eitaa logo
لحظه‌های بی‌ملاحظه (مبین اردستانی)
400 دنبال‌کننده
139 عکس
15 ویدیو
5 فایل
لحظه‌ها بی تو بی‌ملاحظه‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
«زادگاه عشق» باصدای سید محمدرضا موسوی آهنگساز: احمد رمضی شاعر: مبین اردستانی طراح کاور: انوشیروان مانی صدابردار:یاسر فلاح پور تولید @Hhmusic
هو الرحمن . جهان تن بود دلمرده، تو خندیدی جهان جان شد زمستان خاک پایت شد، بهاران شد، بهاران شد جهان در خشکسال عاطفه برّ بیابان بود تو را ابری تماشا کرد، عالم بوسه‌باران شد جهان پیراهنی پوشید از عطر گل نامت و هر آیینه از زنگ کدورت‌ها چه عریان شد! به چشمِ عاشقان باغِ تماشایت تماشایی‌ست سراسر گل به گل عالم همه آیینه‌بندان شد شهادت می‌دهم باران به تسبیح گل و لبخند هزاران بار نامت را به لب آورد، باران شد شهادت می‌دهم کوه از شکوه شانه‌ات آموخت چگونه می‌توان ماند و ستون سقف ایمان شد شهادت می‌دهم چشمه همیشه چارقل‌خوان است به لطف چشم‌هایت قاریِ ممتازِ قرآن شد شهادت می‌دهم لاله شهادتنامه می‌خوانَد دلم آیینه‌ی دلتنگی یاد شهیدان شد شهادت می‌دهم تنها صراط مستقیمی تو تو را گم کرد انسان و چنین ایلان و ویلان شد شهادت می‌دهم تو رحمة للعالمین هستی شهادت می‌دهم هستی به عشق تو مسلمان شد شهادت می‌دهد هستی که من هم عاشقم آیا؟ شهادت می‌دهی این دل به شوق تو پریشان شد؟ @Mobin_Ardestani
. ای آب خورده ریشه‌ات از برکه‌‌ٔ غدیر ای سرو سربلند همیشه در اهتزاز هر چند شب گرفته زمام زمانه را صبح از کرانه‌های تو خواهد دمید باز @Mobin_Ardestani
یک ز اندازه بیرون تشنه‌ام، ساقی بیار آن آب را اوّل مرا سیراب کن، وانگه بده اصحاب را دو بر آبخورد آخر مقدّم تشنگانند می ده، حریفانم صبوری می‌توانند @Mobin_Ardestani
هدایت شده از شهرستان ادب
به صرف شعر و شیرینی . . با حضور: مبین اردستانی . شانزدهم اسفند از ساعت ۱۶:۳۰ . نشانی: خیابان شریعتی بالاتر از سه راه طالقانی روبروی سینما صحرا پلاک ۱۶۸ موسسه شهرستان ادب طبقه چهارم
عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو هجرت از خود کن و سرچشمۀ آگاهی شو به تمنّای تو دریاست همه‌تن آغوش از خودت کوچ کن و رود شو و راهی شو محضِ خورشید شدن ذرّه‌ای از خویش برآ قد بکش، دلزده از این‌همه کوتاهی شو قرن‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان کاروان می‌گذرد... بیرقِ همراهی شو نکند خواب بمانی... نَفَسَت یخ بزند گرم از سوزِ مناجاتِ سحرگاهی شو روزه یعنی که بمیر از طلبِ هرچه جز او روز و شب تشنۀ انوارِ هواللّهی شو در دلِ برکۀ حق تا تپشی مهلت هست از شدن خسته نشو، ماه نشد ماهی شو چند گویم به تو هر لحظه که این شو یا آن آنِ او باش، برو هرچه که می‌خواهی شو @Mobin_Ardestani
یک کسی کز عشق خالی شد فسرده‌ست گرش صد جان بوَد، بی‌عشق مُرده‌ست دو هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق بر او نمُرده به فتوای من نماز کنید @Mobin_Ardestani
هدایت شده از شهرستان ادب
رمضان کشتی نوح است، نمانید شما ترسم آن است که خود را نرسانید شما قرن‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان کاروان می‌گذرد، بیرق همراهی شو @shahrestanadab
در جور برترین قوم و تمدنی! مهدِ قساوت و ظلم و تفرعنی! جز در تمدنِ ابلیس‌ها کجا گنجشک می‌کشند با بمب یک‌تنی؟ صد گلّه حرمله شاگرد درس توست کودک‌کشی تو راست امری تفننی ای لاشهٔ عَفِن از تو چه خاسته؟ از تو که دم به دم گند و تعفّنی ای دیوزادهٔ جرثومهٔ فساد در جسم و جامهٔ انسان چه می‌کنی؟ دارند پیشِ رو شب‌های نکبتت ای نسلِ مضمحل، یَومُ التَّغابنی ما را به حکمِ دوست، نام است مرگِ تو ما تیغِ غیرتیم، جلّادِ صَهیُونی! مرا مادرم نام، مرگِ تو‌ کرد زمانه مرا پتکِ تَرگِ تو کرد @Mobin_Ardestani
این روزها پر از غزلِ نصفه‌نیمه‌ام با من چه مانده جز کلماتی دچار تو؟ بی تو به مرگ می‌گذرد روزگار من بی من چگونه می‌گذرد روزگار تو؟ @Mobin_Ardestani
. گریه کن لؤلؤ و مرجان که هوا دم کرده چاهِ کوفه عطشِ چشمه‌ی زمزم کرده ذوالفقاری‌ست که سر خم نکند پیشِ کسی پشتِ ابروی تو را خونِ جگر خم کرده شانه‌ای محرمِ غم نیست که این ابرِ حزین رو به چاه آورده، پشت به عالم کرده: 《آه! ای چاه، به این قومِ وفادار بگو که علی خوبی در حقّ شما کم کرده؟》 -- صبر کن صبر علی! کرب و بلا نزدیک است مزدِ احسانِ تو را کوفه فراهم کرده مصحف این بار به شمشیر ورق خورد و علی ختمِ قرآنش را نذرِ محرّم کرده @Mobin_Ardestani
هدایت شده از Masafmusic
علیرضا افتخاری با تعدادی از شاعران به «سرزمین شعر» می‌آیند 🔸در برنامه «سرزمین شعر» که از جمعه دهم فروردین روی آنتن شبکه چهار سیما رفت، شاعران آئینی کشورمان اشعار خود در مدح امام علی علیه‌السلام را ارائه دادند و مهمانان برنامه درباره شعر رمضان و نیایش گفت‌وگو کردند. 🔹آذرمیدخت صفوی (استاد شعر و ادب از کشور هندوستان) و علیرضا افتخاری، محمدکاظم کاظمی، ناصر فیض، محمود اکرامی‌فر، مصطفی محدثی خراسانی، سید محسن حسینی، علی داودی، علی‌محمد مودب، احمد بابایی، محمدرضا طهماسبی، علیرضا قزوه، قاسم صرافان، مبین اردستانی، زهیر توکلی، محمد رسولی مهمانان این ویژه برنامه هستند. 🔸اجرای این ویژه‌برنامه به عهده محمود حبیبی کسبی، شاعر شعر آیینی «شاه پناهم بده» خواهد بود. ویژه برنامه «سرزمین شعر» برای لیالی قدر با عنوان «شعر علوی» از جمعه دهم فروردین به مدت چهار شب با تهیه‌کنندگی علی زارعان ساعت ۲۲:۳۰ از شبکه چهار سیما پخش می‌شود. 🔹پس از این ایام، روال معمول رقابت شاعران برای رسیدن به فینال مسابقه شعر ادامه خواهد داشت. 🎼 @masafmusic
هو العلی العظیم تقدیم به مولا ای بی‌کران که هرچه جهان مبتلای توست هستی نفس نفس نفسش در هوای توست جاروکش حریم تو شهپرّ قدسیان جبریل، خادمِ درِ مهمانسرای توست در عرش و فرش و هرچه جهان‌های مختلف هر کس که هست، بوسه‌دهِ خاک پای توست خورشید ذرّه‌ای‌ست که همواره روز و شب پرّان در آستانه‌ٔ ایوان‌طلای توست صبح از کرانه‌های سکوت تو جاری است شب گوشِ جان سپرده به سوز صدای توست جان ریزه‌خوارِ خوانِ مناجاتِ مرتضاست دل خوشه‌چینِ ملتمسِ ربنای توست تبعیدیانِ گمشده در تیهِ ظلمتیم چشمان ما هنوز به دست دعای توست دل را چه غم، غریبِ دو عالم اگر شود؟ در قبر و در قیامت اگر آشنای توست پیوندِ غیر، سست‌تر از تار عنکبوت رکن رکین و حصن حصین هم ولای توست ردّ و قبولِ عامه نیرزد به ارزنی هرآینه رضای خدا در رضای توست @Mobin_Ardestani
یک جمله ذرات جهان مرآت اوست هرچه بینی مصحف آیات اوست دو جهان، قرآن مصوّر است و آیه‌ها در آن به جای اینکه بنشینند، ایستاده‌اند درخت یک مفهوم است دریا یک مفهوم است جنگل و خاک و ابر خورشید و خاک و گیاه با چشم‌های عاشق بیا تا جهان را تلاوت کنیم @mobin_ardestani
از صبحِ نخست، عشق جفتِ غم بود غم هم که فقط سهمِ بنی‌آدم بود بی‌دغدغه از عشقِ تو دل می‌کندم دل‌کندن و جان‌کندن اگر با هم بود @Mobin_Ardestani
یک چون پیشِ من خلایق رفتند بی‌شمار گرچه دراز مانم رفته شمر مرا دو ما را به حال خود بگذارید و بگذرید از خیل رفتگان بشمارید و بگذرید @Mobin_Ardestani
‍ هو الرئوف وقتی از ذوق و شوق زیارت التهابِ جنون در سرم بود چشمم افتاد به چشمهایش خادم زائران حرم بود دیدم از آتش عشق مولا سوخته جامه‌ٔ عقل و هوشش شال سبزی چنان عاشقانه دست انداخته روی دوشش بیدل و شاد بود او از اینکه حافظ حرمت شاه طوس است مولوی مستی‌اش را ندارد چون که او مست شمس‌الشموس است در طوافی خوش و کودکانه گشته بودم تمام حرم را گرچه هر سوی آن آشنا بود باز گم کرده بودم خودم را رفتم و گفتم آقا ببخشید! (محو در نور گنبدطلا بود) گفتم آقا کجایید؟ هستید؟ (غرقِ دریای لطف رضا بود) وه چه حال خوشی داشت سید. هرچه احوال خوش را چشیدم هرچه رفتم به هر سو به هرجا خوشتر از او به عمرم ندیدم عاشقی را چه زیبا بلد بود شور تازه به آب و گلم داد گرچه سرخیلِ گمگشتگان بود راه خوبی نشانِ دلم داد وه که عاشق به او می‌‌توان گفت هرکه اینگونه سرگشته باشد هرکه با پای دل صحن در صحن دم به دم، رفته... برگشته باشد آنطرف‌تر سوی کفشداری کفش‌های خودم را که بردم فارغ از دیگران، کفشها را ... نه! خودم را امانت سپردم با خودم گفتم اینجا بهشت است هیچ‌جا این‌قَدَر محترم نیست گفتم این من نه! این من نه! این من لایق پاکیِ این حرم نیست رفتم و در هوای زیارت عاشقانه، چه بی‌خویش رفتم هرچه از شرم پا پس کشیدم با خجالت کمی پیش رفتم چشم بستم، گشودم، چه دیدم؟ دیدم آری که ابر بهارم آری آن هم چه ابری! چه ابری! که ضریحی در آغوش دارم السلام علیکی شنیدم من نگفتم کس دیگری گفت آخر آنجا که من من نبودم آری از من من بهتری گفت من نبودم، چه بودم؟ که بودم؟ هرچه بودم فراموش کردم هرچه گفتم من دیگری گفت من فقط مو به مو گوش کردم هرچه دیدم به چشمی دگر بود من به گوشی دگر گوش کردم هرچه گفتم زبانی دگر گفت بودنم را فراموش کردم خیس باران فقط مویه کردم از خودم شکوه کردم دمادم حرفهای دلم را بلد بود چیز دیگر نیامد به یادم گفتم ای جان! دل من گرفته دوست دارد ببارد بموید ابر دلتنگِ هر سو دویده غیرِ باران چه دارد بگوید؟ یادِ او خوش که خطّ نگاهش دید بال کبوتر ندارم یادِ من داد هر سو که رفتم چشم از گنبدت برندارم کاشکی تا ابد تا همیشه بنده‌ی آستان تو باشم خادمِ زائرانت اگر نه، زائرِ خادمان تو باشم @Mobin_Ardestani
پیدا شدی، پیدا شدی، پیداتر از پیش ما همچنان در خویشتن گمگشتگانیم @Mobin_Ardestani
آیینه شکسته‌ست که خود با دلِ تنگم از دوست که بی دوست چه تنهاست بگوید تو زنده‌ای و زندگی از چشم تو جاری‌ست اخبار، بگو هرچه دلش خواست بگوید @Mobin_Ardestani