وقتی می اومد خونه دیگه نمی ذاشت من کار کنم. زهرا رو می ذاشت روی پاهاش و با دست به پسرمون غذا می داد😊. می گفتم: «یکی از بچه ها رو بده به من☺️» با مهربونی می گفت: «نه، شما از صبح تا حالا به اندازه کافی زحمت کشیدی».😇
مهمون هم که می اومد پذیرایی با خودش بود. دوستاش به شوخی می گفتند: «مهندس که نباید تو خونه کار کنه!» می گفت: «من که از حضرت علی ع بالاتر نیستم. مگه به حضرت زهرا س کمک نمی کردند؟»❤️
#شهید_حسن_آقاسی_زاده🌹
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهید علیرضا شمسی پور🌹 #ایام_شهادت هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای
جمع کل صلوات:
🌹23'122🌹
انشالله همگی حاجت روا بشین❤
ختم #صلوات به نیت:⏬
شهیـد مدافع حرم
محمـد محمودیان🌹
#سالروز_شهادت
هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلت صلوات فرستادن تا فردا شب ساعت۲۱
تعداد صلواتهای خود را به آیدی زیر بفرستید👇
🆔 @Rahbar_eshgh
با سلام
ماه مهمانی خدا برهمهی عزیزان مبارڪ❤️
حالا که خدا ما رو به این مهمونی دعوت کرد ما هم میخوایم از خدا تشکر کنیم🌹
از امشب میخوایم #قرار_عاشقانه داشته باشیم اونم سحرها..بین خودمون و خدا❤️
میخوایم باهم "نماز شب" بخونیم 😍
هرکس که تو این قرار عاشقانه شرکت کرد عبارت " من خدا رو دوست دارم " رو به این ایدی بفرسته🌹👇
@Modafeaneharaam_ad
توجه داشته باشین اینکه اسامیتون در کانال قرار میگیره ریا نیست چون کسی شما رو نمیشناسه بلکه، باعث ایجاد انگیزه بین بقیهی دوستان میشه👌
التمـاس دعـای فـرج و عاقبت بخیری از همگی🌹
🌸اعمال شب اول ماه مبارک رمضان🌸
1- استهلال؛ یعنى جستجوى هلال ماه در آسمان🌙
2- چون رؤیت هلال کرد، به هلال اشاره نکند، بلکه رو به قبله کرده و دستها را به آسمان بردارد و هلال را خطاب کرده و بگوید:
ربّی وَ ربّک اللّه رب الْعالمِینَ اللهمَّ أَهِلّهُ عَلیْنَا بِالْأمْنِ وَ الإیمانِ وَ السّلامةِ وَ الإسلامِ وَ الْمُسارَعَةِ إِلَى مَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى اللّهم بَارِکْ لَنَا فِی شهرنا هذا وَ ارْزُقْنَا خَیْرَهُ وَ عَوْنَهُ وَ اصْرِفْ عَنَّا ضُرَّهُ وَ شَرَّهُ وَ بَلاءَهُ وَ فِتْنَتَهُ 🍃
3- غسل شب اول ماه
4- زیارت امام حسین(علیه السلام) 🌹
5- دو رکعت نماز در شب اول: در هر رکعت سوره «حمد» و سوره «انعام» بخواند و از خدا بخواهد تا او را کفایت کند و از دردها و آنچه میترسد نگهداری کند.☝️
6- خواندن دعاهای شب اول ماه مبارک رمضان
از جمله دعایی از رسول اکرم (صلی الله علیه و اله):
اللّهم إِنَّهُ قَد دَخَلَ شهرُ رمضان اللهم ربَّ شهر رمضان الَّذِی أَنْزَلْتَ فِیهِ القرآن وَ جَعَلتَهُ بَیِّناتٍ مِنَ الهُدى وَ الفُرْقانِ اللهم فَبَارِکْ لَنَا فِی شهرِ رمضان وَ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ وَ صلواتهِ وَ تَقَبَّلهُ مِنَّا 🌺
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#ماه_رمضان بود جهاد نيمه شب تماس گرفت☎️ با من وگفت كه اماده شوم و به چندنفر ديگر از دوستانمان كه از افراد مورداعتماد جهاد بودند بگويم حاضرشوند ميخواهيم برويم جايي.🚶
ساعت نزديك ٢:٣٠،٣صبح بود در محلي كه قرار گذاشته بوديم همه جمع شديم همه نگاه ها به دهان جهاد بود تا بازشود بگويد كه چرا مارا اينجا جمع كرده.!!
جهاد بعد از چند دقيقه گفت بچه ها سوار شويد ماهم بدون اينكه چيزي بپرسيم سوار شديم🚙.در راه كسي حرف نزد و چيزي از او نپرسيد.ديديم در خانه اي ايستاد كه از ظاهر كوچه معلوم بود افراد ساكن در اينجا وضع خوبي ندارند از ماشين پياده شد وماهم همين طور نگاهش ميكرديم👀،بسته اي از صندوق عقب ماشين دراورد و به من داد وگفت برو در ان خانه و اين را بده وبيا گفتم جهاد اين چيه؟!گفت كمي خوراكي هست برو😊…چند قدم كه رفتم برگشتم وبا تعجب نگاهش كردم😳،او هم مرا نگاه كرد ويك لبخند زد وگفت راه برو ديگر☺️….رفتم سمت در ودر را زدم كسي امد جلوي در وبدون اينكه از من سوالي بكند بسته را گرفت وتشكر كرد🌹 و رفت داخل خانه…اون لحظه بود كه فهميدم جهاد قبلا هم اينكار را ميكرده و براي ان ها چيزي ميفرستاده و ما بيخبر بوديم ،اون لحظه بود كه فهميدم خودش براي اينكه ممكن بود كسي بشناسدش نيامد بسته رابدهد🍃
حتي تا قبل از شهادتش چند نفر خيلي اندك كه به او خيلي نزديك بودن از خانواده اش اين را ميدانستند و ان هم فقط بخاطر اينكه ماه رمضان كه مي امد ديروقت از خانه مي امد بيرون و دير هم برميگشت ان ها خبردار باشند و نگرانش نشوند
بعد از #شهادتش بود كه همه فهميدند اون #شهيد_جهاد_عماد_مغنيه بوده است 🌺
@Modafeaneharaam
Menshavi01.mp3
6.91M
ترتیلخوانی جزء اول قرآن ڪریم 🌺
🎤 با صدای استاد منشاوی
به نیابت از شهدا و به نیت فرج مولا 🌹
@Modafeaneharaam
📞از سوریه زنگ می زد و تاکید میکرد که فاطمه قرآن حفظ کند که الان فاطمه حافظ 4 جزء قرآن است.😍
مصطفی با خود قرار گذاشته بود که هر زمانی که از یاد شهدا غافل شد روزه بگیرد❣
و به دوستانخود نیز گفته بود هر وقت از یاد شهدا غافل شدید خود را تنبیه کنید.👌
راوی : پدر شهید مدافع حرم
مصطفی صدر زاده🌹
#شادی_روحش_صلوات
@Modafeaneharaam
با سلام و عرض ادب خدمت اعضای محترم🌹
طاعات و عبادات قبول باشه✨
به مناسبت ماه مبارک رمضان قراره از امروز انشاءلله داستان زندگی شهید احمد علی نیری رو در کانال قرار بدیم .👌
ایشون خیلی شهید عجیبی بودن رابطه های زیادی با امام زمان داشتن..ـ بین زمین و آسمون نماز خوندن❗️
حتما حتما توصیه میکنم داستان رو دنبال کنین و دوستانتون هم به کانال خودتون دعوت کنین🌺
قسمت اول👇
✨📿✨📿✨📿✨📿✨
#داستان_عارفانه✨
قسمت اول
••┈┈••✾❀🍃✨🍃❀✾••┈
من مدتی بودکه به خدمت حضرت آیت الحق,حاج آقاحق شناس این استاداخلاق وسلوک الی الله می رسیدم وازجلسات پرباراین استاداستفاده می کردم.سالهابودکه به دنبال یک استادمعنوی می گشتم وحالاباراهنمایی برخی علمای ربانی تهران توانسته بودم به محضراین عالم خودساخته راه پیداکنم👌شنیده بودم که حضرت استاداین شاگردخودرابسیاردوست داشته;برای همین تصمیم گرفتم که درمراسم تشیع این شهیدعزیزشرکت کنم.مراسم تشییع به پیان رسید.پیکرشهید🌷رابه سوی بهشت زهرا(سلام الله علیها)بردند,من هم به همراه آنهارفتم.درآنجابه دلیل اینکه شهیددرحین نبردبه شهادت رسیده بود,بدون غسل 🚿وکفن باهمان لباس نظامی آماده تدفین شد.چندردیف بالاترازمزارعارف مبارز,شهیدچمران,برای تدفین اوانتخاب شد.من جلورفتم تابتوانم چهره ی شهیدراببینم.درب تابوت بازشد,چهره ی معصوم ودوست داشتنی شهیدرادیدم,شاداب وزیبا بود.گویی به خواب عمیقی فرورفته❗️اصلاچهره ی یک انسانی که ازدنیارفته رانداشت🚫تازه دوستان اومی گفتند:ازشهادت اوشش روزمی گذرد! دست این شهیدبه نشانه ی ادب روی سینه اش قرارداشت! یکی ازهمرزمانش می گفت: درلحظه ی شهادت ترکشی به پهلویش اصابت کرد.وقتی به زمین افتادازماخواست که اورابلندکنیم.وقتی روی پایش👣 ایستادروبه سمت کربلادستش رابه سینه نهادوآخرین کلام رابرزبان جاری کرد《السلام علیک یااباعبدالله.》 بعدهم به همان حالت به دیدارارباب بی کفن رفت✅برای همین دستاش هنوزبه نشانه ادب برسینه اش قراردارد!
برای من عجیب بود.چراطلاب علوم دینی وشاگردان استاد,که معمولاانسانهای صوری هستنددرفراق این دوست,طاقت ازکف داده اند⁉️
پیکرشهیدراداخل قبرگذاشتندولحدراچیدند.شخصی که آخرین لحدراگذاشت, وبیرون اومده رنگش پریده بود😰 پرسیدم چیزی شده?گفت:وقتی آخرین سنگ راعوض کردم,ناگهان بوی عطرفضای قبرراپرکرد.باورکنیدباهمه ی عطرهادنیایی فرق داشت‼️
امروزمراسم ختم این شهیداست.رفقاگفته اند:خوداستادحق شناس درمراسم حضورمی یایند! فراق این جوان برای استادبسیارسخت بود😔من دراطراف درب مسجد🕌امین الدوله ایستادم .می خواستم به همراه استادواردمسجدشوم.دقایقی بعداین مردخداازپیچ کوچه عبورکردوبه همراه چندتن ازشاگردان به مسجدنزدیک شد.این پیراهل دل💖 درجلوی درب مسجدسرشان رابلا آوردندونگاهی👀 به اطرافیان کردند.بعدباحالی نالان وافسرده گفتند:آه.آه,آقاجان.دوباره آهی ازسرحسرت کشیدندوفرمودند;《برویددرتهران بگردیدوببینیدکسی ماننداین احمدآقاپیدامی کنید⁉️》شب موقع نمازفرارسید.درشبهای دوشنبه وغروب🌅 جمعه ایشان مجلس موعظه داشتند.یک صندلی
برایشان می گذاشتندواین مردواراسته مشغول صبحت می شد.آن شب بین دونمازسخنرانی نداشتند,اماازجابلندشدندوروی صندلی 💺
کردبه صحبت کردند.موقع صحبت ایشان به همین شهیدمربوط می شد.دراواخرسخنان خوددوباره آهی ازسرحسرت درفراق این شهیدکشیدند.بعددرعظمت این شهیدفرمودند:《این شهیدرادیشب درعالم رویادیدم. ازاحمدپرسیدم چ خبر⁉️به من فرمود:تمام مطالبی که (ازبرزخ و....)می گویندحق است.ازشب اول قبروسوال و....امامن رابی حساب وکتاب بردند.》
بعدمکثی کردند😐وفرمودند:《رفقاآیت الله العظمی بروجردی حساب وکتاب داشتند.امامن نمیدانم این جوان 👱چه کرده بود,چه کردکه به اینجارسید!》من باتعجب😳 به سخنان حضرت استادگوش می کردم.به راستی این جوان چه کرده بودکه استادبزرگ اخلاق وعرفان این گونه دروصف اوسخن می گوید⁉️ بعدازمراسم ختم به یکی ازدوستان شهیدگفتم:این شهیدچندساله بوده?گفت:نوزده سال! دوباره پرسیدم دراین مسجدچه کاری می کرد?طلبه بود?اوجواب داد:نه,طلبه رسمی نبود.اماازشاگردان اخلاق وعرفان حضرت استادبود.دراین مسجدهم کارفرهنگی وپذیرش بسیج انجام می داد.تعجب من بیشترشد😱یعنی یک جوان نوزده ساله چگونه به این مقام رسیده که استاداین گونه ازاوتعریف میکند?آن شب به همراه چندنفر👥👥ازدوستان وبه همراه آیت الله حق شناس به منزل همان شهیددرضلع شمالی مسجدرفتیم.حاج آقاوقتی واردخانه شدنددرهمان ورودی منزل روبه برادرشهیدکردندوبا حالتی افسرده😥 خاطره ای نقل کردندوفرمودند:به جزبنده وخادم مسجداین شهیدبزرگوارهم کلیدمسجدراداشتند.بعدنفسی تازه کردندوفرمودند:من یک نیمه شب🌃 زودترازساعت نمازراهی مسجدشدم به محض اینکه دررابازکردم دیدم 👀شخصی درمسجدمشغول نمازاست.حضرت آقای حق شناس مکثی کردندوادامه دادند:من دیدم یک جوان درحال سجده است.امانه روی زمین😳بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح 📿حق است!
حاج آقاحق شناس درحالی که اشک درچشمانشان حلقه زده بود😢,ادامه دادند:من جلورفتم ودیدم همین احمدآقامشغول نمازاست.بعدکه نمازش تمام شدپیش من آمدوگفت:تازنده ام به کسی حرفی نزنید❌
👈 ادامه دارد... 🔜👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دوربین مسلحین تکفیری هنگام تسخیر خانطومان و قلعجیه
خدا یا ما را به رفقای شهیدمان برسان 😔
#کربلای_سوریه 💔
سالروز شهادت #شهدای_خانطومان مبارڪ🕊
@Modafeaneharaam
3.mp3
649.6K
نوای ربنـــــا 🌸🌿
التمـاس دعـای فرج و شهادت🕊
@Modafeaneharaam
#دلنوشته
🍀اگه سر سفره افطار به کسی که کنارمان نشسته بگوئیم : روزه ات قبول باشه☺️ ، اون چی جواب میده ؟
حتما میگه: ازشمام قبول باشه و ممنونم و کلی بهمون محبت میکنه .🌺
حالا اگه سر افطار سرمون رو بالا بگیریم و به امام زمان (عج الله تعالی فرجه) عرض کنیم : آقاجون روزه تون قبول❤️ ، (با وجود اینکه مطمئنیم قبول هست باز بگیم)مطمئن باشید آقا هر جوابی بدهند ، دعاشون در حقمون مستجابه .🍃
من سر سفره افطار میگم: آقاجون روزتون قبول باشه و امید دارم به اینکه آقا بفرمایند: از شمام قبول باشه ، عاقبت بخیر بشی 🕊🍃.
این پیام رو اینقدر منتشر کنین که همه سر افطار با امام زمان (عج الله تعالی فرجه) حرف بزنن و به یاد حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه) باشن و برای ظهورش دعا کنن.💔💔
@Modafeaneharaam
میخوام پدرم سربلند بشه🌹
🔹غیرممکن بود که با محسن بیرون بروی و لبخند لحظهای از لبانت بیفتد😁. خیلی خوش خنده و شوخ بود. هرکاری میکرد تا دیگران را شاد کند. تا لبخند به لبمان نمیآورد، آرام نمیگرفت. عصبانیت یا ناراحتیاش را کم دیده بودم. آن هم بیشتر وقتهایی بود که پای پدر و مادرش وسط بود. ☝️
همیشه غصه میخورد که چرا نتوانسته درسش را ادامه دهد😔. این را بهخاطر خودش نمیخواست. همیشه دغدغهاش این بود که مادر و پدرش سرشان بالا باشد. سر بلند باشند از داشتن پسری مثل او☺️. همیشه میگفت: «میخواهم کاری بکنم که پدرم وقتی از در میاد داخل، سربلند باشه از اینکه بگه من پسرش هستم!» ☝️
بزرگترین خواستهاش از این دنیا همین بود. چیزی را برای خودش نمیخواست. میخواست برای پدر و مادرش افتخار باشد. آخرش همین شد. بزرگترین سعادت را برای خودش و خانوادهاش رقم زد. به شهادت رسید🕊 و مادر و پدرش را سربلند کرد. از آن به بعد، پدرش که میخواست به جمعی وارد شود، افتخار میکرد که پدر شهید است!🌹
شهید مرزبان محسن زارعی 🌺
@Modafeaneharaam