eitaa logo
مجتبی خرسندی
2هزار دنبال‌کننده
834 عکس
329 ویدیو
38 فایل
اشعار، نوشته‌ها #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
📣 معاونت فرهنگی-تبلیغی بنیاد فرهنگی امامت برگزار می کند؛ 🔹پانزدهمین نشست شاعرانه 🔹 سخنران: حجت الاسلام والمسلمین استاد میرزامحمدی 🔸 اجرا: دکتر حامد حجتی 🔹شعرخوانی شعرای ارجمند: سید احمد حسینی شهریار امید امید زاده (از تهران) محمد علی کردی (از تهران) حامد فلاحی راد (از تهران) محمدحسین شاه‌محمدی (از تهران) علی‌اصغر طلوعی احمدجواد نوآبادی ابوذر رئیس میرزایی 🔶خانوادگی دعوت هستید 🗓زمان: پنجشنبه ۱۴۰۳/۷/۱۲ ساعت ۱۶:۳۰ 🏢 مکان: قم، بنیاد فرهنگی امامت
مجتبی خرسندی
#معاونت_فرهنگی 📣 معاونت فرهنگی-تبلیغی بنیاد فرهنگی امامت برگزار می کند؛ 🔹پانزدهمین نشست شاعرانه #
به‌نام حضرت صاحب‌سخن «یاران امیر» ✍در همان‌حالتی که محو صدای دل‌نشین سنج‌ها و دمّام‌ها شده بودم، از موتور پیاده شدم. بی‌اختیار موبایلم را از جیبم درآوردم و شروع به فیلم‌برداری کردم. نگاهم به این تصویر بود، اما ذهنم جلسات قبلی را مرور می‌کرد. از اوایل سال گذشته که به لطف‌ومدد حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام قرعه به‌نام من کمترین خورده بود تا خادم این جلسه باشم، امروز برای اولین‌بار بود که به‌عنوان مهمان در مراسم شرکت کرده بودم. ✍چهاردهمین نشست ماهانه شعر را نوجوانانی برگزار می‌کردند که مطمئنم شور و شوق و هیجان‌شان چندین برابر امثال من بود. قرار بود از صفر تا صد ماجرا با خودشان باشد. کلّی هم تدارک دیده بودند. از دسته‌ی دمّام‌زنی ابتدای مراسم گرفته تا اجرای برنامه‌های متنوع و تبلیغات نفربه‌نفری که از مدت‌ها قبل شروع کرده بودند. همین‌کارها با چاشنی اخلاص و پاکی‌شان باعث دعوت شدن مهمان‌های مختلف و جدید به‌مراسم شده بود. ✍من هم سعی کردم از این فرصت کمال استفاده را ببرم. دفترچه و خودکارم را برداشتم و گزارشی لحظه‌به‌لحظه با تمام جزئیات -اعم از؛ نام اجرا کننده‌ها، نام شاعرهای اشعاری که می‌خوانند، مصرع اول شعرها، حال‌وهوای حاکم بر جلسه در لحظات مختلف برنامه و اتفاقات حاشیه‌ای- برای خودم ثبت کردم، که اگر بنا بود آن را بنویسم احتمالا خواندنش از حوصله‌ی خیلی از عزیزان خارج بود. به همین دلیل سعی کردم به یادداشتی کوتاه بسنده کنم، امیدوارم که خواندنی هم باشد. ✍بچه‌ها برای مراسم هرکاری که از دست‌شان برآمده بود، انجام داده بودند تا جلسه به‌بهترین نحو ممکن برگزار شود. از انتخاب هوشمندانه آیات قرآن توسط قاری با آن تلاوت زیبایش گرفته تا اجراهای ترکیبی، شعرخوانی‌های جذاب و مداحی‌های اصولی. نمایش کوتاه بسیار خوب‌شان در قالب تئاتر زنده نیز بخش دیگری از برنامه بود که به‌مناسبت ایّام، قسمتی از تاریخ واقعه‌ی اسارت آل‌الله در دروازه‌ی ساعات شام را روایت می‌کرد. ✍ برای من اما زیباترین لحظه‌ی این برنامه آن‌جا بود که بدون هماهنگی قبلی نامم را صدا زدند تا بار دیگر توفیق شعرخوانی در این مراسم را داشته باشم. خداراشکر که مثل هربار با آمادگی قبلی وارد جلسه شده بودم. بعد از شعرخوانی، سرگرم امور اجرایی برنامه شدم، اما تمام فکر و ذهنم درگیر مراسم بود و لحظه‌‌به‌لحظه‌اش را دنبال می‌کردم. اواخر برنامه بود. اما پایان ماجرا...، نه! ✍چندنفر از بچه‌هایی که شاید به علت کمبود وقت برنامه، به آن‌ها نوبت اجرا نرسیده بود، به‌صورت خودجوش دور حوض وسط بنیاد امامت شروع به هم‌خوانی کردند. کم‌کم بقیه افراد نیز به‌جمع آن‌ها پیوستند. بچه‌ها با هم زمزمه می‌کردند؛ تا شنیدم از، زبون مادرم؛ حسین یاد گرفتم‌و، اسمتُ‌می‌برم حسین آب که می‌خورم، میگه بگو؛ سلام حسین آقای بامرام حسین آقای تشنه‌کام حسین... ✍ این اتفاق آخر، از چندجهت برای من حتی شاید بیشتر از توفیق شعرخوانی خودم زیبایی و اهمیت داشت؛ _ اول این که بچه‌ها بعد از آن همه زحمتی که برای برگزاری مراسم کشیده بودند و آن همه خستگی اجرای این مراسم فوق‌العاده، بازهم طوری با تمام انرژی نوکری می‌کردند که انگار ابتدای برنامه بود. _ دوم این که برنامه‌ی آخر جزء برنامه‌های جلسه نبود و اصطلاحاً به‌صورت کاملا دلی شکل گرفته بود و اخلاص در چهره‌ی بچه‌ها موج می‌زد. _ و آخر این که چندسال پیش در ایام کرونا، وقتی داشتم این شعر را برای نماهنگی می‌نوشتم، اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که قرار است روزی در این‌چنین جمع باصفایی همه‌ی بچه‌ها آن را از حفظ بخوانند و سینه بزنند و اشک بریزند؛ ما نسل فاطمی توایم سربندمون به نام توئه آقا بیا که شیعه هنوز منتظر قیام توئه... اللهم عجّل لولیک الفرج کانال اشعار و نوشته‌های مجتبی خرسندی؛ @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از هنرستان
🔎 📝 عصر شعر سراسری «» 🔘 ویژه برنامه شهادت پرچمدار مقاومت در منطقه بزرگداشت شهید سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله 🔹با شعرخوانی؛ دکتر حسین محمدی مبارز سید محمد بهشتی حسین عباس‌پور میثم داوودی محسن حسنی حسن معارف‌وند محمدحسین مهدویان عاطفه جوشقانیان فرزانه قربانی سمیه خردمند 🔻با اجرای؛ مجتبی خرسندی 📅 یکشنبه ۱۵ مهرماه ساعت ۱۵:۳۰ 📍قم، خیابان امام‌خمینی(ره)، روبروی پمپ بنزین، کتابخانه مرکزی 🔰 با از برنامه‌های فرهنگی هنری استان باخبر باشید 👇👇👇 🆔 @Honarestan_net
مقصودما از ذکرهای مختلف مولاست با یاحق و یا هو و یا کرار مأنوسیم جانم علی ،جانم علی ،جانم علی جانم از صبح تا شب با همین تکرار مأنوسیم ♥️ 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید ‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌╭━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╮ @saberin_shahid_ghafari1 ╰━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- بیهوده نیست شوق دل ما به کربلا دیوانه مایل است به صحرا زیادتر - • 𝑯𝒂𝒛𝒊𝒊𝒏𝟏𝟐𝟖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تویی خورشید تابانم؛ حسن جان تویی ماه فروزانم؛ حسن جان تمام روز و شب ذکرم همین است؛ حسن‌جانم، حسن‌جانم، حسن‌جان... 📡 @velayattv
هدایت شده از کتابخانه مرکزی قم
📢 به‌مناسبت شهادت پرچمدار مقاومت در منطقه؛ عصر شعر سراسری «راز نصرالله» در قم برگزار شد 🔰به‌مناسبت شهادت پرچمدار مقاومت در منطقه، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان، عصر شعر سراسری «راز نصرالله» همزمان سراسر استان‌ها با حضور جمعی از شاعران استان در کتابخانه مرکزی قم برگزار شد. 🌐https://B2n.ir/s74669 📱@qomcentrallib 📱@teenagerroom 📱@children_qomcentrallibrary 🌐samanpl.ir 🔊 @qomplir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱پس از شاعری 📚 درآمدی بر چیستی شعر و موانع خلاقیت مدرس: عباس صادقی زرینی 📆 سه شنبه ها از ساعت ۱۶:۳۰ 🏢 خیابان علوی، حوزه هنری انقلاب اسلامی کاشان 🔰به بپیوندید: 🔸@honarkashan 💠 http://zil.ink/honar_kashan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم طور ری از بس که چون آبا و اجدادت کریمی در کشورم معروف به عبدالعظیمی تهران کنار تو صفایی تازه دارد شکرخدا که در دل ایران مقیمی سخت است داغ دوری اما بازهم شکر چون کربلای مردم ما از قدیمی شب‌های جمعه با دم؛ یاربِّ یارب در حال خوب زائران خود سهیمی حال و هوای شهر بهتر می‌شود تا از جانب کوی تو می‌آید نسیمی ای صحن‌های مرقدت علامه‌پرور غار حرا هستی تو یا طور کلیمی؟ گاهی برایت شکوه می‌آریم، چون که با هر دل غم‌دیده‌ای هستی صمیمی هرچند جد اطهر تو بی‌حرم ماند اما خداراشکر تو صاحب حریمی 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فراخوان شعر
به‌نام حضرت صاحب‌سخن «بابا احد» ✍ اولین‌بار از زبان برادر شاعرم آقا سیدحسین متولیان شنیدم. زمانی که اواخر مهرماه ۱۳۹۷ برای شرکت در سی‌وسومین دوره شب شعر عاشورایی شیراز، عازم حرم سوم اهل‌بیت علیهم‌السلام شده بودیم. از فرودگاه به‌‌مقصد منزل قدیمی حاج‌فرهنگ حرکت کردیم. نزدیک خانه، پیرمردی با قامتی استوار و چهره‌ای مهربان به استقبال‌مان آمد. همه به او احترام می‌گذاشتند و جمله‌ای تکرار می‌شد؛ « سلام... » ✍ آن‌موقع‌ها نمی‌دانستم که چرا ندیده و نشناخته، حس می‌کنم انقدر این مرد را دوست دارم. حس می‌کردم بارها و بارها او را دیده‌ام و طعم مهربانی و محبتش را چشیده‌ام. جلو رفتم و به پیروی از دوستانم به بابا احد سلام کردم. وقتی که به‌گرمی مرا در آغوش گرفت، فهمیدم این حس دوطرفه بوده‌است. او نیز طوری به‌من محبت می‌کرد که انگار نه انگار این اولین بار است که مرا می‌بیند. خوشحال بودم؛ از این‌که توانسته بودم در دل بزرگش جایی برای خودم باز کنم. ✍همه در ایوان حیاط بزرگ خانه نشستیم. بابا احد روی صندلی ساده‌‌ای نشست و شروع به صحبت از گذشته‌ها کرد. در حین حرف‌زدنش، یک‌به‌یک حال و احوال همه را می‌پرسید. سراغ نیامده‌ها را می‌گرفت، یاد گذشتگان را زنده می‌کرد و صحبت از پیران و جوانانی می‌کرد که به واسطه شب‌شعر عاشورا با آن‌ها دیدار داشته و اشعارشان را شنیده بود. لابه‌لای صحبت‌های گرم و گیرایش، گاه چندلحظه‌ای را عمیقاً به فکر فرو می‌رفت. لبخندی می‌زد و دوباره مطلب را ادامه می‌داد‌. ✍ گاه حرف‌هایی می‌زد و اشعاری می‌خواند که خنده را مهمان لب جمع می‌کرد و گاه‌گاه با بُغض ابیاتی را زمزمه می‌کرد یا خاطراتی می‌گفت که آغازگر گریه‌ی حاضران می‌شد. گریه! بله گریه! اما گریه‌ای که فقط برای مصائب اهل‌بیت علیهم‌السلام بود. از هر دری سخن می‌گفت، اما همه‌ی این درها ختم به یک باب می‌شد؛ باب الحسین علیه‌السلام. درباره همه‌ی افراد منتسب به اهل‌بیت علیهم‌السلام، ابیات یا اشعاری در حافظه داشت. می‌خواند و حرارات مجلس بیشتر از پیش می‌شد. ✍من که آن‌روزها برای اولین‌بار توفیق حضور در این جمع بی‌نظیر را پیدا کرده بودم، مات و مبهوت به این صحنه‌ها نگاه می‌کردم و سعی می‌کردم از لحظه‌لحظه‌ی بودنم در این جمع استفاده کنم. شاید نمی‌دانستم که قرار است سال‌های بعد، آن‌چنان دل‌تنگ این جمع بشوم که این دل‌تنگی را فقط برای سفر کربلای اربعین در وجودم حس کرده باشم. ✍ بابا احد صحبت می‌کرد، شعر می‌خواند، گاهی هم سکوت می‌کرد و لبخند می‌زد. اما محور همه این حرکات خودش بود‌. چون راحت می‌شد بفهمی که هم سکوتش معنا دارد، هم حرف زدنش و هم حتی لبخندهای به‌ظاهر ساده‌اش. و در همه‌ی این احوال دوست‌داشتنی بود، همچنان که هنوز که هنوز هم هست. ✍ بار بعدی که توفیق دیدار نصیبم شد، دی ماه سال ۱۴۰۰ بود و اختتامیه کنگره ملی شعر فاطمی «درسایه‌سار طوبی» نی‌ریز. ظهر بود و وقتی وارد حیاط رستوران شدم، فهمیدم که هنوز محل اسکان را تحویل نگرفته‌اند. یک‌راست به نمازخانه‌ی کوچک و سرد گوشه‌ی حیاط پناه بردم. سرمای دی ماه را با سنگ‌هایی که بر دیوارهایش جا خوش کرده بودند دوبرابر به تن آدم هدیه می‌کرد. تازه فهمیدم دو مهمان دیگر هم آن‌جا هستند؛ یک شاعر جوان دوست‌داشتنی و یک پیر دوست‌داشتنی‌تر. آن جوان هادی فردوسی بود و آن پیر بابا احد. صحبت کردیم و شعر خواندیم. کمکم گرمای همیشگی صحبت‌های شیرین بابا احد -آن‌هم با آن لهجه‌ی شیرین شیرازی- سرمای نمازخانه را از یادمان برد. ✍ بابا احد از خاطرات سفر حج می‌گفت. من هرگز این سفر را تجربه نکرده‌ام -اللّهم الرزقنا-، اما حس می‌کردم در لحظه‌لحظه‌ی آن حضور داشته‌ام. حسی عجیب، جذاب و البته کمی نگران‌کننده. از این جنس نگرانی‌ها که مبادا عمر بگذرد و نتوانم این لحظه‌ها را زندگی کنم. سراپا گوش بودم. می‌شنیدم، لذت می‌بردم و سعی می‌کردم یاد بگیرم. به نظرم بابا احد این حالات مرا خودش در اولین دیدار از چهره‌ام خوانده بود. چون از همان موقع بود که هروقت و هرجا توفیق دیدار دست می‌داد، برایم شعرها می‌خواند و خاطره‌ها می‌گفت و صحبت‌ها داشت. شاید هم به این دلیل بود که احساس می‌کرد ممکن است این تجربه‌های گران‌بها روزگارانی به درد من -این دانش‌آموز کلاس اول شعر- که جوانم و تشنه‌ی آموختن، بخورد. برایم می‌گفت، بدون این‌که از او خواسته باشم و کریم یعنی این. ✍حالا قرار است مراسم بزرگ‌داشتی برای این مرد عزیز و مهربان برگزار شود. چقدر حسرت می‌خورم که بُعد مسافت -البته علی‌الظاهر- سد راهم می‌شود، تا نتوانم در این مجلس حضور داشته باشم. اما خداراشکر که قلم و زبانم کار می‌کنند و می‌توانند حسی را که در دل دارم از این مسافت دور، با صدای بلند به‌گوش او برسانند؛ سلام و ارادت. خیلی مخلصم عمرت بلند و باعزت بابااحدجان. کانال در ایتا؛ @Farakhanesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فراخوان شعر
بیانیه هیئت داوران سومین کنگره «دهه غدیر در دیار علویان» بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ با احترام فراوان به شهدای والامقام خدمت و مقاومت، شهید جمهور آیت الله رئیسی، شهید اسماعیل هنیه و شهید سید حسن نصرالله و همهٔ شهدای همراه این عزیزان، که حماسه و مرثیهٔ پرواز این قهرمانان و شرایط جبههٔ مقاومت در تأخیر اعلام بيانيه هیئت داوران و برگزاری اختتاميه کنگره موثر بوده است، با درود بیکران به محضر امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و شکر نعمت ولایت که خداوند متعال به مردم ایران اسلامی ارزانی داشت، مردم مازندران این افتخار را دارند که از بدو مسلمان شدن شیعه باشند، آغوش مهربانی مردم مازندران از دیرباز به روی فرزندان پیامبر اکرم باز بود، آنقدر که نام این سرزمین به دیار علویان شهرت یافت، شیعه‌خانه ای که قدمگاه امامزاده‌هایی واجب‌التعظیم گردید. با سپاس از همه شاعران با اخلاص و عاشقان امیرالمؤمنین بابت استقبال بی نظیر از سومین کنگره شعر "دهه غدیر در دیار علویان" که با ارسال حدود ۱۰۸۰ اثر همراه بود؛ هیئت داوران بر این باور است که آثار رسیده به این کنگره، به لحاظ کمّی کم‌سابقه، و به لحاظ کیفی در سطحی بسیار خوبی بوده است؛ ارزیابی ۱۰۸۰ اثر از شاعران ولایی سبب شد تا رقابتی نزدیک و در سطح بالایی از کیفیت شعری انجام گردد، هیئت داوران پس از بررسی آثار در ۵ مرحله، شاعران برگزیده را بدون ترتیب به شرح ذیل اعلام می‌دارد: شاعران برگزیده: امیر رسولی از زنجان محسن کاویانی از قم مجتبی خرسندی از قم مهدی قنبری نوش‌آبادی از کاشان ناصر دوستی از زنجان رضا یزدانی از قم آرزو علیدوستی از شهرکرد نوروز رمضانی از ساری سکینه رضایی کهخا از زاهدان عباس جواهری رفیع از قم فریده خسروی لرگانی از تنکابن حمید محمدی از نکا میثم داوودی از قم معصومه بخشنده از ساری شاعران شایسته تقدیر: مجید بوری از آبادان نیلوفر نعمتی از ساری مهدی قلی‌وند از تهران با احترام دبیر کنگره "دهه غدیر در دیار علویان" احمد ایرانی نسب کنگره شعر دهه غدیر https://eitaa.com/daheye_ghadir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی خرسندی - املا.pdf
816.3K
«املا» داستانی کوتاه با رویکرد مهدوی «ازهمان اول هم عاشق رنگ سبز بود. حالا می‌خواست این علاقه را بهانه‌ای برای یک انتخاب سخت و مهم قرار بدهد. کتاب را به‌آرامی از لابه‌لای دیگر کتاب‌های قفسه بیرون کشید. کتاب کوچکی با صفحات کم، که روی قسمت بالای سمت راست جلدش نوشته بود؛ ...» @Mojtaba_khorsandi
گذشت سالی و پلکی به هم زدیم، دریغ! کتاب عمر ورق خورد صفحه‌ای دیگر... ۲۱ مهر ۱۳۷۲ ۲۱ مهر ۱۴۰۳ @Mojtaba_khorsandi