eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.8هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
و شهید 🕊🌺 🍁هر كس تهران كاري داشت به او ميزد. فاميـل و غريـب و همسـايه برايش .☝️ هر كس كه از او كاري ميخواست، انجام مـيداد و بهانه ای نميتوانم و نميشود، نمي آورد.👌 هميشه به من هر مشكلي داري فقط به خودم بگو؛ نمي خواهد بـه كس ديگري بگويي. برايش كه درد دل ميكردم، ميخنديد و آرامـم مـي كـرد.💔 💠 : هر كس یك نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجت های فراوان او را روا سازد كه كمترین آن بهشت باشد. 📚 ، ٩٣/٤/٢ 🕊 @Modafeaneharaam
از جهاد و کار برای اسلام تا شهادت 📢 🕊🌺 🖊ﯾﮑﯽ دﯾﮕﺮ از ﮐﺎرﻫﺎی او اردوی ﺟﻬﺎدی ﺑﻮد ﮐﻪ 9 ﺳﺎل ﺗﻤﺎم در اﯾﺎم ﺳﻪ ﻣﺎه ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن ﺑﻪ اردوی جهادی ﻣﯽرﻓﺖ ﺧﺪا ﻣﯽ داﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ ﻣﯽ رﻓﺖ ﻓﯽ ﺳﺒﯿﻞ_اﻟﻠﻪ ﻣﯽ رﻓﺖ، ﺣﺘﯽ در ﺑﺴﯿﺞ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﻮد ﺑﺮای ﺧﺪا می رﻓﺖ.☝️ 🖋 از ﮐﻼس دوم ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ اﻧﻘﻼﺑﯽ داﺷﺖ. ﻋﻠﯽ در ﮐﻼس دوم ﮐﻪ ﺑﻮد دﻓﺘﺮ و ﮐﺘﺎﺑﺶ را ﺑﺮ ﻣﯽ داﺷﺖ و ﺑﻪ ﺳﺘﺎد (بسیج) ﻣﯽ رﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن ﺷﺒﻬﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ آﻣﺪ ،ﻟﺬا ﺑﻪ ﺳﺘﺎد رﻓﺘﻢ ، در اﻧﺠﺎ ﺑﺮادراﻧﯽ ﭼﻮن ﮐﺎوﯾﺎﻧﭙﻮر و دﯾﮕﺮان ﺑﻮدﻧﺪ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ آﻣﺪم ببینم ﺑﭽﻪام اﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ،و ﯾﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ شوم ﮐﻪ ﻓﺮزﻧﺪم در ﺟﺎی ﺧﻮﺑﯽ اﺳﺖ !ﮐﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ اﯾﻨﺠﺎ ﺟﺎی ﺧﻮبی اﺳﺖ،و ﺷﻤﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺷﯿﺪ .😊 🖊ﻫﺮﮐﺎری ﮐﻪ ﻣﯽ ﮐﺮد و ﯾﺎ ﭼﻨﺪﺳﺎﻟﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ در ﺑﺴﯿﺞ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﯽ ﮐﺮد ﭼﯿﺰی درﯾﺎﻓﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﺮد ،ﻓﻘﻂ در ﻣﺪت اﯾﻦ ﺷﺶ ﻣﺎه اﺧﯿﺮ ﮐﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺴﯿﺠﯽ داﺷﺖ ،ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ پنجاه هزار ﺗﻮﻣﺎن درﯾﺎفت ﻣﯽﮐﺮد ،در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ آن ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ صد و پنجاه هزار ﺗﻮﻣﺎن ﮐﺮاﯾﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﯽ ﮐﺮد . روزی دو ﺑﺎر ﺑﻪ ﻣﻨﺰل رﻓﺖ و آﻣﺪ ﻣﯽ ﮐﺮد . ﺑﺮای رﻓﺘﻦ ﺳﺮ از ﭘﺎ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺧﺖ.☝️ و چه زیبا خریداری شد💔 ... ۹۵ خان طومان @Modafeaneharaam
🕊🌺 ❤️ ❤️ خيلي برايم عجيب بود. بزرگ تر كه شد، مي گفت مامان، اين دنيا با همه قشنگي هايش تـــــمام مي شود. بستگي به ما دارد كه چطور انتخاب كنيم.☝️ مامان شهدا زنده اند. 😍 سر نمازهايش به مدت طولاني دستش بالا بود و گردنش كج! من هم به خدا مي گفتم: خدايا! من كه نمي دانم چه مي خواهد هر چي مي خواهد به او بده.🤲 مي دانستم دنبال شهادت بود. هيچ گاه هم زير بار ازدواج نرفت. مهدي همه زندگي ام بود. شب هاي جمعه مي رفت بهشت زهرا. صبح هاي جمعه دعاي ندبه اش در بهشت زهرا ترك نمي شد. 👌مي گفتم خسته ميشي بخواب. مي گفت مامان آدم با شهدا صفا مي كند. به ما هم مي گفت هر چه مي خواهيد از شهدا بگيريد. 😊 من مريض بودم، دستانش را بالا مي گرفت و مي گفت: خدايا شفاي مامان را بده! من جبران مي كنم. آخر هم جبران كرد. هميشه كه از در خانه داخل مي آمد صدا مي زد سلام سردار.... سلام مولا!❤️ بار آخر به من گفت مامان يك سؤال دارم از ته دلت جوابم را بده. اگر زمان امام حسين بود و من مي خواستم بروم به سپاه امام حسين ! تو چه مي گفتي؟! من هم گفتم: صد تا چون تو فداي امام حسين( ع) گفت من خودم راهم را انتخاب كردم، فردا نكند ناراضي شوي كه اين كار شيطان است... بعد شهادتم دلخوري نكن كار شيطان است... و رفت... . من هم به او افتخار مي كنم.💔 ۹۲/۵‌/۱۱ مصادف با ۲۴رمضان 🕊 @Modafeaneharaam
و شهید 🕊🌺 🍁هر كس تهران كاري داشت به او ميزد. فاميـل و غريـب و همسـايه برايش . هر كس كه از او كاري ميخواست، انجام مـيداد و بهانه ای نميتوانم و نميشود، نمي آورد. هميشه به من هر مشكلي داري فقط به خودم بگو؛ نمي خواهد بـه كس ديگري بگويي. برايش كه درد دل ميكردم، ميخنديد و آرامـم مـي كـرد. 💠 : هر كس یك نیاز مؤمنی را روا سازد، خداوند حاجت های فراوان او را روا سازد كه كمترین آن بهشت باشد. 📚 ، 93/4/2 @Modafeaneharaam
🕊🌺 🌸حاج احمد دغدغه دار بود، همیشه در حال جمع کردن خاطرات از خانواده شهدا بود، ( احمد بعد از اینکه از میخوره ، خودشو یک کیلومتر 😔 ۱۰ روز تو بیمارستان‌ حلب بستری میشه، 🌸و کلیه هاشو از دست میده شب آخر میگفت قربون برم چی کشیدی ؛ تا لحظه داشت میخوند) 🌸روزی که داشت میرفت گفتم کجا داری میری با خنده گفت معلومه دیگه گفتم میدونم ولی تو بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟ گفت از شما بعیده ، خدایی که *ساره و اسماعیل* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه و شهیدش امیر به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن ۹۴ @Modafeaneharaam
🕊🌺 ❤️ ❤️ خيلي برايم عجيب بود. بزرگ تر كه شد، مي گفت مامان، اين دنيا با همه قشنگي هايش مي شود. بستگي به ما دارد كه چطور انتخاب كنيم. مامان . به مدت طولاني دستش بالا بود و گردنش كج! من هم به خدا مي گفتم: خدايا! من كه نمي دانم چه مي خواهد هر چي مي خواهد به او بده. مي دانستم بود. هيچ گاه هم زير بار ازدواج نرفت. مهدي همه زندگي ام بود. شب هاي مي رفت زهرا. صبح هاي جمعه دعاي ندبه اش در بهشت زهرا ترك نمي شد. مي گفتم خسته ميشي بخواب. مي گفت مامان آدم با مي كند. به ما هم مي گفت هر چه مي خواهيد از شهدا بگيريد. من مريض بودم، دستانش را بالا مي گرفت و مي گفت: خدايا شفاي مامان را بده! من جبران مي كنم. آخر هم جبران كرد. هميشه كه از در خانه داخل مي آمد صدا مي زد سلام سردار.... سلام مولا! بار آخر به من گفت مامان يك سؤال دارم از ته دلت جوابم را بده. اگر زمان امام بود و من مي خواستم بروم به سپاه امام حسين ! تو چه مي گفتي؟! من هم گفتم: صد تا چون تو فداي امام حسين( ع) گفت من خودم راهم را انتخاب كردم، فردا نكند ناراضي شوي كه اين كار شيطان است... بعد شهادتم دلخوري نكن كار شيطان است... و ... . من هم به او افتخار مي كنم. ۹۲/۵‌/۱۱ @Modafeaneharaam
🕊🌺 🌸حاج احمد دغدغه دار بود، همیشه در حال جمع کردن خاطرات از خانواده شهدا بود، ( احمد بعد از اینکه از میخوره ، خودشو یک کیلومتر 😔 ۱۰ روز تو بیمارستان‌ حلب بستری میشه، 🌸و کلیه هاشو از دست میده شب آخر میگفت قربون برم چی کشیدی ؛ تا لحظه داشت میخوند) 🌸روزی که داشت میرفت گفتم کجا داری میری با خنده گفت معلومه دیگه گفتم میدونم ولی تو بچه صغیر داری اینا تکلیفشان چی میشه؟ گفت از شما بعیده ، خدایی که *ساره و اسماعیل* وسط بیابان نگهداشت یه فکری به حال بچه های منم میکنه و شهیدش امیر به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا شهید شدن @Modafeaneharaam