eitaa logo
مدافعان حـــرم
918 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
10.8هزار ویدیو
229 فایل
🌱بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊 زنده کردن یاد و خاطره ی شهدا کمتر از شهادت نیست 🥀 "مقام معظم رهبری " ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17332925273420 اطلاعات👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1883046322C1568ca0f84 900_____________🛬_1k
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋عفیفانه دخترک سرزمینم✨ عفیف بـاش و باحیا🌱 و‌ پسر سرزمینم✨ محجوب باش و باتقـوا🌱 شماييد کہ دشمن را با سلاح ایمان ،امید ، حیا و تقوايتـان به زانو در مےآورید
ولی این مادرای حزب اللهی برای دشمن از موشک کروز هم خطرناک ترن...:)
به خودت وقت بده واسه پیشرفت کردن، واسه موفق شدن انقدر به خودت گیر نده، صبوری کن. به خواسته هات میرسی 💛
مدافعان حـــرم
به خودت وقت بده واسه پیشرفت کردن، واسه موفق شدن انقدر به خودت گیر نده، صبوری کن. به خواسته هات میرس
‌‌[از بد و نیک جهان هرچه تو را پیش آید غم مخور، شاد بزیست، ز آنکه جهان درگذر است^^☘!]
•|وَ‌أَنْ‌تُنَجِّيَنِي‌مِمَّاأَنَافِيهِ|• و از آنچه در آن گرفتارم مرا رهايی بده!📚🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَاللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ. سلام بر تو اى حجّت خدا در زمينش، سلام بر تو اى ديده خدا در ميان مخلوقاتش، سلام‌ بر تو اى نور خدا كه رهجويان به آن نور ره مى‌يابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده مى‌شود، سلام بر تو اى پاك‌نهاد و اى هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو اى همراه خيرخواه، سلام بر تو اى كشتى نجات، سلام بر تو اى چشمه حيات، سلام بر تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاكيزه و و پاكت، سلام بر تو، خدا در تحقق وعده‌اى كه به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب فرمايد، سلام بر تو اى مولاى من، من دل‌بسته تو و آگاه به شأن دنيا و آخرت توام و به دوستى تو و خاندانت به سوى خدا تقرّب می‌جويم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار می‌كشم.
مستاصل و کلافه بود... جمله آخر هستی لحظه ای از ذهنش بیرون نمیرفت: منتظر مرگ عشقت باش... مغزش در حال انفجار بود... خود هستی اعتراف کرده بود که دیوانه شده است و این ترس راشا را بیشتر میکرد.. نمیدانست چه کند... میترسید... میترسید از نبودن هدی.... میترسید از رفتن هدی... از اتفاقات بعدش... شرمنده حامد و محمد بود... هنوز هیچ نشده جان خواهرشان را به خطر انداخته بود.... تلفن خانه زنگ خورد... دستش را روی شقیقه اش گذاشت و تلفن را برداشت: الو. صدای محمد از آن طرف خط آمد: سلام علیکم.. چطوری؟؟ نفس عمیقی کشید: سلام... بد. _ بد؟؟ من بودم الان داشتم با نفسم چت میکردم؟؟ اصلا مگه نگفتی تا عشق تورو تو سینه دارم عالیم؟؟ پس چرا الان بدی؟؟ _محمد به جان خودم سرم داره میترکه... حوصله مسخره بازی ندارم... مخم داره منفجر میشه... اگه میتونی بیا اینجا ممنونت میشم.... حامدم اگه سرکار نیست بهش بگو بیاد... _ داداش جان.. جمعس امروز ... حامدم همین جاس.. الان میرم بهش میگم.... فقط نمیخوای بگی چی شده؟؟؟ _ پشت تلفن نمیشه توضیح داد... فقط بدون راجع به خواهرته... منتظرتونم... فعلا. فرصت صحبت به محمد نداد.. تماس راقطع کرد و سرش را میان دستانش گرفت.. خسته بود... دردسر پشت دردسر... تنش پشت تنش... غم پشت غم... دلش کمی آرامش میخواست... کمی زندگی.... کمی زندگی بدون اشک. دلش یک زندگی میخواست کمی... فقط کمی... شبیه زندگی چندسال پیشش... کمی شبیه آن روزهایی که پدر و مادرش بودند... دلش کمی لبخند میخواست... کمی خنده... اصلا دلش آرامشی میخواست از جنس مرگ..... نویسنده: سیده زهرا شفاهی راد
مدافعان حـــرم
#پشت‌سنگر‌شهادت #پارت42 مستاصل و کلافه بود... جمله آخر هستی لحظه ای از ذهنش بیرون نمیرفت: منتظر مر
روی تختش نشست و نگاهش را به عکس پدر دوخت... اخم کرد و مانند بچه ها لب آویزان کرد: نمیخوام... نمیخوامش... خوشم نمیاد ازش... یاد حرفهای حامد افتاد: بشین درست فکر کن... اگه میخوای جواب منفی بدی.. بده اما با دلیل... همینجوری الکی نگو راشا رو نمیخوام... بشین ببین چرا نمیخوای.. دراز کشید و به فکر فرو رفت: پسر خوبیه... بداخلاقی ازش ندیدم... بی ادب نیست... نماز و روزشم درسته.... قیافشم که خوبه... دستشم که به دهنش میرسه.... پلیسم که هست.... اینجور که به نظر میاد حامد و محمدم حتما تائیدش میکنن... ندایی از درونش گفت: پس چه مرگته جواب منفی میدی؟؟ چرا میخوای ردش کنی؟؟ _ نمیدونم... خوشم نمیاد ازش... اصلا راشا فرشته... وقتی خوشم نمیاد نمیاد دیگه... حس خوبی نسبت بهش ندارم... یه جوریه. _چه جوریه؟؟ محکم سرش را به بالش کوبید: اه... نمیدونم.. به تو چه اصلا ... مهم اینه که یه جوریه ... که من خوشم نمیاد. حس هایش متناقض بود. هم حس میکرد راشا را دوست دارد. هم حس میکرد از او بدش می آید. دوست داشت به او جواب مثبت بدهد. ولی حسی مانعش میشد... حسی که میگفت راشا نمیتواند خوشبختت کند... حسی که سعی داشت حرف های هستی را برایش یاد آوری کند. حسی که میگفت راشا گذشته اش قشنگ نیست.. و احتمال اینکه به گذشته اش بازگردد خیلی زیاد است... و پافشاری میکرد که جواب منفی بده... واقعا حس میکرد در مغزش جنگ جهانی برپا است... هر گوشه از مغزش حرف خودش را میزد... یکی میگفت راشا خوبه.. دیگری مخالفت میکرد.. یکی میگفت راشا دوستت ندارد و نقش بازی میکند... کسی از آن طرف با او مخالفت میکرد... حس میکرد سیم های مغزش اتصالی کرده و الان است که آتش بگیرد.. دلش میخواست مانند باب اسفنجی شود... همه محتویات ذهنش را در سطل زباله بریزد و به آتش بکشد... طوری که حتی اسم خودش را هم فراموش کند... پاتریک هم بد نبود... اگر میتوانست مغزش را بردارد و مانند او با پاک کن خاطراتش را پاک کند خیلی خوب میشد... شاید اختراعات عجیب و غریب سندی هم میتوانست کاری کند.. چشم هایش را روی هم فشرد و سرش را محکم تر از قبل روی بالش کوبید.. به معنای واقعی کلمه دچار خود درگیری شده بود..... نویسنده: سیده زهرا شفاهی راد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوربین مخفی | واکنش دخترا بعد از اینکه تذکر حجاب می گیرند 🔹خانم! چرا روسریت رو سرت کردی؟! تهران / چهارراه ولیعصر ═‌ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
💚 مــا زنــده ز لٰا اِلــهَ اِلّا اللّهـیـم شـیـعه و مسلمانِ رسـول اللهیم در وادی انتظارِ صاحــب الزّمان تـحـتِ لـوای عـلــی ۜ ولی اللهیم 💐 پیشاپیش (ع) و 💖🌹
. . پشت در زهرا صدایت کرد مهدی جان بیا منتظر زهراست، برگرد ای عزیز فاطمه.. -العجل‌یابن‌الزهرا
مدافعان حـــرم
. . پشت در زهرا صدایت کرد مهدی جان بیا منتظر زهراست، برگرد ای عزیز فاطمه.. -العجل‌یابن‌الزهرا
وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ تاریخ انقضایِ تمام غم‌هایِ عالم لحـظــه‌ی ظهــور توســت!
شهادت‌‌نوع‌مرگ‌را‌عوض‌میکند وقت‌مرگ‌را‌عوض‌نمےکند... ازمرگ‌نترسید؛جورۍدرزندگے حرکت‌کنیدکه‌خداوندشهادت رانصیبتان‌کند‌و‌ازدنیاببرد🌿