▪️از امشب تا شـهادت مـادرمون، #حضرت_زهــرا سلام الله علیها #چـهل روز میشه اگر میخواید یک چـله بگیرید بسم الله...🌹
از امشب تا چهل شب بخاطر حضرت زهـرا(س) تنبلی رو بزاریم کنار، به خودمون سختی بدیم و برای نماز شب از خواب بلند بشیم... 🍃
و ثوابش رو به #حـضــرت_زهــــرا هدیه کنیم☺️❤️
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
▪️از امشب تا شـهادت مـادرمون، #حضرت_زهــرا سلام الله علیها #چـهل روز میشه اگر میخواید یک چـله بگیرید
به روش ساده
نماز شب ۱۱ رکعته🌹
۴تا دو رکعت مثل نماز صبح خونده میشه به نیت نماز نافله شب
۲رکعت به نیت نماز #شفع
و رکعت اخر، #یک رکعت به نیت نماز #وتر 🍃
با این تفاوت که در همین یک رکعت بعد حمد و سوره قنوت هست که باید در اون اسم #چهل نفر رو ببریم و بگیم اللهم اغفر ... و اسم اون نفر رو بگیم❤️
اینطوری گناه خودمونم بخشیده میشه☺️😍
و بعد در همون قنوت ۷۰ مرتبه استغفرالله و اتوب الیه🌹🍃
و رکوع و سجده و تمام.
در آخر دعا برای سلامتی و ظهـور آقا امام زمان عجل الله💔
یامهـــدی✋
@modsmafeaneharaam
حامد همیشه می گفت: “دوست دارم خونه ام شلوغ باشه😍. باید نسل شیعه رو زیاد کنیم” حتی رفقای خودش رو هم ترغیب میکرد که بچهدار شوند☺️.
وقتی سمیه بادار بود و هنوز جنسیت بچه مشخص نبود، یک روز توی خانه با حامد صحبت از دختر یا پسربودن بچه پیش آمد. حامد گفت: “ما که شانس نداریم بچهمون دختر بشه” انگار دوست داشت دختر داشته باشد.❤️
بعد که بچه به دنیا آمد و فهمیدند دختر است، به همه دوستانش پیام داد که”ریحانهی بابا به دنیا اومد😍☺️.” به قدری خوشحال بود که این خبر را به همهی دوستان دور و نزدیکش داد. ذوق زده بود😁. برای حاج آقا خردکیش در مشهد پیامک زد که” دخترم به دنیا اومده، حاج آقا رفتی حرم دعاکن که عاقبت بخیر بشه.🌹” بعد هم برایش نوشت “دختردارها حظ کنند؛ پیامبر(ص) می فرماید چه خوب فرزندانی هستند دختران. هرکسی یکی از آنها را داشته باشد، خداوند آن را برای وی پوششی از آتش قرار میدهد. هرخانه ای که درآن دختر باشد، هر روز دوازده رحمت و برکت از آسمان بر او ارزانی میشود. زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمی شود. دخترداران شاکر باشید و قدر خود را بدانید🌺🍃. مستدرک الوسائل، جلد۱۵٫” آخرش می نوشت: “>حامد” که توی ریاضی > یعنی کوچکتر؛کوچیک شما،حامد👌😊
#شهیدحامد_کوچکزاده🌹🍃
@modafeaneharaam
بين نماز ظهر و عصر كمي حرف زد.☺️ قرار بود فعلاً خودش بماند و بقيه را بفرستند خط.☺️ توجيههاش كه تمام شد و بلند شد كه برود😐، همه دنبالش راه افتادند😑. او هم شروع كرد به دويدن و جمعيت به دنبالش🙈. آخر رفت توي يكي از ساختمانهاي #دوكوهه قايم شد👀 و ما جلوي در را گرفتيم.😂
پيرمرد شصت ساله بود👴، ولي مثل بچهها بهانه ميگرفت😂 كه «بايد #حاجي رو ببينم.😒 يه كاري دارم باهاش. 😕»
ميگفتيم «به ما بگو كار تو، ما انجام بديم.»😕
ميگفت «نه. نميشه. دلم آروم❤️ نميشه😃. خودم بايد ببينمش👀.» به احترام موهاي سفيدش گفتيم «بفرما! #حاجي توي اون اتاقه.»👈👀
#حاجي را بغل گرفته بود و گونههاش را ميبوسيد😂. بعد انگار بخواهد دل ما را بسوزاند،😒💔 برگشت گفت «اين كارو ميگفتم. حالا شما چه جوري ميخواستين به جاي من انجامش بدين؟»😒😂🙈
@modafeaneharaam
📜 بخشی از "وصیت نامهی" شهیـد #مسیحـے مدافـع حـرم
دنے جرج جحا🌹🍃
@modafeaneharaam