eitaa logo
مهر ماندگار
1.7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
46 فایل
یاوران وقف/ خادمان قرآن و امامزادگان فرهنگی _ اجتماعی _ سیاسی ارتباط با مدیر کانال: @khrazaviadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
مهر ماندگار
📕📘📗📙📒📕 💠 محافظت(۲) #داستان_بیست_ویکم #مالک_زمان راوی: دوست حاج قاسم 🔹عینکم را گذاشتم و دوباره با
📕📘📗📙📒📕 💠 کتابی برای او(۱) راوی: سردار علی آسودی 🔹یکی از آرزوهای من این بود که برای سردار کتابی بنویسم، جای خالی کتاب خاطرات سردار در کتاب های دفاع مقدس بسیار محسوس بود، می‌خواستم اگر کتابی هم نمی‌شد فیلمی، سریالی، مجله‌ای برایش کار کنم. اما خود سردار هیچ رغبتی نشان نمی داد، نه تنها رغبت نشان می‌داد بلکه گاهی مخالفت هم می‌کرد. 🌾🌾🌾🌾 🔸 یک روز که در منزلم پشت میز کامپیوتر نشسته بودم به ذهنم خورد نامه‌ای برایش بنویسم و از او برای نوشتن کتاب درخواست کنم، متن نامه را تایپ کردم و از آن پرینت گرفتم، کسی را می‌شناختم که به سردار نزدیک بود می‌توانست نامه را به دستش برساند، فردا اول وقت به دیدارش رفتم و نامه را به دستش دادم. 🍂🍂🍂🍂 🔹 خودش قضیه را می‌دانست و به من گفت: زیاد تلاش نکن، حاجی دوست ندارد کاری برایش بشود. من که ناامید نمی‌شدم به او گفتم این بار هم امتحان کن. گفت چشم خبرش را می‌آورم، چند روزی گذشت اما از او خبری نشد. 🍁🍁🍁🍁 🔸 یک روز که در محل کارم بودم تلفنم زنگ خورد، برداشتم دیدم همان شخص است، آدرس محل کارم را گرفت تا حضوری مرا ببیند، با خود می‌گفتم یعنی اجازه داده برایش کاری کنم؟ نیم ساعتی گذشت تا به محل کارم رسید. ✅ادامه دارد ... 💠جمعه ها ساعت ۲۱ همراه با و 🔹بهره‌برداری از این مطالب با ذکر منبع @Mehremaandegar بلامانع است. @Mehremaandegar
مهر ماندگار
📕📘📗📙📒📕 💠 کتابی برای او(۱) #داستان_بیست_ودوم #مالک_زمان راوی: سردار علی آسودی 🔹یکی از آرزوهای من ا
📕📘📗📙📒📕 💠 کتابی برای او(۲) راوی: سردار علی آسودی 🔹 بعد از سلام و احوالپرسی از او پرسیدم چه شد؟ سردار موافقت کرد؟ سرش را پایین انداخت و از جیب کتش نامه‌ای را در آورد، نامه را روبرویم گرفت و گفت جواب نامه‌ات را داده، نمی خواهی بخوانی؟ نام را از او گرفتم و روی میزم گذاشتم، به آرامی چسبش را باز کردم و کاغذ را روی میز پهن کردم. 🌾🌾🌾🌾 🔸با استرس شروع به خواندن کردم، او با دست خط خودش نوشته بود: برادر عزیزم جناب آقای آسودی ان شاالله خدا همه ما را عاقبت بخیر کند، از عنایات جنابعالی تشکر می‌کنم، تا زنده‌ام نمی‌خواهم چیزی در مورد خودم نوشته یا به تصویر کشیده شود. ما انسانیم و همه در معرض نفسانیت‌های گوناگون و خطرناک. 🍂🍂🍂🍂 🔹دعا کنید شهید شوم آن وقت هر چه دوست داشتید بنویسید. انسان اگر متکی به خداوند باشد و به او و نصرتش مطمئن گردد در چشم دشمن بزرگ جلوه می‌کند. همین که لیاقت سربازی ولایت را دارم از خدا سپاسگزارم. امضا . نامه را با چند قطره اشک امضا کردم و درش را بستم به راستی سرباز ولایت بود. 🍁🍁🍁🍁 🔸امیرالمومنین علی علیه السلام در قسمتی از نامه‌اش به مالک می‌فرماید: وَ إِیَّاکَ وَ الْإِعْجَابَ بِنَفْسِکَ وَ الثِّقَةَ بِمَا یُعْجِبُکَ مِنْهَا وَ حُبَّ الْإِطْرَاءِ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَوْثَقِ فُرَصِ الشَّیْطَانِ فِی نَفْسِهِ لِیَمْحَقَ مَا یَکُونُ مِنْ إِحْسَانِ الْمُحْسِنِینَ 🌾🌾🌾🌾 🔹از خود پسندی و تکیه بر آنچه تو را آلوده به خودپسندی کند، و از علاقه به ستایش و تعریف مردم بر حذر باش، زیرا این حالات از مطمئن‌ترین فرصت‌های شیطان در نظر اوست تا نیکی نیکوکاران را نابود کند. 💠جمعه ها ساعت ۲۱ همراه با و 🔹بهره‌برداری از این مطالب با ذکر منبع @Mehremaandegar بلامانع است. @Mehremaandegar
مهر ماندگار
📕📗📘📙📒📔 📌روزه 💢روزه داری و غیبت #داستان_بیست_ویکم 🔰 انس می گوید: پیامبر(ص) مردم را به یک روز روزه ا
📕📗📘📙📒📔 📌دیدار با امام زمان (عج) 💢مقدس اردبیلی 🔰 میر غلام (یکی از شاگردان برجسته مقدس اردبیلی) می‌گوید: در یکی از شب ها در صحن مقدس حرم امیرالمومنین(ع) بودم، مقدار زیادی از شب گذشته بود که ناگاه دیدم شخصی به طرف حرم حضرت علی(ع) می‌رود. 🔹 وقتی نزدیک او رفتم، دیدم استاد بزرگ، مقدس اردبیلی است. خود را از او پنهان کردم، مقدس به در حرم رسید و در بسته بود ولی به محض رسیدن در باز شد و وارد حرم گردید. 🔸 سپس در کنار قبر مطهر امام قرار گرفت صدای او را شنیدم مثل اینکه آهسته با کسی حرف میزد سپس از حرم بیرون آمد و در بسته شد. 🔹 به دنبال او رفتم از شهر نجف خارج و به جانب کوفه رهسپار شد. من هم پشت سر او بودم، به طوری که مرا نمی‌دید. تا اینکه داخل مسجد کوفه شد و به سمت محرابی که امیرالمومنین(ع) آنجا شهید شده بود رفت و مدتی در آنجا توقف کرد. 🔸 آنگاه از مسجد بیرون آمد و به سوی نجف حرکت کرد. من همچنان دنبال او بودم تا به دروازه نجف رسیدیم. در آنجا سرفه‌ام گرفت، چون صدای سرفه مرا شنید برگشت و نگاهی به من کرد و مرا شناخت. 🔹 گفت: اینجا چه می کنی؟ گفتم: از لحظه ای که شما وارد صحنه مطهر شدید تاکنون همه جا با شما بوده‌ام. شما را به صاحب این قبر سوگند آنچه در این شب بر شما گذشت برایم بیان فرمایید. 🔸 گفت: به شرط اینکه تا زنده ام به کسی نگویی، پس از اطمینان فرمود: بعضی اوقات مسائل علمی بر من مشکل می شود، پس به حضور آقا امیرالمومنین(ع) می‌رسم و پاسخ مشکلم را از مقام آن حضرت می‌شنوم. 🔹امشب نیز برای حل مشکل به حضور ایشان رفتم و از خداوند خواستم که مولا علی(ع) جواب پرسش‌هایم را بدهد. ناگاه صدایی از قبر شریف شنیدم که فرمود: به مسجد کوفه برو و از فرزندم قائم سوال کن! زیرا او امام زمان تو است. من هم به مسجد کوفه آمدم و خدمت حضرت رسیدم و مسئله را پرسیدم و حضرت پاسخ داد و اکنون دارم به منزل خودم میروم. 🌀وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْض ِ(سوره نور آیه ۵۵) 🔸خدا به کسانی از شما که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند وعده داده است که در زمین خلافت دهد. 💠 هر دو هفته جمعه ها همراه با و ⭕️مسابقه بعدی ۱۷ اردیبهشت ماه 🌀جزئیات جشنواره ضیافت الهی: eitaa.com/Mehremaandegar/11551 🔹بهره‌برداری از این مطالب با ذکر منبع @Mehremaandegar بلامانع است. http://eitaa.com/joinchat/2645360643C4fe1428e20