eitaa logo
مجتبی خرسندی
2هزار دنبال‌کننده
799 عکس
305 ویدیو
37 فایل
اشعار، نوشته‌ها #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام دوست حدود دوسال پیش، در یک جشنواره ملی داور بخش شعر بودم. موضوع جشنواره شعر ، انتظار و مهدویت بود. آثار زیادی رسیده بود و کم‌و‌بیش و ضعیف‌وقوی همه را با دقت می‌خواندم و نمره می‌دادم، تا این‌که به‌این شعر رسیدم؛ بیا که بی‌تو جهان رنگی از نشاط ندارد زمین شب‌زده جز آه در بساط ندارد... چندین بار خواندم و لذت بردم، و بازهم خواندم و لذت بردم و تقریبا فراموش کردم که داور کنگره شعر هستم و در حال امتیازدهی. نام شاعر هم زیر آن قید نشده بود و آثار به طور کلی کدبندی شده بودند. اما خاطرم هست که پس از آنکه نمره‌ها را در کادر مخصوص وارد می‌کردم در کنار کد این شعر نوشتم: «این اثر از همه آثار رسیده بهتر است، از دبیرخانه تقاضا می‌شود بین این اثر و دیگر آثار تفاوت قائل شود.» نمی‌دانم چه‌شد، اما گمان می‌کنم که این اثر توسط داوران دیگر هم امتیاز بالایی گرفته بود و احتمالا اول شده بود. چون در اختتامیه خودم حضور نداشتم، هرازگاهی که یاد این شعر می‌افتادم و دلم می‌خواست نام شاعر را میافتم، تماسی با دبیرخانه گرفتم اما پاسخی دریافت نکردم و نام شاعر این شعر همچنان برایم مجهول ماند، تا اینکه امروز کتاب شعر دوست شاعر فرهیخته و ارجمندم جناب آقای به دستم رسید و در صفحه ۳۲ « » به این شعر رسیدم و گویی که بعد از مدت‌ها گم‌شده‌ام را پیدا کردم... مسعود طاهری دبیر محفل ادبی هگمتانه همدان. @MKhorsandi118
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم محال هیچ‌کس از این‌حرم با دست‌خالی برنگشت دست‌خالی هیچ‌کس از این‌حوالی برنگشت این حرم آرامش محض است و از آغوش او هرکسی برگشت، با آشفته‌حالی برنگشت... غیرممکن‌های دنیا یک‌به‌یک ممکن شدند از جوار او -به لطف او- محالی برنگشت این حرم خاصیتش علامه‌پروربودن است طالب علم از حریمش بی‌تعالی برنگشت این چه رازی شد که جز با نیت او مرعشی از کنار مرقد مولی‌الموالی برنگشت خواهر سلطان جواب خواهشم را می‌دهد؟ خواهشی از این حرم دیگر سوالی برنگشت. مطمئن بوده جواب حاجتش را می‌دهد مادرم با وعده‌های احتمالی برنگشت گرچه ما همسایه‌ی خوبی برایش نیستیم روی او یک‌لحظه هم از ما اهالی برنگشت پ.ن؛ شعرخوانی در محفل ادبی_مهدوی الغوث به مناسبت برگزاری صدمین جلسه انجمن. زحمت تصویربرداری و تدوین کلیپ را هم دوست عزیزم آقا امیررضا خرم‌فر کشیده🌹 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
هر لحظه با تمام توان در کمین ماست، ماری به نام نَفْس که در آستین ماست بیهوده نیست این عرقِ شرمِ بی‌امان بارِ گناهِ عمر، به دوش جبین ماست باید چگونه رد شد از این عرصه‌ی مجاز؟ حالا که شکّ‌وشبهه عصای یقین ماست آن‌را به نرخ سوزش دل حفظ کرده‌ایم این‌آتشی که در کفِ‌ دست است، دین ماست دنیا همیشه جمع نقیضین بوده است زندانِ مؤمنی که بهشتِ برین ماست وقتی که نامه‌ی عمل ما سیاهه‌ شد دیگر چه جای دستِ یسار و یمین ماست اسرار با گذشتِ زمان فاش می‌شوند نامحرم است هرکه به جز تو امین ماست در دوره‌ی فراقِ تو یا صاحب الزّمان! حبل‌المتینِ یاد تو، حِصنِ حَصین ماست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
......ششمین نشست شاعرانه مدح امیر ✅ در شب ولادت زینب کبری سلام الله علیها ✳️ با حضور حجج اسلام آقایان: استاد محدثی استاد میرزامحمدی ❇️ با اجرای دکتر حامد حجتی 🗣 شعرخوانی شعرای ارجمند: احمد علوی حسن بیاتانی محمدمهدی خانمحمدی سعید مبشر میثم داوودی محمدخدایاری حمزه محمودی 🔹همراه با اجرای گروه سرود فطرس 🚻 آقایان و بانوان 🗓زمان: چهارم جمادی الاولی ۱۴۴۵ شنبه ۲۷ آبان ماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۸ 🏢 مکان: قم، بلوار سمیه، خیابان شهیدین، بنیاد فرهنگی امامت جشنواره فرهنگی هنری ارادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از محسن قاسمی (غریب)
خواست تا شرک نورزیم خدا را به‌علی زینب آمد احدیّت ز علی را برداشت... https://eitaa.com/mohsenghasemi110
بسم الله الرحمن الرحیم به مناسبت ششم جمادی الثانی سالروز شهادت یار باوفای پیامبر و برادر بزرگوار امیرالمومنین جناب جعفر طیار علیه‌السلام پروانه چون در طواف عاشقی بال‌وپر آوردی پروانه‌وار از پیله‌ی غم سر برآوردی ققنوس‌وش از لابه‌لای شعله‌های نفس با تکیه بر آرامش و ایمان زر آوردی چون چشم‌گفتن‌ از دهان تو نمی‌افتاد نقش رضایت بر لب پیغمبر آوردی هرجا علم را روی دوش خود مکان دادی در یاری دین خدا یک‌لشکر آوردی با شمّه‌ای از سوره‌ی اعجاز چشمانت یک‌قوم را در زمره‌ی ایمان درآوردی روزی که چشم شهر روشن از حضورت شد با خود بشارت‌های فتح خیبر آوردی هروقت که در عرش مهمان خدا بودی از باغ جنت میوه‌های نوبر آوردی در زخم‌های موته و در مسجد و در عشق از هر طریقی اقتدا بر حیدر آوردی ای خمره‌ی سربسته‌ی ناب چهل‌ساله در ساغر خود جرعه‌جرعه کوثر آوردی وقت شفاعت دست تو خالی نمی‌ماند وقتی دودست خویش را تا محشر آوردی 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
📸 | ششمین نشست شاعرانه مدح امیر 🔸به گزارش معاونت فرهنگی تبلیغی بنیاد فرهنگی امامت ششمین نشست شاعرانه مدح امیر در شب ولادت زینب کبری سلام الله علیها با حضور اساتید، طلاب، اقشار مختلف، بانوان و کودکان عزیز در محل بنیاد فرهنگی امامت برگزار شد. 🔸در این نشست شاعرانه، ابتدا از اجرای گروه سرود فطرس و در ادامه از شعر خوانی شاعران ارجمند آقایان: احمد علوی، محمدمهدی خانمحمدی، سعید مبشر، میثم داوودی، محمدخدایاری، حمزه محمودی بهره مند شدیم. 🔸در این جلسه که حجة اسلام استاد محدثی نکاتی پیرامون شعر علوی بیان فرمودند. سپس جناب استاد میرزامحمدی بیاناتی پیرامون آداب شاعری ایراد فرمودند. 🔸حجة الاسلام شاهینی بیان داشتند: جلسه آینده نشست شاعرانه مدح امیر ابتدای دی ماه برگزار خواهد شد و از تمام شاعران، محبان و مداحان آل الله برای شرکت در این جلسه دعوت می شود. 🆔 کانال ایتا بنیاد فرهنگی امامت
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
هدایت شده از بنیاد فرهنگی امامت
مردی که اگر می بود….pdf
4.98M
📚 مردی که اگر می‌بود... ▫️به مناسب حضرت علیه‌السلام 📥 بارگیری با ذکر برای فرج ارواحنافداه 🆔 @mosibatoratebah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یاقوت سرخ
4_5803370715277166530.mp3
10.28M
تا خطبه خوندی، دیدن همه باز بالای منبر، حیدره... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_Khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 تا ببینم رحمت پروردگار خویش را می‌شمارم باز جرم بی‌شمار خویش را روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه تیره کردم آسمان روزگار خویش را هر زمستان رفت، آمد یک زمستان دگر چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را از همان روز ازل باید خدایی می‌شدم در حریم یار می‌جُستم دیار خویش را هیچ‌کس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست کاش دستت می‌سپردم اختیار خویش را کاش دست مهربانت سایه‌بان من شود تا بپوشانم خطای آشکار خویش را صحبت از عفو و بزرگی و کرامت می‌شود تا به سمت تو می‌اندازم گذار خویش را تو یقیناً می‌شناسی خوب‌تر از من مرا من نمی‌دانم صلاح کاروبار خویش را عهد می‌بندم نباشم غافل از اعمال خود باز یادم می‌رود قول و قرار خویش را کاش می‌فهمیدم این آلوده‌دل من نیستم حال که عمری کشیدم انتظار خویش را بس که سر زد از من رسوا خطا و اشتباه عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را پیله کرده نفس امّاره به جسم و روح من کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط در میان خلق کم کردم عیار خویش را خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد در عوض دادم دل شب‌زنده‌دار خویش را چندقطره اشک و دست خالی و چشمان تر... با خودم آورده‌ام داروندار خویش را بین زندان گناهان یاد تو افتاده‌ام؛ تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را "یا الهَ العالَمین إِغفِر ذُنوبی بِالحُسِین" هرچه باشم روی لب دارم شعار خویش را ای که با لب‌های تشنه قتل صبرت کرده‌اند... زینب از کف داده بعد از تو قرار خویش را ✍️ مجتبی خرسندی 👉@Navaappcom👈