💕رفاقت همسران(۴)
🖋 علیاکبر مظاهری
🛑 برخی از آفتهای رفاقت و درمان آنها
۱. مجادله
مجادله و ستیزگی زوجها، از دانهدرشتترین آفتهای رفاقت همسران است. این آفت، چونان موریانهای است که در پیکرۀ حیات خانوادگی نفوذ میکند و آن را پوک و پوسیده مینماید. عرصۀ ستیزهگری، عرصهای خسارتبار است که همۀ جدالكنندگان در آن زیان میبينند. این نبرد، بیبرنده است. در این میدان، هر دو جبهه بازندهاند و هیچ برندهای برای این کارزار، قابل تصوّر نیست.
مبارزان میدان جدال و نزاع، عاقلان نیستند و داور این میدان، عقل نیست، تا در پایان نبرد، به نفع یکی و به زیان دیگری حکم کند؛ بلکه مبارزان این نبرد، سفیهاناند و داور آن جهل است؛ از اینروست که در چنین صحنۀ غبارآلودی، هیچ پدیدۀ واضح و روشنی یافت نمیشود. لجاجتهای کور، خشمهای بیمهار، عصبانیتهای بیمنطق و بیمارگونه، و خودخواهیهای فضیلتسوز، چنان بر تارک یکدیگر میکوبند که مغز اندیشهورز را گیج میکنند و آن را از خردمندی بازمیدارند.
فرجام این نبرد کور، از همان آغاز معلوم است: شکست دو سویه! از اینروست که خردمندی حکم میکند آدمی، از همان آغاز به چنین عرصۀ نامبارکی، پای نگذارد.
همسران و دیگران نگویند: بالأخره مسائلی در زندگی خانوادگی و در روابط زوجها پیش میآید که برای حلّ آنها چارهای جز بحث و مناقشه نیست؛ زیرا ما میگوییم: هیچ مسألهای با مجادله و مناقشه حل نمیگردد، بلکه با مناقشه، اگر راهحلّی هم برای مسأله وجود داشته باشد، گُم میشود.
راههای حلّ مسائل خانوادگی و ابزارهای گشایش گرههای روابط همسران را باید در جایی غیر از میدان نبرد و جدال پیدا کرد. در این باره، در کتاب "نبرد بیبرنده" به تفصیل سخن گفتهایم؛ مراجعه فرمایید.[۱]
پیامبر اعظم(ص) دربارۀ نکوهیدگی مجادله و مخاصمه، فرمودهاند:
«لایَستَکمِلُ عَبدٌ حَقیقَةَ الإیمانِ حَتّی یَدَعَ المِراءَ وَإن کانَ مُحِقّاً»؛[۲]
آدمی به مرتبۀ کمال ایمان نمیرسد، تا آنکه مجادله و ستیز را وانهد؛ اگرچه بر حق باشد.
۲. عیبجویی و عیبگویی
همۀ آدمیان خویشتن را دوست دارند. «حُبّ ذات» و خویشتندوستی، از نیرومندترین علاقههای آدمی است. از اینروست که ما اهانت به خود را برنمیتابیم، اگرچه در جامۀ انتقاد باشد؛ حتّی اگر به یقین بدانیم که انتقاد کننده، قصد دشمنی ندارد و خیرخواه است.
عیبجویی و عیبگویی، چونان سمّ کشنده است که اگر پای درخت رفاقت و محبّت همسران ریخته شود، ریشههای درخت را میسوزاند و شاخههایش را میخشکاند و میوههایش را میپوساند.
۳. خودخواهیهای جاهلانه
اینکه آدمی خویشتن را دوست بدارد، طبیعی است، امّا آنچه ناپسند است و خاستگاه بسیاری از بدیهاست، خودخواهی متکبّرانه و جاهلانه است.
مادر بتها بت نفـــس شمــاست
زان که آن بت مار و این بت اژدهاست [۳]
خودخواهیِ مذموم، نوعی از خودپرستی است و خودپرستی، نوعی از بتپرستی است. این خویشتنخواهی سبب میشود که آدمی دیگران را فدایی خود بخواهد؛ منافع خویش را بر منافع همگان برتر نهد؛ خواستهها و آرای خود را بر خواستهها و نظرهای دیگران ترجیح دهد.
این خودخواهی، موجب نوعی استبداد میشود. آدم خودخواه، اگر پادشاه باشد، پادشاهی ستمکار است؛ اگر حاکم باشد، حاکمی خودکامه است؛ اگر داروغه باشد، داروغه ای زورگوست؛ و اگر همسر باشد، همسری ناسازگار است! او میخواهد همه چیز به رأی او باشد؛ همۀ کسان، به فرمان او باشند؛ همۀ کارها به ارادۀ او انجام پذیرد. حال آنکه وقتی دو نفر بر کاری مشترک توافق کردند، شیوۀ عادلانه آن است که نظر و ارادۀ هر دو در انجام کار دخیل باشد. معنای اشتراک در کار، همین است. ممکن است وظایف هر کدام ـ به هر دلیل ـ متفاوت باشد؛ امّا اصل شراکت در امور باید مراعات شود.
پسر و دختر، تا همسر نشدهاند، میتوانند در یک کار صد در صد نظر خود را لحاظ و اِعمال کنند؛ امّا چون همسر شدند، «صد» به «پنجاه» بدل میشود. این دربارۀ انجام کارها.
امّا مهمتر از این، خودخواهی ضدّ اخلاقی است، كه آن مخرّبتر از نوع اوّل است. تکبّرورزی، بسیاری از رنجاندنها، بسیاری از بدزبانیها، پارهای از قهرکردنها و بسیاری از زورگوییها، بداخلاقیها، فخرفروشیها، تحقیرکردنها، و کثیری دیگر از بدرفتاریها، از خودخواهی منشأ میگیرند.
زوجهای جوان از همان آغاز حیات مشترک و حتّی پیش از آن، باید خویشتن را واکاوند و به بررسی دقیق احوال و اخلاق خود بپردازند و اگر عنصر خودخواهی را در وجود خویش یافتند، به اصلاح آن برخیزند و به یقین بدانند همانگونه که خودخواهی با خداخواهی فراهم نمیآیند، خودخواهی با همسرخواهی نیز یکجا جمع نمیشوند. «یک قدم بر خویشتن نِه، وان دگر در کوی دوست».
🔚 ادامه دارد...
۱۷ اسفند ۹۹
________
۱: نبرد بی برنده، انتشارات خادم الرضا(ع)، قم، چاپ هفتم.
۲: بحارالانوار، ج۲، ص۱۳۹.
۳: مولوی، مثنوی معنوی.
http://eitaa.com/Mazah
💕 رفاقت همسران(۵)
🖋 علیاکبر مظاهری
🛑 برخی از آفتهای رفاقت و درمان آنها (ادامه)
۴. لجاجتهای کودکانه
اگرچه برای ایجاد و بروز لجاجت، علّتهای گوناگونی بیان میشود؛ امّا منشأ اصلی این رفتار نابهنجار، کوتاهی عقل و ضعف شخصیت آدمی است. لجبازی، کار کودکان است. رشیدان، محال است لجبازی کنند. انسان رشدیافته و صاحب شخصیت سالم، شاید بر اثر عواملی دچار خشم شود و کاری خشمگینانه انجام دهد؛ امّا زود خشم خویش را مهار میکند و اگر به گاه خشمناکی کار ناشایستی کرده باشد، آن را جبران مینمايد و هرگز خشمش به لجاجت ناعاقلانه بدل نمیشود.
لجاجت و خردمندی مانند نور و ظلمتاند؛ همچنان که روشنایی و تاریکی، هرگز در یک زمان و یک مکان فراهم نمیآیند، لجبازی نیز هرگز با خردمندی و بزرگواری جمع نمیشوند. در نتیجه و به تناسب بحث ما، «لجاجت» با «رفاقت» هرگز در خانهای فراهم نمیآیند. اگر لجاجت از دری به خانۀ زوجی درآید، رفاقت از در دیگر یا از پنجره بیرون میرود.
این سخن، تنها یک موعظۀ اخلاقی نیست، بلکه یک اصل اصیل در قلمرو مدیریت زندگی خانوادگی است.
این را نیز بیفزاییم که لجاجت، یک بازی دوسویه است و اجرای آن دستکم به دو بازیگر نیاز دارد. اگر هر دو همسر نقشی بر عهده گیرند، بازی ادامه مییابد؛ امّا اگر یکیشان از آغاز وارد صحنه نشود و یا آن را پس از ورود ترک کند، این بازی یا آغاز نمیشود و یا دوام نمییابد. بنابراین، آن کس که اصلاً به این آتشبازی بچگانه نپردازد، یا اگر پرداخت، زودتر از دیگری آن را وانهد، عاقلتر است و «عاقل آن است که اندیشه کند پایان را».
۵. دخالتهای ناروای دیگران
دخالتهای بیجای دیگران در زندگی زوجهای جوان و غیر جوان، دمار از روزگار ایشان برمیآورد. همسران، بهویژه زوجهای جوان، باید هوشیارانه کشیک زندگی خصوصی خود را بکشند و هوای همدیگر را داشته باشند و با همدلی و همفکری، زیرکانه و ماهرانه و بدون هیاهو، در برابر ضربتهای دشمنان سعادت خویش سپر گیرند و پیرامون زندگی خصوصیشان حصاری نفوذناپذیر بکشند و به هیچکس ـ هرکس باشد ـ مجال نفوذ به کاشانهشان را ندهند.
۶. ناکامی جنسی
نقش و سهم امور جنسی در حیات زوجیت، بهواقع بسیار بیش از مقداری است که فرهنگ و جامعه و همسران ما برای آن قائلاند. این پدیده، از بزرگترین و اثرگذارترین پدیدههای زندگانی است.
بسیاری از فرخندگیهای حیات زوجهای جوان و نیز همگان، مرهون کامیابی جنسی و عاطفی ایشان است؛ همانگونه که کثیری از ناخجستگیهای زندگانی خانوادگی، نتیجۀ ناکامی در همین قلمرو است.
سخن اکنونی ما در باب رفاقت زوجها است؛ از اینرو بهصراحت میگوییم: از جمله امور مهم در ایجاد و دوام پیوند دوستی همسران و پایداری رفاقت و سازگاری ایشان، همانا موهبتهای بیبدیل کامیابی جنسی و بهرۀ عاطفی است؛ همچنان که بسیاری از دلسردیهای همسران و نامرادیهایشان در قلمرو زندگی خانوادگی (حتی در عرصههای اجتماعی) محصول ناکامی جنسی است. هیچ عامل دیگری نمیتواند جایگزین این اصل اصیل زندگی زن و شوهری شود.
بنابراین، زوجهای جوان و دیگر همسران، همدلانه و طبیبانه، این پدیدۀ مهم زندگیشان را وارسی کنند. اگر هر دو از این بابت احساس رضایت و کامیابی کافی میکنند، خدا را شکر بگزارند و در کمال و بهبود آن بکوشند، امّا اگر هر دو یا یکیشان کامیاب و خشنود نيستند و از این موهبت خجستة الاهی، بهرۀ کافی و مطلوب را ندارند، بیدرنگ در پی چاره برآیند؛ عوامل ضعف و ناتوانی ناکامی یا بیمیلی و بیرغبتی را بشناسند و به رفع و درمان آن برخیزند و مهارتهای هنرمندانه، هوشیارانه، زیرکانه و رندانۀ این وادی پر رمز و راز را بیاموزند. در این راه، راهنماییهای یک مشاور امین، ماهر و دانا، چراغ راه است.
رفاقت همسران، با رضایت جنسی و عاطفی ایشان، پیوندی جانانه دارد؛ آن «رفاقت» با این «رضایت»، توأماناند.
🔚 ادامه دارد..
۱۸ اسفند ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
💕 رفاقت همسران (۶)
🖋 علیاکبر مظاهری
🛑 برخی از آفتهای رفاقت و درمان آنها (ادامه)
۷. سرزنش
در قلمرو زندگی خانوادگی و اخلاق همسران و تربیت فرزندان، سرزنش، هیچ جايگاهی ندارد. کسی نپندارد که با ملامت میتوان کسی را تربیت کرد. آری؛ در عرصهٔ تربیت، شاید بتوان با ملامت، کسی را از کردار ناشایستش پشیمان کرد، امّا نمیتوان وی را به کردار شایسته واداشت و او را هدایت و تربیت نمود، زیرا پشیمانیای که با ملامت حاصل شود، که طبیعتاً با تحقیر همراه است، بهکار هدایت و تربیت نمیآید. اصلاً «تربیت» با «حقارت» سازگار نیست و یکی از ثمرههای نامبارک «ملامت»، همانا «حقارت» است.
ملامتگران از ماهيت انسان بيخبرند. اين سخن امام صادق(ع) را ببينيد:
«لَو عَلِمَ النّاسُ كَيفَ خَلَقَ اللهُ تَبارَكَ وَتَعالَي هذا الخَلقَ، لَم يَلُم اَحَدٌ اَحَداً»؛[۱]
اگر مردمان میدانستند كه خداوند، انسان را چگونه آفريد، هيچكس، هيچكس را ملامت نمیكرد.
زوجهای جوان و والدین و مربّیان، عزم خویش را جزم کنند که واژگان ملامت، تحقیر و توهین را از قاموس حیات خانوادگی و رفاقت و هدایت و تعلیم و تربیت حذف کنند. این واژگان نامبارک، با آن اهداف مبارک، هرگز سازگاری ندارند، بلکه نتیجهٔ معکوس به بار میآورند. به فرمودهٔ امیرمؤمنان(ع):
«الإفراطُ فِي المَلامَةِ یَشُبُّ نیرانَ اللَّجاجِ»؛[۲]
افراط در ملامت، آتش لجاجت را برمیافروزد.
هشدار! هشدار! مبادا با آتش سرزنش، گل
برگهای سازگاری و رفاقت را بسوزانیم.
يك جفا از خويش و از يار و تبار
در گرانی هست چون سيصد هزار [۳]
۸. تفاوتهای شخصیتی و اخلاقی
این را می دانیم که آفریدگار حکیم، آدمیان را گوناگون آفریده است. به فرمودۀ امام صادق(ع):
«النّاسُ مَعادِنُ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَ الفِضَّةِ»؛ [۴]
مردمان، معدنهایند؛ چونان معادن طلا و نقره.
این گوناگونی در آفرینش آدمی، مقتضای نظام موزون آفرینش است. از اینروست که هیچ دو نفر آدمی را نمییابیم که از همه جهت مانند هم باشند. آری؛ «تشابه نسبی» میان آدمیان ممکن است، امّا «تطابق کامل» محال است.
همسران نیز مشمول این قاعدۀ حکیمانهاند؛ هر چه با هم همساز و هماهنگ باشند، باز تفاوتهایی با یکدیگر دارند؛ بهویژه که هر کدام از پدر و مادری جداگانه متولّد شده و در خانوادهای دیگر پرورش یافتهاند؛ با فرهنگها و تربیتهای متفاوت. بنابراین، اگرچه ما سفارش اکید میکنیم که دختر و پسر و خانوادهشان، هنگام انتخاب همسر، همتایی و هماهنگی همهجانبه را در نظر بگیرند و گزینش همسر، با بیشترین همتایی و همشأنی انجام گیرد؛ امّا همتایی صد در صد، محال است.
سخن اکنونی ما با همسرانی است که مرحلۀ انتخاب را گذراندهاند و اینک باید زندگانی مشترکشان را با رفاقت و همدلی ادامه دهند. راهکار کارساز و مهارت کارآمد در هنگام بروز تفاوتهای اخلاقی و سلیقهای و شخصیتی، پذیرش عاقلانۀ تفاوتهاست و سازگاری ماهرانه با آنها و چشمپوشیهای صبورانه از اختلاف سلیقهها و گذشت بزرگوارانه از خطاها.
در آموزههای دینی ما آمده است:
«إِنَّ العاقِلُ نِصفُهُ إحتِمالٌ وَنِصفُهُ تَغافُلٌ»؛[۵]
نیمی از وجود آدم عاقل، تحمّل و شکیبایی است و نیم دیگرش تغافل و چشمپوشی بزرگوارانه است.
از بهترین کاربردهای این شکیبایی و چشمپوشی، همانا عرصۀ خانواده و روابط همسران است.
۱۹ اسفند ۹۹
_____________
۱: الکافی، ج۳، ص۱۱۳، دارالحدیث.
۲: بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۱۲.
۳: مولوی، مثنوی معنوی، دفترسوم.
۴: بحارالانوار، ج۵۸، ص۶۵.
۵: امیرمؤمنان(ع)، میزان الحکمه، حکمت ۱۴۹۱۵.
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
⭕ عبرتهای کرونایی (۱۲)
✨ بازشدن دیدهها
✍ نویسنده: علیاکبر مظاهری
دیدن باطن پدیدگان، دیدهای ژرفنگر میطلبد.
دیدهای باید سببسوراخکن
تا حجب را برکند از بیخ و بن (مولوی، مثنوی)
اما دیدن باطن پارهای از پدیدهها، جز به مدد خداوند، ممکن نیست. حتی پیامبرمان، که دیدگانش هفت پرده زمین و هفت لایه آسمانها را میشکافد، از خداوند سبحان، بهدعا، میطلبد:
«الهی! أرِنِی الأشیاءَ کما هِیَ»؛
خدای من! پدیدهها را، همانگونه که هستند، به من بنمایان.
کرونا، تا اکنون، تحوّلهای عظیمی در باطن انسانیّت انسان ایجاد کرده است؛ تحوّلهایی که اگر نباشند، آدمی از مکانت آدمیّتش فرو میافتد.
چنین نیست که ما، همواره، پدیدهها را آنگونه که هستند ببینیم؛ گاهی آنها را وارونه میبینیم. یا بر آنها پوستینی وارونه میپوشانیم؛ آنگونه که به دلخواهمان شوند. به نفعمان درآیند. برابر میل نفسمان گردند. از این رو است که پیامبر اکرم(ص) و عارفان، از خدا، بهالتماس، میطلبند که:
«الهی! أرِنِی الأشیاءَ کما هِیَ».
کرونا و کروناها، در نظام اکمل، لازماند و گاهی نافعاند.
یک لحظه داغم میکشی، یک دم به باغم میکشی
پیش چراغم میکشی، تا وا شود چشمان من (مولوی، دیوان شمس)
خدایا! چشمان جانمان را چنان گشوده بدار که نیاز به «داغ کردن» نداشته باشیم.
۱۶ اسفند ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
اخلاقم آرزوست
💫 نکتههایی از سيره پیامبر اسلام
✔️ حضرت پیامبرمان چنین بودند:
۱. دائما متفکر بود.
۲. اکثر اوقات ساکت بود.
۳. خلقش نرم بود.
۴. کسی را تحقير نمیکرد.
۵. دنيا و ناملايمات هرگز او را به خشم نمیآورد.
۶. اگر حقی پايمال میشد، از شدت خشم، کسی او را نمیشناخت تا اينکه حق را ياری کند.
۷. بيشتر خندههای آن حضرت تبسم بود.
۸. میفرمود: حاجت کسانی را که به من دسترسی ندارند، ابلاغ کنيد.
۹. با مردم انس میگرفت و آنان را از خود دور نمیکرد.
۱۰. در همه امور اعتدال داشت و افراط و تفريط نمیکرد.
۱۱. زبان خويش را از بيان سخنان غيرضروری کنترل میکرد.
۱۲. در انجام وظيفه بههيچوجه کوتاهی نمیکرد.
۱۳. بافضيلتترين فرد نزد وی، خيرخواهترين آنان برای مردم بود.
۱۴. در مجالس جايگاه خاص برای خود برنمیگزيد.
۱۵. هنگامی که بر جمعی وارد میشد در جای خالی مينشست و به ياران خويش میگفت اينگونه عمل کنند.
۱۶. هر کس برای رفع نياز رجوع میکرد، نيازش را برآورده میکرد يا با کلام دلنشين آن حضرت، قانع میشد.
۱۷. رفتارش آنقدر نرم بود که مردم او را همچون پدری دلسوز و مهربان میدانستند و حق همه مردم نزد آن بزرگوار يکسان بود.
۱۸. مجلسش مجلس بردباری، حيا، صدق و امانت بود.
۱۹. عيبجو نبود و از کسی هم تعريف زياد نمیکرد.
۲۰. نفس خود را از سه چيز پرهيز میداد: جدال، پرحرفی و سخنان غيرضروری.
۲۱. هرگز کسی را سرزنش نمیکرد.
۲۲. در پی لغزشهای مردم نبود.
۲۳. سخن نمیگفت مگر در جایی که اميد ثواب در آن وجود داشت.
۲۴. سخن کسی را قطع نمیکرد مگر اينکه از حد متعارف تجاوز میکرد.
۲۵. به آرامی و متانت گام برمیداشت.
۲۶. کلامش مختصر، جامع، آرام و شمرده بود و آهنگ صدايش از همه زيباتر بود.
۲۷. در تمام حالات و در برابر همه مشکلات، شکيبا بود.
۲۸. هر روز هفتاد بار استغفار میکرد.
۲۹. لحظهای از عمر خويش را بيهوده نمیگذرانيد.
۳۰. ديرتر از همه به خشم میآمد و زودتر از همه راضی میشد.
۳۱. با ثروتمندان و تهيدستان يکسان دست میداد و مصافحه میکرد و وقتي به کسی دست میداد، پيش از او دست خويش را باز نمیکشيد.
۳۲. با مردم شوخی میکرد تا آنان را خوشحال کند.
📙 از کتاب سننالنبی، علامه طباطبایی.
⭕️ عبرتهای کرونایی (۱۳)
🔅 غربتهای پنهان
✍ نویسنده: علیاکبر مظاهری
✔️ نامهای دیگر از «غریب»
«غریب»، که گاهبهگاه برایم نامه مینویسد و احوال روحی خود را بیان میکند، این بار با خواندن پست پیشین؛ «بازشدن دیدهها»، چنین نوشته است:
سخن عارفان و دعای ایشان بوی «بِه» میدهد!
این دعای پیامبرمان، که از قلّههای عرفان است، در بیشهٔ جان عارفان عاشق، آتشی شگرف میافکند: «الهی أرِنی الأَشیاءَ کما هِیَ»؛
خدای من! پدیدهها را، همانگونه که هستند، به من بنمایان.
اگر اشیا همان بودی که پیداست
کلام مصطفی کی آمدی راست؟
که با حق سرور دین گفت: الاهی!
به من بنمای اشیا را «کما هی»
✔️ بلای کرونا
در این بلیّهٔ کرونا، غربت غریبان، نمایانتر شده است. کسانی غریب بودند، اما غربتشان ناآشکار بود. کرونا «غربتهای پنهان» را چنان آشکار کرد که هیچ عامل دیگری چنین معجزهای نداشت.
اما آیا این آشکارشدن آن پنهان، به مصلحت است؟ سودمند است؟
از مثبت هاست؟ از منفعتهای این بلای همهگیر است؟
بلی، هست! به مصلحت است، مثبت است، منفعت است.
چگونه؟
بدینسان که: پارهای از پنهانها، اگر دیرزمان پنهان بمانند، بدخیم میشوند و درمانشان سخت میشود. آشکار شدنشان سبب علاج زودهنگام میشود و درمان میپذیرند. نیز اگر تا صاحب بلا، قوایش تحلیل نرفته، آشکار شوند، او میتواند چارهای بیاندیشد. دور دستها را تیز بنگرد. پیش از فرتوتی و وقوع در ذلّت، تدبیر کند تا غافلگیر نشود. پیش از زمینگیری، عصایی برای خود بسازد.
بنابرمثال: برخی از یارانمان را دیدیم که میپنداشتند همسر و فرزندانشان، بهگاه پیری، همدمشاناند، یاورشاناند. از اینرو، همه داشتههای خود را نثار آنان میکردند. اما همین که کرونا پنجه در گلویشان افکند، باطن اطرافیان آشکار شد. دیده اینان؛ گرفتاران در چنگال کرونا، باز شد. به خود آمدند. چاره اندیشیدند. از تکیه بر کسان خود پشت برداشتند. از اعتماد به دیگران، دل بریدند و با اعتماد به خداوند و تکیه بر قدرت بیزوال او، به کار باقی عمر، آخر عمر، و آخرت خویش پرداختند.
الاهی! بر نعمتهایت سپاس.
۲۴ اسفند ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
🌊 رود همیشهروان
📙 جلد دوم کتاب «از زبان مشاور»
🖋️ علیاکبر مظاهری
نوشتههایم، مشاورههایم، درسهایم، رودهاییاند که خدا جاری کردهاست و تا هنگامیکه بخواهد، رواناند.
«از زبان مشاورها» نهرهاییاند که تا همیشه جاریاند، زیرا تا مشاوره هست، زبان مشاور گویاست و قلم مشاور روان است.
به لطف خداوند لطیف، این رود روان، همیشه جریان دارد؛ تا هنگامیکه خداوند اراده فرموده باشد.
جلد اول کتاب «از زبان مشاور»، خوش درخشید و بر اندیشههای کثیری از صاحب اندیشگان، نیکو تابید و بر دلهای فراوانی از حریردلان، دلپذیر نشست.
این جلد دوم، سر در پی جلد اول دارد. و انگار که قامتش افراشتهتر است و گردنش فرازتر.
الاهی! این رود روان را به نهرهای آسمان، پیوند ده.
قطرهٔ دانش که بخشیدی ز پیش
متصل گردان به دریاهای خویش
۲۴ اسفند ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
✅ استقلال همسران جوان (۱)
✍ نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
🔶 استقلالخواهی آدمیان
آدمی چنان آفریده شده که ضمن اجتماعی بودن، «استقلالدوست» است؛ استقلال فردی، خانوادگی، ملّی، فکری و مالی. حسّ «مختار بودن»، مطلوب انسان است. اختیار خویشتن و زندگانی خود را داشتن، در نهاد آدمیان نهادینه است، و برعکس آن ـ یعنی تابع دیگری بودن ـ را دوست ندارد و نميپسندد كه زمام خود و زندگیاش در کف اختیار دیگری باشد. این حسّی است که در ذات بشر نهاده شده است. این حسّ خجسته، که در یکایک آدمیان و نیز خانوادهها و ملّتها موجود است، چنان نیرومند است که بر سر صیانت از آن، جان مینهند. نهضتهای استقلالطلبی ملّتها که گاهی فدايیان بسیاری در راه آن سر و جان میدهند، برخاستۀ از این حسّ مقدّس است.
🔶 استقلال خانوادگی
سخن ما اکنون در قلمرو استقلال خانوادگی است. هر دختر و پسری که ازدواج میکنند، دوست دارند زندگی مستقلّی تشکیل دهند و خودشان اختیاردار زندگیشان باشند و از دخالت دیگران در زندگی خصوصیشان ناخرسندند.
البته هستند کسانی که با والدین خود یا والدین همسرشان در یک منزل و مکان مشترک زندگی میکنند و بهظاهر مشکلی هم ندارند، امّا اینان کمشمارند؛ شاید از هر ده مورد، یک مورد چنین باشد. و میدانیم که بر اساس «استثنا» نمیشود قاعدۀ کلّی بنا کرد و آن را تعمیم داد. استثناها قابل اقتدا و اعتماد نیستند.
برخی میپندارند این از آفات فرهنگ و تمدّن جدید است که زوجهای جوان نمیتوانند با والدین و خویشان خود در یک خانه زندگی کنند، وگرنه در روزگاران قدیم، چندین خانواده در یک خانه و بهطور مشترک زندگی میکردند و مشکلی هم نداشتند. امّا این پندار، اشتباه است. در روزگاران قدیم نیز زندگیهای جمعی، مشکلات خاصّ آن روزگاران را داشت، امّا آنان ناچار بودند که بسوزند و بسازند. آری؛ در روزگاران قدیم، اختلاف اندیشهها و سلیقهها به اندازۀ امروز نبوده، امّا همیشه اختلاف و نزاع در زندگیهای جمعی بوده است. همانگونه که «هووها» معمولاً در یک خانه و یک زندگی مشترک، آرامش نداشتهاند، دو یا چند خانواده نیز در یک خانه و در یک زندگی شریکی، آرامش ندارند؛ البته شدّت اختلاف هووها بیشتر است.
🔶 چرا عاقل کند کاری ...؟
از پدیدههایی که سخت تأسفبار است و از خسارتهایی که جبران نمیپذیرد، این است که زوجهایی در آغاز زندگی مشترکشان، یکدیگر و خانوادههای همدیگر را دوست دارند و خانوادههاي آنان نیز اینان را دوست دارند و رابطۀ خانوادههاي دو طرف حسنه و محترمانه است و همگی برای هم احترام و حرمت قائلند؛ امّا پس از چندی زندگی کردن زوج جوان با خانوادههايشان در یک خانه (چه با خانوادۀ آقا و چه با خانوادۀ خانم)، با اختلاف و دشمنی از آنان جدا میشوند و زندگیشان را مستقل میکنند. با این «استقلالِ پس از نزاع»، کینهها زدوده نمیشونهای شاید نزاعها بهظاهر فروکش کنند، امّا ریشههای کدورتها باقی میمانند و حریمهای شکسته شده، به این آسانی ترمیم نمیشوند و به حالت نخست باز نمیگردند.
خوب؛ اگر چنین است، چرا بگذاریم حریمها شکسته شوند و دوستیها به دشمنیها بدل گردند و دلهای لبالب از محبّت و احترام، مالامال از کینه شوند، آنگاه برای جدا کردن زندگی اقدام کنیم؟!
۲۷ اسفند ۹۹
ادامه دارد...
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
💍 شرط ضمن عقد (۶)
❗️ادب یکسان دختران و پسران
✍ نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
در پی انتشار نظر و سؤال آن خانم فرهیخته، در پست دوم شرط ضمن عقد، آقای سبزواری، که مردی است متدیّن، متعهّد، و با اخلاق، چنین گفته و پرسیده است:
خانم استاد، با آن قلم زیبایشان، در آن پرسش طوفانی، ادّعای بزرگی کردند که نیاز به دلیل و اثبات دارد. ایشان در بخشی از آن نوشتهشان گفتند: «جامعهٔ بهظاهر اسلامی ما، پسران را به خوبی دختران، متعهّد و معتقد بار نیاوردهاست.»
❓نظر شما استاد مظاهری چیست؟
❇️ پاسخ ما
در عرصه تربیت جامعه ما، دختر و پسر، تقریباً یکسانند. بهویژه در این عصر، در جامعه اکنونی ما، شاهین ترازوی «تربیتسنجی» ایشان تقریباً برابر است؛ چه در مثبتها و چه در منفیها و در همه چیز دیگر.
اگر حسنهای هست، برای هر دو است و اگر ناگواریای هست، برای هر دو هست.
هیچ دلیلی نداریم که پسران برتر از دختران تربیت شدهباشند، یا دختران بهتر از پسران.
در این که جامعه ما، در زمینه تربیت، رشید نیست، حرفی نیست، اما این که این نارشیدی، سهم پسران باشد و سهم دختران رشیدی باشد، هیچ دلیل آشکاری نداریم.
ممکن است در خانوادهای، دختران را بهتر تربیت کنند، اما این هم ممکن است که خاندانی دیگر پسران را نیکوتر ادب کنند.
شاید در خانوادهای، پسر ارجمندتر باشد و امکانات بیشتری را دریافت کند و مورد توجه و محبت بیشتر والدین قرار گیرد، اما در خانوادهای دیگر دختر عزیزتر است و سهم دریافت عاطفه و محبتش بیشتر است.
این که خانم استاد فرمودهاند، برداشت و قضاوتی یک سویه است؛ شاید به این دلیل که ایشان اُنسشان با دختران و خانمها بیشتر است. شاید ایشان زنان مظلوم را بیشتر دیدهاند و رنج خانمها را بیشتر مشاهده کردهاند و نتیجه گرفتهاند که جامعه ما پسرها را به خوبی دختران بار نیاورده است.
اما بنده که سالهای درازیست مشاورم، نیز در متن جامعهام، نیز هر دو گروه خانم و آقا را تقریباً یکسان دیدهام؛ این داوری را ندارم.
🔮 تلخی پسندیده
مشاوره خانواده از تلخترین کارهاست، زیرا مشاور خانواده، رنج خانوادهها را از بُن جان میچشد.
گاهی پس از مشاورههایم، احوالم را که میپرسند، میگویم: خستهام و خشنود. عزیزی میگفت: «این حالت، نهایت زیبایی است».
خستهام، چون رنج دیگران رنجورم کرده است، خشنودم، چون درددلی را شنیدهام و شاید گرهی گشودهام.
🌱
درددل خانم ها، اگرچه با سوز داغتری بیان میشود، اما زخم جان آقایان نیز عمیق است. جراحت جان ایشان کمتر از سوز دل زنان نیست. تقریباً برابرند.
شاید در خانوادهای زن، مظلوم باشد اما در زندگی دیگری مرد مظلوم است؛ تقريباً برابر.
همه جامعه را که با دیده انصاف بنگریم، ظالم و مظلوم، برابرند؛ در همه جای سرزمین ما.
برای ارزیابی یک پدیده، در یک جامعه، باید از بالاترها نگریست و همه زوایا را بررسی کامل کرد.
۲۸ اسفند ۹۹
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
4_5803258453421983262.pdf
3.67M
✴️ ما و نوروز
✴️ رواها و نارواهای نوروز
📝 علیاکبر مظاهری
☑️ مجله خانه خوبان
☑️ فایل پی دی اف
عضوشدن در کانال «از زبان مشاور»:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
⚛ ما و نوروز
✔️ مشاوره اخلاقی - اجتماعی
⁉️ پرسش
پرسیدهاند:
اگر بخواهید برای ایام نوروز چند توصیة مهم بکنید، چه میگویید؟
پاسخ ما:
1. ذکر خدا و یاد معاد
خجستهترین حالت آدمی آن است که ذاکر خدا باشد. ذاکر خدا بودن، مذکور خدا شدن را باعث میشود. خداوند سبحان فرموده است:
«یادم کنید تا یادتان کنم».1
آمدن بهار و شکوفان شدن پدیدههای خلقت، دو اندیشه را در جان آدمی میشکوفاند:
یکم. اندیشة خالق؛
دوم. اندیشة معاد.
پیامبرمان(ص) فرمودهاند:
«آن گاه که بهار را دیدید، معاد را بسیار به یاد آرید».2
۲. مهمانیهای هدفمند
دانایان کسانیاند که همة کردارهایشان هدفمند است و سودمند. مهمانیهای عاقلان، هدف یا اهدافی را میجوید: صلة ارحام، تقویت پیوند خویشاوندی و دوستی، یا اکرام بزرگان (آنان که از ما بزرگترند، به سال یا به تقوا یا به دانش) و تفقد فرودستان (آنان که از ما کوچکترند، به سال یا به ثروت یا به دانش).
از دیگر اهداف مهمانیها: شادکردن دل دیگران، شادابکردن جان خویشتن، آگاه شدن از نیازهای دیگران و برآوردن آنها به اندازة توان است.
یادمان باشد که نونهالان و نوجوانان و جوانان، با شادابی و دلبریهایشان، توجه ما را به خود جلب میکنند؛ اما هشدار و هشدار که مبادا سالمندان را از چشم و دل خود دور بداریم! ایشان شادابی و دلربایی دیگران را ندارند؛ ازاینرو چندان جلوه نمیکنند و به دیده نمیآیند؛ اما ما منتدار ایشانیم.
امیرمؤمنان(ع) فرمودهاند:
«تدبیر کهنسال را بیش از شادابی جوان، دوست میدارم».3
۳. پرهیز از آفتها
این جهان چنان ساخته شده که در کنار هر گل، خاری است. به همراه هر نعمت، نقمتی است و در دل هر خوبی، بدیای است. بهشت، همهاش خوب خوب است. جهنم، همهاش بد بد است. و این جهان، درآمیخته به نیکیها و بدیهاست. شرط خردمندی آن است که نیکوییهایش را بگیریم و از بدیهایش بپرهیزیم.
آداب نوروز نیز چنین است؛ نیکو و نانیکو، خداپسند و خداناپسند، زشت و زیبا، طاعت و معصیت، ثواب و گناه. شرط عقل و ایمان است که آداب نیکوی نوروز را بگیریم و رسمهای عاقلانهاش را عمل کنیم و از آداب نانیکو و رسمهای ناعاقلانهاش فاصله بگیریم.
مباد که به گاه سرخوشیهای بهارانه، غفلت ورزیم و به معصیت افتیم!
مباد که در مزاحهای عیدانه، دلی را برنجانیم!
مباد که آداب نوروزانه را به خرافات بیالاییم!
مباد که شادمانیهای جوانانه، ما را از توجه به کهنسالان شکستهدل غافل کند!
یادمان باشد که یاد و طاعت خداوند، همیشه نیکوست، بهویژه در هنگامههای سرخوشی و شادمانی. و غفلت و معصیت، همیشه شوم است؛ بهویژه در هنگامههای حساس و خطردار.
این معیار را ببینید:
«هر روز که در آن معصیت خدا نشود، عید است».4
4 . آشتیهای نوروزانه
از کودکی به یاد دارم که اگر میان دو کس شکرآب شده بود، چشمبهراه عید نوروز میشدند تا آشتی کنند یا دیگران آشتیشان دهند. وه که چه رسم نیکویی! اکنون صدای خوشنوای گامهای نوروز میآید. قهرکردگان آمادة آشتی شوند. آشتیدهندگان مهیای آشتی دادن شوند. قهروها اهریمن قهر را از خویش برانند. حیف این دل که حرم و عرش خداوند است، آلوده به کینه و نفرت باشد.
«القلب حرم الله؛ دل، حرم خداست». «قلب المؤمن، عرش الرحمن؛ دل مؤمن، عرش خدای رحمان است».
بیایید دلها را صفا دهیم. همانگونه که خانهتکانی میکنیم، دلهایمان را کدورتزدایی کنیم.
الهی چنین باشد و چنین کنیم.
عید آمد و عید آمد، یاری که رمید آمد/ عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا!
(مولوی، دیوان شمس)
علیاکبر مظاهری، مجله خانه خوبان، شماره ۱۲۱، ویژهنامه نوروز.
پینوشتها:
1. بقره، 152.
2. مفاتیحالغیب، ج۱۷، ص۱۹۴.
3. نهجالبلاغه، حکمت 86.
4. همان، حکمت 428.
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
⚛ نارواهای نوروز
✔️ مشاوره اخلاقی - اجتماعی
⁉️ پرسش
پرسیدهاند:
ما، در طول سال، رابطة خوبی با اقوام داریم؛ ولی علاقه نداریم ایام تعطیل، در بند رسمها باشیم و هر چه رسوم بگوید، آن را عمل کنیم. مثلاً دوست نداریم ده روز پشت سر هم در نوروز، برای ناهار و شام، مهمان دعوت کنیم یا به مهمانی برویم و همان آدمهای تکراری را دوباره ببینیم. علاقه داریم حالا که فرصت تعطیلی دست داده، با خانوادة پنجنفره و کوچک خودمان، بیشتر دور هم باشیم و خوش بگذرانیم. آیا این کار که مطابق شادی ماست، ولی باعث ناراحتی دیگران میشود، درست است یا نادرست؟ حق دارند از اینکه ما در جمع آنها نیستیم، ناراحت شوند؟
پاسخ ما:
تحلیل مسئله:
رسمها و عادتهایی که خلاف میل آدمی باشد و آن را بهاجبار و رودربایستی و مراعات دیگران انجام دهد، ناروا است. از واجبها و حرامهای دینی که بگذریم، هر عملی که به جان انسان قید بزند، نامبارک است و تکامل آدمی را دشوار و روان او را رنجور میکند. اینکه حافظ عارف «غلام همت آن است که زیر چرخ کبود، از آنچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است»، یک مرام سرفرازانه است. هر آنچه که بالهای جان و اندیشه را سنگین و بلندپروازی را دشوار کند و سبکروحی را از آدمی بستاند، شوم است و خداناپسند؛ اما امرها و نهیهای الهی، عین سرفرازیاند؛ آنها جان را فربه میکنند و رسوم نامبارک، جان را رنجور مینمایند.
پاسخ اصلی:
۱. شما خانوادة پنجنفره، هیچ آدابی و ترتیبی مجویید. هر کاری که دلتان میخواهد انجام دهید. هر کاری را که خوشتان نمیآید، نکنید. آزاد آزاد باشید. فقط مراقب مرزهای الهی باشید؛ واجبها را انجام دهید و حرامها را ترک کنید و دیگر هیچ زنجیری بر پای جانتان نبندید.
۲. صلة ارحام، تجدید پیوند با خویشان، آشتی کردن، همیشه خوب است و شاید در نوروز فرصتی برای آنها فراهم شود؛ اما رفت و آمدهای «خالهبازی»، دیدارهای اکراهی، ایجاد مزاحمت برای دیگران، به تکلف افکندن خود و خانواده، هیچ خوب نیست و متأسفانه همین ناخوبها، در جامعة ما و در ایام نوروز، بسیار رواج دارند.
شما پنج تن، نمیتوانید همة جامعه را یکباره و یکجا اصلاح کنید؛ اما جمع پنج نفرة خودتان را که میتوانید سامان دهید. پس سامان دهید. بهویژه پدر و مادر، پرهیز از تکلفهای بیهوده را به فرزندان خود نشان دهند.
۳. هیچ کس از شما ناراحت نمیشود. نگران نباشید. اگر هم ناراحت شوند، ناراحتیشان نارواست. پس باکی نیست. ما هیچگاه نمیتوانیم همه را از خود خشنود کنیم. لازم هم نیست. ما باید زندگی پویایی داشته باشیم و خدا را از خود راضی کنیم. همین! خدا که از ما راضی باشد، همة هستی با ما آشتی است.
💠 حکایتی پندآموز
عیادت از بیمار، عملی پسندیده است و ثواب دارد؛ ولی باید ملاحظة حال بیمار و خانوادهاش را کرد؛ اگر عیادت برای ایشان زحمت و رنج ایجاد کند، دیگر ناپسند است و ثواب ندارد. گناه هم دارد. یکی از آشنایان، بیمار است. بیماریاش طولانی و ملایم است. زمینگیر نیست. دارد زندگیاش را میکند. خویشان و دوستان که از بیماری ایشان آگاه شدند، شروع کردند به عیادت رفتن. وضعیت منزلشان بهگونهای شده بود که بیمار و خانوادهاش باید همیشه آماده باشند. آن بیمار دانا، تدبیری اندیشید؛ قرار شد تلفنهایی را که اقوام برای هماهنگکردن زمان عیادت از ایشان میزنند، خودش پاسخ دهد. و چنین کرد. هر کس زنگ میزد، چنان با او سخن میگفت که تلفنکننده میفهمید به عیادت حضوری نیازی نیست و به همان احوالپرسی تلفنی اکتفا میکرد.
فرزند نکتهسنج و خوشسخن ایشان میگفت: پدر چنان سخن میگویند که تلفنکننده را خاطرجمع میکنند که هیچ نیازی به عیادت حضوری نیست!
دید و بازدیدهای عید نوروز و هر دیدار و مهمانی دیگر نیز همینگونه است.
خداوند سبحان، گروه پنجنفرهتان را شاداب و شادان بدارد. آمین یا الاهی.
علیاکبر مظاهری، مجله خانه خوبان، شماره ۱۲۱، ویژهنامه نوروز.
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
🔆 معجزه تغییر در نوع نگاه
🌷سپاس از جناب استاد علی پارسانیا، بابت این هدیه ارزندهشان
نویسندهای مشهور، در اطاقش نشسته بود، تک و تنها. دلش مالامال از اندوه، قلم در دست گرفت و چنین نوشت:
"سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند.
مدّتی دراز در اثر این عمل، اسیر بستر بودم و فاقد حرکت.
در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقهام از دستم رفت.
سی سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم.
در همین سال درگذشت پدرم، غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکیاش محروم شد.
مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد."
و در پایان نوشت:
"خدایا، چه سال بدی بود پارسال!"
در این هنگام همسر نویسنده، بدون آنکه او متوجّه شود، وارد اطاق شد و همسرش را غرق افکار و چهرهاش را اندوهزده یافت. از پشت سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود، خواند.
بی آن که واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اطاق را ترک کرد. اندکی گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد.
نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود:
"سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم.
سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم.
حالا میتوانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزونتر صرف نوشتن کنم.
در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمینگیر شود یا متّکی به کسی گردد، بی آنکه در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت.
در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید.
اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی آنکه معلول شود زنده ماند.
و در پایان نوشته بود: "سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر بهخوبی و خوشی به پایان رسید!"
نویسنده، از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرمکننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته، بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد.
✅ در زندگی روزمرّه باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار میکند، بلکه امتنان و شاکربودن است که ما را مسرور میسازد.
۲ فروردین ۱۴۰۰
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
✅ استقلال همسران جوان (۲)
✍ نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
🔶 گسترش امواج
... ستیزها و ناخرسندیهای زوجها با خانوادههای همسرشان، در همان محدوده محصور نمیشود، بلکه سیلآسا میتازد و ویران میکند و به خود زوجها نیز سرایت مینمايد؛ هر کدام از زن و شوهر ـ معمولاً ـ طرف خانوادۀ خود را میگیرد و همسرش را محکوم میکند و دیگری نیز مقابلۀ بهمثل مینمايد و این آتش تباهگر، میسوزاند و به پیش میرود؛ چندان که هیچ حرمت و محبّتی را بینصیب و بیآسیب نمیگذارد.
بسیار میشود که در ریشهیابی اختلافات زن و شوهرها، به آفات دوران چند ماهۀ زندگی ایشان نزد یکی از خانوادههايشان میرسیم؛ حتّی پس از چندین سال جدا شدن از آن خانواده و مستقل کردن زندگی. یعنی آتشی که
در آن چند ماهِ نخستین زندگی مشترکشان افروخته شده، پس از استقلالشان خاموش نمیشود، بلکه همچنان ریشههای زندگی را میسوزاند و بنیان خانواده را میپوساند.
🔶 از زبان مشاور
🔶 پس از پانزده سال
صابر و سمیرا، پانزده سال پیش به عقد هم درآمدند. دوران نامزدی و عقدشان که حدود یک سال بود، به خوشی گذشت. صابر و سمیرا عاشق هم بودند؛ خانوادههاي آنان نیز با هم دوست بودند. آیندۀ درخشانی برای این دو فاختۀ دلباخته پیشبینی میشد، تا اینکه قصد کردند عروسی کنند و همْآشیانه شوند.
برای ساختن آشیانۀ مشترکشان گفت و گو کردند و چون خانۀ مستقلّی نداشتند، قرار شد كه مدّتی در خانۀ والدین صابر زندگی کنند، تا در آینده خانۀ جداگانهای تهیه نمايند.
صابر و سمیرا، از آغاز درباره مسائلشان با من مشورت میکردند؛ حتّی انتخاب همسرشان نیز با مشورت بنده بود. در دوران یکسالۀ نامزدی و عقدشان نیز مسائل خود را با من در ميان ميگذاشتند. تصمیم زندگی مشترک در خانۀ والدین صابر را نیز با بنده مطرح کردند.
من که خانوادههاي آن دو را میشناختم و اخلاقشان را میدانستم و خلق و خوی این دو را نیز میشناختم و ترکیب ساختمانی خانۀ پدر صابر را نیز میدانستم، که یک طبقه بود و اینان میخواستند در یکی از اتاقهای همان خانه که والدین صابر با چند فرزند دیگر در آن زندگی میکردند، ساکن شوند، با این کارشان مخالفت کردم و نظر منفی دادم.
دلیل و توضیح خواستند. گفتم:
آن خانه، یکطبقه است و چند نفر در آن زندگی میکنند و اتاقی که شما میخواهید در آن زندگی مشترکتان را شروع کنید، با محل زندگی آنان درآمیخته است و در نتیجه، زندگی شما با زندگی آنان میآمیزد و یک زندگی هفت هشت نفره میشود. حال آنکه شما میخواهید زندگی مستقلی داشته باشید و زندگی زوجهای جوان، بهخصوص در آغاز، اقتضائات خاص خود را دارد.
صابر گفت:
«ما چند نفر تا حالا در آن خانه زندگی میکردهایم، حالا یک نفر به جمع ما اضافه میشود و پدر و مادرم فرض میکنند یک فرزند به فرزندانشان افزوده شده».
گفتم: نه! اصلا چنین نیست. یک نفر و یک فرزند افزوده نمیشود، بلکه قرار است یک خانوادۀ جدید شکل بگیرد. این دختر، مانند یکی از خواهرانت نیست؛ یک همسر است که میخواهد با شما یک زندگی نو را آغاز کند.
گفتند: «پس چه کنیم؟»
گفتم: ...
ادامه دارد...
۸ فروردین ۱۴۰۰
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
✅ استقلال همسران جوان (۳)
#مشاوره_خانواده
✍ نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
🔶 پس از پانزده سال (۲)
...گفتند: «پس چه کنیم؟»
گفتم: یا خانهای، هر چند نیمطبقۀ کوچک باشد، اجاره کنید؛ یا نیمطبقهای کوچک روی خانۀ پدر و مادر بسازید؛ به گونهای که مستقل باشید. خانوادههايتان نیز کمکتان میکنند.
بعد پندشان دادم: اکنون که حرمتها محفوظ است و دوستیها برقرار است، قدر بدانید و از این نعمتها محافظت کنید.
به صابر گفتم: اکنون همسر و مادرت مانند مادر و دختری مهربان، یکدیگر را دوست دارند؛ امّا اگر زندگیتان درآمیخته شود و همسرت کاری کند که مادرت نپسندد و به همسرت حرفی بزند که ناراحت شود و یا بر عکس، تو هیچ کاری نمیتوانی بکنی. طرف هر کدام را بگیری، دیگری از تو میرنجد و نزاع برپا میشود. با دیگر اعضای خانواده نیز مسأله به همین شکل است. آن وقت است که حرمتها میشکند و به عشق و محبّتها لطمه میخورد. از طرفی همسرت میخواهد عروس باشد و عروس، رفتارها و حالتهای خاص خود را دارد و این حق اوست که زندگی و رفتار عروسانه داشته باشد. خودت نیز دامادی و زندگی دامادانه میخواهی. و این کار، نزد برادران و خواهران و پدر و مادرت نشدنی است، و اگر نشود، هر دو نفرتان از بهرههای ویژۀ این دوران محروم میشوید و این محرومیّت، عواقب ناگواری در پی دارد.
نکتههای دیگری نیز به هردوشان گفتم و آنان توصیههایم را پذیرفتند و رفتند که عمل کنند. امّا (وای از این امّاها!) بزرگترهايشان آنان را قانع (بلکه مجبور) کردند که در همان خانه و همان اتاق عروسی کنند، و کردند. آنان را دعا ميکردم، امّا نگرانشان بودم.
دو هفتهای گذشت. خبرهای ناگواری از آنان رسید. متأسّف شدم. یک ماه گذشت. عروس و داماد نزدم آمدند؛ امّا این بار، آمدنشان مانند آمدنهای پیشین نبود که برای آموختن مهارتهای زندگی میآمدند؛ بلکه برای حلّ نزاع آمدند! کارشان به جای خطرناکی کشیده بود. نخواستم ملامتشان کنم؛ امّا با تأسّف گفتم:
صد چلچراغ دارد و بیراهه میرود
بگذار تا بیفتد و ببیند سزای خویش
سمیرا گفت: «شما هم نمک بر زخممان میپاشید.»
گفتم: قصد سرزنش ندارم. از شدّت تأسّف، این شعر به زبانم آمد.
صابر شروع کرد به گلایه و شکایت از سمیرا؛ که: «با مادرم در میافتد، با او بدزبانی میکند، حرمت پدرم را نگه نمیدارد، با خواهرم دعوا میکند....»
سمیرا میان حرف او پريد و گفت: «مادرش در زندگیمان دخالت میکند، پدرش امر و نهیمان میکند، خواهر و برادرش در زندگیمان فضولی میکنند؛ خود صابر هم به جای اینکه جلوی آنها را بگیرد و جوابشان را بدهد و از من دفاع کند، یا هیچ نمیگوید و هیچ کاري نمیکند و یا طرف آنها را میگیرد؛ با من هم نامهربان شده و حتّی بدگویی و بداخلاقی میکند... .»
هر دو با خشم و پریشانی و حتّی بیادبی، حرفهای زیادی زدند و هر کدام دیگری و خانوادهاش را محکوم میکرد و هر دو با اصرار از من میخواستند که میانشان قضاوت کنم و مقصّر و بیتقصیر را معیّن نمایم.
گفتم: مشاورههای اینگونهای روحم را میآزارد. آن وقتها که
برای مشاورۀ به معنای حقیقی نزدم میآمدید، اگر خسته هم میشدم، خشنود بودم؛ امّا حالا ناخشنودم. اینجا که دادگاه نیست و من که قاضی نیستم که از من قضاوت و حکم میخواهید. وظیفۀ مشاور آن است که هادی باشد، نه قاضی. من را به این دعواهای خالهزنکی نکشانید. این نزاعها از بیخ و بُن باطل است و بیهوده و هر کس در آنها وارد شود، كاري باطل و بیهوده ميکند. در این ستیزهگریها هیچکس بر حق نیست؛ همه بر باطلاند.
سمیرا به گریه افتاد. صابر نیز پس از چند دقیقه خویشتنداری، بغضش ترکید و بلند گریه کرد. مجالشان دادم تا گریه کنند. وقتی آرام شدند، با شرمندگی و درماندگی گفتند:
«حالا چهکار کنیم؟ شما دیگر یاریمان نمیکنید؟»
گفتم: چرا، هنوز هم یاریتان میکنم. حالا هرچه زودتر...
ادامه دارد...
۱۱ فروردین ۱۴۰۰
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
✅ رسانههای علیاکبر مظاهری؛ نویسنده، مشاور، مدرّس
۱. از زبان مشاور
تلگرام
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
۲. تأمّلهای قرآنی
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/GIofNmHH1JS36q8PZ2huoH
ایتا
http://eitaa.com/mazaheri_esfahanii
تلگرام
http://t.me/mazaheri_esfahani
اینستاگرام
http://instagram.com/mazaheri_esfahanii
۳. نابترینهای نهجالبلاغه
ایتا
https://eitaa.com/mazaheri37
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/JrqMK1zJruOCDWo4CC78Za
تلگرام
https://t.me/mazaheri37
اینستاگرام
http://instagram.com/mazaheri.37
۴. اخلاق و عرفان
ایتا
https://eitaa.com/Akhlaq_Erfan_AM
۵. مجموعه آثار
ایتا
https://eitaa.com/Majmooe_Asaar_ostad_AM
اینستاگرام
http://instagram.com/majmooe_asar_ostad_mazaheri
تلگرام
https://t.me/Majmooe_Asaar_ostad_AM
«مدیریت رسانهها»
🌍 لینک کانال #از_زبان_مشاور در ایتا
با ارسال لینک زیر میتوانید دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇
http://eitaa.com/Mazaheriesfahani
✅ استقلال همسران جوان (۴)
#مشاوره_خانواده
✍ نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
🔶 پس از پانزده سال (۳)
صابر و سمیرا، با شرمندگی و درماندگی، گفتند:
«حالا چهکار کنیم؟ شما دیگر یاریمان نمیکنید؟»
گفتم: چرا، هنوز هم یاریتان میکنم. حالا هرچه زودتر جایی را اجاره کنید و از این خانه بروید.
آنان با چند روز جستوجو، یک طبقۀ خانۀ کوچک امّا تمیزي پیدا و اجاره کردند و به آنجا منتقل شدند. نزاعها فروکش کرد و بهتدریج آرامش نسبی پدید آمد؛ امّا افسوس که دیگر شادابی و طراوت عشق صابر و سمیرا به جای نخستین باز نگشت و نیز آن سمیرا که عزیز والدین صابر بود، دیگر آنچنان عزیز نشد و آن صابر که مورد احترام و محبّت خانوادۀ سمیرا بود، دیگر چنان نشد و دو خانواده نیز آن حریم و احترامي که قبلاً نزد هم داشتند، دیگر نداشتند. بحران خوابید، امّا جام شفّاف و زلال دلها ترکخورده و بستزده شده بود.
اکنون چهارده سال از آن زمان میگذرد. اگرچه زندگیها آرام شده و روابط، حسنه گشته؛ امّا هنوز برخی از ریشههای آن کدورتهای آن چند هفتۀ نامبارک باقی مانده و بهواقع، آن حالات ناخوشایند، استمرار یافته است؛ زیرا اگرچه جلوی تخریبِ بیشتر گرفته شد، امّا پارهای از دلخوریها و کدورتها باقی ماند و تداوم یافت.
يك جفا از خويش و از يار و تبار در گراني هست چون سيصد هزار
(مولوی/مثنوی)
⁉️ چه باید کرد؟
پیشنهاد ما و چارۀ کار، این است که:
۱. زوجهای جوان، در آغاز زندگی مشترکشان، اگر خانۀ مستقلّی ندارند ـ که بیشترِ ايشان چنيناند ـ جایی را، اگرچه نیمطبقۀ کوچکی باشد، اجاره کنند و زمانی را به اجارهنشینی بگذرانند تا خانهدار شوند. سختیها و هزینههای اجارهنشینی را میتوان تحمّل کرد؛ چنان که اکنون بیشتر زوجهای جوان همین کار را میکنند. والدین نیز باید آنان را یاری کنند. حتّی میشود والدین، همان منزلی را که میخواستند به فرزندانشان بدهند، به دیگری اجاره دهند و با اجارهبهای آن، منزلی برای فرزندانشان اجاره شود. اگر منظور و نیّت، خیرخواهی باشد نه لجبازی و خودخواهی، این کار، هم ممکن است و هم پسندیده و مطلوب.
۲. اگر به هر دلیل خواستند در خانۀ والدین زندگی کنند (چه والدین آقا و چه والدین خانم) باید محلّ زندگیشان در طبقهای مستقل و مجزّا باشد؛
به گونهای که هیچ راه باز بیدر و بست و هیچ در بیقفل و غیر قابل کنترلی نداشته باشد.
۳. اگر به هر دلیل ناچار شدند که با والدین در یک طبقه زندگی کنند، آن بخشی را که به ایشان اختصاص مییابد، از دیگر بخشها جدا کنند؛ با دیوارکشی، در بستن، و هر شکل ممکن دیگر؛ به گونهای که محل زندگیشان کاملاً مستقل باشد و هیچکس نتواند بیاطلاع و بیاجازۀ آنان به حریمشان راه یابد. سفرۀ غذا و سرویس و حمّامشان نيز جدا باشد. البته اشکالی ندارد که گهگاه همدیگر را مهمان کنند و با هم غذا بخورند، بلکه این کاری پسندیده و نیکوست؛ امّا سفرهشان و مخارج زندگیشان مشترک نباشد؛ بلکه دو خانوادۀ کاملا مستقل باشند؛ هرچند که هزینۀ زندگیشان به وسیلۀ والدین تأمین شود یا والدین، آنان را در تأمین بخشی از هزینههای زندگیشان یاری کنند.
این جزئیات را از اینرو بیان میکنم که به تجربه دریافتهام همین مسائل جزئی و بهظاهر کوچک، تأثیر بزرگی در زندگی خانوادگی دارد و مراعاتنکردن آنها مشکلآفرین است.
حریم و حرمتها و احترام و محبّتها بسیار گرانبهایند. پاسداشت آنها واجب، و شکستن و خرابکردن آنها ناروا و حرام است. اگر این حریمهای محترم شکستند، ترمیم آنها سخت یا ناممکن است. شرط خردمندی است که آنچه برایمان عزیز و ارجمند است، نیکو نگه داریم و از آنچه که اگر آسیب ببیند، ترمیم نمیپذیرد، مراقبت و محافظت کنیم.
ادامه دارد...
۱۴ فروردین ۱۴۰۰
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani
لینک کانال#ناب_ترین_های_نهج_البلاغه در ایتا
با ارسال لینک زیر میتوانید دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇
https://eitaa.com/mazaheri37
🌍 لینک کانال #تأمّل_های_قرآنی در ایتا
با ارسال لینک زیر میتوانید دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇
http://eitaa.com/mazaheri_esfahanii
✅ استقلال همسران جوان (۵)
✍ نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
🔶 استقلال انسانی
⭕️ برای همسرمان استقلال انسانی قائل شویم
خدای حکیم، آدمیان را گوناگون و جوراجور آفریده است. در آموزههای اسلامی آمده است:
«النّاسُ مَعادِنُ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّة»؛ (بحار، ج ۵۸، ص ۶۵)
مردمان، معدنهایند؛ چونان معادن طلا و نقره.
از اینرو، هیچ همسری نباید توقع داشته باشد که همسرش مانند او فکر کند، مانند او سلیقه داشته باشد، مانند او عمل کند و علاقهها و احساسهایش مانند او باشد. این توقّع، ناروا است. از سوی دیگر، برآمدن چنین توقّعی، نه ممکن است و نه مطلوب. امّا اینکه چرا ممکن نیست؟ چون او انسانی است غیر از همسرش؛ با نظام مغزی، اندیشهای، سلیقهای و جسمیِ متفاوت. هیچکس مانند هیچکس نیست. و امّا اینکه چرا مطلوب نیست؟ چون تنوع، موجب تکامل است و تفاوت، سبب تسابق (کوشش برای پیشي گرفتن) و مایۀ رشد است و نیز تنوع، سبب زیبایی حیات است. یکسانی و یکنواختی، موجب رکود است و رکود، موجب جمود است و جمود، مایۀ خمودگی.
چرا باید همسر ما عین ما باشد؛ اندیشهاش، سلیقهاش، احساسش، انتخابش؟ مگر دو همسر، چونان دو ماشین یا دو عروسک یا دو مجسمهاند که از روی یک مدل ساخته شده باشند؟ هیچ منطق و قانونی حکم نمیکند که همسر ما مانند ما بیندیشد، مانند ما تصمیم بگیرد، مانند ما عمل کند، مانند ما باشد؛ نه دیانت چنین حکمی کرده، نه فطرت، نه انسانیت و نه هیچ قانون و منش و نه هیچ چیز دیگر. او یک انسان است؛ انسانی مستقل، با تمام ویژگیهایش.
بسیاری از مجادلهها و نزاعهاي همسران، ریشه در تفاوت شخصیت ایشان دارد، امّا نه به سبب اصل تفاوت شخصیت، بلکه به دلیل استقلال قائل نشدن برای شخصیت یکدیگر. اگر زن و شوهری شخصیت متفاوتی داشته باشند ـ که حتماً دارند ـ و این استقلال از ناحیۀ همسرشان به رسمیت شناخته شود، دیگر جایی برای مجادلۀ منفی و ستیزهگریهای فضیلتسوز باقی نمیماند. این تفاوت و استقلال، آنگاه دردسرساز میشود که هر یک از همسران یا یکی از ایشان، نخواهد شخصیت مستقل همسرش را به رسمیت بشناسد و به آن احترام بگزارد. امّا اگر هر کدام از ایشان، همسرش را یک فرد مستقل بداند و او را همانگونه که هست، بپذیرد و حریم و حقوق و شخصیت وی را به رسمیت بشناسد، دیگر مجالی برای منازعه و مجادله در این عرصه باقی نمیماند.
🔶 همسری یا بردگی!
بردگان نیز دارای اندیشه و شخصیت مستقلاند، امّا چون نظام بردگی
به آنان فهمانـده یا تحمیـل کرده که بایـد مطیـع ارباب خویش باشند، ایشان
ـ بهناچار ـ استقلال انسانی خود را تعطیل یا خفه کرده و تابع و مطیع بیارادهٔ ارباب شدهاند، که این، بدترین نوع اطاعت و موجب تحقیر بردگان و تعطیلی شخصیت انسانی ایشان است.
ماهیت «همسری» با ماهیت «بردگی» تفاوت جوهري و ریشهای دارد. اصلاً میان این دو ماهیت، هیچ نسبتی نیست. همسران، همسراناند، نه بردگان و اربابان. اگر همسران این حقیقت را به جان خویش بچشانند، بسیاری از نزاعها و کشاکشهایشان از بين میرود. در این موضوع، فرقی میان زن و مرد نیست. برخی میپندارند که فقط مردان، زنان را به بردگی میگیرند. آری؛ این غلبه دارد، امّا واقعیت آن است که زنان نیز مردان را به بردگی میکشانند، منتها شکلهای بردگیهایشان متفاوت است.
آنچه میباید و میشاید، این است که زن و شوهر، هیچکدام برده یا کُلفَت و نوکر دیگری نباشد و نیست. زن و شوهر، دو انسانند که بنابر تعهّدی فطری، عاطفی، اخلاقی و قانونی و در نظام خانوادگی با یکدیگر زندگی میکنند و با حفظ استقلال انسانی، وظایفی را بر عهده میگیرند و با تفاهم و همدلی و همفکری، سیری تکاملی را میپیمایند؛ پویشی هدفمند، کریمانه، دوستانه و محترمانه.
ادامه دارد...
۱۹ فروردین ۱۴۰۰
*┄┅═✧❁🌸❁✧═┅┄*
ما را در رسانههایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani