.
#تلنگر
امروز رفتهبودم سنگک بگیرم، شاطر بهآقایی که جلوتر از من بود، گفت؛ آقا چندتا نون میخوای؟
طرف گفت؛ دوتا بده که مثما یهعمر تنهایی نکشن!
تو ذهنم گذشت که؛ دمش گرم، عجب جملهای گفت.
چند دقیقه بعد که نون آماده شد، شاطر دوباره گفت؛ داداش مواظب باش، نون داغه، دستاتو نسوزونه.
بنده خدا دوباره یه آهی از ته دل کشید و با یه صدای دورگهی خفن گفت؛ یه عمره روزگار دل مارو سوزونده، دست که چیزی نیست...
باز اومدم تو دلم بهش احسنت بگم، یهو دیدم دستش رفت روی یه سنگ داغ و یه داد بلندی کشید.
همون لحظه گوشیش رو گذاشت روی میز.
ناخودآگاه چشمم افتاد به صفحهی گوشیش که داشت زنگ میخورد و نوشته بود؛ خانومم...!
+ ؛ خلاصه زیاد به شعرها و حرفای شاعرانه و #فاز_سنگین_الکی دقت نکنید. صبح بخیر🌹
#مجتبی_خرسندی
@Mojtaba_khorsandi