مدافعان حرم 🇮🇷
عبدالحسین اعتقادی راسخ و محکم به بیت المال داشت👌 و همیشه می گفت: تا جایی که در توان ما هست! نباید به بیت المال بدهکار باشیم. نهایت استفاده از زمان کاری اش را انجام می داد و کار ارباب رجوع را سریع پیگیری و حل میکرد و هیچگاه مسئولیتی که امروز داشت را برای فردا نمیگذاشت☝️ و همان روز کارش را تمام می کرد و به منزل میرفت.
-شهید یوسفیان نسبت به نماز چطور عمل می کردند؟
صدای اذان را که میشنید، دست از کار میکشید. وضو میگرفت و با اخلاص در درگاه خدایش نماز میخواند🍃
نماز خواندنش دیدنی بود. تا به حال کسی را با این حال و خلوص ندیده بودم✨
یک روز مأموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم کارهایمان که تمام شد،سوار ماشین شدیم.
صدای اذان را می شنیدیم که عبدالحسین گفت: پیاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیمو برویم 🌺
یکی از دوستان گفت: تا گردان راه زیادی نیست. در گردان نمازمان را می خوانیم. در طول مسیر عبدالحسین دائم می گفت: اگر در زمان نماز اول وقت،تأخیر بیفتد در تمام کارها تأخیر می افتد☝️ یکدفعه برای ماشین اتفاقی افتاد و به دلیل آن مشکل، توقف کردیم. عبدالحسین خنده ای کرد و گفت: این هم عاقبت تأخیر در نماز!😊
شهید مدافع حرم
عبدالحسین یوسفیان🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبت های گرانقدر #پدرشهید مدافع ولایت و امنیت محمدحسین حدادیان در خصوص #امربهمعروف_و_نهیازمنکر و ویژگی های شهید حدادیان👌🌹
🗓 ۲۷ آذر ۹۸
@Modafeaneharaam
سید خیلی خوشرو ومهربان بود☺️وقتی با شهید عزیز آشنا شدم ایشون با این که منو نمیشناخت توی ملاقات اول چنان با صمیمیت با من برخورد کرد که من تصور کردم بعد از سال ها یه برادر گمشده رو پیدا کردم😢
واقعا که برای همه ما بسیجیا مثل برادر بزرگتر بود و محبتش هیچوقت از قلب همه ما بیرون نمیره.😔
آقا سجاد انشاالله با دعای حضرت ولیعصر همه ما ادامه دهنده راهی خواهیم بود که با خونت روشن کرده ای.🌹💔
نقل از یکی از بسیجیان
شهید مدافع حرم
سید سجاد مرادی 🌺
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نازدانه شهید محمد سالخورده💔
#مدافع_حرم که باشی یعنی دل بکنی از بابایی گفتنای دخترت😔
یاد شهدا با #صلوات 🌹
@Modafeaneharaam
🌹حسن آقا یک آدم خوشسفری بود. بیشتر اوقات برای آخر هفتهها برنامهریزی می کرد که برای تفریح، مسافرتهای کوتاه دو سه روزه هم که شده با هم برویم👌
به امامزادههای اطراف میرفتیم، اما هر هفته در گلزار شهدای اصفهان بخصوص قسمت قطعه شهدای گمنام میرفتیم و آنجا با هم زیارت عاشورا میخواندیم✨ آرامش خوبی بعد از هر زیارت، نصیب هر دوی ما میشد. شهید خرازی و شهید همت را خیلی دوست داشت. اصفهان که میآمد سری به گلستان شهدا میزد☘ و حتماً سر مزار شهید خرازی میرفت. وقتی چند نفر از همرزمها و همکارانش در سوریه به شهادت رسیدند، بیشتر میرفت گلستان و کنار رفقایش مینشست و با آنها خلوت میکرد.🍁
شهید مدافع حرم حسن احمدی🌹
#پنجشنبه یاد شهدا با صلوات
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#شھید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_چهل_وهفتم 🌺 محسن سیزده سال در صورت همان ها که جفا می کردند، لبخند زد و
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_چهل_وهشتم
محسن تازه در مسابقات کشوری رتبه آورده بود.
خبرش پیچیده بود که بناست برای مسابقات بین المللی برود مالزی.
همراه چند قاری دیگر دعوت شده بود به صدا و سیما برای ضبط تلاوت قرآن.
🌺 حاج آقای محمدی هم دعوت شده بود. کنج پذیرایی روی ویلچر نشسته بود.
محسن را دید که از وضوخانه بیرون می آید. آستین های بالا زده محسن، حاجی را یاد سفر قائن انداخت؛ باهم برای تلاوت رفته بودند.
🍄 👋دستی برایش تکان داد.
محسن با لبخند راهش را کج کرد آمد کنار مرد جنگی نشست.
ازحاجی پرسید :
🍁🍂 _ درباره مسابقات بین المللی، راهنمایی بفرمایید!
حاجی اول تواضعی کرد اما بعد حرف دلش را گفت :
🏊🌷_ وقتی برای اولین بار تیم شنای ایران به مسابقات جهانی اعزام شد، اومدم حرم.
چشمم خورد به یک بنر. روش از قول امام خمینی رحمة الله علیه نوشته بود :
💕 تمام قدرت های جهان منوط به اذن علی بن موسی الرضا علیه السلام است💕
🍀به امام رضا علیه السلام گفتم که من باید با مدال برگردم! این در حالی بود ما از شنای دنیا عقب بودیم.
💪مدال گرفتن، کار خیلی سختی بود. اما پیش بزرگی ِ آقا هرگز! تو هم برای اینکه اول بشی، باید اجازه آقا رو بگیری!
☺️ محسن تبسم کرد. همان طور که آستین ها را پایین می داد گفت :
_ چشــم. از آقا اجازه می گیرم. یقین دارم که کمکم می کنه .... ❤️
@Modafeaneharaam
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_چهل_ونهم
🌸 لحظه اعزام محسن به مالزی نزدیک شده بود.
خوشحال و امیدوار بود.
داشت برای مامان تعریف می کرد که :
🎥🎞 _ یه گروه مستند ساز می خوان همراهم بیان مالزی و از کل روند مسابقات فیلم تهیه کنند ...
💎 مامان این ها را که می شنید نگران می شد.
آخر دلش را به دریا زد و گفت :
_ این ها نباید از تو مصاحبه بگیرند! نباید همرات بیان مالزی! آخه از چی می خوان فیلم بگیرن؟!
🔮 محسن چشم هایش را گرد کرد و گفت :
_ چــرا؟!
مامان نمی دانست حرفش را چطور بگوید که محسن دلسرد نشود.
اما وقتی فکر کرد که داوری ها چه بلایی به سر امید وانگیزه او خواهد آورد، حرفش را رک و پوست کنده گفت :
🍁🍂 _ من از این مسابقات خیلی می ترسم! الان نه ساله به قاری های ایرانی رتبه ندادن! به شما هم نمی دن!
🌺 محسن با نگاهی که از آن قاطعیت می بارید گفت :
_ مامان! من نفر اول جهانم و رتبه اولی رو می گیرم! کاری می کنم که محمود شحات بیاد توی این خونه!
🌹مامان وقتی روحیه او را دید بیشتر نگران شد. گفت :
_ محسن این حرفات دل آدم رو می لرزونه! انگار خیلی مطمئنی!
❤️ : _ من به شما ثابت می کنم!
چند روز بعد این را به خبرنگارها هم گفت ...
ادامه دارد...
@Modafeaneharaam
🍃 چند روز به اعزامشون مانده بود
و من دلهره عجیبی داشتم😨
تصمیم گرفتم حرف دلم رو بهشون بگم
☘ عزمم را جزم کردم و گفتم اگر رفتین و خداوند شهادت رو قسمتتون کرد، محمدمهیار وقتی باباهای دیگه را ببینه و جای خالی شمارا چی بهش میگذره😞
✨ سکوت کرد و لبخند زد و گفت، شاید شما بتونی، با حرف هات دلم را بلرزونی و ایمانم رو هرگز...
در آن لحظه خیلی از حرفم خجالت زده شدم.😔
🌷 همسر شهید مدافع حرم حسین محرابی
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنیدم این شبا، حَرَم خلوته...😔
مثل بقیع شده، پُر از غُربته...💔
#محمدحسین_حدادیان🎤
#شب_جمعه
#کربلا
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ #حضرت_عیسی🌹 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل در ظهور
جمع کل صلوات:
🌹15,343🌹
انشاءالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا✨