eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.6هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
12.5هزار ویدیو
292 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از روزها که شهید پیدا نکرده بودیم، به طرف «عباس صابری» هجوم بردیم و بنا بر رسمی که داشتیم، دست و پایش را گرفتیم و روی زمین خواباندیم تا بچه ها با بیل مکانیکی خاک رویش بریزند. کلافه شده بودیم. شهیدی پیدا نمی شد. بیل مکانیکی را کار انداختیم. ناخنهای بیل که در زمین فرو رفت تا خاک بر روی عباس بریزد، متوجه استخوانی شدیم که سر آن پیدا شد. سریع کار را نگه داشتیم. درست همانجایی که می خواستیم خاکهایش را روی عباس بریزیم تا به شهدا التماس کند که خودشان را نشان بدهند، یک شهید پیدا کردیم. بچه ها در حالی که می خندیدند به عباس صابری گفتند: بیچاره شهیده تا دید می خواهیم تو رو کنارش خاک کنیم، گفت: فکه دیگه جای من نیست، باید برم جایی دیگه برای خودم پیدا کنم و مجبور شد خودشو نشون بده... . عباس در روز ۷ محرم مصادف با 5/3/1375 همچون مولایش ابوالفضل العباس(علیه السلام) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یک (فكه) در حین تفحص شهدا به شهادت رسید. سلام برشهدا @Modafeaneharaam
🌷شهید مطهری: آنان ڪه زیبایی اندیشه دارند زیبایی تن را به نمایش نمیگذارند. ~•~•~ 🥀 حجاب یعنی: دختر سیبی ست ڪه باید از درخت سربلندی چیده شود، نه در پای علفهای هرز. 🥀 حجاب یعنی: هنر پوشاندن، نه پوشیدنی ڪه از نپوشیدن بدتر است. 🥀 حجاب یعنی: دارای حریمی هستم ڪه هر ڪسی به آن راه ندارد. 🥀 حجاب یعنی: زاده ی عصر جاهلیت نیستم. (وَلَا تَبَرَّجُنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّة...33/احزاب). 🥀 حجاب یعنی: لایڪ ارزشمند خدا، نه لایڪ بی ارزش بَعضیا. 🥀 حجاب یعنی: حاضر نیستم برای پرنگ شدن هزار رنگ شوم. 🥀 حجاب_یعنی: هر ڪسی لایق دیدن زیبایی های من نیست. 🥀 حجاب یعنی: آزاد بودن از زندانی به نام: "نظر دیگران" 🥀 حجاب یعنی : پوشاندن و نمایان نکردن تمام بدن! نه فقط سر. 🥀 حجاب یعنی: بی نیازم از هر نگاهی جز نگاه خدا. 🥀 حجاب یعنی: من انتخاب میڪنم ڪه تو چه ببینی. 🥀 حجاب یعنی: زرهی در برابر چشمهای مریض. 🥀 حجاب یعنی: یک پیله تا پروانه شدن. 🥀 حجاب یعنی: احترام به حرمت های الهی. 🥀 حجاب یعنی: طعمه هوسرانی کسی نیستم. 🥀 حجاب یعنی: به جای شخص، شخصیت را دیدن. 🥀 حجاب یعنی: من یک انسانم نه یک وسیله. 🥀 حجاب یعنی:خون بهای شهیدان. 🥀 حجاب یعنی: حفاظت از زیبایی. 🥀 حجاب یعنی: حفاظت از امانت خدا. 🥀 حجاب یعنی: نماد هویت انسانی. 🥀 حجاب یعنی: صدفی بر گوهر وجود. 🥀 حجاب یعنی: محتاج جلب توجه نیستم. 🥀 حجاب یعنی: زن والاست نه کالا. 🥀 حجاب یعنی: اثبات تقدس زن. 🥀 حجاب یعنی: مراقبت از تقوا. 🥀 حجاب یعنی: اعتماد به نفس. @Modafeaneharaam
🔹️ ماموریت ویژه سردار برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ :* ◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. ◇ بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. ◇ به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟" ◇ می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. ◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید. ◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. ◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!" ◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"* ◇ حاج سعیدحرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"* ◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" ◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم." ◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد. 🔹️ توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. ◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم. ◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند. 🔹️ به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچه‌ها اومد پیشم و گفت: *"پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."* ◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"* ◇ نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ ◇ گفتم: "حاج‌آقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش." ◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بی‌بی که بگو." ◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام." ◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: *"حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان."* 🔹️ هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!* هدیه نثار ارواح مطهرشان صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @Modafeaneharaam
💢رابطه بین نماز خواندن وسلامتی جسم وروح! ✅آثار ایستادن در نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است می شود، ثابت و خیره شدن چشم ها در نماز به یک نقطه باعث بهبود و رفع نواقصی همچون نزدیک بینی می شود و با تمرکز در نماز،جریان فکر آرام و متعادل می شود. ✅آثار رکوع موجب تقویت ماهیچه های شکم، حفظ دستگاه گوارش و مانع سوءهاضمه و بی اشتهایی می شود و نیز تقویت ماهیچه ستون مهره ها، گردن، دست ها، ساق پا و ران ها. ✅آثار سجده تقویت مهره های گردن عامل مهمی در درمان دیسک و مشکلات ستون فقرات گردن و کمر می شود. افزایش جریان خون مغز باعث قدرت درک و فهم و آرامش فرد و نیز حفظ شادابی، زیبایی و طراوت می گردد. برای کسایی که میگن به جای نماز مراقبه کافیه 😐 @Modafeaneharaam
28.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارگری به در روز کارگر به آرزویش رسید 🔹روایتی از دیدار کارگران با رهبر انقلاب @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #خاطرات_دفاع_مقدس* #نویسنده_محمد_محمودی* #گلابی_های_وحشی #قسمت_چهل_س
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * تا نزدیکیهای ظهر هر چه التماس کردیم فایده ای نداشت. ناچار شدیم دنبال دوست و آشنایان بگردیم . آدرس هیچ کدام از آنها را بلد نبودیم. به سختی توانستیم دو نفر از آنها را پیدا کنیم .عصر به بسیج رفتیم دو نفر که یکی شوهر خواهر دانا و دیگری مسئول کارگزینی سپاه مهاباد بود هر چه برای ما رو زدند ، آقای جوکار زیر بار نرفت. عجب حکایتی شده بود .این جثه های ما برای همه دردسر ساز شده بود .قرار شد فردا به اتفاق ،یکی دو نفر از پاسدارانی که در آن جا مسئولیت داشتند به بسیج مراجعه کنیم . مسئول کارگزینی سپاه مهاباد که روز قبل برایمان رو زده بود هم وارد عمل شد و در نهایت با هر سختی که بود پذیرش شدیم .وقتی که مسئول اعزام نیرو پرسید: _کجا میتوانید کار کنید؟ من پاسخ دادم - در هر کدام از محورها که نیاز باشد حاضریم خنده ای کرد و گفت: _نه شما باید در همین شهر و در ستاد عملیات شهری به کار گرفته شوید . به ستاد معرفی شدیم و در آن جا هم در لیست نگهبانی قرارمان دادند .چند روزی به همین منوال گذشت .کارمان شده بود از صبح تا غروب دو پست سه ساعته و شب هم یک پست سه ساعته نگهبانی دادن. به این کارها رغبت آن چنانی نداشتم. دلم میخواست جایی باشم که رنگ و بوی جبهه داشته باشد .صدای انفجارات صحبت از عراقیها . بله برای اینها دلم تنگ شده بود در هر حال چاره ای نبود. وضع به همین منوال گذشت گاهی اخباری مبنی بر درگیری در محورها و پاسگاههای اطراف به گوش می رسید ... @Modafeaneharaam
🌱لحظه‌های خوش زندگی جاشون تو موبایل و فلش و مموری نیست!👇 نکنه خدای نکرده مثل بعضی دوستان که میگن گوشی ریسیت شده یا مموری سوخته، عکساتون حیف بشه😰 میگی چی کار کنم؟🤔 جایی روسراغ ندارم عکسا رو واسه چاپ بدم؟! به کی اعتماد کنم⁉️🤔 ✨✨✨✨✨ چاپ عکساتونو به ما بسپارید ✅باکیفیت چاپ عالی ✅با قیمت بسیار مناسب ✅با اطمینان کافی ( مخصوصا برای عزیزان معتقدو مذهبی) ✨✨✨✨ عکس های خاطره‌انگیز موبایلو چاپ کنید تا یادگاری بمونه از ما گفتن بود، نگی چرا نگفتی🤗 اینم لینک کانالمون👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/541131085C4f4334d91f
🎁 مسابقه بزرگ حجاب فاطمی " يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ ... " شرکت کننده شماره : 31561 دختر گلم : فاطمه زارع از مشهد 🎁 جایزه نفر اول از بازدید بیشتر: مبلغ ۱.۵۰۰.۰۰۰ میلیون تومان 🎁 جایزه نفر دوم و سوم: هر نفری ۵۰۰/۰۰۰ هزار تومان 🎁 جایزه ۳٠ نفر بعدی: هر کدام یک تابلو فرش چهره اهدا خواهد شد. ✓ مهلت ارسال تا ادمین ثبت نام مسابقه: @girls_313 لینک شرکت در مسابقه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c " سفیــــــران حجـــــاب "
روزگاری خواهد آمد که مردم به گناه افتخار و از پاکدامنی تعجب می کنند. امیرالمومنین علیه السلام نهج البلاغه @Modafeaneharaam
🔸یکی از وسوسه های شیطان، ترک واجب و نرسیدن به آن در صورت انجام مستحبات است. این بهانه، موجب ترک نماز شب می شود. 🔸گاه بهانه مهمی مانند درس خواندن، حضور به موقع در محل کار و رسیدگی به همسر و فرزندان باعث محرومیت نمازشب می شود. ✅ درمان؛ 🔸 بزرگان معتقدند سحرخیزی و نمازشب، عامل توفیقات است و باید برای آن برنامه ریزی کرد. 🔸 شهید قدوسی از امام خمینی(ره) سوال کردند که اگر وقت نماز شب تنگ باشد، انسان نماز بخواند بهتر است یا مطالعه کند؟ امام جواب دادند: هر دو را باید انجام دهید. نمازشب وقت چندانی نمی گیرد. @Modafeaneharaam
اقا مهدی رسولی حرف قشنگی زد: بچـه‌بـودیـم‌یـه‌زمانـۍمـادرمون ‌دستـمونومیـگـرفت‌میبــرد مزارشهدا، سنـشون‌نگاه‌مـیکردیم میگفتیم‌این‌شـهیدانقدرازمـن‌بـزرگتره حالامـیریم‌مـیبینیم‌شهیداچقدر ازماکــوچیــك‌ترن... بـیاین‌قـبول‌کنیـم‌جامـوندیم.. ):💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ -فدا❤ @Modafeaneharaam
همه از بودن با محمدحسین لذت می‌بردند🌱🌞 محمدحسین بسیار مهربان بود برای من و پدرش احترام خاصی قائل بود با بزرگ تر ها رفیق بود و به کوچکتر ها محبت می‌کرد همه از بودن با محمدحسین لذت می‌بردند. هیچ وقت احساس نکردم کسی از دست محمدحسین ناراحت باشد. با بچه ها بازی می‌کرد. اهل هیئت بود اهل نماز شب بود در عین حال بسیار شاد و خوشرو بود. شاعر بود مداح بود اهل ورزش بود. درواقع محمدحسین تک بعدی نبود. ✅مقام معظم رهبری از محمدحسین تقدیر کرده بودند از همان دوران نوجوانی اش از طریق اردوهای راهیان نور به شلمچه می‌رفت و کار تفحص انجام می‌داد. همیشه می‌گفت: اگر فقط یک پلاک پیدا کنم و مادری را از نگرانی در بیاورم برای من کافی است. در زمان دانشجویی هم یادوراه های بزرگی را در دانشگاه برای شهدا برگزار کرد مخصوصا شهدای گمنام. این یادوار ها با عنوان یادواره های عروج برگزار می‌شد . پس از شهادتش متوجه شدیم مقام معظم رهبری دست‌خطی نوشته بودند و از برگزار کنندگان یادواره عروج تشکر کرده بودند... -فدا❤ @Modafeaneharaam