May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
حسرت
نام حسین را که نوشتم قلم گریست
اول قلم گریست، سپس دفترم گریست
هرچند باعث همهی گریهها غم است
اما همین که داغ تو را دید، غم گریست
اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه
آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست
با ارزش است پیش تو و مادرت حسین
چشمی که پای روضهی تو دمبهدم گریست
خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد
خوشبختتر کسی که میان حرم گریست
گوشهبهگوشه کرببلا روضههای توست
اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست
یک قطرهاش شفاعت یومالورود ماست
چشمان ما برای تو با این رقم گریست
در روز حشر حسرت بسیار میخورد
هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست
فرموده است؛ "مرهم زخم دل من است"
چشمی که در عزای علیاکبرم گریست
#مجتبی_خرسندی
#سید_مجید_بنیفاطمه
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_Khorsandi
#خبر_جمکران
سوگواره شعر «آیه های انتظار» در سالروز شهادت امام علی(ع) برگزار شد
سوگواره شعر «آیه های انتظار» به مناسبت شهادت مولی الموحدین حضرت علی (ع) با حضور شاعران آیینی در مسجد مقدس جمکران برگزار شد.
به گزارش مرکز خبر مسجد مقدس جمکران، همزمان با سالروز شهادت مولی الموحدین، امیرالمومنین حضرت علی(ع) سوگواره شعر آیه های انتظار به همت مرکز هنر و رسانه مسجد مقدس جمکران با همکاری کانون شعر خادمیاران رضوی استان قم در مسجد امام علی(ع) برگزار شد.
در این محفل معنوی شاعران آیینی همچون مرتضی حیدری آل کثیر، عباس احمدی، محمد میرزایی بازرگانی، سید علی نقیب و مجتبی خرسندی به شعر خوانی در وصف مولای متقیان علی(ع) و حضرت ولی عصر(عج) پرداختند.
مرثیه خوانی حاج رضا ایزدی پایان بخش سوگواره شعر آیه های انتظار در مسجد مقدس جمکران بود.
لینک خبر؛
https://news.jamkaran.ir/?p=206153
#جمکران
#رمضان
#امام_زمان
کانال و صفحه رسمی مسجد مقدس جمکران👇
🆔 @jamkaran_ir
سایت رسمی مسجد مقدس جمکران 👇
🌐 www.jamkaran.ir
هدایت شده از آستان فاطمی|حرم حضرت معصومه س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 در کنار خوبها، گمراه می آید حرم ...
💠 شعرخوانی مجتبی خرسندی در وصف حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
#کلیپ
🔷🔸💠🔸🔷
https://eitaa.com/joinchat/4045733908C710c8085de
به نام حضرت صاحب سخن
شاعرنویس!
سلام. گاهی فکر میکنم که چرا بهجبر علایق و سلایق، فقط باید کلمات را با وزن و قافیه کنار هم بچینم و بهنام شعر بهخورد خودم و دیگران بدهم؟ چرا نباید گاهی قلم به دست بگیرم و بنویسم، آنهم درحالی که دارم اصلا به هیچ موضوعی فکر نمیکنم. تمرینی که چندسالیست برای همهی دانشآموزانم و یا دوستان دیگرم که مشکل نوشتن دارند تجویز میکنم. خدایی خودم هم همیشه این کار را انجام دادهامها، اما نمیدانم چرا همیشه در آخر به شعر ختم شده! البته میدانم چرا، ولی به رسم "تجاهلالعارف" خودم را به آنراه میزنم تا نوشتهام را هم از رنگوبوی صناعات ادبی بینصیب نگذاشته باشم.
انشاءالله اگر ریا نباشد این حس معمولا زمانی سراغم میآید که مطالعه میکنم؛ مخصوصا کتابهای مورد علاقهام را. همانهایی که زمانی فقط کتاب شعر و دیوان شعر و مجموعه شعر و دربارهی شعر و شعر بود و بس. اما حالا این روزها در صدر جدول دلم جای خودش را به رمانهای تاریخی مذهبی داده است. حسی که تقریبا دقیق مطمئنم بعد از خواندن کتاب پس از بیستسال این اتفاق برایم افتاد. از آن به بعد بود که دیگر نتوانستم از این مدل کتابها دل بکنم.
حالا از شما چه پنهان گاهی حس میکنم الان دقیقا در دورهی "پس از بیست سال" زندگیام قرار گرفتهام. نمونهاش این که کلاس دوم یا سوم ابتدایی بودم و برای اولینبار در یکی از اتاقهای خانهی آن فامیل بالاشهریمان میز مطالعه و چراغ مطالعه و کتابخانه دیدم. هرچه فکر میکنم یادم نمیآید حسودی کرده باشم، فقط یادم میآید که آرزویش کردم.
حالا امشب درست پس از بیست سال برای اولین بار است که پشت میز خودم، در اتاق خودم، و زیر نور چراغ مطالعهام نشستهام و دارم مینویسم! هرچند که نه میز مال من است و نه اتاق و نه چراغ، فقط به قول پشت نیسانهای آبی توی خیابان؛
_این امانت[ها] بهر روزی دست ماست.
آخرین کتابی که تمامش کردم دشنام! بود. راستش را بخواهید اسمش بود که جذبم کرد. طوری که وقتی شبهای قدر در کتابفروشی مسجد جمکران نگاهم به نگاهش گره خورد نتوانستم ازش بگذرم و به هر ترتیبی بود به دستش آوردم و در کمتر از ۲۴ ساعت لاجرعه خواندمش، بحمدالله والمنه. حالا بماند که همین بزرگوار(کتاب دشنام) هم عاریهای بود و فقط لذت خواندش مال خود خودم شد. کتاب داستانی از دو دوست را روایت میکند که در دوران تشکیل ۷۵۰۰۰ منبر برای لعن مولانا امیرالمومنین (العیاذبالله) به دستور معاویهبنابوسفیان (لعنتاللهعلیهما) راهی سفری میشوند و...، از اتاق فرمان اشاره شد که به قول امروزیها اِسپُویل (لطفا با لهجهی غلیط انگلیسی بخوانید) نکنیم، چشم!
حالا باور کنید یا نه، این متن را کاملا بداهه نوشتهام. البته همین هم احتمالا اثر شروع کتاب دیگریست که امشب دست گرفتم؛ "گُدار - خاطرات یک دهه شصتی" از حامد خان عسکری. حالا بین خودمان بماند که همین گُدار هم استیجاری است (لبخند لطفا). با این که توفیق دهه شصتی بودن را هیچوقت نداشتهام، اما در اکثر خاطراتی که حامد(خان) میگوید با او شریک هستم. از حمام کردن در حیاط خانه با تشت آبی که مادرم از قبل گرم کرده بود گرفته، تا برسد به فوتبال بازی با کلهی به اجبار معاون مدرسه کچل شده در پارک محل. آن هم دقیقا تا آخرین لحظات قبل از حضور در نوبت بعدازظهر مدرسه. حتی در آرزوهای دیر برآورده شدهای مثل همین میز و چراغ و اتاق که پس از بیست سال... .
#مجتبی_خرسندی
#شبنوشت ۱
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_Khorsandi
May 11
هدایت شده از مسجد مقدس جمکران
مجتبی خرسندی.mp3
2.22M
#شعر_خوانی
💠سوگواره شعر آیه های انتظار
شاعر:مجتبی خرسندی
#جمکران
#امام_زمان
#انتظار
کانال و صفحه رسمی مسجد مقدس جمکران👇
🆔 @jamkaran_ir
سایت رسمی مسجد مقدس جمکران 👇
🌐 www.jamkaran.ir
هدایت شده از پرتو اشراق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋🏻 #یاعلیمددی
💎 ای در پی گنج، گنج و گنجینه علی است
🦋 ای اهل عمل، دست پر از پینه علی است
🦋 ای آن که به دنبال خدا میگردی
💎 دنبال علی باش که آیینه علی است
🖊 مجتبی خرسندی
📽 #نماهنگ زیبای «علی شیر خدا»
🎤 با نوای حاج #سید_مجید_بنی_فاطمه
💚 #فقطحیدرامیرالمومنیناست
🌹 #یکشنبه_هاے_علوے_و_فاطمے
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#شعر_علوی
بسم الله الرحمن الرحیم
هلال
این میوهی بارانزده هرچند که کال است
ای عشق مدد کن که به دنبال کمال است
یا حسرت آینده و یا داغ گذشتهست
کاری که روا نیست به ما شادی حال است
در خلوت ما _غیر تو_ عالم همه جمعاند
ای دوست تو را از دل ما جای سوال است!
یا جای تو یا غیر تو اینجاست، ولاغیر!
جمع تو و غیر تو در این خانه محال است
سرمایهی ما بال شکستهست چو فطرس
در دایرهی سوختگان بال وبال است
هرکس که تو را خواست، تو را یافته آخر
چون خواستنت سادهترین راه وصال است
ما را نظر لطف تو عید است، اگرچه
اندیشهی مردم همه دیدار هلال است
#مجتبی_خرسندی
#ماه_آخر
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_Khorsandi
مجتبی خرسندی
به نام حضرت صاحب سخن شاعرنویس! سلام. گاهی فکر میکنم که چرا بهجبر علایق و سلایق، فقط باید کلمات ر
به نام حضرت صاحبسخن
شاید!
سلام و ادب. از آن وقتی که متن قبلی _یعنی همان شاعرنویس!_ را به توفیق خدا بر این صفحه سیاهه کردم، ذهنم حسابی درگیر شده بود. شاید بهدلیل کار تازهای که شروع کردهام و یا شاید بهخاطر پیامهایی که دریافت میکردم. شاید هم آنقدر غرق در نوشتن شده بودم که اگر دوستان خوبم پس از خواندن آن متن، بابت معرفی ۳ کتاب خوب تشکر نمیکردند، اصلا حواسم نبود در نوشتهای بهظاهر کوتاه تا چهحدّ میتوان تاثیرگذار بود. حتی شاید فراموش میکردم که گاهی جوّگیرشدن _ اگر بهاندازهی تمام برداشت برخی مخاطبانت از نوشتهات باشد_ چقدر میتواند حال آدمرا خوب کند. تا باشد از این جوّگیرشدنها!
البته شاید خودم هم بهاین نتیجه نمیرسیدم که گاهی نوشتن یک متن ساده و کوتاه، چقدر خوب میتواند حالوروز آدمها را در ازای مشاهده یک حس تعجب در چهرهی دیگران _که در حکم همان شوکولات برای بچههای کوچک عمل میکند_ لو بدهد. پس پُربیراه هم نیست اگر اولین تجویز برخی روانشناسان بزرگوار برای هر مراجعهکننده این است که قلموکاغذی در اختیارش میگذارند تا یا چند خطّی بنویسد، یا طرحی نو دراندازند و حال خود را به صفحه شرحوتصویر کند. من هم که ناگفته پیداست عاشق نوشتن و سرودن و طرحی نو درانداختنم. صد البته که با لطف خدا تا جایی که یادم میآید مشکل مرتبط با روانشناسی نداشتهام و تا بهحال سعادت مراجعه به این حضرات زحمتکش نصیبم نشده بحمدالله.
در ادامه درخواستهایی هم بود که بیشتر از پیش از این حالها داشته باشم و از آن کتابها معرفی کنم، ای به روی چشم! (با صدای بلند بخوانید لطفا).
این را دیگر با یقین _و بدون شاید!_ میگویم که این لیست باهمین ترتیب که مشاهده میکنید، دهتن از برترین رمانهای تاریخی_مذهبی هستند که در این سالها خواندهام. دوستشان داشتهام و دارم؛
🔹پس از بیست سال - سلمان کدیور
🔸دعبل و زلفا - مظفر سالاری
🔹پدر، عشق و پسر - سید مهدی شجاعی
🔸الجمل - آزاده جهان احمدی
🔹وقتی دلی - محمدحسن شهسواری
🔸ناقوسها - ابراهیم حسنبیگی
🔹دشنام - سید محسن امامیان
🔸نخل و نارنج - وحید یامینپور
🔹رویای نیمهشب - مظفر سالاری
🔸مرثیه ابوعطا - سعید محمدی
هرکدام از این بزرگواران _کتابها را عرض میکنم_ ما را به گوشهای از تاریخ دین اسلام و مذهب تشیّع میبرند و علاوه بر افزایش سطح آگاهیها به ما کمک میکنند تا در صورت اعتقاد به این مذهب حقّه کمی بیشتر به همکیشهایمان افتخار کنیم. در طول خواندن این حضرات، اشکها و لبخندهایی که به چهرهی شما هدیه میکنند گواهیست بر این که چه رنجدورانها برده شده تا این مذهب مقدس و برحق به دست منوشما برسد؛
باشد که ناسپاس نباشیم دوستان. حقنگهدارتان.
#مجتبی_خرسندی
#شبنوشت ۲
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_Khorsandi
هدایت شده از گروه سرود میعاد
33.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#اجرا
🎥پوشش ها و لهجه های دختران ایران ؛ گوش نیوش مسافران در انتظار پرواز
🔹فرودگاه مهرآباد تهران-نوروز ۱۴۰۲
🔸اجرای بسیار زیبای سرود فرزندان ایران توسط دختران میعاد
دختران هیئتی محبان المهدی
✅منتشر شده در کانال های خبری و ارزشی
#میعاد #سرود #گروه_سرود_میعاد #فرودگاه_مهرآباد #نوروز #فرزندان_ایران #عید #پوشش #لهجه #محلی #سرود_محلی
#پوشش_هاولهجه_های_دختران_ایران
#دختران_میعاد #پسران_میعاد
#هیئت_محبان_المهدی_خواهران
اجرای سرود توسط دیگر گروه ها شرعا جایز نیست
گروه سرود میعاد👇
سایت | آپارات | روبیکا | اینستاگرام
🆔 @avamiad
الحمدلله ربِّ العالمین
#جشنواره_ملی_رفیق_خوشبخت_ما
#داستاننویسی
#برگزیده
#مجتبی_خرسندی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_Khorsandi
بسم الله الرحمن الرحیم
غمِ عزیز
هرجا غم تو هست، بهجز غم عزیز نیست
پای غم تو شادی عالم عزیز نیست
از اشک روضههای تو حاجت گرفتهایم
گریهکن تو پیش خدا کم عزیز نیست
تا گریه بر تو مانده چهحاجت به دیگران؟
کوثر که هست چشمهی زمزم عزیز نیست
اثبات کردهاند شهیدان کربلا
در امتحانِعشق تو جانهم عزیز نیست
عمری که باتو میگذرد سالها خوش است
اما بدون لطف تو یکدم عزیز نیست
ما اهل گریهایم و کتابی برای مان
اندازهی لهوف و مقرّم عزیز نیست
چون ماه عشقبازی با توست، پیش ما
ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست...
ما نیز مثل سعدی شیراز گفتهایم؛
"ما را بهجز تو در همه عالم عزیز نیست"
#مجتبی_خرسندی
#مناجات
#امام_حسین_علیهالسلام
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_Khorsandi
هدایت شده از یاقوت سرخ
شعرخوانی شاعر گرانقدرآقامجتبی خرسندی.mp3
3.8M
#امیرالمومنین
#شعرخوانی
رها کن جسم را یکلحظه
و جان را تماشا کن
🎙#مجتبی_خرسندی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_Khorsandi
از آن روزی که پهن شد خوان غدیر
اعیاد همه شدند مهمان غدیر
وقتی که غدیر بهترین عید خداست
پس «عید سعید فطر» قربان غدیر
#مجتبی_خرسندی
#رباعی
#مدح_امیرالمومنین
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_Khorsandi