eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
34هزار دنبال‌کننده
30.4هزار عکس
12.3هزار ویدیو
288 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 💠 از این عالم چیزی به من نمیرسد، مگر آنچه خداوند مقدر کرده است... 🎤 استاد مسعود عالی 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️3 راننده، حریف پرکاری حاج قاسم نمی‌شدند ✍«گاهی اوقات، 3 راننده برای حاج قاسم عوض می‌کردیم. راننده‌ها خسته می‌شدند، اما او همچنان می‌دوید و کار می‌کرد. خودش می‌گفت: "از ابتدای صبح که هنوز هوا تاریک است، از خانه بیرون می‌آیم و شب، وقتی به خانه برمی‌گردم که بچه‌هایم خوابند و نمی‌توانم آن‌ها را ببینم. "» روایت سردار حسنی به دیدار آخر می‌رسد. نفس بلندی می‌کشد و می‌گوید: «آخرین بار، 3 روز قبل از شهادتش به کرمان آمد. سه‌شنبه، کرمان بود. چهارشنبه رفت تهران. پنجشنبه در لبنان و سوریه بود و سحرگاه جمعه، در عراق به شهادت رسید. ببینید! اینقدر پرکار بود. یکی از دوستان به سردار گفته‌بود: اینقدر ندو. اینقدر خودت را خسته و اذیت نکن. حاج قاسم در جوابش گفته‌بود: "من اگر ندوم، نیروهایم راه نمی‌روند. من باید بدوم تا نیروهایم راه بروند"... می‌گفتند در آخرین جلسه‌ای که پنجشنبه در سوریه برگزار کرد، از ساعت 8 صبح شروع کرده‌بود و به غیر از زمان محدود نماز و ناهار، تا ساعت 3 بعدازظهر برایشان صحبت کرده‌بود. تاکید کرده‌بود: "همه بنویسند. هرچه می‌گویم، بنویسید. منشور 5 سال آینده را دارم برایتان می‌گویم." حاج قاسم گفت و نیرو‌ها نوشتند؛ از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج سال بعد، از شیوه تعامل با همدیگر و... بعد از جلسه سوریه، برای دیدار با سید حسن نصرالله به لبنان رفت و بعد از آن هم، پرواز به سمت عراق و ترور و شهادت... آخرین دست‌نوشته حاج قاسم، همانی بود که در آن نوشته‌بود: "خداوندا مرا پاکیزه بپذیر. خداوندا عاشق دیدارتم... " نیروهایش در سوریه بعد از شنیدن خبر شهادتش، آن دست‌نوشته را جلوی آینه محل استراحت سردار در مقرشان در سوریه پیدا کردند. تاریخ آن دست‌نوشته، 12 دی‌ماه، یعنی همان چند ساعت قبل از پرواز به سمت عراق بود.» @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی یک کودک ۲ ساله دقیقا حرکات فیلم مورد علاقه‌اش رو تکرار می‌کنه! 👨👩 پدر و مادر عزیز کودکان می‌بینن کودکان یاد می‌گیرن کودکان تکرار می‌کنن... @Modafeaneharaam
✨بسم رب الشهدا با سلام خدمت همراهان همیشگی و اعضای محترم کانال😊 خیر مقدم و عرض ادب خدمت دوستان جدید و یک دنیا ارادت خدمت اعضای قدیمی و صاحبان اصلی کانال🌺 و یک سلام ویژه خدمت خانواده های محترم شهدا که ولی نعمت ما هستند♥️ با اجازه از محضر حضرت ولیعصر ارواحنا فداه❤️ از امشب زندگینامه شهدا رو در کانال قرار میدیم ان شا الله که شهدا این خدمت کمترین رو از ما قبول کنن و شفیع هممون باشند🌹 التماس دعا خادمین شهدا @Modafeaneharaam
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * روزهایی بود که اگر صبح زود پا از خانه بیرون می گذاشتی گربه گل، جوان هایی را می‌دیدیم که ترگل بر گل سر خیابان ایستاده‌اند گویی منتظر سرویس اند تا به محل کارشان بروند. مردان خوش ترکیب و متین ای که لباس سبز چشم‌نوازی به تن داشتند،موهای شان شانه مرتبی خورده بود.به طور حجم تسبیح های متفاوتی در دستشان بی‌تابی می‌کرد و اگر از کنارشان می گذاشتید حتماً بوی گلاب و سلام را می‌شنیدی. ریش های رسته و نرسته شان آنکاد دلنشینی داشت.رهگذر های مسن تر صلوات می فرستادند و دعا می کردند و حس قشنگی شبیه غرور در پوست شان می دوید وقتی این سرو های ناز را می دیدند. «بفرما نان داغ !التماس دعا ماشالله سربازان امام زمان» مهجور و خجالتی بودند و با این تعارف و تکلیف ها عرق شان گل می کرد و بیشتر از قبل سر پایین می‌انداختند و گهگاه مجبور بودند با راننده تاکسی همراه باشند که اصرار کرده بود: «حاج آقا افتخار بدید خدمتتون باشیم خدا شما پاسدارها را نگه داره» خلاصه اینکه چشم خیلی ها به شان بود. اما همه این نگاهها از سر محبت و ارادت نبود و که هرم غرور دلشان را گرم کند و سرشوق شان بیاورد.بعضی ها از پشت سایه ها نگاه شان می کردند نگاه هایشان دودی بود. دندان قروچه می رفتند. از روی غضب پلک می زدند و آب دهانشان را که پایین می دادند سرکه می شد. می رفتند در پناه پسغول‌ه ها اختلاط می کردند و نقشه می کشیدند تا هر طور شده چندتایی از این ریشو های تسبیح به دست را سر به نیست کنند. تیر و تفنگ هم داشتند رحم و مروت اما نداشتند.این هم یک سخنان سنجیده است که انسانهای محجوب همیشه دشمنان لجوج و مرموز دارند. راستش را بخواهید آن چشمان خون گرفته که از پشت سایه ها و درز دیوار ها نگاه میکردند خشمشان را خشاب کردند و در گلوله اسلحه گذاشتند و چندتایی از آن سبزها سبحه گردان را در خون گرم غوطه دادند.در همین شیراز فقط سراغ کردم که تعداد شان از عدد مقدس چهارده هم بیشتر است. دارد.... •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•* @Modafeaneharaam
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تعریف "مدافع حرم"، از دیدگاه شهید سلیمانی 🏳 بخشی از مستند @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💓🦋💚 ای صاحب ایام بگو پس تو کجایی کِی میشود ای دوست کنی جلوه نمایی از هر که سراغ شب وصل توگرفتم گفتند قرار است که یک جمعه بیایی 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @Modafeaneharaam
امام على عليه السلام: انسان شريف، به هر مقامى، هر چند بزرگ، برسد سرمست نمى شود؛ مانند كوهى كه هيچ بادى آن را به لرزه در نمى آورد؛ اما فرومايه... غرر الحكم حدیث 5197 @Modafeaneharaam
🔸هفتمین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔹خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل‌بیت و پیوسته در مسیر پا کی بهره‌مند نمودی. از تو عاجزانه می‌خواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرما. @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 صحبت‌های شهید مدافع حرم "مصطفی سلطانی" در طوفان شن 'کاروان اسرای کربلا از این منطقه عبور کرده‌اند' @Modafeaneharaam