه 🌺ما ایران را نگه می داریم ما نمیگذاریم سقوط کند.🌺 🌹 ميرزا محمدحسن نائيني در اشغال اي
✨﷽✨ ✅حکایتی زیبا و تاثیر گذار از شیخ حسین انصاریان ✍روزی حضرت موسی (ع) روبه درگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود بارالها می خواهم بدترین بنده ات را ببینم ندا آمد که صبح زود به در ورودی شهر برو اولین کسی که از شهر خارج شد او بدترین بنده ی من است. حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت، پدری با فرزندش اولین کسانی بودند که از در شهر خارج شدند. حضرت موسی گفت: این بیچاره خبر ندارد که بدترین خلق خداست، پس از بازگشت رو به درگاه خدا کرد و پس از سپاس از خدا به خاطر اجابت خواسته اش عرضه داشت: بار الها حال می خواهم بهترین بنده ات راببینم. ندا آمد: آخر شب به در ورودی شهر برو و آخرین نفری که وارد شهر شد بهترین بنده ی من است. هنگام شب موسی(ع) به در ورودی شهر رفت و دید آخرین نفر همان پدر با فرزندش است! رو به درگاه خدا کرد و گفت: خداوندا چگونه ممکن است بدترین و بهترین بنده ات یک نفر باشد؟! ندا آمد ای موسی این بنده که هنگام صبح از در ورودی شهر خارج شد بدترین بنده من بود، اما هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم اطراف شهر افتاد از پدرش پرسید: پدر! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟ پدر پاسخ داد: آسمانها. فرزند پرسید: بزرگتر از آسمانها چیست؟ پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد، اشک از دیدگانش جاری شد و گفت: فرزندم گناهان پدرت از آسمانها نیز بزرگتر است. فرزند پرسید: بزرگتر از گناهان تو چیست؟ پدرکه دیگر طاقتش تمام شده بود به ناگاه بغضش ترکید و گفت : عزیزم مهربانی و بخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست بزرگتر است. ‌‌ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"🔗🕊" مےگُفت: وَســـــط‌ِ شَهر، ‌یـــــآد ‌﴿امآم ‌زمـــﷻــآن۔۔𔘓﴾ ‌بودَن۔، "هُنـــــر" ‌أست؛ وگرنہ ‌دَر‌ «جـَــــمڪرٰان‌۔۔❋ »؛ ڪِہ ‌هـَــــمہ بہ یادش‌أند . . ! ﷻ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
خطبه۱۱ 🔹خطاب به محمد حنفيه 🎇🎇🎇🎇#خطبه۱۱🎇🎇🎇🎇🎇 🔹آموزش نظامي 🍃اگر كوهها از جاي كنده شوند تو ثابت و ا
خطبه ۱۲ جنگ جمل 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🔹 پس از پيروزي بر اصحاب جمل 🌿🌷(پس از پيروزي در جنگ بصره در سال ۳۶ هجري يكي از ياران امام عليه السّلام گفت: دوست داشتم برادرم با ما بود و مي‏ديد كه چگونه خدا تو را بر دشمنانت پيروز كرد) امام (ع) پرسيد: آيا فكر و دل برادرت با ما بود؟ گفت: آري امام (ع) فرمود: پس او هم در اين جنگ با ما بود، بلكه با ما در اين نبرد شريكند آنهايي كه حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران مي باشند، ولي با ما هم عقيده و آرمانند، به زودي متولد مي شوند، و دين و ايمان به وسيله آنان تقويت مي گردد. 💠باهم نهج البلاغه بخوانیم. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دَر زمـــــآن غِیبــــَـت؛ بِہ ڪسے مـُـنـــتَظرمےگویَند ، ڪِہ مُنـــــتَظر﴿ شَهـــــآدَت۔۔𑁍﴾ باشَد ...! «شَهیـــــدمَهـــــد؎زین الدینْ۔۔»💔 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
غم و شادی ۵۷_1_1.mp3
10.43M
💫  قسمت (پنجاه وهفتم ) قسمت آخر🌱 فرمول امام صادق🍂 حاجیه خانم رستمی فر «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷﴿ امیرالمومنین امام ؏ــلےﷺ 𔘓﴾: 🖋 ؏ــَـمل أندک ڪِہ؛ بَر آن مُداومَت وَرز؎ ۔۔ أز؏َـمل بِسیٰارڪِہ ، أز آن خَستہ شَو؎ ۔۔ «اُمیـــــدوٰار ڪُننده تَر أستْ۔۔.❋» 📖 نَهج‌الْبَلاغہ ؛ حِڪمت 278 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
((🖤🥀)) بِہ رُوضِـــــہ ڪٰار؎ نــَـــدارَم . . زَمیـــــن خیس أست ۔۔! خـُــᰔــدا ڪنَدکِہ ڪَسے ؛ ﴿مـــــآدَرش۔۔𔘓﴾ زَمیـــــن نَخُورد. «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
‍ ‌ ✹﷽✹ #رمان ‍#رهایی_از_شب ف_مقیمی #قسمت_هفتاد_و_ششم فاطمه سوالی روکه از شنیدنش وحشت داشتم تکرار ک
‍ ‌ ✹﷽✹ ف_مقیمی فاطمه فهمید چقدر حالم خرابه. بحث رو عوض کرد: _میگم شما که اینقدر خوب هستی همش به من چایی و شربت میدی راه دسشویی هم نشونم میدی ؟ خنده ام گرفت و با دستم به دستشویی اشاره کردم. عجب شب پرماجرایی بود..در عرض یک شب همه چیز به یکباره تغییر کرد.تاهمین دیروز فاطمه رو رقیب خودم میدونستم..تا همین دیروز فاطمه رو خوشبخت قلمداد میکردم..تا همین دیروز فکر میکردم تنهام!! ولی الان تازه فهمیدم چقدر کج فهم بودم!!همیشه فکر میکردم دختر باهوشی هستم ولی امشب فهمیدم هیچی نمیدونستم.!! حاج مهدوی یکبار ازدواج کرده بود و اینقدر عاشق بود که با گذشت پنج سال هنوز هم تجدید فراش نکرده بود!! فاطمه نامزدی وفادار داشت که با وجود مشکلات و ناراحتیها هنوز به وصال او امید داشت و وقتی از او حرف میزد چشمهایش غرق عشق و نیاز میشد. با این تفاسیر من باید خوشحال باشم! چون دیگه نمیترسم که رقیب عشقیم دوست صمیمی و مومنم باشه.ولی خوشحال نیستم.چرا که من در رفتارهای حاج مهدوی هیچ نشانه ای از علاقه به خودم ندیدم و هرچه بیشتر میگذرد بیشتر به خودم لعنت میفرستم که کاش هیچ گاه با او آشنا نمیشدم و دلبسته اش نمیشدم.واقعیت این بود که حاج مهدوی حق من گنهکارو عاصی نبود! ولی یکی بیاد اینو به این دل وامونده اثبات کنه..چه کنم؟ با این دلی که روز به روز مجنون تر و بیتاب تر میشه چه کار کنم؟ _میای نماز شب بخونیم به نیت باز شدن گره هامون؟؟ فاطمه با دست وصورتی خیس مقابلم ایستاده بود و با این سوال منو از افکارم پرت کرد بیرون. آره..چقدر دلم میخواست نماز بخونم! و یک دل سیر گریه کنم و خدا رو التماسش بدم به بنده های خوبش.. پرسیدم :چطوریه؟!یادم میدی؟ دقایقی بعدکنار هم ایستادیم و قامت بستیم. وقتی تکبیره الاحرام رو میگفتم با خودم فکر کردم که چه شبهایی نسیم کنارم بود و باهم مشغول چه کارهای بیهوده ونقشه های شیطانی ای میشدیم و آخرش هم بدون ذره ای آرامش واقعی میخوابیدیم ولی امشب با این دختر آسمانی،خونه پایگاه ملایک شده و جای پای شیاطین از این خونه محوشده. نماز خوندیم...چه نمازی.!!چه شوروحالی.!!.بدون خجالت از همدیگه گریه میکردیم و آهسته برای هم دعا میکردیم. اون شب من نفسهای ملائک رو کنار گوشم حس کردم...اونشب من صدای خنده های آقام رو شنیدم..اونشب من ایمان داشتم که خدا توبه ی منو پذیرفته و حاجتم رو میده.. اون شب زیبا و معنوی با بانگ اذان صبح به پایان رسید و ما با آرامشی دلچسب درگوشه ای خوابیدیم.قبل از اینکه چشمم بسته شه فاطمه با صدایی که خواب درآن موج میزد گفت:رقیه سادات..یه قرار.. با خواب الودگی گفتم:هوم.؟؟ _بیا قرار بزاریم هرکس حاجتش رو زودتر گرفت قول بده برای برآورده شدن حاجت اون یکی، هرشب نمازشب بخونه.قبول؟؟ چشمم سنگین خواب بود.. با آخرین باقی مونده های رمقم گفتم. :اوووم..قبول! ادامه دارد.. هرگونه کپی و اشتراک گذاری بدون نام نویسنده اشکال شرعی دارد. آیدی نویسنده👈 @Roheraha https://telegram.me/joinchat/AAAAAD9XxVgHZxF0tRsThQ حجاب فاطمی «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙🌔 بدی ها و خوبی ها، زنجيروار به هم متصل هستند. مثلا اگر خداوند توفيق سحرخیزی داد، انسان نصيب های بعدی را هم پيدا می کند. اگر انسان همان بيدارى سحرِ مؤثر را با آرامش از خدا گرفت بركت پشت سر بركت برایش رقم می خورد. کم کم خداوند بیداری صبح و بین الطلوعین را به او می دهد؛ رزق را به او می دهد؛ آرامش را به او می بخشد؛ نور را به او عنایت می کند؛ در طول روز توفيق انجام كار خير را به او می دهد. 🖋شیخ جعفر ناصری ‌ ‌ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
31.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚✨ســـه شــنـــبـــه شــب 💠✨به آهنگ نسیم جمکرانت 🕌 💚✨بخوانیم نغمه یابن الحسن را 💠✨که از عشق تو دل لبریز گردد 💚✨یابن الحسن بگو کجایی 💠✨تــنـــگــــه دلــــم 💚✨از ایـــن جـــدایـــی 💠✨یابن‌الحسن‌روحی‌فداک‌ 💚✨اَللّٰهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الفَرَجْ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💫نیایش شبانه با حضـــــرت عشق❤️❤️ 🌸💫خـــــدایــــــا 💠💫هر شب به آسمان نگاه می کنم 🌸💫و مــی انـــدیــشــم 💠💫در ایـن آرامـش شـب 🌸💫چــه بــســیــار دلــهــا 💠💫که غمگین و پر اضطرابند 🌸💫خـدایـا‌ تـو آرام دلـشـان بـاش 💠💫خدایا شبم را با یادت بخیر کن 🌸💫ستاره شبتان درخشان و پر از 💠💫حِـــسِ خـــوبِ آرامــش♥️🌹 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از داروخانه معنوی
از جُملہ د؏ــــآهـــــآیے ڪہ؛ ﴿شِیـــــخ جَعـــــفر مُجتهد؎﴾(رہ) مُڪرر توصّیہ مےڪَردند : خوٰاندن ﴿زیـــــآرت ٰال یٰاسیـــــن✿ ﴾ در نُہ⁹ روزهنگام بین الطُلو؏ـــــین بود ڪِہ آثـــــآر ؏ـَــــجیبے دَر پے دٰارد۔۔۔۔♡♡♡ @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا