eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.8هزار دنبال‌کننده
30.6هزار عکس
12.4هزار ویدیو
291 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
امام صادق(ع): ‌ ❤️ آنکه خدا خیرش را بخواهد عشق را به قلب او می اندازد و حب زیارتش را به او الهام می کند.❤️ ‌ وسائل الشیعه/ج14/ص496 @Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACGolg8FWQG9zZNhvYk5hVgI0JgGhH6AAC-wgAAhkZiFOPWyD9rZZC9iAE.mp3
7.48M
جانم❤️ گرفتی‌تویِ‌غصه‌ها‌دستمو...🌱 جمعه زیارتی ارباب🕌 🤲 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• @Modafeaneharaam
شد کارِ هر روزم دعا، مثل رقیه داغِ تو دق داده مرا، مثل رقیه زل میزنم بر خاطراتِ با تو بودن با گریه های بی صدا، مثل رقیه بابایِ او بودی، برای من هم ارباب از تو وفا دیدم، وفا، مثل رقیه نام توراهرجازمین خوردم سریعاً گفتم به امید شفا، مثل رقیه کز کرده ام یک گوشه با دستانِ خالی دستانِ تو مشکل گشا، مثل رقیه دلتنگ پابوس توئم دست خودم نیست لبریزم از حال بکا، مثل رقیه بیزارم از تقدیر، از قسمت، از آنچه کرده مرا از تو جدا... مثل رقیه دادی براتِ زائرانت را به جز من افتادم از پا بی هوا، مثل رقیه درسینه دردی مشترک داریم باهم جامانده ام از کـربلا، مثل رقیه : 💔 همه راامضا كن اين گدا بهر زيارت نگران است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام @Modafeaneharaam
🍃دل تنگی هایم کار دست دلم داده است. به هر سو که می روم من هستم و اشک و . 🍃امروز هم حکایتِ افتخاری اش. به گمانم مرتضی عطایی کنار پنجره فولاد روضه ی خرابه‌ی شام را خواند و با نوحه ی سالار زینب، دمِ ِعشق را گرفت که با پروازِ به مقصدِ حاجت روا شد🌷 🍃آنقدر عکس و فیلم از مدافعان حرم برای خانواده ی شهدا سوغات آورد که شد. 🍃هربار با رفتنش، همسرش به رسم عشق چله ای برای سلامتی اش در امام رئوف می گرفت. اشک های همسرش سبب شد که مدتی با نام مدافع دلتنگ شود برای دوستانش که بار سفر را بستند و رفتند. سخت است حال جامانده ای که دلش تنگ و چشمانش بارانی است. 🍃شاید سفارش رفیق شهیدش سید ابراهیم، پیش بود یا رضایت همسر دل شکسته اش برای شهادت یا مناجات خودش در روزِ عرفه با که با تیری که به گلویش اصابت کرد به آرزویش رسید. 🍃ابوعلی دیگر نگران نباش. در روز قیامت شرمنده ارباب نمی شوی. چون گلوی تو هم خونی است. فقط تو را به اشک های بعد از شهادتت دعایمان کن😓 🍃باید گذشت از این دنیا به آسانی باید مهیا شد از بهر قربانی سوی رفتن با چهره خونی زین سان بود زیبا معراج انسانی 🌺به مناسبت سالروز ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد : ۴ اسفند ۱۳۵۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت رضا.مشهد طراح: @Modafeaneharaam
🍃خیال می‌کنند هر چه بیشتر بنویسی، راحت تر کلمات را بر زبان جاری می‌کند اما گویا در این وادی، همه چیز برعکسِ همیشه است. 🍃اینجا، در دیار حبیبانِ بی شمارِ ، هر چه بیشتر بدانی، کلمات کمتری را میهمان کاغذ می‌کنی؛ اصلا آنقدر در این راه متحیر می‌شوی و شگفت زده، که خیال می‌کنی جوهر کافی برای وصف هایشان در جهان نیست. 🍃تازه! اگر مخاطبت شهید حجت الله اصغری شیبانی باشد که دیگر مات می‌مانی و تنها خیره به کاغذ سفید مقابلت می‌شوی. تصور کن باید تمامِ آن سال زندگی را، را و همه ی قهرمانی هایش را خلاصه کنی در یک متن چند بندی. 🍃باید بنویسی و بگویی که او مرید بود؛ در هیئات پایه ثابت دلدادگی و در شیطنت ها روی کودکانه اش را نمایان می‌کرد. حجت البته نه! بهتر است بگویم ؛ با این نام وارد فضای مجازی شده بود تا هم شود و هم با این نامِ گمنام بماند. دیگر پس از این همه مدت، ورد زبانمان شده که زهرای مرضیه (س) گمنام می‌خرد. 🍃طاهای داستان! رسم دلبری را از بر بود، گویا شب های روضه قدم به قدم با شرمندگی آقا ابالفضل همراه میشد و تا می‌رفت؛ او هم در درون شرمنده بود. شرمنده دیوار های که محل تیر و ترکش ها شده بودند، شرمنده امام زمان (عج) که نتوانسته بود برای عمه شان شود. 🍃اما قصه قرار بود جورِ دیگری به پایان برسد، صدای حجت یا همان طاهای جهادگر به گوش حسین (ع) رسید و روحِ او بود که روز با جسمی بی دست به ملاقات خانواده ی آسمانی‌اش رفت. ✍️نویسنده : @Modafeaneharaam
🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🌹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون همانا آنانی که در راه خداکشته شدند مرده مپندارید بلکه زنده اند و در نزد خدا روزی میخورند. عاشورائیان کربلای خان طومان ٩5 ه ش قسمت‌ ششم: شهدای نبرد ٢١و٢٢فروردین درخان طومان. برادر حسین بواس، ازرزمندگان بسیج ویژه ٢5کربلا بود که درماموریت های جنوب شرق و شمال‌غرب وغرب کشور، برای ایجاد امنیت پایدار ملت بزرگ ایران اسلامی مجاهدت هانمود. با شکل گیری جبهه مقاومت اسلامی، او با حضور خودش در این میدان ، برای دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام، پافشاری میکرد. عشق به اهل بیت علیهم السلام اورا به کربلاهای مختلف کشاند. درسال ٩4ه ش، درسلسله عملیات‌های محرم درجنوب غربی حلب سوریه شرکت عاشقانه داشت. درفروردین ٩5ه ش با کاروان اعزامی از لشکر عازم کربلای خان طومان شد. حسین آقا، ازطریق که اهل گیلان بود خبرشهادتش راگرفته بود. با شروع نبردهای رزمندگان اسلام درجبهه خان طومان، برادر حسین درگردان یاسر(امام سجاد علیه السلام) در خط پدافندی معروف به خط یاسر درمقابل دشمنان تکفیری یهودی قرارگرفت ورجزخوانی هامیکرد. با هجوم واجرای آتش‌های جهنمی درتاریخ ٢١ فروردین براثر اصابت ترکش ها به سرش بشهادت رسید و آن وعده داده الهی توسط شهید کوچک زاده درمورد برادر محقق شد. اقای گردان امام سجاد علیه السلام، حسینی شد وبه جایگاه ابدی ونزد خدای مهربان یرزقون گشت. روحش شاد و راهش پررهرو باد. ... ✍راوی: از فرماندهان جبهه مقاومت @Modafeaneharaam
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شهید _صدر زاده از شهید _بادپا🌹🕊 دستم را بگیر چشمت را ببند با من گریه کن همراهم بخند ♩♬♫ عمر رفته را رها کن تو فقط مرا صدا کن دستم را بگیر🕊🕊 @Modafeaneharaam
هر که گوید سخنی لحظه افطار ولی دم افطار فقط ذکر شیرین است @Modafeaneharaam
خاطره ای کوتاه از شــ‌هید مدافع_حرم با نام جــ‌هادی بعد از تشییع رفتیم خونه تو خونه بحث شد ڪه شــ‌هدای شــ‌هید هستن یا نه؟ همسایشون خطاب به عڪس حسین میگه: من زیارت عاشورا میخونم, اگر تو واقعا بیا به خوابم😐 شب زیارت میخونه و میخوابه اون شب ڪه هیچی، اما چند شب دیگه میره بخوابش همسایشون میترسه به حسین میگه: گفتم بیا به خوابم ولی نه هر شب!😂 بعد اون بخوابش هر ڪسی اینو میشنوه میگه: حسین اون دنیا هم دست از شیطنت هاش برنمیداره😂😂 شهید مدافع حرم حسین فیاض🌹 🕊 @Modafeaneharaam
❁❁ هر بہ پا بزم عزا در ڪربلاسٺ روضہ خوانش زینب و نوحہ سرایے مےڪند هر شب جمعہ رسد زهرا بہ دشٺ ڪربلا بر بےڪفن ماتم سرائے مےڪند 🌷 💔 @Modafeaneharaam
🕊🌺 ❤️ ❤️ خيلي برايم عجيب بود. بزرگ تر كه شد، مي گفت مامان، اين دنيا با همه قشنگي هايش مي شود. بستگي به ما دارد كه چطور انتخاب كنيم. مامان . به مدت طولاني دستش بالا بود و گردنش كج! من هم به خدا مي گفتم: خدايا! من كه نمي دانم چه مي خواهد هر چي مي خواهد به او بده. مي دانستم بود. هيچ گاه هم زير بار ازدواج نرفت. مهدي همه زندگي ام بود. شب هاي مي رفت زهرا. صبح هاي جمعه دعاي ندبه اش در بهشت زهرا ترك نمي شد. مي گفتم خسته ميشي بخواب. مي گفت مامان آدم با مي كند. به ما هم مي گفت هر چه مي خواهيد از شهدا بگيريد. من مريض بودم، دستانش را بالا مي گرفت و مي گفت: خدايا شفاي مامان را بده! من جبران مي كنم. آخر هم جبران كرد. هميشه كه از در خانه داخل مي آمد صدا مي زد سلام سردار.... سلام مولا! بار آخر به من گفت مامان يك سؤال دارم از ته دلت جوابم را بده. اگر زمان امام بود و من مي خواستم بروم به سپاه امام حسين ! تو چه مي گفتي؟! من هم گفتم: صد تا چون تو فداي امام حسين( ع) گفت من خودم راهم را انتخاب كردم، فردا نكند ناراضي شوي كه اين كار شيطان است... بعد شهادتم دلخوري نكن كار شيطان است... و ... . من هم به او افتخار مي كنم. ۹۲/۵‌/۱۱ @Modafeaneharaam