#تعویذروزپنجشنبه:
چون کسی خواهد در روز امورات بر وفق مراد او باشد و گره ها و گرفتاری ها از او رفع گردد
در هرروز تعویذ انروز را بخواند ان شالله امور بر او اسان و گشایش در کار او پدید اید
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أُعِیذُ نَفْسِی بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ مارِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ وَ عَدُوٍّ وَ حَاسِدٍ وَ مُعَانِدٍ وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ وَ لِیَرْبِطَ عَلی قُلُوبِکُمْ وَ یُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً لِنُحْیِیَ بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً وَ نُسْقِیَهُ مِمّا خَلَقْنا أَنْعاماً وَ أَناسِیَّ کَثِیراً الآْنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنْکُمْ ذلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا غَالِبَ إِلَّا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً
📚گره گشایی با قرآن کریم
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#ختمهای_روز_پنجشنبه
#باب_حاجات
#حاجت
📢 #نماز_حاجت_روز_پنجشنبه
#نمازروزپنجشنبه
#نماز
🔷آیتالله بهجت قدسسره اطرافیان وشاگردان خود رابسیار به خواندن نماز روز #پنجشنبه توصیه میکردند ومیفرمودند:«آیتالله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز رامیخواند، هدیهای برای اومیرسید».
📃شیوه خواندن نماز از کتاب جمالالاسبوع
#چهار_رکعت(دونمازدورکعتی)
1⃣در رکعت اول بعدازحمد 11بارسورۀ توحید
2⃣در رکعت دوم بعدازحمد21 بار سورۀ توحید
3⃣در رکعت سوم بعدازحمد 31 بار سورۀ توحید
4⃣در رکعت چهارم بعدازحمد 41بار سورۀ توحید
5⃣بعد ازسلام نمازدوم 51 بار سورۀ توحید
6⃣و 51 بار«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوَ آلِ مُحَمَّد» رابخواند
7⃣وسپس به سجده برود و 100 بار
«یاالله یاالله» بگویدوهرچه میخواهدازخدادرخواست کند.
✅پیامبراکرم ص فرمود:
اگر ازخدا بخواهدکه کوهی رانابودکندکوه نابودمیشود؛
#نزول_باران رابخواهدبهیقین باران نازل میشود؛
هماناهیچچیز مانع رسیدن با حاجتش نشود.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#خواندن_یس_در_پنجشنبه_برای_حاجت
#باب_حاجت
#حاجت
🌸✨ روز #پنجشنبه از برای
مال و ثروت دو رکعت نماز و بعد
《سوره یس》 را بخواند و این
عمل را تا سه رو انجام دهد
مجرب خواهد بود✨
📚 دو هزار ختم 1298
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#رسیدن_به_ثروت
#باب_رزق_وروزی
#رزق
#ثروت
💰 برای رسیدن به #ثروت
🌸 #دورکعت_نماز #حاجت خوانده:
در هر #رکعت بعداز #حمد《 300》بار آیه را بخوان:
بسم الله الرحمن الرخیم
✨مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّةُ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعا✨
💥بعضیاز علماءمیگوینداین نماز باید روز #پنجشنبه خوانده شود
📗تحفة الرضویة ص45
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#سوره_درمانی
#ختم_مجرب_سوره_حمد
#باب_حاجات
#حاجت
ختم سوره #حمد از روز #پنجشنبه سریع الاثر و مجرب
از حاج آقا نصر بروجردی
🌸اگر به جهت برآمدن حاجات روزی یکصد《100》 مرتبه سوره #حمد را به این شکل بخواند، جمیع حوائج جزئی و کلی او را خداوند روا فرماید.
👈روز #پنجشنبه شروع کند و در دو جا #حاجت را از ذهن بگذراند:
یکی در
✨{{اَلرَّحمنِ الرَّحیم}}✨
و #دوم در
✨{{اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین }}✨
بعد از #نمازصبح 《21》،
بعد از #نمازظهر 《22》 مرتبه،
بعد از #نمازعصر 《23》 مرتبه،
بعد از #نمازمغرب 《24》 مرتبه،
بعد از #نمازعشاء 《10》 مرتبه که جمعا
صد《100》 مرتبه می شود.
اگر در هفته اول در ادا شدن #حاجت تاخیر واقع شود ناامید نشود و هفته دوم بخواند که تجربه شده و آزمایش گردیده است
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#ذکردرمانی
#باب_عشق_ومحبت
#محبت
📌ويژه روز #پنجشنبه و #جمعه
💞جلب #معشوق از راه دور💞
🥀اگر کسی عاشق شده ونمی تواند به وصالش برسد روز پنج شنبه و جمعه :
بعد از نماز « صبح وعشاء»ابتداء #صلوات بفرستد ،
سپس 《101》 مرتبه اسم اعظم « #الحلیم »را تکرار کند .بعد از ان یک #صلوات بفرستد.
سپس چشمان خویش را بسته ودر خیال خود معشوق را تصورکند وظاهر نماید وبه سینه ی او بدمد ،بی شک معشوق او به او رجوع خواهد کرد🥀
✅مجرب است.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
🙏 التماس دعا 🙏
🥀🍃🥀🍃🥀
💔 اسم پنجشنبه كه می آيد
ناخودآگاه ياد مسافران بهشتی می افتيم 😔
با هدیه ای به زیبایی فاتحه وصلوات
یادی کنیم از آنها،روحشون شاد و یادشون گرامی💔
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ،
مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِين
اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيم صِرَاطَ الَّذِينَ
أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ🌹
🌹بِسْمِ اللهِ الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ،اللَّهُ الصَّمَدُ
لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ،وَ لَمْ يَكُن له کفو احد🌹
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
داروخانه معنوی
#خواص_آیةالكرسي
#ختم_مجرب_آیه_الکرسی_برای_کارگشایی
#حفظ_چشم
#حاجت
اگر برای کسی کار مهمی پیش آمده باشد و بخواهد که زود انجام شود و به صحرایی رود که در آنجا کسی نباشد و خطی دور خود بکشد و رو به قبله با تواضع بنشیند و 《70》 بار آیه الکرسی را بخواند . بدون شک در آن روز حاجات او بر آورده شود .
این کار تجربه شده است و شکی در آن نیست.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هرگاه برای حاجتت از خانه ی خود بیرون آمدی آیه الکرسی را بخوان که حاجتت به خواست خدا برآورده گردد.
امام علی (علیه السلام) فرمودند: هرگاه یکی از شما اراده حاجتی کند پس صبح روز #پنجشنبه در طلب آن بیرون رود و در وقت بیرون رفتن آخر سوره #آْل _عمران ( آیه ۱190تا آخر) و آیه الکرسی و سوره قدر و حمد را بخواند ،
زیرا که در خواندن این ها حوائج دنیا و آخرت برآورده می شود.
در روایت آمده است هر کس آیت الکرسی را در وقت #غروب بخواند حاجتش برآورده گردد.
آیت الکرسی برای حفظ چشم
بعد از هر نماز دستان را روی چشم بگذارید و بعد از خواندن آیت الکرسی بگویید:”اللهم احفظ حدقتی بحق حدقتی علی بن ابیطالب(ع)”
نزول آیت الکرسی
رسول اکرم (ص) فرمود: چون خدای متعال خواست سوره ی حمد و آیه های شهدالله (۱۸ و ۱۹ آل عمران) و قل اللهم (۲۶ – ۲۷ آل عمران) و سوره توحید و آیه الکرسی را به زمین نازل کند همگی به عرش الهی چنگ زدند در حالی که بین آن ها و خداوند حجابی نبود.
سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوی کسانی که عصیان و گناه می کنند می فرستی ؛ در حالی که ما پاک و مطهر هستیم.
سپس خدای متعال فرمود :” به عزت و جلال خودم سوگند ، هیچ کس شما را بعد از نماز نخواند مگر این که او را در مرتبه بالای قدس جای دهم که از نعمت های آن استفاده کنند و در هر روز 《70》 بار به او با نظر رحمت خود بنگرم و در هر روز 《70》 حاجت او را برآورم هرچند که بسیار گناه کرده باشد که کمترین آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد.
او را از هر دشمنی پناه می دهم و برای پیروزی بر هر دشمنی یاریش می دهم و مانعی به جز مرگ برای بهشت رفتن او نباشد.( یعنی بعد از مرگ بلافاصله به بهشت می رود)
آیت الکرسی
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمودند خطاب به حضرت علی (علیه السلام ) فرمودند: “یا علی ! این آیه را به فرزندان و همسایگان و همگان بیاموز چرا که این آیه از تمام آیات نازل شده با عظمت تر است.
مردی به رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) عرض کرد: ای رسول خدا به من چیزی بیاموز که خداوند به وسیله آن به من نفع و بهره ای دهد. حضرت فرمود: ” آیت الکرسی را بخوان زیرا تو و خانه ات و خانه های پیرامون تو را نیز محافظت می کند. هر کس یک بار آیت الکرسی را بخواند خداوند فرشته ای می فرستد که او را #حفظ می کند واگر پنج بار بخواند خداوند می فرماید:”او را رها کنید من خودم او را حفظ می کنم”. سپس خداوند او را از تمام موارد ضرر و خطر حفظ می کند.
حضرت علی (علیه السلام ) می فرمایند:”هر کسی پیش از #طلوع_آفتاب یازده《11》 بار هر کدام از سوره های #توحید و #قدر و #آیت_الکرسی را بخواند خدا #مال او را از خطرات حفظ می کند.
در جایی آمده است: هر کسی آیت الکرسی را بنویسد و در #مزرعه دفن کند از آفت و دزد حفظ می شود و برکت زیادی خواهد داشت زیرا آیت الکرسی پنجاه کلمه است و در هر کلمه پنجاه برکت وجود دارد.
هر کس آیت الکرسی را در صبح و شام بخواند ، خداوند او ومال او را از #دزد و #آتش حفظ می کند و همچنین او را از مار و عقرب گزیدگی و نیز از شر جن و انس و آزار تمام موذیها حفظ می کند.
بعد از #وضو
هر کس پس از اتمام آیت الکرسی را بعد از وضو بخواند خداوند ثواب چهل سال عبادت به او عطا می کند و چهل درجه به درجاتش می افزاید و چهل حورالعین را به او تزویج می نماید.
در هر حالت آیت الکرسی بخوانید.
در روایات آمده است که انسان می تواند آیت الکرسی را در دستشویی هم بخواند. عمر بن یزید می گوید: از حضرت امام صادق (علیه السلام ) درباره تسبیح خداوند و قرائت قرآن در دستشوئی سوال کردم. حضرت فرمودند:”جایز نیست در دستشوئی بیشتر از آیت الکرسی و حمد خداوند و آیه “الحمد لله رب العالمین ” خوانده شود”
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘ شیخ مرتضی زاهد(۴): 💥مرحوم شیخ مرتضی زاهد منبری بسیار پاک و ساده داشت. او در بالای منب
#احسن_القصص
🍀شیخ مرتضی زاهد (۵):
💥آقا سید مصطفی مردی روشن ضمیر. و نابینا از دوستان ایشان نقل می کند: سالها پیش یک روز برای پرسیدن مساله ای به خانه مرحوم آقا شیخ مرتضی رفته بودم زمانی که وارد خانه شدم، احساس کردم بغیر از من آقایی در آنجا حضور دارند، ولی وقتی داشتم وارد اتاق می شدم، آن آقا از کنار من رد شد و بیرون رفت. لحظاتی بعد آقا شیخ مرتضی به کنارم آمد و با یک شور و حالی به من فرمود: "خوشا به حالت آقا سید مصطفی! خوشا به حالت!" من به دستپاچگی و تعجب عرض کردم: "مگر چه شده است آقاجان؟!" و آقا شیخ مرتضی فرمود:"خوشا بحالت آقا سید مصطفی! آیا می دانی همین الان چه بزرگواری از کنارت رد شدند و رفتند؟!" آقا سید مصطفی! این امام زمانت حضرت بقیة الله بود که از کنارت رد شد و عبای شریفش به عبای تو مالیده شد"
⚡️⚡️⚡️
من آن روز به اندازه ای خوشحال و ذوق زده شده بودم که می خواستم هرچه زودتر از خانه ایشان بیرون بیایم و این خبر را برای دیگران بازگو کنم، ولی نمی دانم چه حسابی در کار بود که از همان لحظه ای که پایم را از خانه آقا شیخ مرتضی بیرون گذاشتم، هیچگاه نتوانستم آن خبر را برای کسی بیان کنم و قدرت و نیرویی جلوی بیان و افشای آن خبر را می گرفت تا اینکه بعد از شش سال که آقا شیخ مرتضی از دنیا رفت، من این اختیار را پیدا کردم تا آن را نقل کنم."
#شرح_حال_اولیاء_خدا
📗پرواز در ملکوت
📗مجله منتظران
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#ویدیو
#شعبان
💎✍هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبهاش
رفاقت نکن
درد دل نکن
شوخی نکن
حرمتها شکسته میشود.
💎✍هیچوقت به کسی بیشتر از جنبهاش
خوبی نکن
محبت نکن
لطف نکن
تبدیل به وظیفه میشود.
💎✍هیچ وقت از کسی بیشتر از جنبهاش
خوبی نخواه
کمک نگیر
انتظار نداشته باش
تبدیل به منت میشود.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#درمان_بیماری
#شفا
#بیمار
#مریض
#درمان
اگر #درد_در_اعضاء_دارید واگر #بیماری بی دلیلی دارید که دکتر از #علاجش نا امید است واگر از خوردن قرصهای مسکن تکراری شیمیائی خسته شده اید.⇩⇩
💠با طهارت 《2 》رکعت نماز بخوانید سپس:
《 100》بار #صلوات⇩
🔸《100》بار #استغفار⇩
🔹بعد سوره شریفه #یس را بخوانید تا آیه
✨(سلام قولا من رب رحیم )✨
🔶وانگشت کوچک دست چپ رو با دست راست بگیرین واز ته انگشت به خارج وبیرون دست بکشد بدین صورت که انگار دارید چیزی از بدن خارج میکنید درحالیکه آیه :
سلام قولا من رب رحیم را 《10》 بار تکرار میکنید این عمل رو انجام بدهید.
🔷سپس انگشت بعدی دست چپ(انگشت انگشتر) والی آخر⇩
🔶همین کار رو با دست راست بکنید با دست چپ انگشت کوچک دست راست رو بگیرید و آیه را 《10》 بار با کشیدن انگشت بخوانید الی آخر⇩
🔷مجموع قرائت آیه 《100》 بار خواهد شد و بعداز آن میبایست سوره #یس را ادامه بدهید تا آخر ثواب این قرائت را به پیامبر گرامی اسلام هدیه کنید .
واز خدا بخواهید هر درد و ناراحتی و عارض وجن وسحروچشم حسود رو از بدن شما خارج و دور کند این دستور رو انجام بدهید واز نتایج آن لذت ببرید.
📌 استاد ابراهیم وهبی
#باب_شفا_و_سلامتی
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
داروخانه معنوی
#احسن_القصص
#تشرفات
مرحوم ملا محمد تقي مجلسي (مجلسي پدر،متوفی) داستان تشرفشان به محضر مبارك حضرت ولي عصر (عجل الله فرجه) را نقل مي نمايند.
ايشان مي گويند: در اوايل سن بلوغ بسيار به دنبال خودسازي بودم. شبي از شبها بالاي سطح خانه خود بين خواب و بيداري بودم، وجود نازنين بقية الله (عجل الله فرجه) را ديدم در بازار خربزه فروشان اصفهان در جنب «مسجد جامع»، با كمال شوق و شعف خدمت سراسر شرافت آن بزرگوار رسيدم و از مسائلي سؤال نمودم ... بعد عرض نمودم: يابن رسول الله هميشه دستم به شما نميرسد! كتابي به من بدهيد كه بر آن عمل نمايم. فرمودند: برو از «آقا محمد تاجا» كتاب بگير!
✨💫✨
گويا من ميشناختم او را. رفتم و كتاب را از او گرفتم، و مشغول به خواندن او بودم و ميگريستم. يك دفعه از خواب بيدار شدم. ديدم در بالاي بام خانه خود هستم. كمال حزن و غصه بر من رو نمود. در ذهنم گذشت كه «محمد تاجا» همان «شيخ بهائي» است و «تاج» هم از باب رياست شريعت است. چون صبح شد وضو گرفتم و نماز صبح خواندم. خدمت ايشان رفتم و كيفيت حال را عرض نمودم. فرمودند: انشا الله به آن مطلبي كه قصد داريد خواهيد رسيد. اين تعبير به دلم ننشست. آنگه محلي كه حضرت عليه الصلوه و السلام را در آنجا ديده بودم، از باب شوق، خود را بدانجا رسانيدم، در آنجا «آقا حسن تاجا» را ملاقات نمودم. مرا كه ديد گفت: ملا محمد تقي! بيا برويم در خانه بعضي از كتب كه موقوفه مرحوم آقا قدير هست، به تو بدهم! مرا به خانه اش برد.
✨💫✨
گفت: هر كتابي كه ميخواهي بردار! دست زدم و كتابي برداشتم. نظر نمودم ديدم كتابي است كه حضرت «حجة الله» روحي فداه ديشب به من مرحمت فرموده بودند. ديدم كه صحيفه سجاديه است. مشغول شدم به گريه و برخاستم. گفت: كتب ديگر را هم بردار! گفتم: همين كتاب كفايت ميكند. پس شروع نمودم در تصحيح و مقابله و تعليم مردم. و چنان شد كه از بركت كتاب مذكور، غالب اهل اصفهان، «مستجاب الدعوه» شدند!!
📗روضه المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه ج١۴ ص ۴١٩
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
#ویدیو
#شعبان
همیشه دلخوری ها را...
نگرانی ها را....
به موقع بگویید....
حرف های خود را به یکدیگر با "کلام" مطرح کنید؛ نه با " رفتار"؛
که از کلام همان برداشت می شود که شما می گویید؛
ولی، از رفتارتان هزاران برداشت....
قدر بدانید" داشتن ها " را
مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#مولای_من
🏝هزار سال همین بوده و
همین بودیم؛
گذشت نیمه شعبان و
باز رفت از یاد...
مولای من ...
چه بگویم از غربتت؟
تو کجای آرزوهای ما هستی؟
تو چقدر تنهایی....
تو هر روز برای ما دعا میکنی....
هر شب برای آرزوهای ما
آمین میگویی...
هر صبح دل نگران ما بیدار میشوی
...و غریب،
تنها،
طرید...
در گوشه زندان غیبت،
اسیری...
آه...چه بگویم پدر؟
چه بگویم از فرزندانی که
به برکت تو نفس میکشند،
با نفسهای تو نان میخورند
و به عطر تو زندهاند....
اما تو را از یاد بردهاند...
...افسوس...🏝
#امام_زمان_عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بی #حجاب باشی چند تا مزاحم داری؟
#بسم_رب_العشق ❤️
#رمان
#قسمت_صدو شانزدهم
#جانمــ_مےرود
#فاطمه_امیری
همسایه ها، به پارکینگ آمده بودند و به مهران و بقیه که دستبند به دست به طرف ماشین پلیس می رفتند، نگاه می
کردند.
یکی از نیروهای پلیس به سمت شهاب آمد و احترام نظامی گذاشت.
ــ قربان کار ما تموم شد!
ــ خسته نباشید! کسی ازشون بازجویی نکنه، خودم صبح میام. سروان با هیچ وثیقه ای هم آزاد نشند...
ــ بله قربان!
تلفنش زنگ خورد. مریم بود.
ــ جانم؟!
ــ شهاب کجایی؟!
ــ چی شده؟!
ــ مهیا بیدار شده حالش خوب نیست... همش گریه میکنه و سراغ تورو میگیره...
ــ اومدم!
تماس را قطع کرد.
ــ محسن بریم خونه...
سوار ماشین شدند. شهاب نگاهی به اسلحه خودش انداخت، آن را برداشت.
خدا را شکر کرد، که همراه خوش نبرده بود. چون هیچ اطمینانی نبود که مهران را امشب نمیکشت.
چشمانش را بست و به صندلی تکیه داد.
احساس می کرد، الان کمی آرام تر شده... اما، دلش هوای مهیا را کرده بود. با حرف های مریم نگران شده بود. فقط
می خواست هر چه سریعتر به خانه برسد و مهیا را آرام کند.
با ایستادن ماشین؛ به طرف محسن برگشت.
ــ ممنونم که اومدی اگه نبودی، مطمئنم یه کاری دست خودم و اونا میدادم.
ــ در دیوانه بودن توشکی نیست اخوی...
لبخندی زد و ادامه داد.
ــ برو کنا زنت؛ الان خیلی بهت احتیاج داره.
شهاب، سری تکان داد و از ماشین پیاده شد.
آیفون را زد. مریم سریع در را باز کرد. مثل اینکه منتظر آمدنشان بود.
وارد خانه شد. مریم دم در ورودی ایستاده بود. شهاب با نگرانی به طرفش رفت.
ــ مهیا کجاست؟!
ــ خوابید!
ــ حالش چطوره؟!
ــ اصلا خوب نیست! خیلی سراغتو گرفت دید نیستی کلی گریه کرد. معلوم بود از چیزی ترسیده... مجبور شدم
بهش یه آرامبخش بدم.
شهاب به سمت اتاق رفت.
مریم، به سمت محسن رفت.
ــ محسن، تو هم نمی خوای چیزی بگی؟!
محسن دستان مریم را، در دست گرفت و فشرد.
ــ شهاب اگه خواست، خودش برات تعریف میکنه! الان اگه لطف کنی به من یه لیوان آب بدی ممنون میشم!
ــ چشم!
ــ چشمت بی بلا خانم!
شهاب، به مهیا که خوابیده بود؛ نگاهی انداخت. کنارش روی تخت نشست. نگاهی به اخم های مهیا، انداخت. حدس
می زد، دارد کابوس می بیند. آرام تکانش داد.
ــ مهیا! خانومی! بیدار شو داری خواب میبینی...
ــ مهیا جان! عزیزم!
مهیا با ترس چشمانش را باز کرد و سریع سر جایش نشست.
ــ آروم باش عزیزم! خواب دیدی...
شهاب لیوان آبی که کنار تخت بود را، برداشت و به دست مهیا داد.
ــ یکم آب بخور...
مهیا، کمی آب خورد و لیوان را سرجایش برگرداند.
ــ چرا رفتی؟! اصلل کجا رفتی؟!
شهاب صورت رنگ پریده ی مهیا را نوازش کرد.
ــ عزیزم! یه کاری داشتم. زود رفتم انجام دادم برگشتم...
مهیا، هیچ یک از حرف های شهاب رانشنید و فقط خیره، به دست خونیش بود.
ــ این چیه شهاب؟!
شهاب خودش را لعنت کرد، که چرا دستانش را نشسته...
ــ چیزی نیست عزیزم!
و دستانش را جلو برد تا دستان مهیا را در دست بگیرد، ولی مهیا دستانش را عقب کشید.
ــ شهاب، کجا بودی؟! چرا دستات خونیند؟!
شهاب، حرفی نزد. مهیا با بغض گفت:
ــ رفتی سراغش؟! رفتی سراغ مهران؟!...
حرف بزن شهاب چرا رفتی؟!!
مهیا، اشک هایش را با عصبانیت پاک کرد.
ــ چرا تنهام گذاشتی؟! چرا رفتی سراغ اون؟! اگه بلایی سرت می آورد...!
شهاب، مهیا را در آغوش کشید.
ــ آروم باش عزیزم...
ــ چطور آروم باشم؟! اگه بلایی سرت می آورد!!
شهاب، بوسه ای روی سرش کاشت.
ــ از من انتظار نداشته باش؛ کسی رو که با ناموسم، زنم، زندگیم! اینکار رو بکنه، به حال خودش بگذارم... تو، اللن
برای من باارزشترین اتفاق، و مهم ترین کس توی زندگیم هستی... نمیتونم ببینم، حتی بغض کنی، چه برسه که کسی
اشکت رو دربیاره و اینقدر بترسوندت...
پیراهن شهاب از اشک های مهیا، نمناک شده بود. مهیا احساس می کرد، یک تکیه گاه قوی
شهاب برای اینکه حال وهوای مهیا را عوض کند با خنده گفت:
ــ بعدشم شوهرت رو دست کم گرفتی؟! ها؟! پاسدار و سرگرد مملکت رو، خیلی دست کم گرفتی!!
مهیا وسط گریه هایش لبخندی زد:
ــ آفرین بخند... دلم پوسید خانم!
شهاب اشک های مهیا را پاک کرد. در زده شد.
ــ بفرما!
مریم، وارد اتاق شد. با دیدن لبخند روی لب مهیا و شهاب، خودش هم لبخندی زد.
ــ شرمنده! ولی خاله مهلل، چند بار زنگ زده. اینبار دیگه نمیدونم چه بهونه ایی بیارم.
شهاب دستش را دراز کرد.
ادامه دارد...
ــ گوشی رو بده بی زحمت.
مریم، از اتاق بیرون رفت. شهاب تلفن را به طرف مهیا گرفت.
ــ آروم باش، به مامانت زنگ بزن. نزار نگران باشه.
مهیا شماره ی مادرش را گرفت.
ــ الو...
ــ الو... مهیا مادر! چرا جواب نمیدی؟!
ــ شرمنده مامان دستم بند بود.
ــ مادر صدات گرفته؟!
مهیا، بغض کرد. شهاب دستش را گرفت و زمزمه کرد که آرام باشد.
ــ آره... صدام گرفته مامان...
ــ مواظب خودت باش عزیزم!
ــ چشم مامان!
ــ به شهاب و مریم هم، سلام برسون.
ــ باشه عزیزم!
ــ خداحافظ عزیزم!
ــ خداحافظ!
شهاب، تلفن را از دست مهیا گرفت.
صدای مریم از پشت در به گوش رسید.
ــ بچه ها، بیاید شام!
شهاب به مهیا کمک کرد، تا از روی تخت بلند شود.
ــ بیا! بریم شام بخوریم.
مهیا، به شهاب نگاهی انداخت؛ و خدا را شکر کرد؛ که شهاب را در کنار خودش داشت...
ادامه دارد....
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4