🔰استمرار نهضت انتظار
📌جمهوری اسلامی امانت تاریخی انبیای عظام الهی است آرزوی موسی و عیسی و آرزوی همه اولیا و ائمه بزرگوار ماست امروز تحقق پیدا کرده است ولو ناقص کاملش هم انشالله در دوران حکومت کبری و ولایت عظمای حضرت بقیت الله فی الارضین ظاهر و آشکار خواهد شد.
🗓مقام معظم رهبری 1375/10/15
@Modafeaneharaam
غیبت ممنوع 🚫
آقا رضا از غیبت کردن بیزار بود.
اگه تو جمعی نشسته بودیم و حس میکرد داره غیبت از کسی میشه، سعی می کرد با لحن شوخی بحث رو عوض کنه
#الگو_برداری_ازشهدا
شهید_مدافع_حرم
#سید_رضا_طاهر
@Modafeaneharaam
🔴 #خبر_فوری
پیکر مطهر سردار شهید مدافع حرم
#شهید_حاج_داریوش_درستی
پس از گذشت پنج سال از شهادت
در سوریه شناسایی شد.
شهید درستی از یادگاران دفاع مقدس
و مربی نیروهای مخصوص سپاه با
نام جهادی «ابوحامد» شهریور ۱۳۹۵
در استان حماه سوریه به دست اعضای
گروهک «جیش ایضا» به شهادت رسید
و پیکرش در دست تکفیریها باقی ماند.
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 ویژگی جالب لذتها در عالم برزخ!!!
🎙استاد مسعود عالی
@Modafeaneharaam
امام خامنه ای:
خاطره شهدا راباید درمقابل طوفان تبلیغات دشمن حفظ کرد
آخرین نگاه فرزندشهیدمدافع حرم #تقی_ارغوانی درمعراج شهدا
@Modafeaneharaam
برخی اعمال شب و روز اول رجب
#أین_الرجبیون 🌜
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج💞
@Modafeaneharaam
6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 لحظاتی که در تاریخ ثبت شد/
وقتی رزمندگان فاطمیون سهم غذای خود را به خانواده تروریستهای داعش میدهند!
برشی از مستند #سایه_نابودی
اکران عمومی مستند:
جمعه پانزدهم بهمن، ساعت ۱۰ صبح
مشهد، سینما هویزه، سالن چهار
#هر_هفته_یک_اکران_عمومی
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃❤️🍃
🌹 جانم امام باقر علیهالسلام
شب اول رجب دل من بی تابه
که شب تولده نوه اربابه
آسمونا ستاره بارونه
کل زمین آیینه بندونه
کاش ببینم همچین شبی آقا
دور تا دور بقیع چراغونه
🌹حلول ماه مبارک رجب و
🌹ولادت امام محمد باقر(ع)مبارک
🌹 التماس دعای خیر و فرج
🍃❤️🍃
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠#قسمت_سیزدهم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : اولین رمضان مشترک تمام
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
💠#قسمت_چهاردهم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : پایه های اعتماد
تلخ ترین ماه عمرم گذشت … من بهش اعتماد کرده بودم … فکر می کردم مسلمانه … چون مسلمان بود بهش اعتماد کرده بودم … اما حالا …
بدون اینکه بفهمه زیر نظر گرفتمش … تازه مفهوم حرف پدرم رو درک می کردم … پدرم حق داشت …
متین پله پله و کم کم شروع کرد به نشان دادن خود حقیقیش … من به سختی توی صورتش لبخند می زدم … سعی می کردم همسر خوبی باشم … و دستش رو بگیرم… ولی فایده نداشت …
کار ما به جایی رسیده بود که من توی اتاق نماز می خوندم… و اون بی توجه به گناه بودن کارش، توی تلوزیون، فیلم های مستهجن نگاه می کرد … و من رو هم به این کار دعوت می کرد …
حالا دیگه زبان فارسی رو هم کاملا یاد گرفته بودم … اون روز، زودتر از همیشه اومد خونه … هر چند از درون می سوختم اما با لبخند رفتم دم در استقبالش …
– سلام متین جان … خوش اومدی … چی شده امروز زودتر اومدی خونه؟ …
– امروز مهمونی خونه یکی از دوست هام دعوتیم … قبلا زبان بلد نبودی می گفتم اذیت میشی نمی بردمت … اما حالا که کاملا بلدی …
رفت توی اتاق … منم پشت سرش … در کمد لباس های من رو باز کرد …
– هر جایی رو هم که نفهمیدی از من بپرس … هر چند همه شون انگلیسی فول بلدن …
سرش رو از کمد آورد بیرون …
– امشب این لباست رو بپوش …
و کت و شلوار بنفش سلطنتی من رو گذاشت جلوم …
⬅️ادامه دارد...
@Modafeaneharaam
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹