مسجد که میرفتم ، چند باری دیدمش...
خیلی ازش خوشم می اومد چون مرد بودن💪 را در اون می دیدم...
برای رسیدن بهش چله گرفتم
ساده زیست بود ، طوریکه خرید عروسی اش فقط یه حلقه 4500 تومنی بود ...💍
مهریه ام 14 سکه و یه سفر حج بود که یه سال بعد ازدواجمون داد؛
-ميگفت مهریه از نون شب واجب تره و باید داد.☝️
هیچ وقت بهم نمی گفت عاشقتم...
میگفت #خیلی_دوستت_دارم ♥️
میگفت اگه عاشقت باشم به زمین می چسبم....
من از سه سال قبل آماده شهادتش بودم، چون می دیدم که برایش ماندن چقدر سخت است ...😞
برای #شهادتش چله گرفتم چون خیلی دوستش داشتم و میخواستم به آنچه که دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود🌸
✨همسر شهید برای رسیدن و ازدواج با مهدی عسگری چله میگیرد ،
ده سال بعد برای رسیدن مهدی به خدا چله می گیرد ...
🌷خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک #صلوات🌷
@Modafeaneharaam
🔻مادر شهید
🔰همه میدانستند #من_ومجید رابطهمان به چه شکل است. رابطه ما مادر فرزندی نبود. مجید مرا مریم خانم☺️ و #پدرش را آقا افضل صدا میکرد. ما هم همیشه به او #داداش_مجید میگفتیم.
آنقدر به هم نزدیک بودیم💞 که وقتی رفت همه برای آنکه آرام و قرار داشته باشیم در خانهمان جمع میشدند. وقتی خبر #شهادتش🕊 پخش شد اطرافیان نمیگذاشتند من بفهمم❌ لحظهای مرا تنها👤 نمیگذاشتند.
با اجبار مرا به خانه برادرم🏡 بردند که کسی برای گفتن #خبرشهادت به خانه آمد، من متوجه نشوم. حتی یک روز عموها و برادرهایم تا ۴ صبح تمام پلاکاردهای دورتا دور یافتآباد را جمع کرده بودند که من متوجه شهادت پسرم نشوم😔
این کار تا ۷ روز ادامه پیدا کرد و من چیزی نفهمیدم ولی چون تماس نمیگرفت📵 بیقرار بودم. یکی از دخترهایم درگوشی همسرش #خبر_شهادت را دیده بود و حسابی حالش خرابشده بود😭
او هم از ترس اینکه من بفهمم خانه ما نمیآمد🚷 آخر از تناقضات حرف هایشان و #شهید شدن دوستان نزدیک مجید، فهمیدم #مجید_من هم شهید شده🕊 است.
#شهید_مجید_قربانخانی🌹
@Modafeaneharaam
شهید محمدتقی سالخورده🌹
ماجرای #شال_سبز✨
✍به روایت #همسر_شهید❤️
🕊محمدم و شال سبزش ...
چندماہ بعدعقدمون من ومحمدم
رفتیم بازار من دوتاشال خریدم🛍
یڪیش شال سبز بود ڪہ چندبار هم پوشیدمش و یہ روز محمد بہ من گفت:
اون شال سبزت و میدیش بہ من؟
حس خوبی بہ من میده🙂
شما #سیدی و وقتی این شال سبزت هـمراهمہ قوت قلب مے گیرم💖
خودش هـم دوردوزش ڪرد
و شد شال گردنش ڪہ هر ماموریتی
ڪہ میرفت یا بہ سرش مے بست
یا دور گردنش مے انداخت ..🌿
و در ماموریت آخرش هـم
هـمون #شال دور گردنش بود
ڪہ بعد #شهادتش برام آوردن💔
#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_محمدتقی_سالخورده🌸
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🔹چه اتفاقی باعث شد که شهید بابک نوری که متحول شوند⁉️
#تلنگر
بابک از همون اولشم عاشق امام رضا(ع) بود!❤️
عشق میکرد با آقــا...
بابک یه بچهِ فعال و فوق العاده مهربونی بود...
از بچگیش حال دلش حال دل بود...
با همه قشری میپرید...
اصلا یه آدم فوق العاده اجتماعی بود...👌
عاشق خونه وخانواده بود...
هم پایه هیئت بود وهم پایه دور دور های دوستانه وفوتبال...⚽️
موقع سربازیش که شد تو اون منطقه ای که خدمت میکرد همه اطارفیانش بچه هیئتی و مذهبی بودن،
خصوصا بچه های عزیزِ #مدافع_حرم!🌸
اونجا بابک باتوجه به اینکه خیلی خوش اخلاق و اجتماعی بوده بااونا دوست میشه و کلی باهاشون مَچ میشه...
بابک وقتی از نزدیک بااون بچه ها روبه رو میشه متحول میشه...✨
انسانیت رو درک میکنه...
سعی میکنه از خودش یه انسان کامل بسازه!
بعدها بعد از #شهادتش همه متوجه شدیم که بابک بدون خبر تو زمان خدمت به صورت داوطلبانه میرفته سر مرزهای کردستان...!!
از اونجا فکر #دفاع از حرم حضرت زینب(س) و دفاع از میهن و ناموس کشورش تو ذهنش محکم میشه...👌
و آخر راهش ختم میشه به اینکه رو سنگ مزارش حک میشه؛
#شهید_بابک_نوری💔🌿
#سالروز_ولادت_شهید✨
@Modafeaneharaam
#الگو_برداری_از_شهدا 📢
#شهید_مدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی 🕊🌺
میدانستم #شهادتش حتمی است
برای همین یکی دو باری از او طلب #شفاعت کردم
اما سکوت کرد
و هیچوقت از سر شکسته نفسی نگفت «ما لایق نیستیم»
یا «ما را چه به این حرفها»، ☝️
#هیچوقت در مورد معنویات حرف نزد، اهل ادا نبود👌
تا جائیکه میتوانست آدم را میپیچاند که حرفی از زبانش راجع به معنویات نکشی، سلوک معنویش بسیار مکتوم بود و از هر حرف یا هر حرکتی که کوچکترین حکایتی از تقوای او داشته باشد همیشه پرهیز کرد. معامله ی خوبی با خدا کرد.🌹
ولادت ۶۰/۹/۱۸
شهادت ۹۲/۱۰/۲۹
#محل_شهادت_سوریه زینبیه
#نحوه_شهادت تله_انفجار
@Modafeaneharaam
🌳یكی ازكارهايی که
#هر_روز صبـ☀️ـح به انجام آن مبادرت می كرد
👈خواندن #زيارت_عاشورا بود
و استمرار همين زيارت عاشوراها بهانه ی #شهادتش شد🕊🌷
#شهید_مهدی_مدنی
@Modafeaneharaam
#چله_نشینی_زیارت_عاشورا_برای_شهادت
#شهید_مدافع_حرم_قدیرسرلڪ 🕊🌺
یک روز زنگ زد گفت: با تعدادی دوستان بسیجی و با صفا که #مشتاق #شهادت هستند در یک جلسه خودمانی که #چله #زیارت_عاشورا است به نیت شهادت گرفتهایم. حدودا ۱۰ یا ۱۲ جوان فوق العاده بودند که الان متوجه شدم خداوند حرف آنها را خرید و من را نخرید. از آن جمع ۳ نفر به شهادت رسیدند. متوجه شدم که خداوند آن جوانان را مورد عنایت قرار داده و از این چله نشینیها نتیجه گرفتند.
#همسر_شهید : 🕊🌺
#شهادتش به #نذری که #دو_سال پیش با رفقایش کردند برمیگردد؛ یک #هیئت، #زیارت_عاشورا برپا کردند و فقط از اهل بیت (علیهم السلام) شهادت را طلب میکرد. #همیشه دعای #بعد_از_نماز هایش این بود که #مرگش #با #شهادت رقم بخورد. یکی از خصوصیات اخلاقی بارز شهید این بود که در #کارهایش #اخلاص زیادی داشت و معتقد بود که هر کاری را باید به نحو شایسته انجام دهد.
#شهادت_محرم۹۴
@Modafeaneharaam
#شهید_مدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی 🕊🌺
میدانستم #شهادتش حتمی است برای همین یکی دو باری از او طلب #شفاعت کردم اما سکوت کرد و هیچوقت از سر شکسته #نفسی نگفت «ما لایق نیستیم» یا «ما را چه به این حرفها»، #هیچوقت در مورد معنویات حرف نزد، اهل ادا نبود
تا جائیکه میتوانست #آدم را میپیچاند که حرفی از زبانش راجع به #معنویات نکشی، سلوک معنویش بسیار مکتوم بود و از هر حرف یا هر حرکتی که کوچکترین حکایتی از #تقوای او داشته باشد همیشه #پرهیز کرد.
معاملهای که با خدا کرده بود را تا آخر برای همه کتمان کرد و زهدی به کسی نفروخت. و بالاخره اینکه همه را رنگ کرد و رفت!
#برادر_شهید
@Modafeaneharaam
#شهید_جهاد_مغنیه
یک هفته قبل از #شهادتش از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه #جهاد می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر #سجاده مشغول دعا و گریه است و دارد با #امام_زمان صحبت میکند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام.
.
🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟
چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بهخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم.
گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم .
دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسید و بغل کرد و رفت...
.
🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر التماس برای چه بوده است !.
راوی: مادرشهید
#شهید_جهادعمادمغنیه🌷
@Modafeaneharaam