اینکه در بیت رهبری در دیدار با ورزشکاران بانوانی با حجاب غیرکامل حضور پیدا کردند چیز عجیبی نیست، در دیدارهای هرساله رهبری با دانشجویان، نخبگان و... همواره همین مدل بانوان حضور دارند و گاهی پشت تریبون به نمایندگی صحبت میکنند.
این مشی رهبریست
چون او رهبر همه مردم است نه فقط رهبر مذهبیها
حضور افراد کم حجاب در بیت رهبری، تایید شرعی حجاب آنها توسط رهبری نیست. بلکه حجاب عرفی عموم مردم است که میتواند در حسینیه امام خمینی حاضر شود.
رهبری وقتی به نمایشگاه کتاب میرود، سراغ همه تفکرات میرود، حتی جریانات موسوم به روشنفکری. این بمعنای تأیید آنها نیست.
و مثالهای فراوان دیگر
ما خیلی مانده تا مشی رهبری را فهم کنیم. منتظر نباشیم آقا طبق مشی ما عمل کند، آقا را با خودمان تنظیم نکنیم. خودمان را با آقا تطبیق دهیم
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
12.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواستم بگم ای کاش غیر مسلمون بودم و اینطوری با اسلام و قرآن آشنا میشدم و با شوق قرآن میخوندم
دیدم همینکه مسلمون و شیعه اميرالمؤمنين به دنیا اومدم یه نعمته
ولی قرآن بین مسلمونا مهجور و مظلوم واقع شده، اصلا روایت داریم قرآن در قیامت از ماها شکایت میکنه که این مسلمونا منو مهجور کردن
دختره مسیحی میگه برام سوال بود فلسطینیها چجوری انقدر مقاوم و صبورن، رفتم قرآن رو خوندم..... ونهایت مسلمان شدم
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
دخترها لطیفترند عزیزکم
برای همین است که هیچ قلبی نبوده که پریشان آن دخترکِ گوشوارِ قلبیِ صورتی پوش نشده باشد.
تو اما پسری، مردی.هشت سالت شده بود.
شاید از دو سه هفته قبل هی تویخانه میپرسیدی:
- دقیقا چند روز مونده تا تولدم؟
و بعد تاکید میکردی که دوست داری کیک تولدت پاری سن ژرمن باشد. هرچند مادرت شنیده بود که آرام به دوستت گفته بودی: من دیگه خیلی مسی رو دوست ندارم. شنیدم به اس.را.ییلی.ها کمک کرده.
و مادرت قند توی دلش آب شده.
شاید از اول هفته گفته بودی:
- مهمونی تولدم رو بندازید جمعه. آخه چهارشنبه با دوستام قرار گذاشتیم که حتما بریم پیش سردار.
و بعد چشمهایت برق زده بود که:
- لطفا تو کادوهام یه قمقمه چریکی و یه ساعت هوشمند هم باشه.
و برادرت زیر لب غر زده که چه کم توقع!
شاید سه شنبه شب بدخواب شده بودی. مادر را صدا کرده بودی و او آمده بود کنارت. دستهایت را گرفته بود و مثل این طور وقتها به پوستر حاج.ق که روبروی تختت زده بودی اشاره کرده و گفته: بیا 5 تا صلوات واسه سردار بفرستیم. بعدش برات یکی از خاطرههاش میگم تا خوابت ببره عزیزدلم.
شاید صبح چهارشنبه دست مادرت را بوسیده بودی که:
-روزت مبارکمامان. دوست دارم وقتی بزرگ شدم، برات روز مادر یه انگشتر خوشگل بخرم. و مادرت سرت را بوسیده که : همین که گفتی به اندازهی گرفتن جواهرات سلطنتی شادم کرد. و هر دو خندیده بودید و نمیدانستید این بوسه آخرین هدیهی روز مادر توست.
شاید وقت رفتن پیش سردار زودتر از همه لباس پوشیده بودی و دویده بودی دم در. پدرت کاپشنات را برداشته بود و به زور تنات کرده بود که:
- هوا سوز داره پسرجون، سرما میخوری...
و نمیدانسته که تو تا ابد دیگر مریض نخواهی شد.
شاید دم موکبی توی صف ایستاده بودی و دوتا لیوان شربت گرفته بودی. یکی را همانجا خودت سرکشیده بودی و آن دیگری را به هزار زحمت رسانده بودی به مادر! هرچند نصف بیشترش ریخته بود اما معرفت آن دستهایی که شربت را رسانده بود قلب مادرت را گرم کرد.
هرچند نمیدانسته این آخرین چیزی است که از دستان مردانهی پسرش میگیرد.
شاید صدای انفجار که بلند شده...
آه صدای انفجار
وای از انفجار
رها کنم که اینجایش به واژه نمیآید.
تو پسری
شاید کسی برایت ننویسد.
اما میدانی جانم؟
مهم محبت اصیلی بود که تو در دلت داشتی
ومسیر درستی بود که تو در آن قدم گذاشتی
تو با همین ها توانستی لج آنهایی را که مسی بهشان کمک کرده بود در بیاوری. آدمهای خبیثی که سالهاست دستشان به خون بیگناه آلوده است...تو از مسی خیلی قویتر مرد!
تولدت میان آسمان مبارک قهرمان
نوشته حبیبه آقایی پور
13 دی ماه روز تولد امیرحسین افضلی بود، که در حادثه کرمان به شهادت رسید
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
بدگویان به متوکل عباسی گفتند ممکن است علی بن محمد (امام هادی) باطناً قصد انقلاب داشته باشد و بعید نیست اسلحه و یا لااقل نامه هایی که دالّ بر مطلب باشد در خانه اش پیدا شود. لهذا متوکل نیمهشب عده ای از دژخیمان و اطرافیان خود را فرستاد به خانه ی امام که خانه اش را تفتیش کنند و خود امام را هم حاضر نمایند.
🔻مأمورین سرزده وارد خانه ی امام شدند و اول به سراغ خودش رفتند. او را دیدند که اتاقی را خلوت کرده و فرش اتاق را جمع کرده، بر روی ریگ و سنگریزه نشسته به ذکر خدا مشغول است. وارد سایر اتاقها شدند، از آنچه می خواستند چیزی نیافتند. ناچار به همین مقدار قناعت کردند که خود امام را به حضور متوکل ببرند.
وقتی که امام وارد شد، متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول میگساری بود. دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوکل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد. امام امتناع کرد و فرمود: «به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار.
متوکل قبول کرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز محفل ما را رونق ده.
فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر از اشعار گذشتگان حفظ دارم.» متوکل گفت: «چاره ای نیست، حتما باید شعر بخوانی. »
امام شروع کرد به خواندن این اشعار:
باتوا علی قُلَل الاجبال تحرسهم
غلب الرجال فلم تنفعهم القُلل....
🔻«قلههای بلند را برای خود منزلگاه کردند و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنهارا نگهبانی میکردند، ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد.»
«آخرالامر از دامن آن قله های منیع و از داخل آن حصنهای محکم و مستحکم به داخل گودالهای قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودالها فرود آمدند! »
«در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که: کجا رفت آن زینتها و آن تاجها و هیمنه ها و شکوه و جلالها؟ »
«کجا رفت آن چهره های پرورده ی نعمتها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می داشت؟ »
«قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره های نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه کرمهای زمین شد که بر روی آنها حرکت می کنند! »
«زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همانها که خورنده ی همه ی چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شده اند! »
نوای امام همه رامنقلب کرد. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشکهایش مثل باران جاری شد
بحار، ج2، 149، مروج الذهب، ج4، ص١١
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
🔴کنیز زیباروی و امام موسی کاظم
مرحوم مجلسی نقل کرده است: که هارون، خلیفه مقتدر و بیحیای عبّاسی دستور داد کنیز زیبا صورتی را برای خدمت کردن به امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) به زندان بردند (و منظورش بدنام کردن حضرت بود).
امام پیغام داد: «بَل انتُم بِهَدیتکُم تَفرَحُون(نمل:36)؛ این شما هستید که با هدایای خود شادمان میشوید»؛ من به کنیز و امثال آن نیازی ندارم.
هارون از این پیام سخت خشمگین شد و گفت: به او بگویید ما به رضای تو کنیز را به زندان، نزد تو نفرستادیم، و دستور داد که کنیز را نزد حضرت بگذارند و باز گردند.
مدتی گذشت، هارون خادمش را به زندان فرستاد تا خبری بگیرد. خادم به زندان رفت. با کمال تعجب دید آن کنیز به سجده رفته است و مرتب میگوید: قُدّوس سُبحانکَ سُبحانکَ،
جریان را به هارون گزارش داد.
هارون گفت:
به خدا سوگند! موسی بن جعفر او را سحر کرده است،
کنیز را بیاورید. کنیز را به حضور هارون آوردند، نگاهش را به آسمان دوخت و ساکت ایستاد.
هارون پرسید: تو را چه شده؟
گفت: خبر تازهای دارم! وقتی مرا به زندان بردند دیدم این مرد مرتب نماز میخواند، بعد از نماز مشغول تسبیح و تقدیس خداوند میشود.
به او عرض کردم:
مولای من! شما کاری ندارید برایتان انجام دهم؟
فرمود: با تو چه کار دارم؟
عرض کردم: مرا برای خدمت به شما آوردهاند.
آن بزرگوار با دست اشاره کرد و فرمود: پس اینها چه کارهاند؟!
نگاه کردم، باغی دیدم بسیار وسیع و زیبا که اول و آخر آن ناپیدا بود، فرشهای نفیس در آن گسترده بود و حوریههای بسیار زیبا با لباسهای آراسته در آن جا بودند که هرگز نظیر آنها را ندیده بودم.
با مشاهده آنها در برابر خدای خود به سجده افتادم و در سجده بودم که خادم تو به سراغم آمد و مرا نزد تو آورد.
هارون گفت: ای ناپاک! شاید وقتی به سجده رفتی اینها را در خواب دیدی؟
گفت: نه! به خدا سوگند! این واقعیات را پیش از سجده دیدم و بعد از مشاهده آنها به سجده افتادم.
هارون (به فردی) گفت: این ناپاک را بگیر و مراقب باش کسی این مطلب را از او نشنود، اما کنیز بدون درنگ مشغول نماز شد.
از او پرسیدند: چرا چنین میکنی؟ گفت: عبد صالح (موسی بن جعفر علیهماالسلام) را چنین یافتم … .
راوی این داستان میگوید: این کنیز زندگی خود را به همین منوال در بندگی خدا سپری کرد تا از دنیا رفت. این قضیه چند روز قبل از شهادت امام کاظم (علیهالسلام) رخ داد.
بحارالانوار، ج 48، ص 238
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
میگفت حاجقدرت که نامزد انتخابات شده بود اومد روستای ما گفت چه مشکلاتی دارید؟ بگید تا حل کنم . . .
گفتیم والا دوتا مشکل خیلی مهم داریم؛ اولیش اینه که گاز نداریم دومیش اینه که...
هنوز دومی رو نگفته بودیم که گفت صبر کنید! به بغل دستیش گفت اون موبایلو بده به من
الو! سلام آقای ....بنده الان در روستای ...هستم و این مردم گاز ندارن، لطف کنید به دستور من براشون گازکشی انجام بدید....کِی؟...
یک هفته بعد از انتخابات؟...بله...پس من قول بدم؟...بسیار خوب.
گوشی رو قطع کرد.
گفت این حل شد،حالا مشکل دوم رو بگید !
گفتم مشکل دوم اینه که آنتن موبایل رو وصل کنید. اینجا موبایل آنتن نداره 😐
نتیجه اخلاقی: به نمایندهایی که وعده دروغ میدن برای رأی آوردن رأی ندید. خیلی از کارهای اجرایی اصلا ربطی به نماینده مجلس نداره. نماینده میره برای قانونگذاری نه کار اجرایی. بله شاید از ارتباطاتی که داره چندتا کار اجرایی هم بکنه، ولی دقت کنید وعده دروغ نده. وعدههای دروغ نمایندههای قبلی رو برید بهش یادآوری کنید...
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
🔴 اگر شمر در صفین شهید میشد، یک قدیس بود!
- اگر زبیر در رکاب علی شهید میشد، یک قدیس بود!
اگر ...
اگر ...
و چقدر از این اگرها که در تاریخ ثبت نشد چون شهادت لیاقت میخواهد و آنها نداشتند...
مشکل این جماعتِ مغرض صرفا دشمنی با شهید رئیسی نیست؛ بلکه اینها اصولا با مقولهی شهید و شهادت بیگانهاند!
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
🔺#الگو_برداری_از_شهداء 📣
🌸 #استفاده_عملی از قرآن توسط شهید مدافع حرم #حسین_دارابی🌹
ایشان تقریبا هفته ای یک مرتبه برای اعضای فامیل وآشنایان پیامک شامل ترجمه ی آیات قرآن می فرستادند.☝️
مثلا به این صورت:
(باعرض سلام وادب واحترام ترجمه ی آیه ی 25سوره یونس رابه شما وخانواده ی محترمتان هدیه میکنم:
وخدا همه ی خلق را به سرمنزل سعادت وسلامت می خواند وهرکه را خواهد به لطف خاص به راه مستقیم هدایت می کند)✅
ایشان درفرازی از وصیتنامه ی خود نوشتند:
اصولی وجود دارد که انسان با توجه به آن می تواند به سعادت دنیا وآخرت برسد،یکی از این راهها که من درک کردم استفاده ی عملی از قرآن می باشد.❤️
🌸 #حامی_نیازمندان
ایشان به دستگیری از نیازمندان بسیار اهمیت میدادند وهرجا متوجه خانواده ی فقیری میشدند حتما به آنها کمک میرساندند.👌
ودرواقع حامی هر کسی که نیاز به کمک داشت بودند مثلا کمک مالی وفرهنگی ومشاوره ای یا اخلاقی.✅
#خصوصیت_اخلاقی_شهداء
#شهید_مدافع_حرم #حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
🔰تنها کسی که شهید دارابی گوش به فرمانش بود...
به روایت مادر بزرگوار شهید؛
دم خداحافظی گفت که راهی سوریهام..
ناراحت و کلافه گفتم: حسین تو چرا حرف هیچکس را گوش نمیدهی، کجا میروی، مگر تازه نیامدهای؟
حداقل بگو به حرف چه کسی گوش میدهی!
جواب داد مادر من فقط به حرف رهبرم گوش میدهم.. آقا دستور بدهد ،جانم را هم برایشان میدهم.
🔹وصیتی به بچه حزباللهیها میکنم و آن هم این است که در قبال انقلاب احساس تکلیف کنند و ننشینند گوشهای و نگاه کنند و مشکلات را به گردن دیگران بیندازند.
🌷شهید مدافع حرم #حسین_دارابی🌷
🔷تاریخ تولد : ٢٧ مهر ۱٣۶۱
🔷تاریخ شهادت : ۱٩ مرداد ۱٣٩۴
🔷محل شهادت : سوریه
🔷مزار شهید : آمل
@Modafeaneharaam
آقای رئیسجمهور از عراق برای «امالبنین» پدرش را سوغات بیاورید
🔹آقای پزشکیان امروز که قدم بر خاک عراق گذاشتید درست ۵۳۸ روز از بازداشت و اسارت محمدرضا نوری (ابوعباس) در آن کشور میگذرد.
🔹محمدرضا از همان جوانانی بود که همیشه تحسینشان میکنید؛ پرانگیزه،پرتلاش و آماده خدمت برای ایران. اما برای دفاع از حرم، از خانوادهاش دل برید.
🔹مهمانان ناخواندهٔ آمریکایی در عراق اما خواب آشفتهای برای محمدرضا که مهمان رسمی کشور عراق بود، دیده بودند. در ۵۳۸روز گذشته، فرزند ایران را به یک اتهام واهی، گرفتار سلول انفرادی و همنشین مزدوران داعشی کرده و جسم و روحش را با انواع شکنجهها نواختهاند.
🔹آقای پزشکیان گفته بودید مثل زهرا خانم، طاقت نشستن غم به دل هیچکدام از دختران ایران را ندارید. حالا که عازم خانهٔ پدریمان(نجف اشرف) هستید، چشم امید دختر کوچولوی ابوعباس هم به محبت و تدبیر پدرانهٔ شماست. از امالبنین بپرسید، از سفر عراق شما فقط یک سوغات میخواهد؛ بابایش...
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
ایام انتخابات که رفتم اصفهان پسر شهید زاهدی رو دیدم، همینو برام حضوری تعریف کرد. اون موقع هنوز هیچکس از فرماندهان مقاومت شهید نشده بود.
فرزند شهید زاهدی گفت:
"شهید زاهدی در رویایی صادقه (دو هفته قبل از شهادت شهید رئیسی) که علائمی متقن داشت به من گفتند #بزرگانی در راه آزادی قدس شهید خواهند شد و راه ظهور با خون باز میشود.
ایشان سقوط و انفجار در جنگل را به من نشان دادند و به من فهماندند که در آن یکی از بزرگان مقاومت شهید میشود."
الان که نگاه میکنم بعد از اون، دونه دونه شهادت بزرگان شروع شد. شهید هنیه، فرماندهان رده اول حزب الله، سید حسن نصرالله، شهید نیلفروشان، یحیی سنوار و....
ما اعتقادمون اینهکه آزادی قدس نزدیک است ان شاء الله
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam
🔻شهید رئیسی چگونه توانست ناترازی شدید به ارث رسیده از دولت های قبل در حوزه برق و گاز را مدیریت کند؟
سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاع رسانی دولت سیزدهم:
🔹️شهید رئیسی چند اقدام برای مدیریت ناترازی «برق در تابستان» و «گاز در زمستان» داشت تا نه برق در تابستان که اوج مصرف را داریم قطع شود نه گاز در زمستان.
1⃣ ساخت انواع نیروگاهها اعم از گازی و خورشیدی و بادی و ... را هم توسط دولت هم بخش خصوصی در اولویت قرار داد به نحوی که در دو سال و نیم دوره مدیریت ایشان رکورد ساخت نیروگاه در کشور شکسته شد و مجموعا حدود 9 هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شد.
2⃣ صنایع را الزام کرد که برای تامین برق خودشان نیروگاه بسازند و در همین راستا چند نیروگاه هم در دوره ایشان ساخته شد و افتتاح گردید از جمله نیروگاه بوتیا در کرمان و نیروگاه فولاد مبارکه اصفهان و ... .
3⃣ زمان توزیع برق بین صنایع را مدیریت کرد. مثلا با هماهنگی برخی صنایع، شیفت کاری خطوط تولیدی آنها بعضا به روزهای تعطیل و ... جابجا شد.
4⃣اصلاح الگوی مصرف برق خانگی را هم با سیاستهای تشویقی در دستور کار قرار داد.
🔹️ بطور همزمان از همان روزهای اول که دولت را هنوز تحویل نگرفته بود، از ناترازی گاز مطلع شد و همکاران متخصص خود در این زمینه را مأمور کرد برای حل بحران احتمالی گاز در زمستان چاره جویی کنند در این زمینه هم چند اقدام انجام شد:
1- از فرصت شهریور تا آبان ماه که زمان طلایی ذخیره سوخت مایع برای نیروگاه هاست را کاملا استفاده کردند و توانستند در همان سال اول ذخایر را از حدود یک میلیارد مترمکعب در اوایل شهریور به حدود دو ونیم میلیارد متر مکعب در آبان ماه برسانند.
2- نسبت به تامین سوخت مایع برای نیروگاههای استانهای شمالی، شمال شرق و شمال غرب کشور با اولویت اقدام کردند.
3- هماهنگی دو وزارت خانه نفت و نیرو برای عدم ایجاد چالش را شخصا مدیریت کرد.
4- در همان تابستان نسبت به حل چالش فی مابین با ترکمنستان بابت بدهی و جریمه قرارداد گازی با ترکمنستان اقدام کرد و بدهی حدود 3 میلیارد دلاری را قسط بندی و پرداخت کرد و در پاییز 1400 قرارداد سه جانبه سوآپ گازی بین ایران و ترکمنستان و آذربایجان امضا شد که در رفع ناترازی استانهای شمالی بسیار موثر است.
🔹️شاه بیت همه این اقدامات مدیریت مدبرانه و فرابخشی شخص رئیس جمهور در هماهنگی های بین وزارت خانه ای و مطالبه و پیگیری حل مسأله و البته مدیریت جهادی وزرای مربوطه بود که اجازه بحران را نمیداد. مثلا در زمستان سال 1402 که یک روز در تربت جام افت فشار اتفاق افتاد تمام وزارت نفت و سایر دستگاهها را بسیج کرد برای حل مشکل آنجا با انواع روش های مکمل.
🔹️همه میدانستند رییس جمهور شهید شخصا هم تلفنی هم بعضا با حضور در اتاق کنترل وزارتخانه ها پیگیری میکرد و همین موضوع برای حل مسأله، انرژی و انگیزه مضاعف در بدنه مدیریتی کشور تولید میکرد و آنها را هوشیار میکرد تا به موقع اقدامات لازم را بعمل آوردند و مثلا در زمستان غافلگیر نشوند.
🔹️ لازم به ذکر است که میزان ذخایر سوخت مایع تحویلی در نیروگاهها در مرداد ماه 1403 بیشتر از میزان ذخایر سوخت مایع در مرداد ماه سال های 1400 و 1401 بوده ولذا با مدیریت صحیح میبینیم که در زمستان های آن سال ها قطعی برق و گاز نداشته ایم.
🔹️ در حالیکه اگر تدابیر درست مدیریتی در آن سالها نبود، در نتیجه ی «هم افزایی ناترازی برق و گاز» همین اتفاقی که الان رخ داده است میفتاد یعنی قطعی همزمان برق و گاز در زمستان!
#حسین_دارابی
@Modafeaneharaam