#کلام_علما
💠حاج میرزا اسماعیل دولابی (ره) : محبت و عزاداری برای امام حسین علیه السلام انسان را زود به مقصد می رساند. کلنا سفن النجاه و سفینه الحسین اسرع. همه ی ما اهلبیت کشتی نجاتیم ولی کشتی امام حسین علیه السلام سریعتر است . هنگام عزاداری انسان در دلش را باز میکند و امام حسین علیه السلام داخل میشوند
@Modafeaneharaam
💢 اکران عمومی مستند «آقا مصطفی»
ناگفتههایی از زندگانی شهید مدافع حرم مصطفی عارفی
جمعه ۱۴ مرداد ماه، ساعت ۱۰ صبح
سینما هویزه، سالن شماره دو
ورود برای عموم آزاد است
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چی به درد آخرت میخوره؟!
🎙 آیتالله مجتهدی
#منبر
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری پنجم ماه محرم ۱۴۴۴
▪️عبداللهم حسین آبرویم
جدا نمیشوم من از عمویم
▪️منم به پایش شهید آخر
▪️الله اکبر الله اکبر
@Modafeaneharaam
🍁آمده بود پیش من
چندماهی #حقوق دریافت نکرده بود
#گفت دیگر حقوق مرا واریز #نکنید
#گفتم چرا؟
#گفت: چند روزی #غیبت ازکار داشته ام
شرعا گرفتن این حقوق شبهه ناک است
#شهیدعلۍتمام_زاده
@Modafeaneharaam
13.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.🕌 #سخنرانی-کوتاه
#منبر #محرم
🌐موضوع:با حسین (ع) گاندی بشم یا حبیب بن مظاهر؟!
✅مقام تسلیم در برابر ولی خدا
🎙 سخنران:حجة الاسلام محمد رضا #هاشمی
@Modafeaneharaam
#تصویر_تکاندهنده از #شهیدمدافع_حرم
این شهید عزیز قبل از اینکه روحش برای همیشه به آسمان پرواز کند، #انگشت در #خون خود زد و نوشت :
«سقطنا شهداء ولن نرکع.
انظرو دمائنا و تابعوا الطریق»
@Modafeaneharaam
10.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دوربین_مخفی
دختر شهید مدافع حرم😭
واقعاً با دل آدم بازی میکنه
عالیه ببینید.
🌷 رحمت خدا بر همه ی شهدای اسلام و خانواده های صبور آنها
جانم رقیه 😭😭😭
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
* #براساس_زندگینامه_شهید_عبدالمجید_سپاسی* * #نویسنده_غلامرضا_کافی* * #قسمت_چهل_یکم صدای موسیقی از د
* #براساس_زندگینامه_شهید_عبدالمجید_سپاسی*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_چهل_دوم
زوزه خمپاره به زمین چسبید این انفجار را فشرد و به دیوارهای کانال کوبید صدای کشداری در گوشها دوید و غبار غلیظ فضا را نخودی رنگ کرد. همه در کانال فرو رفتند .گرد و خاک بنشیند و نشیند بعضی ها نیم خیز شدند .مجید گوشش زینگ زینگ میکرد .غبار غلیظ سرفه اش انداخته بود .توجهی نداشت .
زیر چشمش میسوخت. همین سوزش متوجه اش کرد. یک لحظه بعد هرم ملایمی روی صورتش لغزید. ن
دست برد به طرفش. خون فج زد. گرد و خاک کاملاً نشسته بود و هاشم فهمید که مجید زخمی شده است.
حدود ۱۲ ساعت از شروع عملیات می گذشت و ساعت ۱۲ ظهر است .
مقر تیپ یک عراق را تصرف کردهایم و قصد داریم پس از پاکسازی در آن مستقر شدیم. سنگر محکمی است. بتنی و هلالی شکل و به اندازه چهار پله در زمین چال شده است. قطر گزاف از خاک رویش ریختهاند .گلوله توپ و خمپاره که بر آن فرود می آید از داخل به اندازه بارش تگرگ کویر صدا میکند. باورم این است.
_حاج آقا..
هاشم کسی را صدا میزند.
کف دستش را نگاه میکند فقط شیارها سرخ نشده اند خبری از باند و گاز نیست حتی امدادگری هم نمانده است عملیات کربلای ۵ رو به اتمام است یا لااقل از تب و تاب اولیه افتاده است. مجید که رگه خونی از پشت دستش شر کرده است مرتب می گوید :«مهم نیست هاشم چیزی نیست»
.رگهه های خون روی لباس از گلدوزی شده اند و رفته رفته سیاه میشود. به نظر میرسد خون زخم کمتر شده باشد اما مجید هنوز دستش را زیر چشمش می فشارد.
حاج آقا عمامه را روی سر جابجا می کند خودش نمی بیند لایه ای از خاک حجم سفید این دایره را در بر گرفته است طوری که رد انگشت هایش روی عمامه جا می ماند.
_بفرمایید آقای اعتمادی فرمایشی بود در خدمتم.
هاشم سر راست می کند .لبخند می زند و می خواهد چیزی بگوید حرفش را میخورد. مردد است حتی با انگشت نشانه اشاره هم می کند اما منصرف میشود انگشتش را پس می کشد .حاج آقا تازه متوجه میشود که مجید زخمی شده است.
_چرا باندی گازی چیزی نمی بندید؟!
هاشم میخندد
:«حاج آقا برای همین صداتون کردم.»
هنوز حرفش تمام نشده که حاج آقا عمامه را دو دستی تعارفش میکند.
هاشم جای زخم شده پارچه را از لای دندان هایش درآورد و دست هایش را به سرعت از هم باز کرد و اندازه یک متر جر خورد و برید گذاشت روی زخم و مجید با دست نگه داشت نم نمک خون بند آمد.
#ادامه_دارد
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
@Modafeaneharaam
10.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شهید سلیمانی: بی شهادت، مرگ با خسران چه فرقی می کند؟
🔺بهمناسبت بازگشت پیکر شهدای خانطومان
🏴 لا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ
@Modafeaneharaam