✳️ باسمه تعالی ✳️ 💠 تلنگر 💠 🔷خدا همواره آنلاین است لیکن 👌 دل تو گشته ویروسی کند هنگ 😔 🔷تو آنتی ویروست آپدیت گردان 👌 نما اسکن که پایان یابد این جنگ 💠کلین مستر در اینجا چاره ساز است نماید از دلت ویروس زدایی 💠مکن فایل گناه آلود دانلود☝️ که هک گردی اگر آن را گشایی 🔷تو سیستم عامل جان را حفاظت 👌 نما از شر بد افزار شهوت که سی پی یوی قلب را بسوزد بدافزار لجاجت ، آز و غفلت ◾️کمین دشمنان گشته تلگرام چرا خود را اسیر آن نمایی 😒 ◾️تو با این غفلت و بی دقتی ها در دل را به دشمن می گشایی ◾️چت بو دار و عکس خودنمایی برای کاربر دامی فریب است 😏 ◾️فضای پر شیاطین مجازی برای هر فسادی بی رقیب است👌 🔷مخور گول طلا و هاتگرام را که باشد این دو بازوی تلگرام☝️ 🔷بدین فیلتر شکن ها دل مکن خوش 👌 که اینها هست مثل دانه و دام 💠سروش، ایتا ، نسیم را نصب گردان ☺️ که ایرانی شود خوشحال و شاغل😍 💠شود ایران و ایرانی سرافراز حمایت گر شود تولید داخل👌 ◾️خیال دشمنان دوشیدن توست مشو مانند سلمان ،گاو دشمن ◾️دل این صهیونیزم و نوچه هایش نمی سوزد مسلما بر تو و من ✍ علیرضا همتیان ؛ ۲۵/ ۴ / ۹۷

#مدافعـانه✨ نوکران را اگر اذن دهی ســـــــــر میدهند ☝️ من قَلَندَر صفتمـ ترس ندارم ز "ســــرمــ " ✌️✌️👌

‌﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ ‌می خواهم بادبادکی باشم که صعودش را به باد می سپارد تا به ابرها، رنگی بودن کنار تو را برساند و سلام به تو را در گوش آنها زمزمه کند... ☀️تعجیل در #ظهور 3صلوات☀ ❤️❤️❤️❤️❤️

وقتی محمدحسین بدنیا اومدخیلی خوشحال بود😍ازسوریه به همه زنگ زدبه مادرم،خواهرهای خودش وبرادرش که پسرم بدنیا اومد.😄 وقتی بچه روبهش دادن بلافاصله توی گوشش اذان و اقامه خواند,خدا رو شکر میکرد.🍃 پیشونشوبوسید😘واسمش رومحمدحسین که ازقبل انتخاب کرده بودیم توی گوشش زمزمه کرد.☺ خلاصه اون روزخیلی خوشحال بودن😍. گفت بایدعکس بگیرم بابچه هام من دیگه خانواده ام تکمیل شده یه پسر ویه دختر.😍 پرستارروصدا زد وبا لهجه عربی وسوری بهش گفت میشه ازمن وبچه هام عکس بگیرید.📷 واین عکس رو به یادگار گذاشتن. 🌷 شهید مدافـع حـرم نادر حمیـد❤️ @modafeaneharaam

#چطوری_داعشی😂😂

خنده هاشان خاڪی بــود... گریه هاشان آسمـــــانے... بےریا و #خاڪے ڪہ باشـــــی ، آسمــــــــانےها خـاطرخواهت مےشونـد ... #جــــامانده_ام😔 🍃🍃🍃🍃

پوتین‌های شهیــد احمــد مشـلب😔💔 @modafeaneharaam

شوخ طبعی سر نترس و شجاعت خاصی داشت. همان طور که خوش خنده بود😁 و بچه ها را می خنداند. پای روضه های اباعبدالله خیلی نمکی گریه می کرد.😭 حاضرم قسم بخورم اگر با هر کدام از رفقایش صحبت کنید تا اسم حسین مشتاقی را بیاورید، اولین عکس العمل شان لبخند است.😁 با اینکه با همه شوخی می کرد و خلاصه اذیت و آزارش به بچه ها رسیده بود.😂 اما همه دوست اش داشتند❤️. مثلا وقت هایی که چایی می ریختیم بخوریم، بی سر و صدا می رفت و نمک می ریخت توی لیوان چای😳، آب معدنی بچه ها را برمی داشت و کلا آرام و قرار نداشت. شهید مدافع حرم حسین مشتاقے🌹🍃 @modafeaneharaam

✨امام خامنه ای✨ 🔸آن جوانهایی که در سراسرکشور کار فرهنگی میکنند، 🔹کار راهرچه میتوانندبه‌طور جدّی دنبال و ادامه دهند.خسته نشوند. ✅ امید من فقط به شماهاست. #امام_خامنه_ای #فدای_تبسمت_آقا 🍃🍃🍃🍃🍃

سلامتـے مدافعـان حـرم صلوات🌹

یادگاری‌های به جامونده از شهیــد علـے اکبـر عـربـے🌹🍃 @modafeaneharaam

خیلی کم خانه بود، اکثراً ماموریت بودند. اطرافیان همیشه اعتراض می‌کردند و به من می‌گفتند که شما چگونه تحمل می‌کنید❗️ بچه‌ها یک دل سیر پدرشان را ندیدند.❗️ یک روزی به او گفتم:«خسته نشدی؟ نمی‌خواهی استراحت کنی؟»⁉️ گفت:«مگر دنیا چقدر است که من خسته شوم؟ برای استراحت هم وقت زیاد است...🍃 شهید رحیم کابلی🌺🍃 @modafeaneharaam

#جـامانـده‌ام...

‌شـــرمنده‌ایـم😔💔 @modafeaneharaam

آخرین وصیت شهید۱۷ساله👆 @modafeaneharaam

دوتا بنـد پوتیـن بالا سـرم... که یه عمـره #بـابـا صداش میکنم😔😔💔

آقا... وقتی دعاے شهـادت میکنم...🍃 حس میکنم تبسـم میکنے و میگویے: اندازه‌ات نیست هنـوز #آقا.... به سادگے‌هاے دلم نخنـد😔💔 تنهـا دلخـوشیم همیـن است💔

🍃🎈 💠دخترخانوم خوشگل ! 💠آقا پسر خوشتیپ ! 👌لطفا ڪنار آینہ اتاقت بنویس: طورے آرایش ڪن؛ لباس بپوش؛ و تیپ بزن ڪہ؛ "امام زمـــــان" نگاهت ڪنہ نہ مردم ... #ترڪ_یڪ_گناه_به_نیت_فرج☘ 🌹🌹🌹🌹🌹

✅ پیرمردی که از روی بدن پسرش رد نشد ... #پیشنهاد_مطالعه در بعضی عملیات ها بدلیل کمبود وقت ، یک نفر به حالت دراز کش روی سیم های خاردار قرار می گرفت ... تا سایر رزمنده ها از روی جسم او بگذرند ... گردان تا بخواهد از روی او رد شود ، فرد بر اثر درد و خونریزی به شهادت میرسید . داوطلب زیاد بود ... قرعه انداختند . افتاد بنام یه جوون . همه اعتراض کردند الا یه پیرمرد ! گفت : « چیکار دارید ! بنامش افتاده دیگه !» بچه ها از پیرمرد بدشون اومد . دوباره قرعه انداختند بازم افتاد بنام همون جوون .😳 جوون بلافاصله خودش رو به صورت انداخت رو سیم خاردار . بچه ها با بی میلی و اجبار شروع کردن به رد شدن از روی بدن جوون .😢 همه رفتن الا پیرمرد . گفتند : « بیا ! » گفت : « نه ! شما بریدد! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش !مادرش منتظره ! »😔😔😔