🌹 بچهها را نزنیم!
💎 حکمتهای تربیتی (۱)
🖋 نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ تربیتی ـ روانشناسی
دیروز آقای «دانایی» آمد به مشاوره. غمگین بود؛ اندکی. خشمگین بود؛ بسیار.
گلایهمندانه و دردمندانه گفت: «از همسایهمان شکایتمندم.»
برای آن که جوّ را اندکی رقیق کنم، با لبخند گفتم: توجه دارید که اینجا مرکز مشاوره است، نه دادگاه، و من مشاورم، نه قاضی؟!
گفت: «بله. مشاوره میخواهم نه دادگاه، مشاور میخواهم نه قاضی.»
گفتم: پس درست آمدهاید. حالا بفرمایید.
گفت: «همسایهای دردسرساز داریم. هم از پدر در رنجیم هم از پسران. اینان برای همسایگان، بهخصوص ما که دیوار به دیواریم، دردسر میسازند، بدون این که سودی ببرند. همین که بتوانند همسایگان را اذیت کنند، راضیاند، اگر چه هیچ نفعی به آنان نرسد، که هرگز نرسیده و نمیرسد.»
گفتم: حالا چرا به مشاوره آمدهاید؟ اینجا دنبال حلّ چه مسئلهای هستید؟ مشاور چه کمکی میتواند به شما بکند؟
گفت: «به سه منظور آمدهام:
۱. تسکین خشم و رنجش خودم.
۲. دانستن دلیل بدبودن این همسایه.
۳. چه کنم فرزندانم اینگونه نشوند؟ فرزندان کودک و نوجوان دارم. رفتار همسایه را که میبینم، فکر میکنم نکند فرزندانم مانند فرزندان همسایه شوند. حتی گاهی میترسم نکند خود مانند همسایه شوم»!
⭕️ پاسخ ما
۱. او را آفرین کردم که برای پیشگیری از ضرر احتمالی نیز فرونشانی خشم و التیام اندوه نیز به جای مقابلهٔ به مثل با همسایه، به سلامت و سعادت خود و خانوادهاش میاندیشد.
۲. گفتم: اینکه دانایان و روانشناسان عاقل، با مردمان کجرفتار، درنمیپیچند، به این دلیل است که دلیل یا دلیلها، ریشه یا ریشههای رفتار کج دیگران را میدانند یا میجویند.
اگر دلیلها و ریشههای کجرفتاریهای همسایه را بجویید و کشف کنید، سطح خشمتان فرو میآید. رنجیدگی ناپدید یا کمپدید میشود. مثلا: بگوییدم که روابط این پدر و پسران چگونه است؟
آقای دانایی گفت: «این پدر، همیشه این پسران را کتک میزد. حالا که پسران بزرگ شدهاند، کمتر کتکشان میزند، چون دیگر زورش به آنان نمیرسد، اما بیشتر فحششان میدهد.»
گفتم: معما حل شد! این همان دلیل و ریشهای است که گفتم. احتمالا پدربزرگ یا دیگران نیز این پدر را کتک میزدهاند و فحش میدادهاند.
دقت کنید! کتک، خشم را برمیانگیزد، فحش و سرزش نیز. این خشم، به درون جان کتکخورنده و فحششنونده و سرزنششونده فرو میریزد، چرکین میشود، رشد سرطانی میکند. هرگاه فرصتی پیش آید، بیرون میپاشد.
اگر کتکخورنده نتواند کتک را پس بزند، فحششنونده نتواند فحش را پس دهد، سرزنششونده نتواند سرزنش را مقابلهٔ به مثل کند، خشمش بیشتر میشود، حقارتش افزون میشود و هنگام پسزدن خشم، شدیدتر عمل میکند... .
مشاورهمان ادامه دارد.
🌸 بیایید برای خوشبختی فرزندانمان، نیکبختی خانوادهمان، سعادت جامعهمان، فرزندانمان را کتک نزنیم.
تنبیه بدنی، هیچ سودی ندارد؛ همهاش زیان است.
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 مصاحبه با #استاد_علیاکبر_مظاهری
🔻 #حکمتهای_تربیتی (۲)
💎 موضوع: #نامگذاری فرزندان و تاثیر آن بر شخصیت فردی، اجتماعی، روانی ایشان
⭕ حلقهٔ نخست
🎤 مصاحبهکننده: مریم یوسفی عزت
۴ خرداد ۱۴۰۱
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 چاپ دهم کتاب «نبرد بیبرنده»
مژده ای دل...
میلاد جدید دردانهٔ دهسالهمان
یکدهه است که این نازدانهمان میلاد یافته است. در این یکدهه، دهبار تجدید میلاد داشته است؛ ده بهار، ده تجدید حیات.
🔸 کتاب برگزیدۀ وزارت ورزش و جوانان، در موضوع خانواده
🔹 نخستین و تنها کتاب مستقل دربارۀ مجادلۀ همسران
کتاب «#نبرد_بی_برنده» به چاپ دهم رسید.
این کتاب، از درخشانترین آثارمان است.
از گلهای سرسبد کتابهایمان است.
خداوند را بر دادن این نعمت، سپاس میگوییم.
🙏 بر مدیران لایق نشر «خادمالرضا»، آفرین میفرستیم.
۵ خرداد ۱۴۰۱
🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علیاکبر_مظاهری_اصفهانی _ #پایگاه_اندیشوران_حوزه
🌐 http://mazaheriesfahani.ir
#وبسایت_علیاکبر_مظاهری
از زبان مشاور
📚 کتاب «جنگ و صلح همسران»، در انتظار انتشار
🖋 نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
🌹 مقدمهٔ کتاب
🎙 سخن نویسنده
🔹 نیکبختانهها و شوربختانههای خانوادگی
بیشتر پیشفرضهای ذهنی، بدل به عمل میشوند. کثیری از باورها، کردارها را ایجاد میکنند. بسیاری از عقیدهها، جامهٔ واقعیت میپوشند.
نیکبختانه، در عصر ما، دانش روانشناسی، شکوفایی شایانی یافته است. در موضوع تبدیل افکار به کردار، که از مقولههای روانشناسی است، کتابهای فراوانی نوشته شده است، نیز مقالهها و پایاننامهها و جزوهها. نیز در مجامع علمی و عمومی، در این باره، بسیار سخن گفته شده و میشود، نیز در رسانههای اجتماعی، فضاهای مجازی، محفلهای انگیزشی و جمعهای تفرحی.
پس، دربارۀ این مقولۀ روانشناسی؛ تبدیل افکار و باورها به رفتارها و کردارها، کمبود دانش نداریم، و یا کمبود چندانی نداریم. اما شوربختانه، آنچه کم داریم، تشخیص درستی یا نادرستی باورهاست و پیشفرضها و عقیدهها.
از عرصههایی که این کمبود، سخت محسوس است، عرصۀ خانواده است. با وجود رشد دانشها، اما اسب چموش جهل و خرافه، در میدان خانوادهها، جَوَلان میدهد؛ بیرحمانه. شاخهای غول باورهای نادرست، بلند است و تیز؛ ترساننده.
دامن این بحث، دراز است. جای آن، مقدمۀ کتاب نیست. در فصل ۱، دراینباره، سخن میگوییم، نیز در جاهای دیگر کتاب، به مناسبتهای مناسب.
🔸 اما حکایت این «جنگ و صلح همسران»
۱. در سالیان بلند مشاورههایمان، به واقعیتهای تلخ و شیرین فراوانی از زندگی خانوادهها و خاندانها رسیدهایم. پارههایی از آنها را در رسانههایمان آوردهایم، نیز در کتابها و مقالههایمان نوشتهایم.
اینک در این کتاب، مطالبی نیکبختانه و شوربختانه، از فرهنگ، آداب، باورها، کردارها، گفتارهای اعضای خاندان، به ویژه همسران را آوردهایم؛ هم از صُلحوارههایشان، هم از جَنگوارههایشان.
۲. در سراسر کتاب، مطالبی داریم با نام «از زبان مشاور»، که از زیباترین و مفیدترین مطالب کتاباند. اینها تجربهها و حکایتهایی زنده و ملموس و محسوساند که در مشاورهها و مشاهدههایمان تحصیل شدهاند. نامهای کسانی که در این مباحث آمده است، مستعار است، بهگونهای که هیچیک از اشخاص واقعی شناخته نشوند. حتی گاهی نام مکانها را نیز تغییر دادهایم. مگر در برخی از موارد مثبت، که با رضایت صاحب اسم، نام واقعی او آمده است. اما راز این که چرا به جای نامهای مستعار، از رمزها و حروف الفبا (مانند آقای الف و خانم ب) استفاده نکردهایم؟ زیرا نامها بیشتر در ذهن خواننده میمانند و نیز، دلپذیرترند از رمزها.
۳. حقگزاری
در این سیر و سفر شیرین و تلخ، عزیزانی همراهمان بودهاند که نامهایشان در جایجای کتاب آمده است، امّا خانم «مریم یوسفی عزّت»، بیشترین یاوری را نمودهاند؛ هم در تألیف، هم در تدوین. ایشان را سپاس فراوان میگوییم و تلاشهای مشکورشان را ارج مینهیم.
آقای جواد محمدی نیز در میانۀ سفر، به کاروانمان پیوستند. از ایشان تشکر میکنیم.
۴. نشر جمال ـ شَیَّدَاللهُ أَرکانَها ـ عهدهدار انتشار کتاب است. از این رو، مدیر محترم نشر، جناب آقای علیرضا سبحانینسب و همراهان ایشان را سپاس میگوییم.
۵. آنچه در این کتاب، دربارۀ «جنگ و صلح همسران» آمده، کمتر است از آنچه که باید بیاید. از این رو، پروندۀ این کتاب را باز گذاشتهایم و بنا داریم این باب را هرگز نبندیم. بنابراین، میدان مشارکت در گسترش و تکمیل مطالب کتاب، برای شما و همگان، همواره گشوده است.
نظرها، انتقادها، و پیشنهادهایتان را بر دیدۀ سپاس مینهیم و از آنها در گسترش و پرورش و بالندگی کتاب، بهره میجوییم.
و در همه حال، از خداوند سبحان، مدد و هدایت میطلبیم. إِنّهُ وَلِیُّ التَّوفِیق.
علیاکبر مظاهری
بهار ۱۴۰۱
🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علیاکبر_مظاهری_اصفهانی _ #پایگاه_اندیشوران_حوزه
🌐 http://mazaheriesfahani.ir
#وبسایت_علیاکبر_مظاهری
🌹 کتابهای استاد علیاکبر مظاهری
🔻 وبلاگ علیاکبر مظاهری
🌐 https://mazaheriesfahani.blog.ir › page
کتابهای ما :: وبسایت علیاکبر مظاهری
🔻 تهیهٔ اینترنتی
۱. آداب عشقورزی
۲. جوانان و انتخاب همسر
۳. فرهنگ خانواده
۴. دختران و انتخاب همسر
۵. نبرد بیبرنده
۶. جوانان و دوران نامزدی
🌐 https://beheshteghalam.ir
۷. از زبان مشاور
🌐 https://www.bustaneketab.ir
۸. نهجالبلاغه پارسی
🌐 https://fidibo.com
۹. هشدارهای تربیتی
🌐 https://ketabeqom.com
۱۰. از اوج آسمان
🌐 https://www.bustaneketab.ir
🌐 https://fidibo.com
۱۱. خانهای در بهشت
🌐 https://www.iranketab.ir
۱۲. نهجالبلاغه
🌐 https://www.digikala.com
۱۳. شیوهٔ شهریاری
🌐 https://www.gisoom.com
۱۴. نهجالفصاحه
🌐 https://beheshteghalam.ir
۱۵. اینگونه زندگی کنیم
🌐 https://fidibo.com
🔹 ناشران و مراکز پخش
۱. نشر جمال
۲. بوستان کتاب
۳. خادمالرضا
۴. نورالزهرا
۵. هجرت
۶. عطش
۷. بهنشر
۸. قدسیان
۹. پارسایان
۱۰. بهشت قلم
۱۱. فیدیبو
۱۲. طاقچه
۱۳. پاتوق کتاب فردا
🌐 https://bookroom.ir/people/11155/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C
۷ خرداد ۱۴۰۱
🌹 قم و خراسان، دو کانون ایمان
🎀 به مناسبت دهه کرامت
🖌 نویسنده: علیاکبر مظاهری
خداوند سبحان، از سر حکمت و رحمت، سنتهایی را در سرشت این جهان نهاده و آنها را در شریانهای آفرینش، جاری کرده است.
با اندیشیدن در نظام جهان و با کاویدن تاریخ انسان، میتوان گفت که گویا از سنتهای تکوینی الاهی در مسیر حیات آدمیان، یکی این است که - غالبا - در کنار هر مرد برومند، زنی توانمند حضور داشته باشد و همراه هر زن شایسته، مردی ارجمند وجود داشته باشد. با اعتبارات و عناوین گوناگون: زن و شوهر، خواهر و برادر، مادر و فرزند، راهبر و راهرو، و عناوین دیگر. مانند این حضرات: آدم و حوا، ابراهیم و هاجر، موسی و آسیه و صفورا، عیسی و مریم، محمد و خدیجه، علی و فاطمه، حسن و حسین و زینب، و رضا و معصومه. صلوات الله علیهم.
حضرت معصومه (س) گویا رسالتی چونان رسالت حضرت زینب (س) داشت.
همانسان که "عقیله بنی هاشم" پیامرسان نهضت حسینی بود، " کریمه اهل بیت" نیز پیامرسان نهضت رضوی بود و همین رسالت، او را از حجاز به ایران آورد.
خوشا ما ایرانیان که میزبانان این بزرگوارانیم!
❇️ مکانت فاطمه معصومه
از بانوان اهلبیت پیامبر اکرم، پس از فاطمه زهرا و زینب کبری، هیچکس را به منزلت فاطمه معصومه سراغ نداریم. نیز در میان اولاد امام موسی بن جعفر، پس از امام رضا، هیچکس مکانت حضرت معصومه را ندارد.
هنگامی که وصف امامان معصوم را درشأن این بانو میشنویم، بر عظمتش خضوع میورزیم. و آنگاه که تواضع خاکسارانه عالمان و عارفان سترگ را بر ساحت مقدسش مینگریم، بر درگاهش خاشع میشویم و به مهرش دل میسپاریم.
راستی، یک بانوی جوان میتواند تا این مکانت عالی، عروج کند؟ آری میتواند!
زهی سعادت ما که در جوار اوییم! خدایا! مباد که همجوارانی ناسزاوار باشیم!
توفیقمان ده که به ساحتش ادب ورزیم تا از کرامتش محروم نمانیم.
✅ مقام کریمه، در سخن کریمان
بنگریم که اولیای معصوم الاهی، مقام کریمه اهل بیت را چسان بیان میفرمودهاند:
۱. پیش از آنکه حضرت معصومه، ولادت یابد، جد بزرگوارش، امام صادق، درباره ایشان فرمود:
در آیندهای نه چندان دور، یکی از فرزندانم، به نام فاطمه معصومه، که دختر پسرم موسی کاظم است، در شهر قم وفات مییابد و همانجا دفن میشود. هرکس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود.
با شفاعت فاطمه معصومه، شیعیان من به بهشت میروند. زیارت او، بهای بهشت است. (۱)
۲. امام رضا فرمود:
هرکس خواهرم معصومه را در قم زیارت کند، چونان است که مرا زیارت کرده است. هر کس که او را عارفانه زیارت کند و مقام و منزلت وی را بشناسد، پاداشش بهشت است. (۲)
۳. امام جواد فرمود:
هر کس قبر عمهام در قم را زیارت کند، پاداشش بهشت است. (۳)
پینوشت:
(۱) سفینه البحار، ماده "قم". و نیز: مستدرک الوسایل، ج ۱۰، ص ۳۶۸.
(۲) مستدرک الوسایل، ج ۱۰، ص ۳۶۸.
(۳) بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۶.
۱۱ خرداد ۱۴۰۱
🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علیاکبر_مظاهری_اصفهانی _ #پایگاه_اندیشوران_حوزه
🌐 http://mazaheriesfahani.ir
#وبسایت_علیاکبر_مظاهری
🌹 مؤمن و تهمت!
🔹 مشاورهٔ اخلاقی - خانوادگی
🖋 نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
اگر بشنوید: یک «مؤمن»، به کسی «تهمت» زده است، باور میکنید؟
آیا میتوانید ایمانداشتن به خدا و پیامبر و معاد را با تهمتزدن، در یک جا جمع کنید؛ در یک قلب، یک مغز، یک روح؟
نه! نمیشود. هرگز! اصلا! هیچ!
خانمی عفیف به مشاوره آمد. داغی چندساله بر قلب داشت. گفت:
«مادرشوهرم میگوید: تو، وقتی عروس ما شدی، دختر (دوشیزه) نبودی... .»
و گریه افتاد. سخت گریست. اندکی که آرام شد، پرسیدم:
برای این سخنش دلیلی دارد؟ چرا چنین میگوید؟
گفت: «خودش میداند راست نمیگوید. گواهی سلامت پزشکیام دست اوست. وقتی عصبانی میشود، برای چزاندن من، این حرف را میزند.
پرسیدم:
ایشان نماز میخواند؟
گفت:
«بله، سجادهٔ نماز جماعتش در صف اول مسجد محله، پهن است. به مؤمنبودن معروف است.»
گفتم: نه! ایمان، با تهمت، در یک قلب جمع نمیشوند. سپس گفتم: داوری نمیکنم. ایشان را نمیشناسم. سخن او را نشنیدهام. اما این سخن را بر پایهٔ یک قاعدهٔ دینی، اخلاقی میگویم:
ایمان و تهمت، جمعشدنی نیستند. ممکن نیست کسی مؤمن باشد و تهمت بزند. کسی که تهمت میزند مؤمن نیست.
مشاورهمان ادامه یافت. آن مادر را به مشاوره دعوت کردم و آمد.
{ادامهٔ مشاورهمان را بعد بخوانید. انشاءالله.}
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌐 https://zil.ink/Mazaheriesfahani_ir
🌹 #صدرنشینی_همسر
⭕️ #بازنشر
🖋نویسنده: #استاد_علیاکبر_مظاهری
از جمله از مسائل ناروایی که در زندگی برخی، نه! بسیاری، از همسران وجود دارد و سبب دلخوری، گاهی نزاع، گاهی جنگ میشود، «نشناختن جایگاه همسر» است. اشتباهنشاندن هر کس در غیر جایگاه او، نارواست. جای هر کدام از پدر، مادر، فرزند، برادر، خواهر، معلوم است، اما همسر، جای ویژه دارد. هیچکدام از آنان را نباید در جای همسر نشاند.
واضحتر بگوییم:
در زندگی زن و شوهری، اولویت اول، همسر است. شخص اول برای هر یک از آقا و خانم، همسر اوست. صدرنشین تالار زندگی خانوادگی، همسر اوست؛ چه آقا چه خانم. نه پدر باید جای همسر بنشیند، نه مادر، نه برادر، نه خواهر، تا چه رسد به خاله و دایی و عمه و عمو، و نه هیچکس دیگر. هر کدام از همسران، هر کس دیگر را جای همسرش بنشاند، زیان میکند و زیان میرساند. خراب میشود و خراب میکند.
ما، در مشاورههایمان، شاهد خرابیهای زندگی، بر اثر صدرنشانی دیگران به جای همسریم.
برخی از همسران، بهخصوص مردان، نمیتوانند بهصراحت به این صدرنشینی دیگران اعتراض کنند، اما به مشاورشان میگویند. خانمها راحتتر اعتراض میکنند؛ چه آشکارا، چه نزد مشاور، اما مردان، در این باره، کتمانکارند. این کتمانکاری و پنهانکاری نارضایتی، به بنیان زندگی زن و شوهری، آسیب میزند.
🔹 ارجاع به فرهنگ خانواده
در کتاب «فرهنگ خانواده»، فصلی نوشتهام به نام «هووهای ساختگی». در آنجا دربارهٔ هووهایی که همسران برای هم میسازند، بهتفصیل سخن گفتهایم. یکی از آن هووهای دانهدرشت، همین جاینشینی دیگران بر مکانت همسر است.
🌸 بیایید برای خوشدلیمان، عاقلی کنیم!
۱۷ خرداد ۱۴۰۱
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
#جشنواره_سایبان_مهر #منبع۵مسابقه
🌐 @sayehbanemehr
⭕ خراسان؛ مرکز ایران
🖊️ نویسنده: علیاکبر مظاهری
🌹 به مناسبت دههٔ کرامت
اگر چه نزول رحمت خداوند سبحان و جاری شدن فیض الاهی بر آفریدگان و همه جهانیان، مقتضای لطف باری تعالی است و آن ذات رحیم و رحمان، مخلوقان خویش را مشمول رأفت و نعمت خود میکند؛ اما وجود برخی از آفریدگان و نیز پارهای از کردار و اوصاف آدمیان، در بارش بیشتر رحمت الاهی و یا پیشگیری از جوشش قهر خداوندی، تأثیری شایان دارند.
گناهکاران، به خودی خود، استحقاق دریافت رحمت خداوند را ندارند؛ اما عواملی دیگر سبب نزول فیض بر آنان میشود.
از مهمترین عوامل جلب رحمت و لطف خداوند، وجود بندگان صالح در میان آدمیان است، و دیگری استغفار و تضرع به درگاه الاهی و نیایش با آن ذات بیمنتها است.
هنگامی که خداوند رحمان، پیامبر مهربان را اندیشناک امت خویش یافت و دانست که آن بزرگوار، نگران ملت خود است و از فرودآمدن عذاب الاهی بر آنان بیمناک است، او را دلداری و اطمینان داد که: «تا هنگامی که تو در میان آنانی و مادامی که استغفار میکنند (و به درگاه خداوند، نیایش و انابت دارند)، آنان را عقوبت نمیکنیم و مبتلای عذابشان نمینماییم.» (انفال، ۳۳)
اکنون نیز حضرت ولی عصر، سبب نزول رحمت و فیض و لطف خداوند است و همه هستی، طفیل وجود مبارک اوست.
🌲 پایگاه ایمان
آنگاه که آن عارف راحل – رضوان الله علیه – فرمود: «خراسان، مرکز ایران است»، به دیدهٔ باطن و با بصیرت الاهی، مشاهده میکرد که آبشار رحمت خداوندی، از بالای عرش رحمان، بر سرزمین خراسان و بر بام حرم عالم آل محمد، امام رضا - علیهالسلام - ریزان است و از قلمرو آن حریم ملکوتی، به دیگر مناطق این سامان، روان است. آری، خراسان، مرکز ایران است و مشهد مقدس، پایگاه ایمان است.
خدای را سپاس که دستانمان به دامان لطف این حجت خداوند سبحان وصل است و دلهایمان از عشق او سرخوش و شادان است.
ای خدا این وصل را هجران مکن!
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 با یک گل هم بهار میشود!
🏴 در سوگ سَیّدِ «دعایی»
این سخن را که میگوید: «با یک گل، بهار نمیشود»، میشود اصلاح کرد. اینچنین: اگر در فضایی باز و در هوای طبیعی، یک گل برویَد، بهار شده است دیگر!
برای ناامیدنشدن از آمدن بهار و شکفتن گل، باید یک گل شاداب را ببینیم و ببوییم و نشان دهیم و بگوییم: آهای! این گل است ها! بهار آمده!
آفتاب آمد، دلیل آفتاب
گر دلیلت باید از وی رو متاب!
برای ناامیدنشدن از وجود انسانیت، باید یک نفر انسان ناب را یافت و گفت: هان! این است ها! این انسان است!
سید محمود دعایی را ببینید! آهان! این است ها! این انسان است ها! انسانیت، هنوز هست. اخلاق، هنوز هست. روحانیت، هنوز هست.
🌲 خدایا! سپاس که نمیگذاری از اخلاق و انسانیت و «روحانیت»، ناامید شویم.
علیاکبر مظاهری
۲۷ خرداد ۱۴۰۱
🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
⁉️ مؤمن و تهمت! (۲)
🌹 مشاورهٔ اخلاقی - خانوادگی
🖍️ نویسنده و مشاور: علیاکبر مظاهری
به «عفیفهخانم» گفتم: اگر چه شما را راستگو میدانم، اما باور این سخن برایم سخت است. خوب است پیش از آنکه راهکار بگویم، ایشان را به مشاوره دعوت کنیم. سخن او را نیز بشنویم. شاید به مشاورهمان کمک کند.
عفیفهخانم پذیرفت و گفت: «به حرف من که نمیآید. طور دیگری دعوتش کنید.»
از طریق پذیرش مرکز مشاوره، مادرشوهر را دعوت کردیم. دعوتمان بهگونهای بود که او را هم کنجکاو کرد، هم ترساند.
آمد؛ حساس، ترسان، بر چهرهاش علامت سؤال. به او خوشآمد گفتم و تشکر کردم که دعوتمان را پذیرفته است.
گفتم: مسئلهای برای عروستان، عفیفهخانم پیش آمده. برای حل آن به مشاوره آمد. شما را دعوت کردیم تا در حل آن مسئله، یاریمان کنید. پذیرفت.
گفتم: در فرهنگ جامعهٔ ما، به غلط، عروس و مادرشوهر را دشمن میدانند یا هوو. این پندار باطل، در عمل هم خود را نشان میدهد؛ مادرشوهر و عروس، دشمنی و هووگی میکنند.
گویا همین باور غلط، میان شما و عروستان را شکراب کرده. بله؟
گفت: «ای... گاهی دعواهایی داریم.»
گفتم: چرا؟
گفت: خب، طبیعی است دیگر. مگر میشود عروس و مادرشوهر، هیچ دعوایی نداشته باشند؟
گفتم: آهان! این همان فرهنگ غلطی است که گفتم. این دو باید مثل مادر و دختر باشند، نه دشمن.
اندکی در این موضوع و نادرستی این پندار، برایش سخن گفتم. آنگاه پرسیدم: اگر مادرشوهر و عروس، با هم دعوا کنند، حق دارند به هم تهمت بزنند؟
گفت: «نه!»
گفتم: اگر چه خیلی عصبانی شوند؟
تردید کرد و گفت: «نمیدانم. شاید. ممکن است که چیزی از دهانشان بپرد.»
گفتم: حتی تهمت عفتی؟
جا خورد و گفت: «مثلاً؟»
گفتم: مادرشوهر به عروسش بگوید وقتی عروس ما شدی، دوشیزه نبودی.
ساکت شد؛ سکوت طولانی. مجال دادم بیندیشد.
به گریه افتاد.
مجال دادم گریه کند.
آرام شد و ساکت ماند.
گفتم: شما که میدانید عروستان پاک است. چرا او را متهم به ناپاکی میکنید؟
گفت: «از سر غیظ. برای چزاندن او. تا دلم خنک شود... .»
گفتم: اما این سود، در برابر عذاب الاهی، چه ناچیز است!
تهمت، چند پیامد دارد؛ یکی آن است خشم خدا را میخروشاند. دیگر آنکه دل تهمتخورنده را سخت میرنجاند. سهدیگر آنکه آبروی او را میریزاند. چهاردیگر آنکه تهمتزننده را مشمول عذاب خدای غیرتمند میگرداند. پنجدیگر آنکه تهمتزننده را نفرتزده میکند. ششدیگر آنکه دیگران نیز به تهمتزننده، بهتان میزنند. هفتدیگر آنکه تهمتزننده به دروغزنی شهرت مییابد؛ زیرا؛ تهمتزن، دروغگو هم هست؛ چون تهمت، همان دروغ است، به اضافهٔ فحش و بیرحمی و بیحیایی.
حالا بگویید آیا میارزد برای لذت کثیف این «دلخنکی»، اینهمه خسارت کنیم؟
او باز به گریه افتاد و با ناله گفت: «نه! نمیارزد. به خدا نمیارزد... .»
باز به او مجال گریه و ناله دادم.
آرام که شد گفت: «حالا میگویید چهکار کنم؟»
گفتم: کلید حل مشکلتان دست عفیفه خانم است. دل او را به دست آورید. حلالیت تشریفاتی و لفظی هم کافی نیست. حال نوبت آن است که شما دل او را خنک کنید. بعد هم توبه کنید و جبران.
پذیرفت و رفت تا جبران کند.
ببینیم چه میکند... .
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1