تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است چه سر انجام خوشی گردش دنیا دارد - #فاضل_نظری #مهروماه ☕️' Mava | مأوی

غمت مباد که دنیا ز هم جدا نکند رفیق های در آغوش هم گریسته را - #فاضل_نظری #شاخه_نبآت ☕' Mava | مأوی

کسی را که برنجاند تو را، هرگز نمی‌بخشم تو با من آشتی کردی؛ ولی من با خودم قهرم.. - #فاضل_نظری #وِنوش ☕️' Mava | مأوی

چون شکست آیینه حیرت صد برابر می‌شود بی‌سبب خود را شکستم تا ببینم چیستم! - #فاضل_نظری #غریق ☕️' Mava | مأوی

حال با پای خودت سر به بیابان بگذار پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد #فاضل_نظری #مهروماه ☕️' Mava | مأوی

باید ﺍﻣﺸﺐ ﻟﺐ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻟﺐ ﺗﻮ ﺟﻮﺭ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺍﻓﺘﺪ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﻮﺩ ﺁﯾﻪ‌ﺍﯼ ﺗﺎﺯه ﺑﯿﺎﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺠﻮﺯ ﺑﺪﻫﺪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺳﻮﺭه‌ﯼ ﺍﻭ ﺳﻮﺭهﯼ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺷﻮﺩ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﯿﺎﻡ ﺁﻭﺭ ﻣﺴﺖ ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺗﻮ ﮐﺠﺎ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺷﻮﺩ؟ ﻫﺮﮐﻪ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﻦ ﻣﺮﺍ ﺍﻧﮓ ﺯﻧﺪ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﺯ ﺳﺎﺣﺖ ﺩﺭ ﮔﺎه ﺗﻮ ﺍﻭ، ﺩﻭﺭ ﺷﻮﺩ ﻣﻦ ﭘﯿﻤﺒﺮ ﺷﺪه‌ﺍﻡ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﺎﺵ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻦ ﺯﮔﻬﻮﺍﺭهﯼ ﺗﺎ ﮔﻮﺭ ﺷﻮﺩ ﺍﻃﻠﺐ ﺍﻟﻌﺸﻖ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻬﺪ ﺍﻟﯽ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺑﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺷﻮﺩ! - #فاضل_نظری #وِنوش 🌙' Mava | مأوی

به وصف هیچ کسی جز تو دم نخواهم زد خوشا کسی که اگر شاعر است، شاعر توست - #فاضل_نظری #وِنوش ☕️' Mava | مأوی

آتش بزن به سینهٔ آتش گرفته ام آتش گرفته را مگر آتش کند خموش... - #فاضل_نظری #هناس ☕️' Mava | مأوی

عقل یکدل شده با عشق، فقط میترسم هم به حاشا بکشد، هم به تماشا بکشد - #فاضل_نظری #شاخه_نبآت ☕' Mava | مأوی

دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت زندگی بعد تو بر هیچ‌ کس آسان نگرفت چشمم افتاد به چشم تو، ولی خیره نماند شعله‌ای بود که لرزید، ولی جان نگرفت جز خودم هیچ‌ کسی در غم تنهایی من مثل فوّاره سر گریه به دامان نگرفت دل به هر کس که رسیدیم، سپردیم ولی قصهٔ عاشقی ما سر و سامان نگرفت هرچه در تجربهٔ عشق، سرم خورد به سنگ هیچ‌کس راه بر این رود خروشان نگرفت مثل نوری که به سوی ابدیت جاری‌ست قصه‌ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت... - #فاضل_نظری #هناس ☕️' Mava | مأوی

به تن تبعید شد روحِ عدم‌پیمای من ای عمر! بگو بر شانه باید بُرد تا کی بار هستی را؟ - #فاضل_نظری #سروِآزاد ☕️' Mava | مأوی

با اینکه بی دلیل رها میکنی مرا آنقدر عاشقم که نمی پرسمت چرا - #فاضل_نظری #وِنوش ☕️' Mava | مأوی

کوچ تا چند؟ مگر می‌شود از خویش گریخت؟! بال تنها غم غربت به پرستوها داد... - #فاضل_نظری #هناس ☕️' Mava | مأوی

عشق اگر حق است، این حق تا ابد بر گردنم... - #فاضل_نظری #مهروماه ☕️' Mava | مأوی

که با تو نسبت «من» چون « دروغ» با قسم است! - #فاضل_نظری #رآحیل ☕️' Mava | مأوی

توهم شادابی‌ام را دیدی و هرگز نفهمیدی که چون نیلوفری گل کرده‌ام در برکه‌ای از خون - #فاضل_نظری #مهروماه ☕️' Mava | مأوی

‌رسید لب به لب و بوسه‌های ناب زدیم دو جام بود که با نیت شراب زدیم دو گل که با عطش بوسه‌های پی در پی به روی پیرهن سرخشان گلاب زدیم نه از هوس که ز جور زمانه! لب به شراب اگر زدیم برای دل خراب زدیم مؤذنا به امید که می‌زنی فریاد؟ تو هم بخواب که ما خویش را به خواب زدیم مگرد بی سبب ای ناخدا که غرق شده است جزیره‌ای که به سودای آن به آب زدیم! - #فاضل_نظری #شاخه_نبآت ☕' Mava | مأوی

تکرار نقش کهنه خود در لباس نو بازیگریم! حوصله شرح قصه نیست. - #فاضل_نظری #هناس ☕️' Mava | مأوی

دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا این طفل یتیم است در آغوش بگیرش... - #فاضل_نظری #هناس ☕️' Mava | مأوی

دیگر سراغ خاطره‌ های مرا مگیر خاکستر گداخته را زیر و رو مکن... - #فاضل_نظری #هناس ☕️' Mava | مأوی

کمند عشق را پیچیدگی این بس که در دامش گرفتاری‌ست آزادی و آزادی گرفتاری! - #فاضل_نظری #مهروماه ☕️' Mava | مأوی

بین جماعتی که مرا سنگ می زنند می بینمت برای تماشا، خوش آمدی... - #فاضل_نظری #هناس ☕️' Mava | مأوی

در این دوزخ به جز تردید راهی تا حقیقت نیست! - #فاضل_نظری #غریق

آیینه‌ایم، هرچه بگویی به ما تویی نامهربان سنگدل بی‌وفا تویی آنکس که نیست جز تو کسی در دلش، منم آنکس که برده است ز خاطر مرا تویی ای عشق! در صحیفهٔ تقدیر من چرا هر قصه‌ای‌ست، راوی آن ماجرا تویی سنگم زدند خلق و تو انداختی گلی بیگانه‌ای میان هزار آشنا تویی خون گریه کن به حال من ای شیشهٔ شراب! تنها حریف درد من این روزها تویی - #فاضل_نظری #وِنوش

جان پس از عمری دویدن لحظه ای آسوده بود عقل سرپیچیده بود از آنچه دل فرموده بود عقل با دل رو به رو شد صبح دلتنگی بخیر عقل برمی گشت راهی را که دل پیموده بود عقل کامل بود، فاخر بود، حرف تازه داشت دل پریشان بود، دل خون بود، دل فرسوده بود عقل منطق داشت ، حرفش را به کرسی می نشاند دل سراسر دست و پا می زد، ولی بیهوده بود حرف منّت نیست اما صد برابر پس گرفت گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود من کی ام؟! باغی که چون با عطر عشق آمیختم هر اناری را که پروردم به خون آلوده بود ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود - #فاضل_نظری #وِنوش