eitaa logo
از زبان مشاور
497 دنبال‌کننده
187 عکس
55 ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 شکوفهٔ بهار ۱۴۰۲ 📚 چاپ جدید نهج‌البلاغه‌مان چند روز پیش، ثمره‌های نشر کتاب‌های‌مان در سال ۱۴۰۱ را منتشر کردیم. امروز؛ ۱۹ فروردین ۱۴۰۲، ۱۷ ماه رمضان ۱۴۴۴، به زیارت «جمالیان‌»مان رفتم، در دفتر «نشر جمال». دیدار مبارکی بود. مدیر نشر؛ برادرمان جناب آقای علیرضا سبحانی‌نسب، برگی زرین، هدیه‌ام دادند؛ کتابی تازه‌میلاد؛ چاپ جدید نهج‌البلاغه‌مان. خبر نداشتم. حسابی سورپرایزی بود. آن را بوسیدم و بوییدم و بر دیده نهادم و خدا را بر این موهبت خجسته، سپاس گفتم. این هم شکوفهٔ نوروزی و نعمت رمضانی، در آغاز امسال! سالی که نکوست از بهارش پیداست! تا باد، چنین بادا! امیدمان این است که حاصل قلم و بیان‌مان، در سال ۱۴۰۲، بهتر و بیشتر از سال ۱۴۰۱ و دیگر سال‌های پیشین باشد. ان‌شاءالله. 🌸 از همکاران خوب‌مان در دفتر تحقیقات‌مان؛ خانم مریم یوسفی عزت و دیگر یاوران‌مان، نیز از ناشران بلندهمت آثارمان، سپاسگزاریم. خداوند مهرورزمان را شکرگزاریم. الاهی شکر. علی‌اکبر مظاهری ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ 🔻رسانه‌هایمان را دنبال کنید: 🌐http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
AUD-20210504-WA0000.mp3
6.36M
🟢 مراسم احیا توسط شهید آیت‌الله مطهری (۱۳ دقیقه) ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🌹 اخلاق کودکانه 🖌 : ⭕️ ریشه‌های طلاق (۹) 🔥 طلاق‌های ناروا (۹) پاره‌ای از مردمان، «به‌سال»، بزرگ می‌شوند، اما «به‌عقل»، کودک می‌مانند. شناسنامه‌شان نشان می‌دهد خانم شده‌اند، آقا شده‌اند، اما کردارشان می‌نمایاند که کودک‌اند. ☯ کودکان بزرگسال ما، در مشاوره‌های‌مان، کودکانی بیست، سی، چهل، ساله می‌بینیم، حتی کودکانی هفتادساله. این پدیده، در مسائل اجتماعی، «بَد» است، اما در زندگی خانوادگی و روابط همسران، «بدتر» است. این نمونه را ببینید: 💠 کودکان بیست‌و‌پنج‌ساله 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ خانواده حسنا و حسن، زوجی جوان، که در میانهٔ دههٔ سوم عمرشان بودند، به مشاوره آمدند. ایشان را از قبل می‌شناختم. هر دو تحصیل‌کرده بودند، متدین بودند، مؤمن بودند. کسانی که آنان را از دور می‌شناختند، به ایمان‌شان غبطه می‌خوردند، اما (وای از این اماها!) «کودک‌صفت» بودند. مجادله داشتند؛ همان «نبرد بی‌برنده». نیز بهانه‌جویی و بهانه‌گیری. در آغاز مشاوره، به آنان درس صبوری می‌دادم. گلایه‌های ناروای‌شان را می‌شنیدم، اما تأیید نمی‌کردم. قابل تأیید و توجیه نبود. درست مانند دعوای دو کودکی بود که بر سر گردویی پوک، بر سر و صورت هم می‌کوبند. همتایی‌های‌شان را به رخ‌شان می‌کشیدم؛ همتایی عقیدتی، ایمانی، علمی، سِنّی. می‌پذیرفتند و اندکی آرام می‌گرفتند، اما آرامش‌شان کم‌دوام بود. سخنی را که از حسنا دربارهٔ ایمان حسن شنیده بودم، به‌تکرار به یادشان می‌آوردم که می‌گفت: «گاهی از صدای گریه‌های حسن‌آقا، در نماز شبش، بیدار می‌شوم.» راهکارهای بسیارم برایشان حکم مُسَکن را داشت؛ دوام نداشت، زیرا هیچ‌کدام نمی‌خواست از پوست بچگی‌اش بیرون آید. عادت بد بهانه‌گیری‌های بچه‌گانه را رها نمی‌کردند. اندک و اندک، سخن از طلاق به میان آوردند. به‌صراحت با طلاق‌شان مخالفت کردم. هیچ دلیلی برای طلاق‌شان نمی‌یافتم. زمان می‌گذشت و اینان، در دعواهای‌شان، بی‌پرواتر می‌شدند؛ مانند پیچ‌ومهره‌ای که هرز شده باشد، زبان‌شان هرز شده بود. زشتی مجادله، دیگر برایشان زشت نمی‌نمود؛ مانند کودکانی بدادب، که زبان‌شان به فحش عادت می‌کند و دیگر فحش را زشت نمی‌دانند. می‌دانیم که بدزبانی، از میزان ایمان آدمی می‌کاهد. اینان هرچه بیشتر نزاع می‌کردند، کم‌ایمان‌تر می‌شدند. کارشان به دادگاه کشید. هرچه اصرار کردند که طلاق‌شان را تأیید کنم، نکردم. هیچ دلیلی بر طلاق‌شان نمی‌یافتم جز همان کودک‌صفتی و بچگانگی. بسیاری از خوبی‌های‌شان را بر باد دعواهای بچگانه دادند و جدا شدند. افسوس! ستیزه به جایی رساند سخن که ویران کند کاخ‌های کهن مجادله‌های کودکانه می‌تواند زیباترین زندگی‌ها را فروپاشد. 🎀 خبر خوب این مجادله‌های کودکانه، قابل علاج است، اگر همسران از لجبازی‌های کودکانه دست بردارند. همسران ستیزه‌گر، برای درمان این بیماری حقیر، باید یک کتاب بخوانند و به آن عمل کنند؛ فقط یک کتاب: «نبرد بی‌برنده». خواندن این کتاب و عمل به راهکارهای آن، حتماً از مجادله‌های فضیلت‌سوز، پیشگیری می‌کند. بی‌تردید. ان‌شاءالله. خواندن این کتاب را به حسنا و حسن پیشنهاد کردم، اما نخواندند. اصرار کردم، نخواندند. اگر می‌خواندند و عمل می‌کردند، زندگی نوپای جوانانه‌شان تباه نمی‌شد. بیایید برای خوشبختی‌مان، اندکی عاقل‌تر شویم. 🗣 بهانه‌جویی و بهانه‌گیری بیایید بهانه‌جویی و بهانه‌گیری را از زندگی‌مان، از اخلاق‌مان، حذف کنیم. الفاظ «بهانه» و «بچه»، همراه هم‌اند. لفظ بهانه، بچه را به ذهن می‌آورد. بهانه‌جویی و بهانه‌گیری، در شأن عاقلان نیست. ما که از دوران کودکی فاصله گرفته‌ایم، باید از صفت بهانگی نیز فاصله بگیریم، وگرنه کودک‌ایم؛ کودک بزرگ‌سال! 🌸 سخن خداوند خدای‌مان فرموده است: مؤمنان، رستگاران‌اند: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» (۱). از خدا می‌پرسیم: این مؤمنانی که می‌فرمایی رستگاران‌اند، کیان‌اند؟ می‌فرماید: «اَلَّذِينَ هُمۡ عَنِ ٱللَّغۡوِ مُعۡرِضُونَ»؛ آنان‌اند که از بیهوده‌کاری روی‌گردان‌اند. (۲) حقا که بهانه‌جویی و بهانه‌گیری، از مصداق‌های دانه‌درشت بیهوده‌کاری است. بیایید مؤمن‌تر باشیم. بیایید بیهوده‌کار، بهانه‌جو، بهانه‌گیر نباشیم. ستیزه‌گر نباشیم. مجادله‌گر نباشیم. آن سخن فردوسی را که می‌گوید: ستیزه به جایی رساند سخن که ویران کند کاخ‌های کهن این‌گونه نیز می‌شود خواند: بهانه به جایی رساند سخن که ویران کند خانهٔ مرد و زن ۱. سورهٔ مؤمنون، آیه ۱ ۲. سورهٔ مؤمنون، آیه ۳ شب قدر ۱۴۴۴ ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ 🔻 رسانه‌هایمان را دنبال کنید: 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 امشب قدر، چه‌کار کنم؟ ⁉️ پرسش و پاسخپرسش با سلام و احترام. ضمن عرض تمنای مقبولیت طاعات و عبادات به بارگاه خداوند مهرورز، سؤالی از سوی جوانان و نوجوانان مطرح می‌کنم. گفته و پرسیده‌اند: از عملکرد گذشتهٔ خود پشیمان‌اند و گاهی دچار خودملامتی می‌شوند. توبه‌شان را کافی نمی‌دانند. می‌خواهند در این شب‌های قدر، گذشته و لوح درونی‌شان را از هر غبار و آلودگی‌‌ای پاک کنند. امشب قدر، چه‌کارهایی انجام دهند که بهترین باشد؟ می‌خواهند خاص و ناب دعا کنند. می‌خواهند از همان اعمال ویژهٔ عارفان و سالکان را انجام دهند. چه کنند که امشب، به جای یک پله، چندین پلهٔ عارفانه را بالاتر بروند؟ می‌خواهند در دل خدا جا باز کنند. 🔻 پاسخ سلام علیکم توبه‌ و پیمودن راه وصول به خداوند، مراحلی دارد. پاک‌کردن جان و پاکیزه‌نمودن روح و روان، دوگونه است؛ یک. تدریجی. دو. دفعی. اما تدریجی: تمیزکردن خانه، در یک دقیقه، امکان‌پذیر نیست. صرف زمان، دقت، کوشش مجاهدانه، و عوامل پاک‌کننده نیاز است. باید تمام ابزار و قوا را به کار گیرید. راه عارفان را نمی‌شود یک‌شبه طی کرد. باید وجود خدا را با همهٔ وجودتان احساس کنید. ناامید نباشید و در این راه، بکوشید. عزم‌تان را جزم کنید تا توفیق عرفان را بیابید. لطف خدا، بی‌نهایت است. اما دفعی: طِیِّ مکان ببین و زمان در سلوکِ شعر کاین طفل، یک‌شبه رَهِ یک ساله می‌رود بلکه «ره صدساله» می‌رود. امام سجاد - علیه‌السلام - در مناجات با خداوند سبحان، چنین نجوا می‌کند: «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ»؛ آن‌کس که به سوی تو آید، راهش نزدیک است. یک قدم بر خویشتن نِه، وان دگر در کوی دوست! هردو راه را باید در چشم‌رس جان نهاد؛ هم دفعتا اوج گرفت، هم تدریجا مراقب در اوج‌ماندن بود. 📌 اما شب‌های قدر: اگر در مجالس و مراسم بیرون باشید: ۱. جوشن کبیر را می‌خوانند. همراهی و همخوانی کنید. ۲. قرآن‌سرگرفتن دارند. همراهی و همخوانی کنید. ۳. دو رکعت نماز شب قدر، مانند نماز صبح، بخوانید؛ به نیت نماز شب قدر. ❇️ اما مهم‌ترین عمل امشب، ارتباط قلبی با خدا است: ۴. توبهٔ از همهٔ بدی‌ها و گناهان. ۵. پیمان با خدا بر پاک و بی‌گناه‌ماندن برای همیشه. ۶. دعا برای ازدواج جوانان. ۷. دعا برای تقویت ایمان و تقوا و نجابت‌تان. ۸. دعا برای عاقبت‌به‌خیری‌تان. ۹. دعا برای سعادت دنیا و آخرت‌تان. ۱۰. دعا برای توفیق کامل در هدف‌های‌تان و زندگی‌تان. ۱۱. دعا برای دریافت نیکی‌ها، در همهٔ امور زندگی‌تان. ۱۲. دعا برای عزیزان‌تان. ۱۳. دعا برای همهٔ مردمان؛ جمعی. ۱۴. دعا برای هرچه دوست دارید و به‌صلاح‌تان است. ۱۵. سپردن خودتان به خدا و درخواست آنچه که خدا برای‌تان صلاح می‌داند. ۱۶. خود را در آغوش خدا رها کنید. الاهی سعادتمند باشید. ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ شب قدر ۱۴۴۴ 🔻 ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید: 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🌹 امشب قدر، چه‌کار کنم؟ ⁉️ پرسش و پاسخ ❓ پرسش #خانم_مریم_یوسفی_عزت با سلام و احترام. ضمن عرض تمن
🌹 معصومیت اختیاری 🖊 : 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ اخلاقی - عرفانی پس از آن که مطالب «شب قدر» را در شب‌های قدر نوشتیم و منتشر کردیم، کسانی، به‌ویژه جوانانی، پرسیده‌اند: در شب‌های قدر، احوال خوشی یافتیم. جان‌مان را پاکیزه کردیم. آلودگی‌های روح‌مان را پاک کردیم. حالت معصومیتی برای‌مان حاصل شد. آیا این حالت، دوام‌ دارد؟ می‌توانیم در زمان‌های آینده نیز این نظافت روح را نگه داریم؟ 🔻 پاسخ ما بلی؛ نه تنها نگهداری و ماندگاری این حالت خجسته، ممکن است، بلکه نگه‌داشتن این گوهر بی‌بدیل، واجب است. مژده‌تان می‌دهیم که «معصومیت»، دست‌یافتنی است، برای همگان. ⭕️ دوگونه معصومیت معصومیت، برای ما آدمیان، دوگونه است: ۱. معصومیت ویژه این معصومیت، همان است که از جانب خداوند، به کسانی خاص داده می‌شود؛ مانند معصومیت پیامبران، امامان، اولیای ویژه خدا. این معصومیت، آن معصومان را هم از گناه بازمی‌دارد، هم از خطا. ایشان هرگز گناه نمی‌کنند و هیچ‌گاه خطا نمی‌کنند. دست هدایت خدا، همواره با ایشان است. ایشان، علاوه بر این‌که در هیچ‌زمان و هیچ‌مکان و هیچ‌کار، قصد گناه اختیاری نمی‌کنند، خطای بی‌اختیار هم نمی‌کنند. عصمت ایشان، از ناحیهٔ خداوند سبحان، تضمین شده است. این دردانه‌های آفرینش، در دامان لطف خداوند نشسته‌اند و پاکٍ پاکٍ پاک‌اند. غبار معصیت و نیز اشتباه، هرگز بر روان ایشان راه ندارد. ۲. معصومیت اختیاری در میان ما آدمیان، کسانی هستند که با عنایت خداوند و با کوشش خود، که آن نیز به لطف خداوند است، به مکانت عصمت می‌رسند، اما عصمت از معصیت، نه مصونیت از خطا. اینان گناه عمدی نمی‌کنند. چشم در چشم خدا، نافرمانی خدا را نمی‌کنند، اما ممکن است اشتباه کند. نه این‌که حتما اشتباه می‌کنند، بلکه شاید اشتباه کنند. ما؛ یعنی غیر معصومان ویژه، می‌توانیم معصومان اختیاری باشیم؛ گناه عمدی نکنیم، اما شاید خطا کنیم. خطاهای‌مان گناه نیست. بر خطاهای‌مان مجازات نمی‌شویم. آنچه کیفر دارد، گناه است، نه خطا. بیفزاییم که: اینان؛ یعنی معصومان اختیاری، کمتر خطا می‌کنند. پاکی جانشان، عقل‌شان را یاری می‌کند. نور روح‌شان، مسیر اندیشه‌شان را نورافشانی می‌کند تا خطا نکنند، یا کمتر اشتباه کنند. 🌸 مژده ای دل! به شما پاکیزگان «قدر»، مژده می‌دهیم که جان‌مایه‌های شب‌های قدرتان را می‌توان، بلکه می‌شاید و بلکه می‌باید تا همیشهٔ روزگاران نگه داشت؛ با عبادت‌پیشگی، تقواورزی، شرم‌داری. ما «قدریان»، دامان پرمهر خداوند مهرورز را رها نمی‌کنیم، تا آن‌هنگام که این جهان را به‌سعادت بگذرانیم و در سایبان لطف خداوند، در جهان آخرت، بیارامیم؛ آرامیدنی جاودانه. وه که چه خوش است معصومیت این‌جهانی و سعادت آن‌جهانی! به امید خدا. طفیل هستی عشق‌اند آدمی و پری ارادتی بنما تا سعادتی ببری ۱ ای خدا این وصل را هجران مکن سرخوشان عشق را نالان مکن! ۲ ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ ۱. حافظ، غزلیات ۲. مولانا، دیوان شمس، غزلیات ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
4.07M
🌹 چشم‌پوشی بزرگوارانه (تغافل؛ راه حل بسیاری از مسائل همسران) 📞 مشاورهٔ صوتی 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ خانواده 📳 خانمی گفته و پرسیده است: خواهرم کم‌سن و ظاهربین است. ایشان هنگام مشاجره با همسرشان متوجه ارتباط آقا با خانمی دیگر می‌شوند. آقا وجود چنین ارتباطی را نمی‌پذیرد، اما آن خانم گفته: «من با این آقا در ارتباط بوده‌‌ام، ولی نمی‌دانستم که متأهل است.» خواهرم گول حرف‌های همسرش را می‌خورد و به سازگاری ادامه می‌دهد، اما ما نگران هستیم و به دنبال یافتن ریشهٔ این مسئله‌ و راه حل آنیم. لطفاً راهنمایی بفرمایید. ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ 🎧 پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری؛ نویسنده و مشاور، را می‌شنویم. ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 معصومیت ماندگار 🖌 : 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ اخلاقی - عرفانی پس از نوشتن و انتشار «امشب قدر، چه کنیم؟» و سپس «معصومیت اختیاری»، جوانی دارای حال و خواهان کمال، گفته و پرسیده است: احوال شب‌های قدر را نگه داشته‌ام. دلم زلال است. دارم پله‌های کمال را بالا می‌روم. گویا به بام رسیده‌ام. نمی‌خواهم از این بام بلند، پایین آیم. از اینجا عرش خدا را می‌بینم. بهترین تجربهٔ عمرم است. اما گاهی می‌ترسم نکند پایین افتم. چه کنم؟ درسم و کارم به‌گونه‌ای است که آمیختهٔ با جامعه‌ام. و این ترسم را بیشتر می‌کند. دستم را می‌گیرید که پایین نیفتم؟ 🔻 پاسخ ما مرحبای‌تان می‌گوییم. خوشا حالتان! همان‌جا بمانید. پایین را نگاه نکنید که هراس بگیرید. بدون تکرار این تعارف کلیشه‌ای که: «ما خودمان می‌خواهیم دیگران دستمان را بگیرند...»، می‌گوییم: بله؛ دست‌تان را می‌گیریم. بلکه هردوی‌مان دستان هم را می‌گیریم تا نیفتیم. بلکه بالاتر؛ هر دو، بال در بال هم می‌افکنیم تا از بام، اوج بگیریم و بر کنگرهٔ عرش بنشینیم. ما را از کنگرهٔ عرش ندا می‌دهند. تو را ز کنگرهٔ عرش می‌دهند نفیر! ۱ ما مرغان باغ ملکوتیم: مرغ باغ ملکوتم نیَم از عالم خاک ۲ اکنون چنین کنید: ۱. همان‌سان که خدا شما را می‌بیند، شما نیز او را ببینید: «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ»؛ ۳ مگر آدمی نمی‌داند که خدا او را می‌بیند؟ و به فرمودهٔ امیر پارسایان، امام علی عزیزمان: «اعْلَمُوا اَنَّكُمْ بِعَيْنِ اللّهِ»؛ ۴ بدانید که شمایان در چشم خدایید! از امیرجان‌مان - علیه‌السلام - پرسیدند: آیا خدایت را میبینی؟ فرمود: «مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ»؛ ۵ خدایی را که نبینم، نمی‌پرستم! (من نه آنم که بر آستان خدای نادیده، سر بسایم!) صحنه زیبا شد؟ بله‌؟ خوب، چگونه ممکن است که آدم، چشم در چشم خدا داشته باشد و دست در دست او و جان در جان او، و از بام پرتاب شود؟ محال است. ۲. ترس، خوب است، اما امید، بهتر است. همان‌اندازه که از افتادن می‌ترسید، به پرواز، امید ببندید، بلکه بیشتر. مهربانی خدا بی‌نهایت است، اما قهرش محدود است. «نامحدود»، بر «محدود»، غالب است. به لطف خدای لطیف امید ببندید. فعلا همین مقدار بس است. بعد باز صحبت می‌کنیم. دستان‌مان در دستان هم است و بال‌های‌مان در بال‌های هم. تا بی‌نهایت‌ها می‌رویم. به امید خدا. ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ ۱. حافظ، غزلیات ۲. مولوی، غزلیات شمس ۳. سورهٔ علق، آیهٔ ۱۴ ۴. نهج‌البلاغه، خطبه ۶۵ ۵. الکافی، جلد ۱ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 عید فطر، جشن پیروزی در جهاد اکبر است. 🎙 مصاحبهٔ خبرگزاری رسا با حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر مظاهری حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر مظاهری، نویسنده و پژوهشگر سبک زندگی و خانواده، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به فرارسیدن عید فطر، اظهار داشت: فطر از فطرت و عید به‌ معنای بازگشت است، بنابراین انسان در این روز به فطرت خدایی خود باز می‌گردد و جانش شکوفا می‌شود. 🌸 عید فطر، روز پاکی انسان از زنگارهای درون وی ادامه داد: به‌دلیل ریاضت‌هایی که انسان در ماه رمضان کشیده و جان خود را از زنگارها و آلودگی‌ها زدوده است، پاک و طاهر می‌شود و با عباداتی که انجام داده است، غبارها از گوهر فطرت انسانی‌اش پاک می‌شود؛ به همین دلیل، برای شکرانهٔ این نعمت، جشن عید برپا می‌کند.   حجت‌الاسلام والمسلمین مظاهری با بیان اینکه عید فطر روز پیروزی انسان بر نفس امّاره است، عنوان کرد: انسان در این روز، شیاطین درون و برون را از خود دور می‌کند و به موفقیت بزرگ در جهاد اکبر دست می‌یابد. به همین دلیل است که حضرت علی (ع) در خطبهٔ ۴۲۸ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «روز عید فطر برای کسانی که روزه‌شان قبول شده، بهترین روز است... و هر روزی که در آن، معصیت خدا نشود، روز عید و مبارک است.»   وی افزود: این سخن تأکید می‌کند هر روزی که معصیت و گناه در آن صورت بگیرد، نامبارک و نحس است و فرد گناهکار نیز انسانی منحوس است، بنابراین باید تلاش کنیم تمام روزهای سال را برای خود عید قرار بدهیم و این امر هم جز با اطاعت اوامر الهی و دوری از گناهان امکان‌پذیر نیست.  🌺 نماز عید فطر، عبادتی بزرگ و ارجمند کارشناس مسائل خانواده، نماز عید فطر را عبادت اجتماعی بزرگی خواند و گفت: نمازهای عید فطر و عید قربان شبیه به هم است و در طول سال همین دو بار خوانده می‌شود. در قنوت این نمازها، دعاها و مطالب بسیار مهمی بیان می‌شود؛ به همین دلیل باید نماز عید فطر را عبادتی بزرگ و ارجمند بدانیم.  وی افزود: نماز عید فطر عبادتی دل‌شاد‌کن است و کسانی که در این عبادت شرکت می‌کنند، گویا در جشن پیروزی حضور یافته‌اند؛ چراکه توانسته‌اند یک ماه، خدا را عبادت کنند، از گناهان دوری گزینند و بر هوای نفس فائق آیند. ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 تصمیم‌های عجولانه 🖌 : ⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۰) 🔴 سه‌طلاقه! امشب؛ شب عید فطر ۱۴۴۴، یکم اردیبهشت ۱۴۰۲، برادری مؤمن که از سال ۱۳۶۲، در عملیات خیبر، برادر شده‌ایم و برادری‌مان برقرار است، تلفن کرد و بی‌فاصله گفت: «تبریک عید فطر و دعای قبولی عبادت‌های رمضانی، بماند برای تماس بعد. حالا یک مسئلهٔ فوری پیش آمده که می‌خواهم راه حل آن را بپرسم.» من هم وارد تعارف‌ها و دعاهای رمضانیه و فطریه نشدم و گفتم: بفرمایید. گفت: «یکی از دوستان‌ما، از سر عصبانیت و از روی عجله، خانمش را طلاق داده و گفته سه‌طلاقه‌ات کردم که دیگر رجوعی در کار نباشد. حالا پشیمان شده و می‌خواهد همسرش را برگرداند. درمانده شده که من سه‌طلاقه‌اش کرده‌ام. نمی‌توانم او را برگردانم. چه کنم؟ شما بگویید چه کند؟» گفتم: در مذهب تشیع، سه‌طلاق در یک مجلس، نداریم. به او بگویید زود اقدام کند. اگر هنوز همسرش از عدّه بیرون نرفته، او را برگرداند، بدون نیاز به عقد مجدد. و اگر از عدّه خارج شده، او را عقد مجدد کند. همسری‌شان برقرار می‌شود. شادمان شد و زود تلفن را قطع کرد تا به دوستش خبر دهد. 🌪 آماری حیرت‌آور ما، در مشاوره‌ها و تجربه‌هایمان، این رخداد شگفت‌انگیز را تحصیل کرده‌ایم که بیشتر (حدود هشتاددرصد) کسانی که طلاق می‌دهند یا طلاق می‌گیرند، از فردای طلاق تا دو سال بعد، پشیمان می‌شوند. آیا سازمان آمار، این پدیده را می‌تواند نشان دهد؟ نه! در دفتر آمار، میزان طلاق‌ها ثبت می‌شود، اما میزان پشیمانان یا ناراضیان از طلاق را هرگز ثبت نمی‌کنند. این رخداد حیرت‌آور، در لابراتوار دفتر مشاورهٔ ما نمایان می‌شود. عادت مردمان بر این است که‌ پشیمانی‌هایشان را پنهان می‌کنند و تنها نزد مشاورانی دانا و توانا و نیز خیرخواه و امین، پرده از لایه‌های پنهان پشیمانی برمی‌دارند. 🤦‍♂ مرد طلاق‌‌دهنده وقتی مردی، پس از جدایی از همسرش، کوله‌باری سنگین از تنهایی را بر دوش رنجورش احساس می‌کند، اندکی مقاومت می‌کند؛ می‌کوشد سرش را افراشته نگه دارد، اما اندک‌اندک سنگینی کوله‌بار، کمرش را خم می‌کند. از نیروی پاهایش می‌کاهد. دورنمای دیدگانش کم‌سو و سپس تار می‌شود و در نهادش آهی می‌جوشد و آهسته، در باطن ضمیر خود می‌گوید: راستی! از این طلاق، چه محصولی عایدم شد؟ آیا می‌شد که چنین نشود؟ و کم‌کم به زبان می‌آورد که عجب کاری کردم! پس از زمانی که کمر و زانو، که دیگر توان کشاندن کوله‌بار را، که اکنون سنگین‌تر شده، ندارند، می‌گوید: عجب اشتباهی کردم! بعد می‌گوید: عجب غلطی کردم! اگر فرزندی یا فرزندانی در میان باشند که کار دشوارتر است. عاقل آن است که اندیشه کند پایان را! مرد آخر بین، مبارک‌بنده‌ای‌ است! ❤️‍🔥 زن طلاق‌گیرنده و هنگامی که زن، طلاق می‌گیرد (که در عصر ما، خانم‌ها، در طلاق، شتابان‌ترند!) و از فردای طلاق، آوارهای آن رخداد تلخ بر سرش می‌ریزد؛ آوارگی، بی‌یاوری، مسئولیت زندگی، مطلقگی، ابتدا به روی خود نمی‌آورد. می‌کوشد خود را «رهایی‌یافته» فرض کند، آزادشده پندارد. اما کم‌کم به فاجعه‌ای که آفریده است آگاه‌تر می‌شود و در نهایت می‌گوید: عجب خطایی کردم! خانمی به من می‌گفت: عجب حماقتی کردم! مشکلات پس از طلاق، برای خانم‌ها بیش از آقایان است؛ بسیار بیشتر. مردان، پس از طلاق، زودتر ازدواج دوباره می‌کنند، اما ازدواج پس از طلاق برای خانم‌ها دیرتر و دشوارتر است؛ بسیار دشواتر. به‌علاوهٔ ناگواری‌های روانی و حیثیتی که برای زنان مطلقه پدید می‌آید. نیز اگر فرزند یا فرزندانی در میان باشند، مسأله پیچیده‌تر می‌شود. عاقل آن است که اندیشه کند پایان را! زن آخربین، مبارک خانمی‌ست! 🔹 دیدگاه ما در طلاق، شتاب نکنید! چندروز، چندماه به تأخیرافکندن طلاق، عاقلانه‌تر از تعجیل در آن است. ما، از تأخیر در کارهای انتحاری، زیان نمی‌کنیم. سود می‌کنیم. 🔸 معجزهٔ مشاوره مشاوره با مشاورین دانا و توانا، در پیشگیری از طلاق، معجزه می‌کند. ما، در مشاوره‌های‌مان، اکثر جدال‌های عجولانهٔ طلاقی را به صلح می‌آوریم. از بن جان معتقدیم که سخن خدای‌مان که فرموده است: «الصُّلْحُ خَيْرٌ»؛ ۱ صلح، بهتر است، حق است. خداوند حکیم که آدمیان را آفریده، می‌داند که صلح، به صلاح است. بیایید برای دو سرای‌مان، بر سر نفس امّاره‌مان و بر شانه‌های تعجیل‌های شیطان‌خواسته‌مان، پای فشاریم. به امید خدا. ادامهٔ مطلب 👇👇👇
از زبان مشاور
🌹 تصمیم‌های عجولانه 🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی‌اکبر_مظاهری ⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۰) 🔴 سه‌طلاقه! امشب
👆👆👆 ادامهٔ مطلب در آموزه‌های دینی ما آمده است: به‌گاه خشم و عجله، تصمیم‌های بزرگ نگیرید که پشیمان می‌شوید. 💧 اندکی صبوری ورزیم در تلاطم روزگار و هنگام فَوَران آتشفشان خشم، عقل، فلج می‌شود یا نیم‌فلج. وقتی بر پای عقل، عِقال (پابند) بزنند و به نورافکن عقل، لجن بمالند و بر دهان عقل، لگام پرفشار ببندند، دیگر هنری ندارد. هیچ‌کاره می‌شود. در این هنگام، برای اسب چموشِ خشم و شتاب، میدان گشوده می‌شود. چنان سُم بر زمین خاکی می‌کوبد و غبار برمی‌انگیزد که دیدگان عقل، کور می‌شود. جایگاه عقل، ناپدید می‌شود. هنگامی که غبارها فرو بنشیند (اگر فرو بنشیند)، پیکرهای متلاشی‌ عقل و آبرو و مصلحت را می‌بینیم که بر خون و خاک، غلتیده‌اند. پناه بر خدا! 💨 طلاق، در ردیف یازدهم ۱. پیش از طلاق، ده‌ راه اصلاح وجود دارد. اگر این ده راه، با تدبیر عاقلانه پیموده شوند، کم است که نوبت به راه یازدهم برسد. ۲. به‌وقت خشم و کلافگی، فاصله بگیریم. به خلوت تنهایی برویم. فکر کنیم. مشاوره کنیم. ۳. عجله، در هر کار، بد است و در طلاق، بدتر است. بیاییم برای سعادت دنیای‌مان و آبادانی آخرت‌مان، صبوری ورزیم. «اَلصَّبرُ مِفتاحُ الفَرَج»؛ ۲ صبوری، کلید گشایش و ظفرمندی است. خدایا! دستان‌مان را همچنان بگیر؛ محکم‌تر. ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ۱. سورهٔ نساء، آیهٔ ۱۲۸ ۲. امیر مؤمنان (ع) ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 روزنه‌های امید 🖌 : ⭕️ تشکل‌های همسریابی و ازدواج اکنون بافت جامعهٔ ما به‌گونه‌ای شده است که برای همسریابی و ازدواج، علاوه بر شیوهٔ سنتی، که شیوهٔ خوبی است، راه‌های دیگری نیز باید جست. از آن شیوه‌های پسندیده، «همسریابی سازمانی» است؛ سایت‌های همسریابی، کانال‌ها، گروه‌ها، تشکل‌های محلی، ازدواج‌های دانشجویی، سازمان‌های دانشگاهی... . قبلاً؛ ده - پانزده سال پیش، نظر مردم، به این شیوه‌ها، منفی بود؛ به این دلیل که برخی از سایت‌ها و سازمان‌های همسریابی، خوب عمل نمی‌کردند. هنوز هم آن غیر خوب‌ها وجود دارند، اما، به‌تدریج، تشکل‌های خوب، به میدان آمدند و کارهایی پسندیده کردند. اکنون صدها سایت، کانال، گروه، تشکل و سازمان، در فضاهای حقیقی و مجازی، فعال‌اند. دانشگاه‌ها، مساجد، خیرخواهان و اماکن و اشخاص فراوانی مشغول کار مبارک «معرفی»، «واسطگی»، و «روایت‌گری» ازدواج‌اند. از فعالیت‌های اینان، نتایج شایانی پدید آمده است. اما هنوز، برخی از خانواده‌ها، به‌خصوص پدران و مادران، به اینان بدبین‌اند. یا چندان خوشبین نیستند. بعضی از خود جوانان نیز هنوز دلشان به کار ایشان، گواهی نمی‌دهد. از این رو، خود را از ثمره‌های این شیوهٔ خجسته، محروم می‌کنند. 📌 دیدگاه ما ما می‌گوییم: باید بدها و خوب‌ها را تفکیک کرد. تکلیف ما با بدها معلوم است؛ همچنان به آنان اعتماد نمی‌کنیم، اما از خوب‌ها باید استفاده کنیم. شاید بتوان گفت که خوب‌ها دارند بیش از بدها می‌شوند. اعتماد جامعه و خانواده‌ها و جوانان، به اینان، رو به افزایش است. ما اینک، در مشاوره‌هایمان، شاهد ازدواج‌های فرخنده‌ای هستیم که محصول کار همین تشکل‌هاست. و پاداش عظیم خداوند بر ایشان؛ راویان نیکوپندار و نیکوکردار ازدواج، باد! ۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🌹 تصمیم‌های عجولانه 🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی‌اکبر_مظاهری ⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۰) 🔴 سه‌طلاقه! امشب
🍂 سردی بستر 🖌 : ⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۱) کمترعاملی، یا بگوییم هیچ‌عاملی، مانند سردی بستر، زندگی را از رونق نمی‌اندازد. و کمترعاملی، یا بگوییم هیچ‌عاملی، مانند گرمی بستر، به زندگی رونق نمی‌دهد. برخی از عوامل، به‌تنهایی می‌توانند زندگی را زمین بزنند، چنان‌که پاره‌ای از عوامل، به‌تنهایی می‌توانند ستون مرکزی خیمهٔ زندگی شوند. ببینید: ما، در تجربه‌های مشاوره‌ای‌مان، به‌وضوح یافته‌ایم که بسیاری از مشکلات همسران، ریشه در ناکامی‌های جنسی و عاطفی ایشان دارد. نیز بسیاری از توفیق‌های‌شان ثمرهٔ کامیابی در این عرصه است. ازاین‌روست که آموزش‌ مهارت‌های این رابطه را برای همسران، به‌ویژه زوج‌های جوان، ضرورتی حتمی می‌دانیم. 💠 منابع من در نوشته‌ها و مشاوره‌هایم اینجانب، در نوشته‌ها و مشاوره‌هایم، بر سه منبع، تکیهٔ بیشتری می‌کنم: ۱. دانش دانش‌های مربوط به موضوع نوشته‌ها و مشاوره‌ها؛ دانش‌های دینی، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، پزشکی... . با عنایت به موضوع نوشته و مشاوره. ۲. آمار رسمی، اطلاعات عمومی، تجربه‌های بشری... . این‌ها نیز با عنایت به موضوع نوشته و مشاوره. ۳. اندیشه‌ها و تجربه‌های مشاوره‌ای شخصی و میدانی خودم. و این نیز با عنایت به موضوع نوشته و مشاوره. هرسه لازم است، کارساز است، چشم‌گشاست، راهنماست. از این هرسه بهره می‌جویم. این هرسه، ابزارهایی کارساز در نوشتن و مشاوره و سخنرانی و تدریس است. اما و اما که: اندوخته‌های تجربه‌ای و مشاهده‌های مشاوره‌ای‌ام، کارسازترین ابزارهایند. فایده‌های این‌ها اطمینان‌بخش‌تر است و کارآمدتر و محسوس‌تر و ملموس‌تر. 🔄 باز آییم به سر اصل موضوع‌مان در مشاوره‌های‌مان دیده‌ایم که برخی از زندگی‌ها را تنها و تنها یک عامل، تار از پودشان گسیخته و آن‌ها را به تباهی کشیده است، و آن «عدم رونق مسائل جنسی و عاطفی» است؛ ناتوانی، کم‌توانی، نابلدی، کم‌بلدی، بی‌کاری، کم‌کاری، بی‌توجهی، کم‌توجهی، بی‌کوششی، کم‌کوششی، بی‌سلیقگی، کم‌سلیقگی... . من باور نمی‌کنم، شما هم باور نکنید که زن و شوهری، بسترشان گرم باشد و زندگی‌شان سرد. یا بسترشان سرد باشد و زندگی‌شان گرم. محال است! رونق هر کدام؛ بستر و زندگی، با هم‌ پیوستگی تمام دارد. ممکن نیست که زن و شوهری، از جنبهٔ جنسی و عاطفی، تأمین کامل باشند، اما برهم زبان تلخ بگشایند. آمارهای رسمی دلیل‌های طلاق، نمی‌توانند این مسئله را به وضوح نشان دهند، اما همین آمارها نیز گاهی نشان می‌دهند که بیش از نیمی از طلاق‌ها به دلیل ناتوانی، کم‌توانی، یا نابلدی زوج‌هاست؛ در تأمین نیازهای غریزی و عاطفی همسران‌شان‌. ما، این موضوع را، در کتاب «آداب عشق‌ورزی»، کاویده‌ایم و به‌تفصیل بیان کرده‌ایم. ما، در این مقال، با شمایان عزیزمان، فراوان سخن داریم. اما اکنون، در خور مجال موضوع؛ ریشه‌های طلاق، به همین مقدار بس می‌کنیم تا به مطالب دیگر برسیم؛ اما و اما سفارش اکیدتان می‌کنیم که کامل این مسألهٔ حیاتی را در کتاب «آداب عشق‌ورزی»، بجویید. به امید خدا. بیاییم برای زیستنی شریفانه‌تر، بیشتر بکوشیم! ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را رسانه‌هایمان را دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 تربیت «والدینی»، نه «تک‌والدی» 🖌 : 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ تربیتی جناب استاد اسماعیل صابری، از استادان دانشگاه در استان فارس، گفته و پرسیده‌اند: با پدران و مادران دانش‌آموزان، درس‌های تربیتی دارم. برای پربارترشدن درس‌هایم راهکار می‌خواهم. به این منظور، مسائل بارز در درس‌هایم را، در چند محور، مطرح می‌کنم: 1⃣ سوال اول برخی از پدران، برای بافرزندان‌بودن، زمانی کافی نمی‌گذارند. دلیل آن را مشغله‌های زیاد کاری بیان می‌کنند. به ایشان چه بگویم؟ 🔻 پاسخ ما ۱. حضور پدرانی که برای مسائل تربیتی فرزندان، به کلاس‌های شما می‌آیند، نشانگر آن است که برای تربیت فرزندانشان، ارزش قائلند. ما و شما می‌دانیم که تنگناهای معیشتی، ایشان را به کار زیاد وادار می‌کند. از این رو با ایشان همدلی کنید تا دلگرم شوند. آنان را مقصر نخوانید. ۲. به ایشان بگویید: همان زمان کوتاهی را که می‌توانید با فرزندانتان باشید، با تمام وجود نزدشان باشید، اگرچه ۵۰ دقیقه باشد. این زمان، اگر با توجه و کیفیت باشد، مفید است. در این ۵۰ دقیقه، موبایل را کنار بگذارید. تلویزیون را تماشا نکنید؛ بلکه چشم در چشم فرزندان بدوزید. به آنان لبخند پدران بزنید. با آنان بازی کنید؛ بازی‌های کودکانه. هر چه بچه‌ها دوست دارند. در آن قطعهٔ زمان، به فرزندان، پند ندهید. با آنان کودکی کنید، چنان که بچه‌ها از ته دل بخندند. همدلی و همراهی پدر را احساس کنند؛ احساسی صادقانه و صمیمانه. هنر مدیریت این میدان، در این زمان ۵۰ دقیقه، از مدیریت ۱۰ ساعت کار بیرون، کمتر نیست. 2⃣ سوال دوم پدران می‌پرسند: اگر ما همهٔ وقت و نیروی‌مان را صرف کار بیرون کنیم و کار تربیت فرزندان را بر عهدهٔ همسران‌مان بگذاریم، آیا کار درستی کرده‌ایم؟ 🔻 پاسخ ما ۱. تربیت و رشادت فرزند، باید «والدینی» باشد، نه «تک‌والدی». فرزندان، هم به دریافت عواطف لطیفانهٔ مادرانه نیاز دارند، هم به دریافت عاطفه‌های رشیدانهٔ مردانهٔ پدرانه. هرکدام جای خود را دارد. نباید فرزندان، از هیچ‌کدام، محروم باشند. البته سهم مادرها بیش از پدرها می‌شود؛ هم به دلیل حوصله و زمان بیشتر مادران، هم به سبب کار بیشتر بیرونی پدران. ترکیب شیوه‌های تربیتی و روحیه‌های زنانه و مردانه، ضرورتی حتمی‌ است. فرزندان، برای رشد رشیدانهٔ روحی و جسمی، به دریافت این هردوگونه تربیت، نیاز دارند. ۲. خانم، به‌تنهایی، خسته و کلافه می‌شود. لازم است که زمانی، هرچند همان ۵۰ دقیقه، این بار سنگین را از دوش مادر برداشت و بر دوش پدر نهاد. افسوس که این خستگی و کلافگی مادر، کمتر دیده می‌شود! ۳. خود پدر نیز به همنوایی و آمیختگی با بچه‌ها نیاز دارد. افسوس که این نیاز، به‌خوبی شناخته نشده است و به آن توجه لازم نمی‌شود! 3⃣ سوال سوم پدران و مادران، هردو، می‌پرسند: اگر فرصت کافی برای با فرزندان‌بودن را نداشتیم، از همان زمان کوتاه، چگونه استفاده کنیم که تا اندازه‌ای جبران کمبود زمان بشود؟ 🔻 پاسخ ما این فرصت کوتاه را «غنی‌سازی» کنید. اگر زمان اندک است، محتوای آن را پربار کنید؛ با تمرکز بیشتر، مطالعهٔ کتاب‌های غنی تربیتی (کتاب‌های کم‌محتوا را نخوانید)، نوبه‌نوکردن روش‌های تربیتی... . هرچه فرصت، اندک‌تر باشد، باید محتوا، پربارتر شود. 💠 نکته ما، در کتاب «فرهنگ خانواده»، فصلی نوشته‌ایم با نام «فراغت ویژه». فصل پانزدهم. آن فصل برای همهٔ سوال‌های‌تان کارساز است. آن را در این‌گونه کلاس‌های‌تان تدریس کنید. نیز خواندن آن را به والدین توصیه کنید. الاهی که خداوند مهرورز، شما را در رسالت ارجدارتان یاور باشد. به آن ذات اقدس، دل بسپارید و از او یاری بطلبید. ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔹 بالاترین دارایی جهان 🖌 : ✅ منتشرشده در شمارهٔ ۱۵۵ ماهنامهٔ «خانهٔ خوبان» ✔️ فایل پی دی اف، بهمن و اسفند ۱۴۰۱ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
درس همسرپرستی(1).pdf
322.8K
🔹 درس همسرپرستی 🖌 : ✅ منتشرشده در ماهنامهٔ خانواده ✔️ فایل پی دی اف، اسفند ۱۴۰۱ و فروردین ۱۴۰۲ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🐛 موریانه‌های ذهنمان را فعال نکنیم! 🖋 : 🗝 نپرسیدن؛ کلید آرامش! سخنی معروف می‌گوید: «پرسیدن، کلید دانش است.» آیا این سخن، درست است؟ آری؛ تا اندازه‌ای درست است. پرسیدن، در افزایش دانش، مؤثر است. در کاستن مجهولات، اثر دارد. اما و هزار اما: آیا هر پرسشی روا است؟ آیا هر سؤالی، کلید دانش است؟ آیا دانستن همهٔ امور، پسندیده است؟ نه! چطور؟ 💠 معجزهٔ یک آیه برخی از آیه‌های قرآن، معجزه است. معجزه می‌کند. پاره‌ای از حدیث‌ها نیز چنین است. این آیه را ببینید: «لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ»؛۱ دربارهٔ چیزهایی که اگر برایتان آشکار شود، حالتان را بد می‌کند، نپرسید. پرسش دربارهٔ برخی از مسائل، آگاهی بر پاره‌ای از مطالب، جان انسان را آلوده می‌کند. ذهن آدمی را آشفته می‌نماید. حال انسان را خراب می‌کند. دانستن پاره‌ای از امور، حقا که ناحق است! این نمونه را ببینید: ⭕️ آرامشم تباه شده! 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ خانوادهپرسش خانمی یا آقایی (که از سؤالش برنیامد که خانم است یا آقا) گفته و پرسیده است: از زمان نوجوانی به ما یاد داده‌اند که همسر باید از همهٔ کارهای همسرش باخبر باشد تا بتواند او را همراهی و یاوری کند. اما این آموزش، بلای جان من شده. آرامشم را گرفته. هفت‌سال است زندگی مشترک داریم. در این زمان هفت‌ساله، سعی کرده‌ام همه‌چیز همسرم را بدانم. تقریباً در این کار موفق بوده‌ام. اگرچه ایشان مسائل غیر ضروری و غیر مربوط به من را کمتر بیان می‌کند، اما من با سؤال‌های بسیارم، بر مسائلی آگاه می‌شوم که هیچ فایده‌ای برایم ندارد. همراهی و یاوری هم نمی‌توانم بکنم. به رونق زندگی‌مان هم کمکی نمی‌کند، اما ذهن من را پریشان می‌کند. مضطرب می‌شوم. نگرانم می‌کند. دارم در آن آموزهٔ خانوادگی و اجتماعی، تردید می‌کنم که می‌گفت: «همسر باید از همه‌چیز همسرش باخبر باشد.» لطفاً راهنمایی‌ام می‌فرمایید؟ 🔻 پاسخ ما آن آموزهٔ مشهور، درست نیست. «رُبَّ مَشْهُور لا أَصْلَ لَهُ»؛ ای‌بسا مطلب مشهوری که ریشه ندارد. گوش و چشم‌گشودن بر کثیری از مسائل، ناروا است. آزارنده است. صلاح کار، آن است که آدمی بر بسیاری از اطلاعات، گوش و چشم بپوشاند. ما طاقت دانستن همهٔ امور را نداریم. راحتی در ندانستن بسیاری از خبرها است. ۲. ظرف ذهن، محدود است. حساس است. زودجوش است. زودرنج است. از این روست که می‌گوییم: باید مظروف این ظرف، اندک باشد؛ فقط به اندازهٔ ضرورت. نیز پاکیزه باشد. سؤال از چیزهایی که سبب تراکم آزاردهندهٔ ذهن می‌شود، نابه‌جا است. پاسخ‌های دریافتی از سؤل‌های نابه‌جا، آلوده است. فشاردهنده است. برانگیزانندهٔ اضطراب است. آفرینندهٔ انسان، که او را ساخته و همهٔ ابعاد وجودی او را کاملاً می‌شناسد، فرموده است: «لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ»؛۲ دربارهٔ آنچه که اگر برایتان آشکار شود، حالتان را بد می‌کند، نپرسید. ۳. موریانه‌های ذهن‌تان را فعال نکنید. در ذهن آدمی موریانه‌هایی خفته‌اند که اگر بیدار شوند، گزند می‌زنند. شرط عقل است که آن‌ها را بیدار نکنیم. که اگر بیدار شوند، می‌لولند. لولیدن آن موریانه‌ها ذهن و دل را برمی‌آشوبد. یکی از سبب‌های دانه‌درشت فعال‌کردن آن موریانه‌ها، پرسیدن است. کنجکاوی نابه‌جا است. باخبرشدن از خبرهای تلخ است. ۴. حیاط خلوت ما، در نوشته‌ها و مشاوره‌هایمان، می‌نویسیم و می‌گوییم: هر یک از همسران، حق دارد، بلکه برای او ضروری است که یک حیاط‌خلوت داشته باشد. دست کم بیست‌درصد از مسائل خود را آنجا نگه دارد. دیگری نباید به آن بیست‌درصد، ورود کند، هر اندازه هم که صمیمی باشند. بنابراین از اکنون دیگر دربارهٔ غیر ضروری‌ها هیچ سؤال نکنید. کنجکاوی نکنید. دریچهٔ ذهن و دلتان را بر اطلاعات غیر لازم ببندید، تا آسوده‌خاطر و آرام‌دل شوید. به امید خدا! از امیر مؤمنان پرسیدند: چگونه به این جایگاه بلند رسیدید؟ ایشان فرمود: «کُنتُ بَوّابًا عَلیٰ قَلبی»؛ دلم را دروازه‌بانی کردم! سلام الله علیه! ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ۱. سورهٔ مائده، آیهٔ ۱۰۱ ۲. سورهٔ مائده، آیهٔ ۱۰۱ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
دعای مستجاب پدر.pdf
555.2K
🔹 دعای مستجاب پدر 🖌 : ✅ منتشرشده در ماهنامهٔ خانواده ✔️ فایل پی دی اف، اسفند ۱۴۰۱ و فروردین ۱۴۰۲ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🍂 سردی بستر 🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی‌اکبر_مظاهری ⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۱) کمترعاملی، یا بگوییم هیچ
🌹 قانون‌گذاری انبوه 🖌 : ؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان ⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۲) 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ خانواده امروز، خانم نظمی نزدم آمد. مانند همیشه از شلختگی همسرش می‌نالید. گفت: دیروز که همسرم به خانه آمد، کلیدش را روی میز گذاشت. گفتم: چرا کلیدت را در باکس کلیدها نمی‌گذاری؟ ناگهان با تندی جواب داد: مگر من بچه‌ام که مدام دستور می‌دهی؟ گفتم: ما روز اول قرار گذاشته‌ایم که مدیریت خانه با من باشد، پس باید هرآنچه که من می‌پسندم، انجام دهی. ناراحت شد، اما هیچ نگفت. خانم یوسفی، مگر حق با من نیست؟ مدیر خانه من هستم. و من بهتر می‌دانم که چه چیزی، کجا باشد. مردها چرا بزرگ نمی‌شوند؟ من با این تربیت نادرستی که مادرش داشته، چه کنم؟ دیگر اعصابم نمی‌کشد. 🔻 پاسخ ما گفتم: یادت هست که هشدار داده بودم در نظم‌دهی خانه، افراطی نباشید؟ آسان‌گیر باشید. این همه قانون تعیین نکنید. درست است که مدیر داخل خانه، زن است و مدیر خارج از خانه، مرد است، اما برای شمای نوعروس، نکته‌ای دارم: تا زمانی که همسرتان یادش نیست که قانون‌گذاری کند، شما به یاد ایشان نیندازید. بدانید که اگر ایشان قانون‌گذاری را یاد بگیرد، برای شما در بیرون از خانه قانون‌گذاری می‌کند. زیراکه ایشان مدیر خارج از خانه هستند. و مطمئن باشید که اگر ایشان برای شما قانون تعیین کند، آزادی شما دیگر نخواهد بود و شما بیش از او عذاب خواهید کشید؛ زیرا قانون‌هایی سخت‌تر از تعیین مکان کلید و لباس و ... وجود دارد. از ایشان پرسیدم: شما را مادرتان تربیت کرده است. آیا شما همان هستید که مادرتان خواسته است؟ خانم نظمی گفت: شباهت زیادی داریم، اما کاملا مانند هم نیستیم. گفتم: شما و مادرتان از یک ریشهٔ ژنتیکی و یک خانواده هستید. از زمان کودکی در همان محیط پرورش یافته‌اید. حالا چطور انتظار دارید که فردی از جنس دیگر (آقا)، با ژنتیک و خانواده و فرهنگی متفاوت، همان بشود که شما می‌خواهید، آن هم در این سن؟ هیچ دو انسان یکسانی، در این کرهٔ خاکی، یافت‌ نمی‌شوند. در نظر بگیرید که تغییر عادت‌ها در نوجوانی آسان‌تر است؛ نه برای شما که دیگر بزرگسال شده‌اید. نکته‌ای دیگر: حالا ابتدای زندگی‌تان است. شیرینی‌ها و لذت‌های اولیه، طعم تلخ انتقادها را می‌پوشاند. و اگر شما همچنان به روش افراطی ادامه دهید، تلخی‌ها زهرآگین‌تر خواهند شد. آن‌وقت است که خطر فروپاشیدن زندگی، تهدید‌آمیز خواهد بود. مراقب فاصله‌ها باشید. مراقب روان سالم و شادابی‌تان باشید. همسرتان، همسری شاداب و جوان را در نزد خود می‌طلبد، نه یک پیرزن‌ فرسوده و غرغرو را! ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
📚 و اینک کتاب‌هایمان! ناشران کتاب‌هایمان در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ✅ انتشارات نورالزهرا ✅ نشر جمال ✅ انتشارات بوستان کتاب ✅ انتشارات هجرت ✅ انتشارات خادم‌الرضا نام‌ها و ناشران کتاب‌هایمان ۱. جوانان و انتخاب همسر (ازدواج، گزینش همسر، ...)، موسسۀ بوستان کتاب، قم، چاپ اوّل: ۱۳۷۳؛ چاپ چهل و یکم (در جامه‌ای نو)، نورالزهرا، قم: ۱۴۰۱، کتاب برگزیدۀ کشوری، ترجمه و منتشرشده به چند زبان زندۀ جهان. ۲. جوانان و دوران نامزدی (مسائل دوران فرخندۀ نامزدی و عقد)، پارسایان، قم، چاپ اوّل: ۱۳۸۱؛ چاپ چهاردهم: ۱۳۹۲. ۳. هشدارهای تربیتی (چهل مسألۀ مهمّ تربیتی، راهنمای پدران، مادران، مربّیان)، هجرت، قم، چاپ اوّل: ۱۳۷۴؛ چاپ دوازدهم: ۱۴۰۱. ۴. از اوج آسمان (شرح ادبی، عرفانی هفتاد و هفت حدیث قدسی)، قدسیان، قم، چاپ اوّل: ۱۳۷۷؛ چاپ سوم: ۱۳۸۸. ۵. از ژرفای حج (بیان سخن عارفانۀ امام سجاد دربارۀ فلسفۀ عرفانی مناسک حج)، دارالحدیث، قم، چاپ اوّل: ۱۳۷۵. ۶. این‌گونه زندگی کنیم (ترجمه و توضیح نامۀ امیرمؤمنان (ع) به امام حسن (ع)، نامۀ ۳۱ نهج‌البلاغه)، قدسیان، قم، چاپ دوم: ۱۳۹۱. ۷. شیوۀ شهریاری (ترجمه و توضیح پیام‌های حکومتی و مدیریتی امیرمؤمنان (ع) به مالک اشتر، نامۀ ۵۳ نهج‌البلاغه)، پارسایان، قم، چاپ اول: ۱۳۹۰؛ چاپ دوم: ۱۳۹۱. ۸. نهج‌البلاغۀ پارسی (گزیده‌ای از زیباترین و شورانگیزترین خطبه‌ها، نامه‌ها، و حکمت‌‌های نهج‌البلاغه، با ترجمه و توضیح فارسی)، کتاب قدسیان، قم، چاپ اوّل: ۱۳۸۵؛ چاپ سوم: ۱۳۹۲. ۹. زیارت خدا (پژوهشی پیرامون عیادت در اسلام)، با مهدی رضایی، مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان، چاپ اوّل: ۱۳۷۵؛ چاپ دوم: ۱۳۷۶. ۱۰. نهج‌الفصاحه (ترجمه و نگارش متن کامل نهج‌الفصاحه)، کتاب قدسیان، قم، چاپ اوّل: ۱۳۸۷؛ چاپ چهارم: ۱۳۹۳. ۱۱. نهج‌البلاغه (ترجمه و نگارش فاخر و شیوای متن کامل نهج‌البلاغه)، جمال، قم، چاپ اوّل: ۱۳۸۹؛ سپس (در جامه‌ای نو) متعدد، نیز به‌نشر، تهران، چاپ‌های متعدد. آخرین چاپ: ۱۴۰۲. ۱۲. نبرد بی‌برنده (نخستین و تنها کتاب مستقل دربارۀ مجادلۀ همسران)، خادم‌الرضا، قم، چاپ اوّل: ۱۳۸۹؛ چاپ یازدهم: ۱۴۰۱، کتاب برگزیدۀ وزارت ورزش و جوانان، در موضوع خانواده. ۱۳. آداب عشق‌ورزی (آموزه‌هایی دربارۀ رفتارهای جنسی و عاطفی همسران)، با دکتر عفت‌السادات مرقاتی خویی، نورالزهرا، قم، چاپ اول: ۱۳۹۲؛ چاپ هشتم: ۱۳۹۷. ۱۴. فرهنگ خانواده (بایدها و نبایدهای زندگی خانوادگی، بررسی همه‌جانبۀ مسائل خانواده، آموزش مهارت‌های زندگی خانوادگی)، نورالزهرا، قم، چاپ اول: ۱۳۹۳؛ چاپ سوم: ۱۴۰۰. ۱۵. دختران و انتخاب همسر (آموزه‌هایی دربارۀ مشارکت حیامندانۀ دختران در گزینش همسر خویش، ناگفته‌هایی از موانع ازدواج به‌هنگام دختران و راهکارهایی در رفع آن‌ها)، عطش، قم، چاپ اول: ۱۳۹۵. ۱۶. از زبان مشاور (ارکان پنج‌گانۀ زندگی خانوادگی)، بوستان کتاب، قم، چاپ اول: ۱۳۹۹؛ چاپ دوم (در جامه‌ای نو)، نشر جمال، قم: ۱۴۰۱. ۱۷. خانه‌ای در بهشت (ارکان پنجگانۀ خانواده)، نشر جمال، قم، چاپ اول: ۱۴۰۰. ۱۸. برای دختران‌مان (راه‌کارهای انتخاب همسر و زندگی خجسته برای دختران‌مان)، نشر جمال، قم، چاپ اول: ۱۴۰۱. ۱۹. جنگ و صلح همسران (رازهای زندگی سعادتمندانه برای همسران)، نشر جمال، قم، چاپ اول: ۱۴۰۱. ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔹 موریانه‌های ذهن‌مانی را فعال نکنیم (۲) : 🔰 وقتی «موریانه‌های ذهنمان را فعال نکنیم» را می‌نوشتم، می‌دانستم که مطلب، کامل نیست و ذهن خوانندگان هوشمند را برخواهد انگیخت که مطالب بیشتری بدانند. و چنین شد. بازتاب‌های آن نوشته، گسترده بود و امیدبخش. بازتاب‌ها و پرسش‌ها، سه‌گونه بود: ۱. کسانی آفرین‌مان گفتند و تحسین کردند. ایشان را سپاس می‌گوییم. این قدرشناسان گفتند که خواندن آن مطلب، آرامشمان داد. تلاش بیهوده‌مان را برای کسب اطلاعات ویرانگر، متوقف کرد. دانا شدیم که تلاش برای تحصیل بسیاری از اطلاعات، فرساینده بود و زیان آن، کشنده. خدا را بر این نعمت هدایت، شکرگزاریم. ۲. عزیزانی دیگر تفسیر و تشریح بیشتر آن مطلب را خواسته‌اند. خواستهٔ ایشان را بر دیده می‌نهیم. ۳. و کسانی دیگر بیان مصداق طلبیده‌اند. گفته‌اند مگر آن همسر، چه اطلاعاتی از همسرش می‌خواست و چه دریافت می‌کرد که سبب آشفتگی ذهن و پریشانی حالش می‌شد؟ خواسته‌اند آن «کلی» را بشکافیم و آن «درشت» را ریز و باز کنیم. اینک بر ما فریضه است که به این خوانندگان فرهیخته‌مان پاسخ گوییم و خواسته‌های به‌حق‌شان را برآوریم. اکنون این نمونه را ببینید؛ پاره‌ای از پرسش‌های مطرح‌شده را پاسخ می‌گوید و بخشی از خواسته‌ها را برآورده می‌کند: 🔻 نه به قهرمانگی زن، آری به ریحانگی او 🔹 اضطراب خودساخته 🔸 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ خانواده 📌 تفکیک وظایف زن و شوهر آقا و خانم البرزی، که سال نخست زندگی مشترکشان را می‌گذراندند، برای حلّ چند مسأله، به مشاوره آمدند. آقا آرام بود و خانم ناآرام. آقا اندک سخن می‌گفت و خانم بسیار. صدای آقا کوتاه بود و صدای خانم بلند. از ایشان خواستم مسأله اصلی مشاوره‌ای‌شان را به‌وضوح بیان کنند. و ابتدا از آقا، که ساکت و آرام بود، خواستم سخن بگوید. او گفت: «زندگی ما به روال عادی است و دارد سیر طبیعی‌اش را می‌پیماید و رشد می‌کند. ما، مانند بیشتر زوج‌هایی که تازه ازدواج می‌کنند، مسائلی داریم؛ مانند اقساط وام، تهیهٔ منزل شخصی، تکمیل وسایل رفاهی، خرید اتومبیل. این کارها دارد، به‌تدریج و با روال طبیعی، پیش می‌رود و صبوری می‌طلبد. من دارم این امور را مدیریت می‌کنم و مشکلی نمی‌بینم، اما خانم کم‌صبری می‌کند. بهتر است خودشان توضیح دهند.» از خانم خواستم سخن و نظرش را بگوید. خانم گفت: «‌من از آرام‌بودن ایشان اذیت می‌شوم. ما خیلی وام داریم. هنوز خانه شخصی نداریم. وسایل زندگی‌مان ناقص است. ماشین نداریم. اما ایشان کاملا آرام‌اند، اما من حرص می‌خورم.» به خانم گفتم: مسائل و کمبودهایی که شما گفتید، دقیقا همان‌هایی است که همسرتان گفتند؛ بی‌کم‌وبیش. اما ایشان با آرامش گفتند و شما با نگرانی و اضطراب. ایشان با نگاه «مسأله» به آن‌ها می‌نگرند و شما با نگاه «مشکل». ایشان آن‌ها را مسائلی می‌دانند که جزء زندگی‌اند و شما آن‌ها را مشکلاتی می‌بینید که فلج‌کننده زندگی‌اند. اطلاع شما هردو دربارهٔ مسائلتان به یک‌اندازه است، اما «بینش»‌هایتان متفاوت است. پس مسئله اصلی‌تان «تفاوت بینش» است، نه وجود مسأله موجود. 🟢 راه حل و چارهٔ کار ۱. تصحیح بینش خانم راهکارهایی برای تصحیح و تغییر بینش خانم بیان شد؛ برای نگران‌نشدن دربارهٔ مسائل طبیعی زندگی، نگریستن به جنبهٔ مثبت قضایا، مضطرب‌نشدن در برابر سختی‌های طبیعی زندگی این‌جهانی ... . ۲. مرزبندی مدیریتی زندگی به آقا و خانم البرزی گفتم: مسائل زندگی خانوادگی، سه‌گونه‌اند: یکم. مسائلی که مرزپذیر نیستند؛ مدیریت آقا و خانم در آن‌ها یکسان است؛ هر دو باید از آن‌ها با خبر باشند و به‌گونهٔ مشترک آن‌ها را مدیریت کنند؛ مانند تدبیر مسائل کلان زندگی، تربیت فرزند، ارتباط با خویشان و دوستان. دوم. مسائلی که در حیطهٔ مدیریت و وظیفهٔ مرد است؛ مانند تأمین هزینه‌های مالی زندگی و ادارهٔ امور اقتصادی منزل. سوم. مسائلی که در حیطۀ مدیریت و وظیفهٔ زن است. مانند ادارهٔ امور داخلی خانواده، ایجاد رابطهٔ عاطفی میان اعضای خانواده. البته هر کدام می‌تواند در انجام وظیفهٔ دیگری، او را یاری کند، اما نباید خود را چنان درگیر کند که کلافه شود. از عواملی که استرس می‌زاید و دلواپسی می‌افزاید، ورود در مسائلی است که مسئولیت آن بر عهدهٔ آدمی نیست و نمی‌تواند در حلّ آن‌ها کاری انجام دهد. سپس به آقا گفتم: مسائلی را که می‌دانید خانم را نگران و مضطرب می‌کند، به ایشان نگویید؛ مانند تأخیر در پرداخت اقساط وام‌ها، خبرهای ناگوار بیرونی، مشکلات کاری و شغلی. آن‌گاه آن سخن حضرت امیر علیه‌السلام را بیان کردم که سفارش کرده‌اند کارهای خارج از طاقت خانم را بر عهدهٔ او نگذارید، زیرا او «ریحانه» است نه میدان‌دار: «المَرأةٌ ریحانة و لیست بقهرمانة». (نهج البلاغه، نامهٔ ۳۱) 👇👇👇
👆👆👆 و به خانم گفتم: سعی نکنید از مسائلی که شما را نگران می‌کند، با خبر شوید. می‌دانم که شما در اندیشهٔ بهبود وضعیت زندگی‌تان هستید و می‌خواهید به مردتان کمک کنید، اما آیا با این نگرانی و اضطراب، زندگی‌تان بهبود می‌یابد یا خراب می‌شود؟ آیا با این استرسی که به شما وارد می‌شود، به مردتان کمک می‌شود یا حال او خراب می‌گردد؟ بگذارید هر کسی کار خودش را بکند تا امور زندگی بر روال طبیعی پیش رود. آن‌گاه این آیهٔ قرآنی را برایش خواندم: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ‏»؛ ای مومنان، از چیزهایی که اگر برای شما آشکار گردد، شما را اندوهگین می‌کند، مپرسید. (سورهٔ مائده، آیه ۱۰۱) ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🌹 اخلاق کودکانه 🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی‌اکبر_مظاهری ⭕️ ریشه‌های طلاق (۹) 🔥 طلاق‌های ناروا (۹)
💠 در کار پرخطر، عجله نباید! 🖌 : ⭕️ طلاق‌های ناروا (۱۰) 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ خانواده ذات طلاق، خطردار است. شرط خردمندی است که در آن عجله نکنیم. ببینید: 👇 لیلا و مرتضی، زوجی جوان و اندکی عجول و گاهی لجوج‌اند. در زندگی ایشان، مسائلی رخ داد. خانم، برای حل مسائل‌شان به مشاوره می‌آمد، اما آقا فقط یک‌بار آمد و دیگر نیامد. چون آقامرتضی نمی‌آمد، مشاوره‌مان سرعت مطلوب را نداشت. تا این که جدا شدند؛ نه طلاق، بلکه از خانه‌شان بیرون شدند. چند ماه جدای از هم بودند. از ایشان زمزمه‌های طلاق شنیده شد. هردو به طلاق فکر می‌کردند، اما من به‌شدت مخالفت کردم. می‌گفتم نمی‌گذارم این طلاق واقع شود. حتماً نمی‌گذارم. زندگی‌تان قابل اصلاح است. فکرتان به طلاق، «ناروا» است از همان چهارتا از پنج‌تا است. آنچه زندگی‌شان را رنج می‌داد و سبب نزاع‌هایشان می‌شد، دو عامل بود: ۱. کودک‌صفتی هردو بچگی می‌کردند؛ ناپختگی، بهانه‌های بیهوده، جدال‌های بی‌ریشه؛ همان «نبرد بی‌برنده». ۲. نابلدی هردو نیازمند آموزش بودند. کارهایی ناروا می‌کردند که ریشه در نابلدی‌شان داشت. لیلاخانم، صادق بود. اشتباه‌های خود را می‌پذیرفت، بلکه خودش بیان می‌کرد، اما آقامرتضی، چون به مشاوره نمی‌آمد، شخصیت او را نمی‌شناختم، اما بدجنس نبود. از گفته‌های همسرش می‌فهمیدم. در دوران قهرشان، به خانم می‌گفتم: چون آقامرتضی، خوش‌جنس است و استفادهٔ سوء نمی‌کند، صریح بگویید که من طلاق نمی‌خواهم. همسرم را دوست دارم (می‌دانستم که دوست دارد). می‌خواهم زندگی‌مان را حفظ و بازسازی کنیم. این مطلب را به خویشاوندانی که از زندگی‌تان خبر دارند و می‌توانند کمک کنند نیز اعلام کنید. زمان قهرشان اندکی طولانی شد، اما من می‌گفتم نمی‌گذارم جدا شوید. همسران خوبی هستید. زندگی‌تان آن جانمایه را دارد که باز بر پا بایستد. از عواقب طلاق برایشان می‌گفتم. نمونه‌هایی از طلاق‌های ناروا و پیامدهای تلخ آن را بیان می‌کردم. تصمیم به طلاق‌شان را به تأخیر می‌انداختم. این راهکار؛ یعنی به‌تأخیرانداختن، را مفید، بلکه لازم می‌دانستم. 🌹 فرجام نیکو دیروز خانم پیام داد: «به لطف خدا ما با هم آشتی کردیم.» این است نتیجهٔ عجله‌نکردن در طلاق. به‌تأخیرافکندن طلاق. خردمندی. صبوری. سهم لیلاخانم، در حاصل‌شدن این ثمرهٔ نیکو، بزرگ‌تر است. درود بر ایشان. مبارکا بادا بر هردوی‌ ایشان! اکنون باید هر دو به مشاوره آیند تا آیندهٔ زندگی‌شان را بهتر و بهتر سازند. به امید خدا. بیایید برای عاقبت‌به‌خیری‌مان، عاقبت‌اندیش باشیم. ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🌹 قانون‌گذاری انبوه 🖌 #نویسنده: #مریم_یوسفی_عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان ⭕️
🌹 ذکاوت مشاورانه‌ (۱) 🖌 : ⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۳) 💠 برخی مشاوران ما، همیشه و برای همهٔ کارها، مراجعهٔ به مشاور را توصیه می‌کنیم و بر آن تاکید می‌ورزیم، اما دو صفت را برای مشاور، بیان می‌کنیم: یکی «دانابودن» و دیگری «توانابودن». اگر مشاور، دانا و توانا نباشد، ممکن است یا هیچ نتیجه نگیریم، یا نتیجهٔ معکوس بگیریم؛ کارمان خراب‌تر شود. این بیان، دربارهٔ مسائل خانواده و نیز ازدواج، شایان‌تر است. یعنی مشاوره با مشاوران «نادانا» و «ناتوانا»، زیان‌دار است؛ زیان‌های کوچک، بزرگ، و گاهی ویرانگر و بی‌جبران. در زبان برخی از مردمان، این سخن هست که: «مشاوران، زود دستور به طلاق می‌دهند.» این سخن، دربارهٔ برخی از مشاوران، صادق است. واقعاً پاره‌ای از مشاوران، زود رأی به طلاق می‌دهند. ما می‌گوییم: طلاق را باید در ردیف یازدهم نهاد. ده راه قبل از آن را باید پیمود؛ با حوصله‌ورزی، شکیبایی، بررسی همه‌جانبه. طلاق، عمل جراحی است. طبیب حاذق، برای دست‌بردن به چاقوی جراحی، عجله ندارد. راه‌های درمانی دیگر را لحاظ می‌کند؛ آزمایش‌ها، دارودرمانی، غذادرمانی، بستری‌کردن در بخش، مشورت با همکاران، سپس به جراحی می‌اندیشد. این را فراوان دیده‌ایم و شنیده‌ایم که با تأخیر عمل جراحی و مراجعهٔ به متخصصان دیگر، جراحی به‌کلی منتفی شده است و درد بیمار، درمان شده است. طلاق نیز همین‌گونه است. فراوان و فراوان دیده و شنیده‌ایم که با پیمودن ده راه قبل از طلاق، زندگی‌ها به‌سامانه شده و طلاق، منتفی گشته است. ❇️ سخنی با همکاران مشاور ما مشاوران، هادیان جامعه‌ایم. به فرمودهٔ حضرت امیر، هادیان، بر هدایت مردمان، بانشاط و شکیبایند: «نَشَاطاً فِي هُدًى» (نهج‌البلاغه، خطبهٔ ۱۹۳) هدایت، صبوری می‌طلبد. اگر هادی، شکیبا نباشد، نمی‌تواند به نیکویی هدایت کند. پیامبران، که هادیان امّتان‌اند، همگی صبور و بانشاط بوده‌اند. مشاوران نیز که رهنمای مردمان‌اند، باید در رهنمایی مراجعان، شکیبایی ورزند. صبوری و نشاط، شرط مشاورت است. ۲. سخن ما بر ذهن مراجعان‌مان، اثری مؤثر دارد. ای‌بسا که زندگی‌شان را دگرگون کند. پاره‌ای از مراجعان، بنا را بر این می‌گذارند که هرچه مشاور گفت، همان را عمل می‌کنم. ایشان گاهی چنان حیران‌اند که راه به جایی نمی‌برند. درماندهٔ محض‌اند. چشم و گوش و عقل‌شان را پاک در اختیار ما می‌گذارند و با خود می‌گویند: من دیگر عقلم به جایی نمی‌رسد. تنها راه نجاتم آن است که مشاور بگوید. اکنون که چنین است و سرنوشت زندگی او به راهکار ما بسته است، شرط حکمت، انصاف، ایمان، و وجدان است که مراقب باشیم تا مبادا او را به بیراهه برانیم. ۳. سخن اکنونی‌مان در طلاق است. خانمی یا آقایی یا هر دو، بر اثر عواملی گوناگون، به لبهٔ پرتگاهی هولناک ایستاده‌اند، اما تردید دارند که خود را به پایین پرتاب کنند یا راه دیگری هم هست؟ اینجاست که دست مشاور، یا او را به اعماق درّه پرتاب می‌کند؛ با یک «هُل‌دادن». یا پسِ یقه‌اش را می‌گیرد و او را به عقب می‌کشاند. یعنی اینجا مرز زندگی یا مرگ است. اندکی به جلو هُل‌دادن یا اندکی به عقب‌کشاندن، آیندهٔ او را رقم می‌زند. شرط حکمت آن است که در هُل‌دادن، درنگ کنیم. نخست او را به عقب بکشانیم تا با تأمل بیشتر، مسأله‌اش را بکاویم تا شاید راه نجاتی بیابیم. زوج‌هایی که به طلاق می‌اندیشند، یا پا در راه فراق نهاده‌اند، بیشترشان عصبانی‌اند. از همدیگر رنجیده‌اند. در فضای خشم یا لجاجت یا حیرت، به سوی جدایی رفته‌اند. اگر ایشان را اندکی یا بیشتر، به درنگ واداریم و امیدشان دهیم و عواقب طلاق را به ایشان بنمایانیم، بازاندیشی می‌کنند و بسیاری‌شان منصرف می‌شوند و چندی بعد خبرمان می‌دهند که عزم‌شان بر طلاق، ناحق بوده است. بنده از ایشان فراوان دیده‌ام. حکایت برخی‌شان را در همین نوشته‌ها و دیگر آثارمان آورده‌ام. چارهٔ کار برخی از زوج‌های عصبانی، به‌تأخیرافکندن تصمیم‌شان است. بنابرمثال: دانه‌درشت‌ترین عامل انصراف لیلا و مرتضی از طلاق، که حکایت‌شان در پست طلاق‌های ناروای ۱۰ گذشت، همین به‌تأخیرافکندن بود. از هر پنج طلاق، چهارتای آن ناروا است. بنابراین شرط ایمان و وجدان است که ما دربارهٔ مراجعان طلاقی‌مان، ابتدا بنا را بر آن چهارتایی‌بودن بگذاریم و آن یک «روا» را در آخرها بنشانیم. جایگاه شمایان؛ مشاوران دانا و توانا را در اصلاح امور بندگان خدا، ارج می‌نهم. قدرتان را می‌دانم. پاداش‌تان بر خداوند مهرورز باد. ۶ خرداد ۱۴۰۲ {ادامهٔ مطلب را در پست بعد بخوانید} ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1