🔶 روانشناسی بحران کرونا و توصیههایی روانشناختی برای مدیریت بحران
میگنا- دکتر کاوه قادری، روانشناس بالینی ویروس #کرونا لزوماً مرگآور قطعی و به منزله حکم اعدام نیست، بلکه در سالمندان و افراد دارای نقص ایمنی ممکن است خطرات بیشتری را بهجای بگذارد. همان کاری که شاید آنفلوآنزا هم انجام دهد، اما نکتهای که این همه واهمه ایجاد کرده، نبود واکسن این بیماری است که با ناشناخته کردن حوزه درمان، سبب تقویت ترس در کشورها شده است؛ چراکه انسانها به شکل تکاملی از ابهام و #ناآگاهی بیزارند و واهمه شدید دارند. این مسئله ممکن است در ماههای آتی حل شده و راهحل درمان نیز پیدا شود. اگر چه کرونا از پسرعموهای خود (انواع آنفلوآنزا...) سریعتر شیوع مییابد، اما شدت کمتری دارد و برساخت #رسانه و مجموعه عوامل فوقالذکر حجم زیادی از #ترس ایجاد کرده است.
این استاد دانشگاه میگوید: اگر چه این ویروس ممکن است سریعاً در جهان شیوع یابد، اما بر اساس آمار اولیه میزان مرگومیر در بیماران کرونا تقریباً سه تا پنج درصد است و این رقم در مقایسه با آنفلوانزای فصلی چندان زیاد نیست! اینجاست که جمله «دانش قدرت است» بار دیگر خود را به رخ میکشد. هرچه بیشتر در مورد این بیماری، راههای پیشگیری و... واقعبینانهتر و شواهد محورتر بدانیم، کمتر منکوب ترس رسانهای خواهیم شد. فضای رسانهای با ارائه تصویری ترسآور از این بیماری در حال دامن زدن به چند مسئله است از جمله: احتکار ماسک و اجناس بهداشتی، تشدید بیماری افراد دارای اختلالات اضطرابی و تضعیف بیش از پیش سیستم ایمنی افراد آسیبپذیر، تضعیف اعتبار و قدرت مرجعیت نهادهای بهداشتی. اینجاست که جملهای از ساگان به ذهن متبادر میشود: «هر جا #هیجانات شدید و اغراقآمیز شد، خودفریبی و دیگرفریبی رخ میدهد.»
این روانشناس بالینی میافزاید: حال در این شرایط باید به تفکیک دو نوع نگرانی پرداخت؛ نگرانی سالم و نگرانی بیمارگونه. در نگرانی بیمارگونه که بیشتر همسو با این نگاه آخرالزمانی است، دستپاچگی و استرس شدید و پیشگوییهای شناختی منفی حاکم شده و افراد را در وضعیت غیرمنطقی قرار خواهد داد. اما #نگرانی سالم منجر به خروجی سازگارانهای خواهد شد. از جمله تلاش برای آگاهی بیشتر از این بیماری، رعایت اصول بهداشتی پیشگیری، دریافت خبر از منابع موثق و رسمی، پرهیز از دامن زدن به شایعات و... . بر همین اساس، به نظر میرسد کرونا اگرچه در حال شیوع است و دیر یا زود ممکن است به کشورهای مختلف از جمله کشور ما برسد، اما اگر در زمین نگرانی بیمارگونه و فضای دروغین رسانهای بازی کنیم، ممکن است #مدیریت_بحران لطمه بخورد و آسیبها افزایش یابد. بهتر است با رعایت اصول پیشگیرانه، پرهیز از دامن زدن به شایعات و دریافت خبر از منابع موثق در این دام نیفتیم....👇👇👇
http://www.migna.ir/news/49625/preview/
🔶 روانشناسی سیاسی ویروس کرونا؛ بیماری یا شوک روانی ـ شناختی
میگنا- کرونا ویروس که مدتی است به تیتر یک تقریباً تمام رسانههای خبری دنیا تبدیلشده است و سایه شوم آن بر روان و تن جامعه ایرانی سنگینی میکند، قبل از آنکه یک امر پزشکی شایع باشد در چارچوب مفهوم روان و رسانه قابلدرک و بررسی است. چراکه میبینیم این ویروس قبل از آنکه جسمها را نابود کند، شناخت و رفتار کشورهای درگیر را به تسخیر خود درآورده است. و بر ذهن و ادراکات آنان اثرگذاری مضاعف داشته است.
#رسانه در عصر پسامدرن وقتی با سیاست و رقابت پیوند میخورد همچون یک بمب اتم عمل میکند. و علاوه بر روانآشفتگی، خسارتهای مادی قابلملاحظهای به بار میآورد.
چینیها که قدرت اول اقتصادی جهان هستند اگرچه در مقابل این ویروس کشنده و خطرناک با تمام توان مقابله کردند و در اندک زمانی بیمارستانی برای آن احداث کردند و نشان دادند که همچنان قدرت برتر اقتصادی و عملیاتی جهان هستند اما توجه شان از تولید و چرخش کارخانههایشان و صادرات محصولاتشان معطوف و مشغول به مهار این بیماری شد و این امر برای یکقطب اقتصادی نشانه آسیبپذیری روانشناختی است.
آری؛ در جنگ روانی پسامدرن اینگونه یک کشور و جامعه بهزانو درمیآید چراکه ماهیت این نوع جنگ اثرگذاری بر ادراک انسان و شوکدرمانی است و با ایجاد خطاهای ادراکی، آن فرد و جامعه دچار خطا در محاسبه و تصمیمگیری میشود.
اساساً در چنین وضعیتهایی فرآیندهای عالی روانی همچون قوه تفکر، احساس و ادراک، حافظه، استدلال و حل مسئله مختل میشود و تنها چیزی که برای انسان اولویت پیدا میکند جان به دربردن است.
اگر آمار جانباختگان و مبتلایان به این بیماری را با آمار کشتهشدگان تصادفات جادهای و یا کشتهشدگان ناشی از بیماریهای صعبالعلاج، آنفولانزا و سایر سوانح گوناگون مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که کرونا ویروس قبل از آنکه یک بیماری شایع باشد یک جنگ روانی ـ شناختی عمیق است بهگونهای که ترس و نگرانی را به جان اکثریت کشورها انداخته است و روند جاری زندگی آنان را مختل کرده است.
شوربختانه در کشور ما این بیماری از دایره بیمارستانی خود خارجشده و به سبک زندگی و فضای کسبوکار ضربه اساسی وارد کرده است. عوامل چندی در این امر دخیل بودهاند. نخستین عامل شاید ویژگیهای روانشناختی خاص ما ایرانیان است که همواره جامعهای هیجان محور هستیم و در قبال چنین رخدادهایی مسئله محوری نداریم بلکه دستخوش #هیجانات و القائات میشویم و فضایی هیستریک خلق میکنیم که سبب میشود کنترل وضعیت از دستمان خارج شود و صدالبته این پاشنه آشیل باعث شده است تا دشمنان از همین نقطه ضربه خود را وارد سازند.....👇👇👇
http://www.migna.ir/news/49854/preview/