داروخانه معنوی
نامه ۴۰ به يكي از كارگزاران خود 🎇🎇 #نامه۴۰ 🎇🎇🎇 نكوهش يک كارگزار پس از ياد خدا و درود! از تو
نامه ۴۱
فراز ۱
به يكي ازكارگزارانش
🎇🎇 #نامه۴۱ 🎇🎇🎇
🍂 عللنكوهشيككارگزارخيانتكار
پس از ياد خدا و درود!
همانا من تو را در امانت خود شركت دادم، و همراز خود گرفتم، و هيچ يك از افراد خاندانم براي ياري و مددكاري، و امانت داري، چون تو مورد اعتمادم نبود، آن هنگام كه ديدي روزگار بر پسر عمويت سخت گرفته، و دشمن به او هجوم آورده، و امانت مسلمانان تباه گرديده. و امت اختيار از دست داده، و پراكنده شدند، پيمان خود را با پسر عمويت دگرگون ساختي، و همراه با ديگراني كه از او جدا شدند فاصله گرفتي، تو هماهنگ با ديگران دست از ياريش كشيدي، و با ديگر خيانت كنندگان خيانت كردي، نه پسر عمويت را ياري كردي، و نه امانتها را رساندي. گويا تو در راه خدا جهاد نكردي! و برهان روشني از پروردگارت نداري، و گويا براي تجاوز به دنياي اين مردم نيرنگ مي زدي، و هدف تو آن بود كه آنها را بفريبي! و غنائم و ثروتهاي آنان را در اختيار گيري، پس آنگاه كه فرصت خيانت يافتي شتابان حمله ور شدي، و با تمام توان، اموال بيت المال را كه سهم بيوه زنان و يتيمان بود، چونان گرگ گرسنه اي كه گوسفند زخمي يا استخوان شكسته اي را مي ربايد، به يغما بردي، و آنها را به سوي حجاز با خاطري آسوده، روانه كردي، بي آنكه در اين كار احساس گناهي داشته باشي.
#نهج_البلاغه
💠باهم نهج البلاغه بخوانیم
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
۶۷ روز انتظار تا عید بزرگ غدیر خم
هر روز یک فضیلت ،
فضیلت شماره : ۳
------------------------------
#روز_شمار_غدیر
#عید_غدیر
#امیرالمومنین
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
داروخانه معنوی
♡┅═════════════﷽══┅┅
_بـــــٰا عـَــــلّےﷺ أز⇆ یــــٰـاعَـــــلّےﷺ
↫ یِک¹ نُـــــقطہ کَم دٰارد وَلے۔۔۔ ⇩⇩⇩
⇦یــــٰـاعـَــــلّےﷺ گفتَن کُجـــٰــا و
«بـــٰــاعَـــــلّےﷺ بـــــودَن کُجـــٰــا۔۔۔»:)
#امیرالمومنین
#عید_غدیر
#باباعلی
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
من چون پیویم در حال انفجاره و همه یک پست را دارند برام میفرستند و هیچ اطلاعیم از نجوم و علوم غریبه ندارن و فقط عاشق کپی پیس هستند پاک میکنم
شزف شمس هیچ ربطی به روایات نداره از شاخه ستاره شناسی و نجوم و علوم غریبه است
من هیچ نظری هم در مورد حکاکی نمیدم چون شناختی ندارم ولی دعا کردن احتیاج به سند و روایت نداره دو رکعت نماز خواندن و صد صلوات فرستادنم این همه تکفیر نداره
یاد رمان قبلی کانال افتادم که موقع ارسالش چقدر تکفیر کردید منو بعد آخر داستان میومدید حلالیت میطلبیدید
داروخانه معنوی
#رمان #بانوی_پاک_من قسمت_هشتاد با عجله رفتم اتاقش. _آقای دکتر خانمم چش شده؟چه اتفاقی افتا
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا