مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #خاطرات_دفاع_مقدس* #نویسنده_محمد_محمودی* #گلابی_های_وحشی #قسمت_پنجاه
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_پنجاه_یکم
پس از سالها رنج و محرومیت در انتظار پایان یافتن درس فرزند بزرگ خود بودند. می خواستند اولین فرزندشان را خیلی زود داماد کنند. آرزویی که هر پدر و مادری دارد و در خانواده ی ساده و صمیمی ما هم وجود داشت آن سالها سن ازدواج در محل خیلی پایین بود همین که جوان هجده نوزده ساله میشد برایش زن میگرفتند. هرگاه به مرحضی میرفتم مادر کنارم مینشست و میگفت:
- تو مگه نمیخوای زن بگیری؟
بعد یک فهرستی از دختران محل را قطار می.کرد هرگاه نظر خودش را می خواستم.
می گفت:
میل با خودته ولی دختر
خود را سبک سنگین میکردم تا مادر اسامی بیشتری را به لیست اضافه کند. بعد اسامی دخترها را نام میبرد تا این که میرسید به اسمی که من میخواستم دلم همان جا میخکوب می.شد صورتم رنگ می باخت میخواستم نظرم را بگویم رویم
نمی شد.
روزی که پدر و مادر به اتفاق اصرار میکردند که باید یکی را انتخاب کنی با شوخی
میگفتم:
- یعنی این همه دختر را به من میدهند؟
از خداشونه التماس میکنن!
با خنده ی پدر مادر تازه متوجه حرفم میشد و می خندید.
با تعارف میگفتم
- حالا شما چند سالی صبر کنید تا لااقل صورتم ریش در بیاره بعد ... شده که اون وقتی که میرفتی جبهه که توی فکر ریش و پشم نبودی حالا چی؟
#ادامه_دارد ...
@Modafeanehaeaam
﷽
📣#اطلاع_رسانی
▪️برنامه یادواره شهدای خانطومان با محوریت شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
🎤مداح: حاج علی کلهر
📆یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
⏰ بعد نماز مغرب و عشاء
📌به صرف شام
🕌مازندران، حسینیه روستای قادیمحله آمل
@Modafeaneharaam
﷽
🕊امشب شب آخر بچههای لشکر عملیاتی ۲۵ کربلای مازندران در خانطومان سوریه بود...
🥀شب آخر #حسن_رجایی_فر که راوی میگفت تو کار کردن شب و روز نداشتن و همیشه سر و صورتش خاکی بود به عبارتی #حسن خستگی را در خان طومان خسته کرد.
🥀شب آخر #محمود_رادمهر نابغه معاونت عملیات لشکر ۲۵ کربلا که به خانواده اش میگفت من بنا و کارگر هستم.
🥀شب آخر #سیدجواد_اسدی مداح دلسوخته آل الله . . . جایش در تعزیه ها خالی ست...
🥀شب آخر #محمد_بلباسی علمدار اردو های جهادی در مناطق محروم . . . یادگارش همان قرارگاه جهادی علمدار است که همچنان در مناطق محروم فعال است و دوستانش راهش را ادامه میدهند همان دوستانی که شاهد بیل زدن و عرق ریختنش در آن مناطق نبودند.
🥀بسیجی خادم الشهدا #علی_جمشیدی که مثل یک نور در شهرستان نور درخشید.
🥀شب آخر #علی_عابدینی هست که عاشورا خوندش ترک نمیشد حتی اگر خسته بود.
🥀شب آخر #سیدرضا_طاهر که جانانه با #حسین_مشتاقی تو خط پدافند موندن و حاضر نشدن عقب برگردن و خونی رفتند به لقا الله
🥀شب آخر زندگی مادی #حاج_رحیم_کابلی
مرد سال های دفاع مقدس
راوی راهیان نور در جبهه های خوزستان
انقدر حسرت خورد به حال همرزمانش تا خدا خواست او گمنام و بدون پیکر در کشور غریب به دیدارش رود...
🥀شب آخر #علیرضا_بریری که برای پسر کوچکش هدیه خرید اما عمرش کفاف نداد که هدیه را به پسرش برسونه ، باید می رفت تا اسلام ناب زنده بماند باید می رفت تا سیلی آبداری شود در گوش استکبار جهانی ، هدیه پسرش و ساک و کیفش را رفقای علیرضا برایش بردند.
🥀شب آخر زندگی #رضا_حاجی_زاده جوان مومن انقلابی شهرستان آمل
🥀شب آخر زندگی #حبیب_الله_قنبری دیدبان قدرتمند و پهلوان سال های دفاع مقدس که ادامه دهنده راه دوستانش بود
🥀شب آخر زندگی ملکوتی #سعید_کمالی
جوان با اخلاق و متواضع و شهدا مسلک . . . پر کار و پر تلاش که سرنوشت زندگی او با شهادت در راه حق در خان طومان رقم خورد و از دانشگاه امام حسین ع فارغ التحصیل گردید
بچههای خانطومان دعامون کنید🌹
#اردیبهشت_مقاومت
•┈┈••••✾•🌿🥀🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
⛔️درمان قطعی و بدون بازگشت اعتیاد⛔️
🚭 آیا از اعتیاد خسته شدی⁉️
🚭 بدن درد و خماری نمیزاره ترک کنی⁉️
⚠️نمیخوای خانوادت بدونن دچار اعتیاد شدی⚠️
🟣 بدون نیاز به بستری
🔵 بدون درد و خماری
🟢 از بین بردن وسوسه ذهنی
🟡 تقویت سیستم ایمنی بدن
🟠 پاکسازی بدن و سم زدایی خون
🔺وارد لینک زیر شوید👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1501495907C86490c41f7
📞09125414605
📲 @khmohammadi52
امام على عليه السلام:
در دوستى با دوستت، اندازه نگه دار، چه بسا كه روزى دشمنت شود؛ و در دشمنى با دشمنت، از حدّش تجاوز مكن، چه بسا كه روزى دوستت گردد
حکمت 268 نهج البلاغه
@Modafeaneharaam
تو «آقا» داری و «مشکل» داری...؟!
🌹 علامه مصباح یزدی رضوان الله علیه:
اگر ما «نوكر» وجود مقدس امام عجل الله تعالی فرجه الشریف هستيم، [حل] مشكلات مان را چرا از «آقاى» خودمان نخواهيم؟
چه كسى از او «مهربانتر» چه كسی از او «قدرتمندتر»؟!...
ما اگر صلواتی [هدیه به حضرت] بفرستیم و #امام_زمان (ارواحنا فداه) دعایی برایمان بکند، [این دعا] خیلی با صلوات های ما فرق دارد. [اگر] او دعا کند که رد نمیشود...
میشود ما برای او دعا کنیم و او ما را ندید بگیرد؟ میشود چنین چیزی
شما هدیه کوچکی برای آدمهای عادی بفرستید، بالاخره چیزی در مقابلش به شما میدهند...!
1390/09/29
#امام_زمان
#توسلات_مهدوی
@Modafeaneharaam
🔴 استاد رحیمپور ازغدی: بسیج دانشجویی واشنگتن، نیویورک و لندن از بسیج دانشجویی ایران فعالتر است...
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی:
🔹یهودیان در کل دنیا ۱۵ میلیون نفر هستند اصلا جمعیتی نیست، یهودیان در جهان تمام شدند.
🔹اکثر یهودیان اصلا مذهبی نیستند. آنها سکولار و عیاش و خوشگذاران هستند که اهل عبادت نیستند؛ یهودیانی هم که مذهبی هستند ضد اسرائیل هستند و پرچم آنها را آتش می زنند.
🔹یک زمانی فقط در ایران پرچم آمریکا و اسرائیل را آتش میزدند الان در ۱۲۰ کشور جهان آتش میزنند.
🔹یک زمانی در تنها در ایران مرگ بر اسرائیل میگفتند ولی الان در دهها کشور و همه دانشگاههای آمریکا و اروپا مرگ بر آمریکا میگویند. چه کسی باور میکرد در دانشگاههای آمریکا شعار مرگ بر اسرائیل سر بدهند؟
🔹یکی از مقامات امنیتی آمریکا رسما اعلام کرد اغتشاشات دانشگاههای آمریکا زیر سر ایران است.
🔹 در دانشگاههای آمریکا به فارسی میگویند «مرگ بر اسرائیل»، صدور انقلاب از این بیشتر؟!
@Modafeaneharaam
‼️😞شیرینی نخور دیابت داری...
‼️😞بخاطر مشکل قندخونم لاغر شدم...
‼️😞کاش یه راهی بود دیگه قرص نمیخوردم...
👋🏻👋🏻خداحافظ دیابت
❗️اختراع جدید، کشف داروی گیاهی دیابت✅
دیابت نوع۱_نوع۲_بارداری
کبد چرب
برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره
و ثبت دارو
❌ عضوکانال دکتر سلامت شوید👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3948085829C7fda401070
تخصصی ترین کانال در ایتا
🕯كدام آقا؟
☑️ حضرت آیت الله بهجت(ره):
شخصى مىگفت:
▫️با رفقا بودم آقايى را از دور در كوچه ديدم، به دلم افتاد كه امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ است، با خود گفتم در دل به او سلام مىكنم، اگر جواب داد معلوم مىشود آن حضرت است.
وقتى از كنار او رد شديم، در دل به آن بزرگوار سلام كردم،
تبسّمى نمود و فرمود:
🔶 « عَلَيْكُمُ السَّلامُ »!
▫️به رفقاى همراه خود گفتم:
🔹آقا را ديديد؟
▫️گفتند:
▪️كدام آقا؟
▫️معلوم شد كه آنها نه آقا را ديده اند و نه جواب سلام او را شنيده اند!
⬅️ در محضر بهجت، جلد ۱.
🏷 #امام_زمان (عج)
#آیت_الله_بهجت (ره)
@Modafeaneharaam
🌹حسین موتور میراند و من پشت سرش نشسته بودم. ناگهان وسط «تپههای ذلیجان» ایستاد.
پرسیدم: چی شد؟ چرا ایستادی؟
از موتور پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن.
گفتم: چرا؟
گفت: احساس میکنم دچار غرور شدهام.
تعجب کردم، وسط دشت و تپههای ذلیجان، جایی که کسی ما را نمیدید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود؟
وقتی متوجه تعجب من شد، در حالی که به تپه کوچک پشت سرمان اشاره میکرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم کمی گاز دادم و از موتورسواری خودم لذت بردم. معلوم میشه دچار هوای نفس شدم؛ در حالی که به خاطر خدا سوار موتور شدهایم.
تا مدتها سوار موتور نمیشد ...
🌹 #شهید_غلامحسین_خزاعی
@Modafeaneharaam
🍃بسم الله الرحمن الرحیم
🕊هشتمین سالروز شهادت پاسدار شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده و همرزمهای شهیدش را گرامی میداریم🙏🏻🥀
@Modafeaneharaam
پدر و مادرم!
از وجود داشتن چنین پدر و مادرى بر خود مىبالم که افتخارش بر پایه نماز و روزه و خلاصه دستورات الهى است.
پدرم! هنگامى که به یاد مىآورم در سنین کودکى صداى فریاد شما در سحر به منظور نماز در گوشم مىپیچید که محسن نمازت قضا نشود؛ امروز هم همچون نوایى دلنشین در گوشم طنین مىافکند و شکر نعمت خداى را مىنمایم.
🌷فرازی از وصیتنامه شهید #محسن_وزوایی
@Modafeaneharaam
یکی از شهدای عجیب و مظلوم دفاع مقدس که شخصیتی پنهان و عارفانه دارد، علی حیدری است.
از او حکایاتی نقل میکنند که فوق العاده عجیب و تاثیرگذار است. علی در عملیات بدر جاودانه شد و در قطعه ۲۹ بهشت زهرا در جوار دوستانش قرار گرفت.
او هر بار می خواست معطر شود به جای استفاده از عطر...
در وصیت نامه اش نوشته که چه می کرده؛ تصویر بالا را مطالعه کنید.☝️
📙بی خیال. خاطرات شهید علی حیدری
🌷هدیه به روح مطهرشان صلوات🌷
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاج قاسم سلیمانی: عربهای کشور ما، تاج سر ما هستند.
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #خاطرات_دفاع_مقدس* #نویسنده_محمد_محمودی* #گلابی_های_وحشی #قسمت_پنجاه
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_پنجاه_دوم
هنوز سرگرم صحبت بودیم که تلفن قطع شد.
کم کم به عید نزدیک میشدیم. جنب و جوش مردم در بازار، بهار را نوید می داد. عبدالرسول در تلفن به من گفته بود: انشاءالله عید در محل با هم خواهیم بود. یک هفته مانده به عید مرخصی گرفتم و به محل رفتم دو سه روزی نگذشته بود که عملیات در غرب کشور شروع شد. رادیو وضعیت یگانهای عملیاتی را تشریح میکرد. نام عملیات بیت المقدس سه بود. یقین پیدا کردم که عبدالرسول در عملیات شرکت خواهد
کرد.
یک روز به عید دوستان عبدالرسول که هم محلی هم بودند به مرخصی آمدند. حدود ساعت دو بعدازظهر مادرم به محض این که مطلع شـد دوسـتـان عـبـدالـرســول آمده اند، سراسیمه به خانه آنها رفت به محض این که فهمیدم آنها بدون عبدالرسول آمده اند. دلم شور افتاد! جرأت این که با دوستانش رو به رو بشوم را نداشتم. مادر خیلی
زود گریه کنان به منزل برگشت و به من نهیب زد:
- چرا نشسته ای؟ برادرت نیامده
دلم شکست اما خودم را کنترل کردم پرسیدم
- سروش چه گفت؟
- هیچی به محض این که با من رو در رو شد اشک در چشمش سرازیر شد. همه چیز برایم روشن شد. اشک از گونه هایم جاری شد. مادر وقتی گریه ام را دید،
گفت:
نه مادر میگویند مجروح شده!
، قبول نکردم. دقایقی بعد خواهر بزرگترم از راه رسید. او هم شیون و زاری در دل می کرد. کم کم همسایه ها و عموهایم جمع
شدند.
#ادامه_دارد ...
@Modafeaneharaam
⛔️درمان قطعی و بدون بازگشت اعتیاد⛔️
🚭 آیا از اعتیاد خسته شدی⁉️
🚭 بدن درد و خماری نمیزاره ترک کنی⁉️
⚠️نمیخوای خانوادت بدونن دچار اعتیاد شدی⚠️
🟣 بدون نیاز به بستری
🔵 بدون درد و خماری
🟢 از بین بردن وسوسه ذهنی
🟡 تقویت سیستم ایمنی بدن
🟠 پاکسازی بدن و سم زدایی خون
🔺وارد لینک زیر شوید👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1501495907C86490c41f7
📞09125414605
📲 @khmohammadi52
#یاد_خدا 🎈
🌼 خلوت را با ياد #خدا پُر كن و نعمت ها را با شكر خدا همراه ساز.
امیرالمؤمنين (ع) 🌹
شرح غررالحكم،ج 2،ص 601
@Modafeaneharaam
🚌 اتوبوس از ایستگاه اول حرکت کرد،
تمام صندلیها پر بود
و به ناچار وسط راهرو ایستادم.
چند ایستگاه اول،
همچنان به جمعیت اضافه میشد
و من هم خستهتر،
البته دیدن صحنهی احترام نوجوان،
که جایش را به پیرمردی عصا به دست داد، خستگی را از تنم به در کرد!
هر چه به ایستگاه پایانی نزدیکتر میشدیم،
شلوغی هم رو به خلوتی رفته و از جمعیت کاسته میشد!
کنار پیرمردی که از ایستگاه اول،
سرش را به شیشه تکیه داده بود،
یک صندلی خالی شد و نشستم.
هوا کم کم رو به تاریکی میگذاشت
و فضا کمی دلگیر شده بود!
پیرمرد که انگار از همان اول حرفی در دل داشت، رو به من کرد و با لحنی پدرانه گفت:
«جَوون دیدی ایستگاه اول چه قدر شلوغ بود؟!»
گفتم:
«بله پدرجان.»
گفت:
«میبینی الآن که داریم به آخر خط میرسیم، چه قدر خلوت شده؟!»
من که از این سوال و جواب حسابی گیج شده بودم، گفتم:
«بله؛ چه طور مگه؟!»
لبخندی روی لبش نشست و گفت:
«آخرالزمان هر چی به ایستگاههای آخر نزدیکتر میشیم،
آدمای بیشتری از قافلهی حق پیاده میشن!
از علما شنیدم حدیث داریم که دین نگه داشتن تو آخرالزمان
مثل نگه داشتن آتش توی دست میمونه!
پس تا جوونی مراقب خودت باش تا منحرف نشی، خسته نشی.
ضمنا از کم شدن آدم های توی مسیر حق نترس!»
من که حسابی از نگاه عمیق پیرمرد تعجب کرده بودم،
یاد حدیثی #امامصادق(علیهالسلام) افتادم که فرمودند:
«به خدا سوگند! شما خالص میشوید؛
به خدا سوگند! شما از یکدیگر جدا میشوید؛
به خدا سوگند! شما غربال خواهید شد؛
تا این که از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر!»
@Modafeaneharaam
ابراهیم روحیات جالب و عجیبی داشت. بارها دیده بودم که در مسابقات، اجازه می داد که حریف او را خاک کند!
به او اعتراض می کردم که چرا فلان فن را نزدی؟ می گفت: "خب این بنده "خدا" هم تمرین کرده و سختی کشیده. او هم آرزو داره که حریفش را خاک کند."
من واقعا نمی فهمیدم که ابراهیم چی میگه؟! مگه میشه آدم این همه تمرین کنه و توی مسابقه برای حریفش دلسوزی کنه؟!
#شهید_ابراهیم_هادی🌱
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم سلیمانی: عُمر ما میگذرد...
تَموم میشه...
به سرعت هم تموم میشه.
چه اینجا باشیم،
چه تو خونه باشیم، هر کجا باشیم،
بهترین جا را داشته باشیم
توی(اصلا) بهترین هتل زندگی کنیم. همه میمیریم.
رئیس جمهور عالم باشیم,
میمیریم...
امّا انتخاب راه درست
خیلی مهم است.
@Modafeaneharaam
🚩 "اگر دفترچهام را خواندید یا چاپ شد به مردم بگویید: کتاب#یادت_باشد را حتما بخوانند که درسها و نکتههای خوبی را میتوان از این کتاب گرفت."
✍️ دستنوشته شهید #حسین_سرسنگی
#راسک
@Modafeaneharaam