کار هر شبش بود! با این که از صبح تا شب کار و درس داشت و فعالیت میکرد، نیمههای شب هم بلند میشد نماز شب میخواند. یک شب بهش گفتم: «یه کم استراحت کن. خسته ای.» با همان حالت خاص خودش گفت: «تاجر اگه از سرمایهاش خرج کنه، بالاخره ورشکست میشه؛ باید سود بدست بیاره تا زندگیش به چرخه، ما هم اگه قرار باشه نماز شب نخونیم ورشکست میشیم.»
#شهید_مصطفی_چمران
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
علی جمشیدی هستم از استان مازندران شهرستان نور.....💔
@Modafeaneharaam
📢 اثرپذیری از تلاوت زیبای مادر
✏️زادگاه مادرم نجف است. ایشان لهجهی عربی داشت. در کودکی، با لهجهی عربیِ نجفی حرف میزده است. با قرآن آشنا بود. قرآن را خوب و با صدایی جالب تلاوت میکرد. در اواخر عمر، صدایش گرفته بود و من صدای خوش او را به یادش میآوردم. بر قرائت کلامالله مجید با قرآن اهدائی پدرش مداومت روزانه داشت. شیوهی قرائت ایشان، ما را در آن کم سنّ و سالی به خود جذب میکرد. پیرامونش گرد میآمدیم و به تلاوتش گوش میکردیم.
خون دلی که لعل شد، صفحه ۸
@Modafeaneharaam
💢حاج حسین قشنگ میگفت :
🔹گزارشرابگذاریدبرایقیامت
👌اگرکاربرایخداست
پسگفتنبرایچیست؟
-حاجحسینخرازی
@Modafeaneharaam
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 در مکتب قرآن | انس با قرآن
✏️ رهبر انقلاب: عزیزان من، جوانان ایرانی، جوانان مؤمن، جوانان انقلابی! آشناییتان با قرآن، اُنستان با قرآن، استفادهتان از قرآن را روزبهروز بیشتر کنید؛ این مایهی قوّت شما است، این مایهی اقتدار شما است، این مایهی عزّت شما است.
✏️ قرآن را بایستی با تدبّر خواند. البتّه تدبّر مراتبی دارد. تدبّر یعنی از ظاهر اَنیق قرآن به باطن عمیق قرآن رسیدن: ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق.
🔹رسانه KHAMENEI.IR در بهار معنویت -ماه مبارک رمضان- موضوعات گفتمانی قرآنی در بیانات حضرت آیتالله خامنهای را در قالب مجموعه #در_مکتب_قرآن منتشر میکند.
@Modafeaneharaam
طرح قربانی ماه رمضان
به نیت سلامتی امام زمان (عج)
به نیت سلامتی بیماران
وبه نیت اموات در آخرین پنج شنبه سال
🥩 قربانی گوسفند و توزیع بستههای گوشت بین خانوادههای نیازمند در مناطق محروم
🐑 هزینه یک قربانی کامل حدود ۸ تا ۱۰ میلیون تومان میباشد که میتوانید در تمام یا بخشی از آن مشارکت نمایید.
شماره کارت گروه جهادی فاطمیون
5892107045078311
گروه جهادی فاطمیون
@Modafeaneharaam
15.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مهدی؛ احمد؛ بهشت...
🔹️روایت حضرت آیتالله خامنهای از ساعات قبل از شهادت شهید باکری و مکالمه بیسیم او با شهید کاظمی، به همراه صوت آخرین مکالمه بیسیم شهید باکری و شهید کاظمی
🕊سالروز شهادت شهید مهدی باکری گرامی باد.
#صلوات
@Modafeaneharaam
🔘خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی!
🔹حاج رحیم صارمی تعرف میکرد یک روز گرم تابستان، آقا مهدی باکری فرمانده لشکر عاشورا از محور به قرارگاه بازگشت. یکی از بچه ها که تشنگی مفرط او را دید، یک کمپوت گیلاس خنک برای ایشان باز کرد، مهدی قدری آن را در دست گرفت و به نزدیک دهان برد، که ناگهان کمپوت را پایین آورد و پرسید: امروز به بچه های بسیجی هم کمپوت داده اید؟
🔹جواب دادیم: نه، جزء جیره امروز نبود. مهدی با ناراحتی پرسید: پس چرا این کمپوت را برای من باز کردید؟ گفتیم: اونا که مثل شما شناسایی نبودن و اینقدر خسته نیستن، دیدیم شما خیلی خسته و تشنهاید و کی بخورد بهتر از شما
🔹مهدی این حرف ها را شنید، با خشم پاسخ داد: از من بهتر، بچه های بسیجیاند که بی هیچ چشمداشتی میجنگند و جان میدهند. گفتیم: حالا باز کردیم، اینبار بخورید و به خودتان این قدر سخت نگیرید. مهدی با صدای گرفته ای پاسخ داد: خودت بخور تا در آن دنیا جوابگو باشی.
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #خاطرات_دفاع_مقدس* #نویسنده_محمد_محمودی* #گلابی_های_وحشی #قسمت_هشتم
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_نهم
با ما پنج نفر با شوخی گفت:
- مگه این جا کودکستانه؟ صادق حرفش را برید و :گفت
- هيكل من که از هیکل تو بزرگتره.
آقای صداقت با همان حالت آرامش خندید و گفت:
_من سن و سالی ازم گذشته
در لابلای صحبتها سنگ ناامیدی را به سینه مان زد. خواهش و تمنا کارساز نشد. هر چه تک تک رفتیم و التماس کردیم قبول نکرد. در آخر گفت:
- برید دفعه ی بعد!
با دنیایی از غصه و اندوه از محوطه ی بسیج بیرون رفتیم و راه برگشت به آبادی را در پیش گرفتیم. برای برگشتن عقب یک وانت نیسان سوار شدیم و نزدیکیهای غروب به محل رسیدیم. از رفتار پدر و مادرم معلوم بود که اصلاً دلواپسم نبوده اند. آنها خاطره ی عبدالرسول را به یاد داشتند و میدانستند که ما مثل چک روز جمعه برگشت داده خواهیم شد. پوتین را در جای امن همیشگی قرار دادم. در انتظار بزرگ شدن قد و قواره لعنتى ام لحظه شماری میکردم.
بهار و تابستان سال شصت و پنج سپری شد. وارد کلاس سوم راهنمایی شدم .مدام با پایگاه بسیج محل در ارتباط بودم به اتفاق همان دوستان برای نگهبانی در پایگاه محل حاضر میشدیم. شانس نیز کمک کرد و یکی از پاسداران محل، مسئولیت پایگاه را عهده دار شد. با خواهش و التماس از ایشان قول گرفتیم که ما را به جبهه اعزام کند. مهر و آبان هم گذشت و وارد آذرماه شدیم. بالاخره از طریق پایگاه ب بسیج اطلاع یافتیم که قرار است سپاهیان حضرت محمد (ص) به جبهه اعزام شوند. عبدالرسول آن روزها تازه از جبهه برگشته بود و در دانشسرای تربیت معلم آب باریک شیراز به جبران درسهای عقب افتاده اش مشغول بود .تا سال چهارم تحصیلاتش هر سال یک دوره سه ماهه به جبهه میرفت. جالب این که وقتی بر میگشت به درسهایش خوب میرسید و با نمره ی عالی قبول میشد.
#ادامه_دارد ...
@Modafeaneharaam
شهادت مامور انتظامی در سراوان
🔹فرماندار سراوان: عصر امروز پس از تعقیب و گریز تعدادی افراد مشکوک، در روستای پره کنت بهسمت ماموران پاسگاه اسپیچ در ۷ کیلومتری سراوان شلیک کردند که در این حادثه یک نفر به شهادت رسید و دو نفر مجروح شدند.
@Modafeaneharaam
•♥
•°
📌شهدا خیلی ها را صدا میزنند😇
ولی فقط عده ای میشنوند:)
و دعوت شهدا را لبیک میگویند.✌️🏻
🔴اگه رفیق شهید نداری بیا اینجا مطمئن باش شهدا دعوتتون کردن↯
رفاقت با شهدا
رفاقت زمین با آسمان است🌎☁️
رفیقشان ڪه شدی دستگیرت میشوند.🤝
❤️حاجت داری بیا اینجا👇
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4