🔵 نماز جمعه ؛ صدای مردم یا پژواک شعارهای تکراری؟!
دوباره امروز نگاهی به خطبههای نماز جمعه برخی شهرستانها انداختم. با شور و حرارت از مسائل جهانی میگفتند؛ از سوریه، اسرائیل، و آمریکا. سخنانی که گویی از قلب پایتخت، از جایگاه نماز جمعه تهران بلند شده بود، نه از شهرستانهای کوچکی که مشکلاتشان زیر کوهی از غفلت پنهان شده است. خطبههایی که پر از شعارهای بلند و تکراری بود، اما خالی از دغدغههای واقعی مردم همان منطقهای که در آن ایراد میشد.
مردم این شهرستانها از بیکاری و شغل های کاذب بدون بیمه و بدون در آمد مکفی، کمبود امکانات، و مشکلات معیشتی رنج میبرند. خیابانهایشان پر از چاله، مدارسشان فرسوده، و بیمارستانها و درمانگاهای شان در حداقل امکانات دستوپا میزنند. آیا تریبون نماز جمعه نباید صدای این دردها باشد؟ آیا نباید خطیب، مسئولان را وادار کند که این گرفتاریها را ببینند و برای حل آنها برنامهریزی کنند؟ مردمی که پای خطبهها مینشینند، بیش از سخنرانی درباره سیاستهای جهانی، به صدای پیگیری مشکلات روزمرهشان نیاز دارند.
تریبون نماز جمعه جایگاه مقدسی است که باید زبان گویای مردم باشد. خطیب نماز جمعه باید آینهای باشد برای انعکاس مشکلات محلی، دادخواهی برای مظلومان منطقه، و فریادی بر سر مسئولانی که کوتاهی میکنند. اما وقتی این تریبون به شعاردادن درباره موضوعات دوردست محدود شود و دردهای مردم نادیده گرفته شود، نهتنها امید مردم کمرنگ میشود، بلکه قداست این جایگاه هم آسیب میبیند. وقت آن رسیده است که خطیبان محترم، مسئولیت محلی خود را جدیتر بگیرند و این تریبون را به سکوی حل مشکلات مردم تبدیل کنند. براستی خطیب محترم : مشکلات محلی ما چیست؟ خطبه های نماز جمعه چقدر توانسته ، مسئولین را به حرف در آورده و وادار به فعالیت درست کنند؟ ما انتظار داریم که در خطبه های محلی ، کمتر به مسائل جهانی پرداخته و بیشتر به حل مشکلات و معضلات محلی بپردازید و سلاحی که بدان تکیه کرده اید را به سمت مسئول کم کار نشانه گرفته و رو دربایستی قرار نگیرید.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 موضوع مناظره : آیا مشکلات کشور تنها با ارتباط با غرب حل میشود؟
مجری: آقای گودرزی، شما معتقدید که ارتباط با غرب کلید حل مشکلات کشور است. لطفاً توضیح دهید.
گودرزی (اصلاحطلب):
بله، معتقدم که پیشرفت اقتصادی و حل مشکلات معیشتی مردم مستلزم برقراری روابط گسترده با غرب است. کشورهای توسعهیافته، مانند آلمان و آمریکا، مدلهای موفقی در اقتصاد دارند و ما میتوانیم با تعامل سازنده با آنها، از دانش و تکنولوژیشان بهرهمند شویم. ما نمیتوانیم در جهانی که همه به هم وابستهاند، منزوی بمانیم.
مجری: آقای آقایاری، نظر شما در این باره چیست؟
آقایاری (انقلابی) :
با احترام به نظر آقای گودرزی، معتقدم که نگاه تکبعدی به غرب و چشم امید داشتن به آنها، اشتباهی استراتژیک است. تجربه نشان داده که کشورهای غربی عمدتاً به دنبال منافع خودشان هستند و در تعاملاتشان هیچگاه منافع ما را در نظر نمیگیرند. ما باید روی توان داخلی، منابع انسانی خود و گسترش روابط با کشورهای مستقل و همسو تمرکز کنیم.
گودرزی:
اما آقای آقایاری، بدون سرمایهگذاری خارجی و روابط تجاری قوی، چطور میخواهیم اقتصادمان را نجات دهیم؟ تحریمها ما را فلج کردهاند.
آقایاری:
تحریمها واقعاً فشار زیادی وارد کردهاند، اما آیا تنها راه مقابله با تحریمها، تسلیم در برابر خواستههای غرب است؟ کشورهای بسیاری، مانند چین، توانستهاند با اتکا به توان داخلی و ایجاد زنجیرههای همکاری با کشورهای همسو، تحریمها را دور بزنند و پیشرفت کنند. ما هم باید به جای انتظار برای کمک غرب، بر تقویت تولید ملی و اقتصاد مقاومتی تمرکز کنیم.
گودرزی:
ولی شما نمیتوانید انکار کنید که توسعه بدون تعامل با جهان ممکن نیست.
آقایاری:
من هم تعامل با جهان را انکار نمیکنم، اما چرا فقط غرب؟ جهان شامل شرق، جنوب و کشورهای در حال توسعه هم هست. ما میتوانیم با کشورهای آسیایی، آفریقایی و حتی آمریکای لاتین روابط تجاری و علمی برقرار کنیم. ضمن اینکه باید به ظرفیتهای داخلی توجه کنیم. مگر صنایع نظامی ما، که امروز جزو بهترینهای دنیا است، با تکیه بر غرب ساخته شد؟
گودرزی:
اما این صنایع به مردم عادی کمکی نمیکند! مردم به نان و کار نیاز دارند.
آقایاری :
اتفاقاً همین روحیه استقلالخواهی در صنایع دیگر هم قابل اجراست. اگر ما همانطور که در حوزه نظامی پیشرفت کردیم، در کشاورزی، فناوری و خودروسازی هم تمرکز کنیم، میتوانیم وابستگیمان را کاهش دهیم.
جمعبندی مجری :
این مناظره نشان داد که دو نگاه متفاوت درباره حل مشکلات کشور وجود دارد:
یک نگاه، برقراری روابط گسترده با غرب را کلید حل مشکلات میداند.
نگاه دیگر، اتکا به توان داخلی و گسترش روابط با کشورهای مستقل را اولویت میداند.
شاید راهحل واقعی، ترکیبی هوشمندانه از هر دو رویکرد باشد: تعامل با دنیا، اما با حفظ عزت ، استقلال ، حکمت و مصلحت.
✍ تنظیم متن مناظره : خانم عاطفه حیدری
🆔 @Myidea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 اول کلیپ را ببینید ☝️👇
شیعه در طول تاریخ همواره مظلوم بوده و این مظلومیت ۱۴۰۰ سال است که در دل تاریخ جریان دارد. از کوچههای مدینه و نالههای مظلومانه زهرا (س) تا کربلا و غربت حسین (ع)، این مکتب برای دفاع از حق، خون داده و ایستادگی کرده است. در این راه، شیعه بارها در اوج مظلومیت، مورد هجمه و بیعدالتی قرار گرفته، اما شعله ایمانش هرگز خاموش نشده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این مظلومیت برای اولین بار رنگ شجاعت و عزت به خود گرفت. خون پاک شهدا درخت پرثمر این انقلاب را آبیاری کرد و به شیعه قدرتی داد تا بهجای گوشهنشینی، در قلب میدان، برای عدالت و حقیقت ایستادگی کند. ایران اسلامی امروز نهتنها ملجأ شیعیان جهان، بلکه تکیهگاه همه آزادگان است.
این امانتی است که با جانفشانی هزاران انسان مؤمن به دست آمده و باید قدر آن را بدانیم. دشمنان همواره در تلاشند تا این انقلاب را به مخاطره بیندازند و منطقه را در آتش اختلاف بسوزانند، اما ما باید با اتحاد، بصیرت و اقتدار، از این میراث الهی پاسداری کنیم و نگذاریم که یادگار خون شهدا بازیچه دسیسههای شیاطین شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 موضوع مناظره : آیا نظام اسلامی هیچ دستاوردی ندارد؟
آغاز مناظره:
آقایاری: سلام و عرض ادب، جناب. شما فرمودید که نظام اسلامی هیچ دستاوردی نداشته و همه جوانان ما بیکار و علاف هستند. آیا این ادعا را میتوانید با استناد به دلایل واقعی ثابت کنید؟
پیرمرد 75 ساله: بله، وقتی دور و برم را میبینم، همه جوانها سرگرداناند، کار درست و حسابی ندارند، نه کارخانهای داریم، نه شغلی! این نظام جز بدبختی چه آورده؟
پاسخ آقایاری:
اولاً، نمیتوان با مشاهدات فردی در یک منطقه خاص، یک حکم کلی صادر کرد. بیایید با دید بازتر نگاه کنیم:
1. دستاوردهای علمی و فناوری:
کشور ما امروز در حوزههای فناوری هستهای، نانو، و صنایع دفاعی جزو کشورهای برتر دنیاست. آیا اینها را نمیتوان دستاورد شمرد؟
در حوزه پزشکی، تولید داروهای پیشرفته، پیوند اعضا، و درمان بیماریهای خاص، ایران به یکی از کشورهای پیشرو تبدیل شده است.
2. آموزش و پرورش جوانان:
در سالهای قبل از انقلاب، نرخ باسوادی زیر 50 درصد بود، اما اکنون بیش از 90 درصد مردم کشور باسواد هستند. تعداد دانشگاهها و دانشجویان چندین برابر شده است. این یعنی نسل جوان ما نهتنها علاف نیست، بلکه از فرصتهای علمی بهرهمند شده است.
3. مشکلات اقتصادی:
البته، مشکلاتی مثل بیکاری وجود دارد، اما آیا این مشکلات فقط مربوط به نظام اسلامی است؟ تحریمها و فشارهای خارجی به اقتصاد ما لطمه زدهاند. باوجود این فشارها، ایران هنوز در حوزه کشاورزی و خودکفایی غذایی و پزشکی و نظامی و... پیشرفت کرده است. آیا اینها دستاورد نیست؟
4. روحیه استقلالطلبی و عزت ملی:
قبل از انقلاب، ایران وابسته و تحت سلطه قدرتهای بیگانه بود. اما امروز، کشور ما تصمیمات مستقل خود را میگیرد. آیا همین استقلال و عزت کافی نیست تا به جوانان اعتمادبهنفس بدهد؟
پیرمرد 75 ساله:
اما اینها که گفتید دردی از جوانان دوا نمیکند! جوان باید کار داشته باشد، خانه داشته باشد. امروز خیلی از جوانان ازدواج نمیکنند، چون هیچ آیندهای برای خود نمیبینند.
پاسخ آقایاری:
حق با شماست، مشکلات معیشتی و بیکاری برخی جوانان واقعی است، اما بیایید منصفانه بررسی کنیم:
1. این مشکلات ناشی از ضعف در برنامهریزی داخلی یا سوءمدیریت هم بوده، که باید اصلاح شود. اما این مسائل را نباید به پای اصل نظام اسلامی گذاشت.
2. اگر به تاریخ نگاه کنید، کشورهای دیگر هم در مسیر توسعه، سالها مشکلات اقتصادی و اجتماعی داشتهاند. ایران نیز با داشتن منابع طبیعی و انسانی در مسیر پیشرفت قرار دارد.
3. راهحل چیست؟ آیا باید دست از حمایت از کشور و نظام برداریم یا باید با همراهی و تلاش، به رفع مشکلات کمک کنیم؟
آقایاری: پدر بزرگوار، شما از مشکلات واقعی گفتید، و من هم قبول دارم که باید تلاش بیشتری برای حل این مشکلات شود. اما نمیتوان تمام دستاوردهای یک نظام را نادیده گرفت و تنها بر نقاط ضعف تمرکز کرد. نظام اسلامی مانند هر نظام دیگری قابل اصلاح است، اما دستاوردهایش در حوزههای علمی، استقلال ملی، و پیشرفتهای اجتماعی را نباید انکار کرد. بیایید با گفتوگوی سازنده، به راهحلها فکر کنیم.
پیرمرد 75 ساله : شروع به فحاشی ناموسی و الفرار.
✍ تنظیم متن مناظره : موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 گفتگوی تلگرامی
گفتگوی بین آقایاری و خانم H درباره گفتمان انقلاب اسلامی
خانم H:
حاجآقا، من مدتهاست درباره گفتمان انقلاب اسلامی فکر میکنم، اما بهنظرم این گفتمان همیشه یکدست و منسجم نبوده. گاهی در برخی رفتارها مثل سرکوب یا برخوردهای خشن، تناقضهایی میبینم که برایم قابلهضم نیست. مثلاً صحبتهای سردار همدانی درباره استفاده از اراذل و اوباش در فتنه ۸۸ ذهنم را مشغول کرده. چطور این مسائل را با ارزشهای انقلابی سازگار کنیم؟
آقایاری:
خواهر گرامی، این نکتهای که مطرح کردید جای تأمل دارد. گفتمان انقلاب اسلامی اصولی بنیادین و ثابت دارد که از قرآن، سیره اهلبیت (ع) و اندیشه امام خمینی (ره) الهام گرفته است؛ اصولی مثل عدالتخواهی، آزادیطلبی، حمایت از مستضعفین و مبارزه با استکبار. اما باید توجه داشت که در مسیر اجرای این گفتمان، ممکن است برخی افراد یا گروهها دچار اشتباهات عملی شوند. این اشتباهات را نباید به اصل گفتمان تعمیم داد.
خانم H:
درست است، اما این اشتباهات گاهی چنان بزرگ هستند که تصویر کلی انقلاب را خدشهدار میکنند. مثلاً سازماندهی اراذل و اوباش برای مقابله با فتنهها، آیا واقعاً بخشی از این گفتمان است؟
آقایاری:
اینگونه مسائل را باید در دو سطح جداگانه بررسی کرد: یکی سطح اصول و مبانی گفتمان انقلاب اسلامی و دیگری سطح عملکردهای اجرایی. در سطح مبانی، انقلاب اسلامی هرگز خشونت یا برخوردهای نادرست را توصیه نمیکند، بلکه همواره بر اخلاق، منطق و عدالت تأکید دارد. اما در سطح اجرا، ممکن است برخی تصمیمها یا اقدامات، حتی به نیت خیر، از مسیر اصلی فاصله بگیرند. سازماندهی گروههایی برای حفظ امنیت یا مقابله با بحران، اگرچه ممکن است در زمان خود ضروری به نظر برسد، اما نباید به قیمت زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی تمام شود.
خانم H:
پس چطور میتوان این فاصله بین مبانی و عملکردها را کم کرد؟
آقایاری:
راهحل اصلی در تقویت نظارت، شفافیت و بازنگری مستمر در عملکردهاست. گفتمان انقلاب اسلامی ظرفیت نقد و اصلاح را در خود دارد. رهبر معظم انقلاب نیز بارها تأکید کردهاند که نقد منصفانه نهتنها جایز، بلکه ضروری است. ما باید این گفتمان را بهگونهای ترویج کنیم که در کنار دفاع از ارزشها، از افراط و تفریط پرهیز شود.
خانم H:
اما این مسائل گاهی اعتماد مردم را نسبت به گفتمان انقلاب کاهش میدهد.
آقایاری:
کاملاً درست است. اعتماد مردم، سرمایه اصلی انقلاب است. هر جا که عملکردی نادرست یا برخلاف ارزشهای انقلابی رخ داده، باید با شفافیت به آن پاسخ داد و آن را اصلاح کرد. ما نباید اجازه دهیم اشتباهات اجرایی، اصل گفتمان را زیر سؤال ببرد. مهم این است که همیشه بر بازگشت به اصول تأکید کنیم.
خانم H:
حاجآقا، صحبتهایتان خیلی برایم روشنگر بود. فکر میکنم باید با دید عمیقتری به این مسائل نگاه کنم و بیشتر روی تفکیک مبانی و عملکردها کار کنم.
آقایاری:
دقیقاً همینطور است. انقلاب اسلامی یک حرکت تمدنی است که نیازمند صبر و بصیرت در تحلیل مسائل است. اگر سؤالات بیشتری داشتید، خوشحال میشوم در خدمتتان باشم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مدعا: تحریر الشام، نتیجه: تقدیم الشام
حملات وحشیانه و بیسابقه رژیم صهیونیستی به سوریه، از طرطوس تا دیگر نقاط استراتژیک، پرده از نقشهای شوم برای نابودی ثبات و انسجام این کشور برداشته است. این حملات نهتنها زیرساختها را هدف گرفته، بلکه در پی متزلزلکردن ستونهای مقاومت و هویت ملی سوریه است.
در این میان، گروههایی همچون تحریر الشام با نقاب فریبنده مبارزه برای آزادی، نه تنها دستآویز تجاوزگران خارجی شدهاند، بلکه آتش بیثباتی را شعلهورتر کردهاند. آنان با شعارهای توخالی استقلال، عملاً در خدمت نقشههایی هستند که سوریه را به قطعاتی پراکنده و تقدیمشده به قدرتهای جهانی بدل میسازد.
اما این بازی شوم تنها با خیانتهای داخلی معنا مییابد. تاریخ گواه است که هرگاه مصلحت ملی قربانی وابستگی به بیگانگان شد، نتیجهای جز فروپاشی و تسلیم باقی نماند. همانند :
1. عراق پس از اشغال 2003: پس از حمله نظامی آمریکا، برخی گروههای شبهنظامی داخلی که به ظاهر مدعی آزادی و دموکراسی بودند، با اقدامات نابخردانه و همکاریهای پشتپرده با اشغالگران، زیرساختهای کشور را نابود کرده و زمینه تجزیه و تضعیف هویت ملی عراق را فراهم کردند.
2. لیبی پس از سقوط قذافی : گروههای شبهنظامی داخلی، با وابستگی به قدرتهای خارجی، نهتنها وحدت ملی لیبی را از بین بردند، بلکه با درگیریهای داخلی و ضعف سیاسی، این کشور را عملاً به میدان نفوذ و تقسیم میان قدرتهای بینالمللی بدل ساختند.
امروز، سوریه نه تنها با موشکهای دشمن، بلکه با خنجرهایی که از درون فرود میآیند، مواجه است.
✅ تقدیم سوریه آغاز شده است؛ از تحریر تا تسلیم. مگر اینکه به تعبیر رهبر عزیز انقلاب ؛ جوانان غیوری سوری بیدار شده و قیام علیه وضعیت نامطلوب فعلی کنند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 غفلت از ایمان فرزندان ؛ ریشههایی که در سکوت میپوسند
آهای خانوادههایی که بر بیدین شدن فرزندانتان بیاعتنا هستید یا حتی آن را نشانه روشنفکری و قرن بیست و یکی میدانید، شما مانند باغبانی هستید که ریشههای درختش را گرفتار آفت میبیند، اما به جای درمان، تنها به سبزی و شکوه ظاهری برگها دلخوش است. غافلید که این ظاهر فریبنده چیزی نیست جز آغازی برای فروپاشی درونی. این رفتار نه افتخار است، نه خردمندی، بلکه نهایت غفلت از وظیفهای است که بر عهده شماست.
ریشههای اعتقادی فرزندانتان مانند خاکی است که اگر ترک بردارد، نهال وجودشان خشکیده و از بین میرود. به این تبعات بی دین شدن فرزندان توجه کنید : 👇👇
1. بیهویتی و گمگشتگی اخلاقی
2. از بین رفتن معنای زندگی و هدفمندی
3. گرفتار شدن در دام باورهای انحرافی یا پوچگرایی
4. کاهش احترام به والدین و ارزشهای خانوادگی
5. افت تحصیلی و ضعف در تصمیمگیریهای مهم زندگی
6. تمایل به روابط ناسالم و آسیبزا
7. بیاعتنایی به حقوق دیگران و جامعه
8. افزایش احتمال بروز رفتارهای مجرمانه یا پرخطر
9. از دست دادن پشتوانه معنوی در مواجهه با مشکلات
10. تضعیف جایگاه خانواده در تربیت نسل آینده
11. فروپاشی انسجام اخلاقی و فرهنگی در جامعه
12. دوری از رحمت الهی و محرومیت از سعادت ابدی.
پس خانواده های گرامی اگر پرسشها و شبهههایی در ذهن فرزندانتان رخنه کرده، این پرسشها همچون جوانههایی هستند که نیازمند هدایتاند تا به درختی پرثمر بدل شوند، نه به علفهای هرز که باغ را از رونق میاندازند.
فرصت را از دست ندهید. این درِ معرفت باز است و این خدمت برای شما فراهم.
✅ به لطف الهی آمادهام تا با دل و جان، هر سوال، شبهه یا دغدغهای در زمینه دین و اعتقادات را پاسخ دهم و در این مسیر روشنگر شما و فرزند دلبندتان باشم. 👇
آیدی: @musa1364
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 سوریه ، درس عبرتی ماندگار ؛ برای مسئولین و مردم
سوریه تنها نام یک کشور یا روایت یک جنگ نیست؛ بلکه کتابی است پر از درسهایی عمیق برای همه، از مسئولین گرفته تا عموم مردم. جنگ سوریه، پرده از پیچیدگیها و پیامدهای تلخِ غفلت، سستی و تفرقه برداشت.
برای مسئولین :
این فاجعه زنگ خطری بود که نشان داد امنیت و استقلال هر ملتی، نه با شعار، که با عمل مخلصانه، تدبیر هوشمندانه، و اتحاد داخلی حفظ میشود. هرگونه کوتاهی در شناخت دشمنانِ آشکار و پنهان، و هر تزلزلی در پایبندی به ارزشهای ملی و دینی، میتواند کشور را به ورطه آشوب و ناامنی بکشاند. سوریه آینهای بود که به مسئولین نشان داد، بیتوجهی به فرهنگ، اقتصاد و نیازهای مردم، دشمن را به بهرهبرداری از شکافهای داخلی دعوت میکند.
برای مردم :
سوریه یادآوری کرد که وحدت و بیداری، اولین و مهمترین سد دفاعی یک ملت است. در شرایط بحران، کوچکترین اختلافها و پراکندگیها میتواند زمینهساز فجایع بزرگ شود. مردم باید بدانند که سرنوشت کشورشان با رفتار و انتخابهای روزمرهشان گره خورده است. مقاومت سوریه همچنین قدرت ایمان و استقامت را به تصویر کشید؛ اینکه حتی در سختترین شرایط، امید و ایستادگی میتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد.
✅ پیام اصلی :
سوریه، تلنگری بود که یادآوری کرد دشمن هرگز از طمع به ملتها دست برنمیدارد و تنها با هوشیاری، اتحاد و ایمان میتوان نقشههای او را نقش بر آب کرد. امروز، بر ماست که از این درسها بهره بگیریم و آیندهای روشنتر برای کشور خود رقم بزنیم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 علل عدم نابودی جمهوری اسلامی
علل عدم نابودی جمهوری اسلامی را میتوان در چارچوبی جامع و چندلایه بررسی کرد که هرکدام از این عوامل، در بزنگاههای تاریخی، همانند ستونهایی استوار، بقای نظام را تضمین کردهاند. این عوامل نه تنها ریشه در واقعیتهای سیاسی و اجتماعی دارند، بلکه به فرهنگ و باورهای عمیق مردم نیز گره خوردهاند.
یکی از دلایل مهم این است که جمهوری اسلامی برخاسته از یک انقلاب مردمی با ریشههای عمیق دینی و اجتماعی است. مردم ایران، با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، نهتنها در پی تغییر نظام سیاسی بودند، بلکه آرمانهای دینی و عدالتخواهانهای داشتند که در شعارهایشان موج میزد. این پیوند عمیق، جمهوری اسلامی را به یک نظام مردمی تبدیل کرد که توانست در دورانهایی مانند جنگ تحمیلی، با اتکا به حمایت همین مردم، از طوفانهای سخت عبور کند.
به عنوان مثال، در دوران جنگ هشتساله، هنگامی که ارتش بعثی عراق به پشتوانه قدرتهای جهانی به ایران حمله کرد، مردم از اقشار مختلف، حتی در محرومترین نقاط کشور، داوطلبانه در جبههها حضور یافتند. این روحیه برخاسته از اعتقادات دینی و آرمانگرایی بود که جمهوری اسلامی را از بحران نابودی نجات داد.
دلیل دیگر، نقش رهبری منسجم و مقتدر در هدایت بحرانها بوده است. زمانی که دشمنان خارجی تصور میکردند تحریمهای اقتصادی کمر نظام را خواهد شکست، رهبری نظام با تأکید بر اقتصاد مقاومتی، مسیرهایی برای حفظ کشور باز کرد. مردم در سختترین شرایط اقتصادی، با اینکه گلهمند بودند، اما از جمهوری اسلامی به دلیل استقلالطلبی و مقاومتش حمایت کردند. این مقاومت را میتوان در لحظههایی چون تشییع باشکوه شهید حاج قاسم سلیمانی دید، جایی که مردم نه فقط یک فرمانده نظامی، بلکه نماد استقلال و مقاومت کشور را گرامی داشتند.
از دیگر علل بقا، ساختارهای امنیتی و نظامی قدرتمندی است که جمهوری اسلامی در طول سالها ایجاد کرده است. به عنوان نمونه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توانست در جنگ تحمیلی، دفاع از مرزها و حتی در مدیریت بحرانهای داخلی، نقش کلیدی ایفا کند. امروز نیز این ساختارها به گونهای طراحی شدهاند که در برابر تهدیدات خارجی و داخلی، همچنان کارآمد باقی ماندهاند.
اما شاید مهمتر از همه، انعطافپذیری نظام در مواجهه با تغییرات زمانی و مکانی است. در مقاطعی، جمهوری اسلامی توانست با تغییر تاکتیکهای خود، از بحرانهایی عبور کند که بسیاری تصور میکردند پایان آن نزدیک است. به عنوان مثال، در دوره تحریمهای فلجکننده، با تمرکز بر تولید داخلی و گسترش روابط با کشورهای همسو، از فشار اقتصادی غرب عبور کرد.
در کنار این موارد، فرهنگ شهادت و عاشورا، بهعنوان سرمایهای معنوی، همواره در متن حرکتهای مردمی بوده است. زمانی که دشمنان میکوشند مردم را از دین و نظام دور کنند، این فرهنگ، همانند چراغی روشن، مسیر بازگشت به ارزشها را نشان میدهد. قیام عاشورا و شخصیتهایی چون امام حسین (ع)، برای مردم ایران فقط یک واقعه تاریخی نیست، بلکه الگویی زنده است که در برابر ظلم و استکبار مقاومت میکند.
✅ بنابراین ، جمهوری اسلامی با تمام مشکلات و نارضایتیها، به دلیل تواناییاش در پیوند دادن مسائل معنوی با امور دنیوی، تاکنون از بحرانهای داخلی و خارجی عبور کرده است. بقای این نظام، به رغم تمامی انتقادات و کم کاریهای برخی مسئولین ، نشاندهنده این است که توانسته است در قلب ملت ایران ریشه بدواند، هرچند برای ادامه مسیر، نیازمند اصلاحات جدی و بازنگری در برخی از رویکردهای خود و در واقع یک نحوه حجامت است.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 یک سال بدون مادر ، دل شکسته و چشمهای همیشه گریان
#اولین_سالگرد
یک سال است که از مهر و محبت مادرم بینصیب ماندهایم. مادری که تجسم تمام پاکی، حجب و حیای انسانی بود، در هر لحظه از زندگیام همچون گوهری درخشان از اصول اخلاقی و معنوی در کنارم بود. او با صبر و درایت، همیشه در سختترین شرایط با آرامش و وقار به حل مشکلات میپرداخت و خانه را به مکانی امن و آرام تبدیل میکرد. مادرم همواره در هر حرکت و کلامش حرمتها و کرامت انسانی را حفظ میکرد و به من آموخت که با قلبی آرام و نیتی پاک در برابر هر سختی ایستادگی کنم. حتی در روزهای پر از درد و غم، او هیچگاه از محبت و فداکاری برای خانوادهاش دست نکشید.
یک سال بیمادری، سالی است پر از فقدان و دلشکستگی. اکنون که او دیگر در کنارم نیست، خاطراتش همچنان در دل و روح من زنده است. سخنان و آموزههای او همچون چراغی در تاریکیهای زندگی به من راه مینماید، اما هیچ چیزی نمیتواند جای خالی مادر را پر کند. دستان پر از محبت و دل پر از عاطفهاش همیشه در خاطرم خواهد ماند و از او به یاد دارم که در هر سختی باید با صبر و تدبیر پیش رفت. خداوند رحمتش را بر روح پاکش نازل کند و به من و برادران و خواهرانم و پدر عزیزم صبر عطا فرماید تا همچنان در مسیر او گام بردارم.
🔸 عزیزان اگر فرصت داشتید ، به یاد همه گذشتگان و از جمله والده بنده ، یک فاتحه با سه بار سوره توحید میهمان نمایید.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 پزشکیان، نسخه دوم روحانی و جبهه اصلاحات است؛ اگر این مسیر ادامه یابد، مشکلات کشور نهتنها حل نخواهد شد، بلکه بیشتر هم میشود.
جناب پزشکیان ، اگر به آیه وَإِذَا حُيِيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا توجه کنیم، درمییابیم که قرآن کریم ما را به رعایت ادب، احترام و پاسخگویی شایسته در برخوردهای اجتماعی دعوت میکند. این آیه نشان میدهد که هر تحیتی، چه سلام باشد و چه احترام دیگری و چه تقدیم 🎁 ای ، نباید بدون پاسخ شایسته بماند. رفتار بد آقای پزشکیان که هدیه را با حالت بد رد می کند، با این آموزه قرآنی همخوانی ندارد.
جای تأمل دارد، کسی که در جامعه مسئولیتی بزرگ بر عهده دارد و مدام در محافل از قرآن میخواند، باید در رفتار و تعاملات خود بیش از دیگران به ارزشهای اخلاقی قرآن عمل کند. اگر در موقعیتی احترام یا تحیتی به او شده و او آن را نادیده گرفته یا پاسخی درخور نداده، این رفتاری است که با آموزههای قرآنی منافات دارد.
جناب پزشکیان قرائت قرآن کافی نیست، بلکه مهمتر از آن عمل به مفاهیم آن است. کسی که تلاوت میکند، باید آیات را به عمل تبدیل کند و اگر در عمل به چنین آیهای کوتاهی کرده باشد، انتقاد به جاست. رفتار مسئولان بهویژه کسانی که مدعی پایبندی به آموزههای دینی هستند، باید تجلی عینی اخلاق قرآنی باشد و کوچکترین بیتوجهی در این زمینه، از چشم مردم پنهان نمیماند و عندالله باید پاسخگو باشند.
#بصیرت_نباشد_بیچاره_ایم
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 چشمهای بسته در برابر آفتاب ؛ فرار از حقیقت یا ترس از تغییر؟
گاهی در زندگی با کسانی روبهرو میشویم که حقیقت را میشنوند، آن را لمس میکنند و حتی زیر نور آشکار آن قرار میگیرند، اما به جای پذیرش، سر را به سوی تاریکی برمیگردانند. اینان نه ناداناند و نه بیخبر؛ بلکه حقیقت را میبینند و به عمد چشم میبندند، چراکه پذیرش آن، دنیای راحت و خودساختهشان را فرو میریزد.
چه تلخ است زمانی که با شور و عشق تلاش میکنی حقیقت را به کسی نشان دهی، اما او با لبخندی سرد و نگاهی بیتفاوت از کنارت عبور میکند، گویی تو و حقیقتی که میگویی هرگز وجود نداشتهاید. اینجا دیگر مسئله دانستن یا ندانستن نیست؛ مسئله، فرار از چیزی است که میتواند آرامش دروغینشان را برهم زند.
در سیاست هم این ماجرا بارها تکرار شده است. وقتی برخی از اصلاحطلبان یا لیبرالها، با شعارهای زیبا و ادعای پایبندی به ارزشهای مردم وارد میدان شدند، اما در بزنگاههای حساس نهتنها به آرمانها پشت کردند، بلکه در رفتارهایشان تناقضهایی عمیق دیده شد. وقتی پزشکیان، که روزی مدعی صداقت و شفافیت بود، با کلام و رفتار خود، بر آتش نفاق و اختلاف افزوده و می افزاید، دیگر نمیتوان این رفتارها را به ناآگاهی نسبت داد؛ این انتخابی آگاهانه برای گریز از مسئولیتپذیری و حفظ منافع شخصی و منافع حزبی است.
بهانهها پشت بهانهها. گاهی از این طرفداران بی تحلیل و بی مطالعه ، میگویند: من هنوز قانع نشدهام. گاهی ادعا میکنند: زمانش نرسیده است. یا حتی با زبان مغالطه و شعارهای عوامفریبانه، مردم را از مسیر اصلی منحرف میکنند. آیا میتوان از خورشید فرار کرد؟ آیا میتوان به نور پشت کرد و همچنان از گرمای آن بهره برد؟
در این میان، تو میمانی با انتخابی دشوار. آیا باید همچنان به آنها نشان دهی؟ آیا باید تلاش کنی، حتی اگر هزار بار رد شوی؟ یا باید سکوت کنی و اجازه دهی که روزگار حقیقت را به آنها بیاموزد؟
گاه بهترین کار، رها کردن است. حقیقت نیازی به اثبات ندارد؛ خودش راهش را به قلبها باز میکند، حتی اگر دیوارهای انکار بر سر راهش باشد. همانگونه که رودخانه، مسیرش را میان صخرههای سخت پیدا میکند، حقیقت نیز به وقتش در دلهای بسته جاری میشود.
و تو، فقط کافی است آرام باشی. به یاد داشته باش که تلاش برای تغییر کسی که خود را به ندانستن میزند، مانند کوبیدن آب در هاون است. اما هرگز از روشنگری ات دست برندار، چراکه حتی کوچکترین پرتوی نور، توانایی شکستن تاریکی را دارد. و بدان که اگرچه در مسیر اصلاح، افراد و جریانهایی چون برخی اصلاحطلبان، رفتارهایی دوگانه نشان میدهند، اما رود حقیقت، حتی از سختترین سنگها نیز عبور خواهد کرد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 زخمهایی که اصلاحطلبان بر پیکر انقلاب و مردم گذاشتند
اصلاحطلبان با اقدامات خود زخمهایی عمیق بر پیکر انقلاب و مردم وارد کردند. در سال 88، با بهانههای واهی و ادعای تقلب، خیابانها را به میدان جنگ تبدیل کردند و امنیت کشور را به بازی گرفتند. آن روزها خون جوانان این ملت به زمین ریخت و دل خانوادههای بیگناه به درد آمد. در دولت اصلاحات، با شعار گفتگوی تمدنها، از آرمانهای انقلاب فاصله گرفتند و روحیه مقاومت را در برابر دشمنان تضعیف کردند. ابن روند نامیمون با دولت پزشکیان نیز ادامه دارد.
با اعتماد به غرب، به دشمن فرصت دادند تا از دریچههای فرهنگی و سیاسی وارد کشور شود. در برجام، همهچیز را به وعدههای توخالی آمریکا گره زدند و نتیجهای جز تحریمهای شدیدتر و سفرههای خالیتر برای مردم باقی نگذاشتند. سیاستهای اقتصادیشان، کارخانهها را تعطیل کرد و جوانان این مرز و بوم را خانهنشین کرد.
در فرهنگ، ارزشهای دینی را کنار گذاشتند و با اکران فیلمهایی که اعتقادات مردم را تمسخر میکرد، قلب خانوادههای متدین را شکستند. حتی سپاه پاسداران، که جانش را برای امنیت کشور گذاشت، از حملات و تخریبهای آنان در امان نماند. با رسانههایشان، تلاش کردند اعتماد مردم به این نهاد انقلابی را خدشهدار کنند.
آنها روزی که خیابانها پر از آتش و دود بود، پشت میزهایشان نشستند و لبخند زدند. روزی که تحریمها زندگی مردم را سختتر کرد، مسئولیت نپذیرفتند. زخمهایشان هنوز بر دل مردم باقی است و آرمانهای انقلاب از خیانت آنها به درد آمده است.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 فضای مجازی؛ میدان خودنمایی یا عرصه سقوط ارزشها؟
فضای مجازی، این دنیای پرزرقوبرق و وسوسهانگیز، برای بسیاری به صحنهای برای نمایش خود بدل شده است؛ گویی ارزشها و معیارهای انسانی قربانی سکانسهای پرفریب خودنمایی شدهاند. کسانی که از سواد رسانهای بیبهرهاند، بهسادگی پا به مسیری میگذارند که نهتنها از حقیقت دور است، بلکه با اخلاق، غیرت و عفت نیز فاصلهای پرمعنا دارد.
انتشار بیمحابای عکسها و آلبومهای خانوادگی، دروازهای است به فراموشی حریمهای شخصی و کمرنگ شدن مرزهای عفت. گویی دیگر حریم واژهای غریب شده و غیرت مفهومی کهنه و فراموششده. آن حرمتهایی که روزگاری در تار و پود فرهنگ ما تنیده بود، حالا در گردباد تظاهر و خودنمایی گم شده است.
تبلیغات، این هیولای رنگارنگ، به هر شکلی که هوسانگیز باشد، چنگ بر ارزشهای انسانی میزند. گاهی شاهد رفتارهایی هستیم که انسان را شرمنده کرامت انسانی میکند؛ مانند همان فردی که برای چند لحظه دیده شدن، خود را درون بشکهای از آب کلهملق میکند، بیآنکه بداند این نمایشهای خالی، چه چیزی از شأن و منزلت او باقی میگذارد.
چشم و همچشمیهای بیپایان، مسابقهای بیفرجام برای نمایش زندگیهایی که بیش از آنکه واقعی باشند، نمایشیاند؛ تقلیدهای کورکورانهای که روح انسان را خسته، و او را از اصالت خود جدا میکند. زندگیهایی که پشت پردهی قابهای شیک و پرزرقوبرق، چیزی جز خستگی و بیهویتی نیستند.
اما زخم بزرگتر جایی است که برخی با خواندن چند کامنت و لایک، گمان میکنند متخصص سیاست، اقتصاد و حتی فلسفه شدهاند!!! گویی فضای مجازی، دانشگاهی است که بدون تلاش، بدون فکر، مدرکهای توخالی به دست میدهد؛ مدرکهایی که نه به عمق دانش، بلکه به سطحیترین برداشتها اتکا دارند.
🔸 این چالشها نهتنها هشدار، بلکه زنگ بیدارباشی است برای همه ما. آیا هنوز مسیر درستی را انتخاب کردهایم؟ یا در گرداب پرزرقوبرق بیمعنایی غرق شدهایم؟ سواد رسانهای، بیش از هر زمان دیگری، نیاز امروز ماست. ابزاری که میتواند ما را از این گرداب نجات دهد، مرزهای اخلاق و عقلانیت را دوباره برایمان ترسیم کند و حرمتهای از دسترفته را به جایگاه اصلیشان بازگرداند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مسئول محترم : پاسخ به مطالبهگری با طعنه ، شایسته جایگاه مسئولیت نیست!!
مسئول محترم، از شما که در جایگاهی والا و مورد اعتماد مردم قرار گرفتهاید، انتظار نمیرود که در پاسخ به دغدغههای صادقانه و مطالبهگری دلسوزانه بگویید: خب شما بیا این پست را بگیر ببینم میتوانی کاری کنی.
این سخن، اگرچه شاید از سر خستگی یا دلخوری گفته شود، اما نمیتواند پژواک شأن و جایگاه والای مسئولیت باشد. مطالبهگری، نه رقابت برای جایگاه، بلکه فریاد دلهایی است که به امید اصلاح، به شما پناه آوردهاند. ما نیامدهایم تا تضعیف کنیم، بلکه آمدهایم تا همیار و همراهتان باشیم در مسیری که مسئولیت آن بر عهده شماست.
شایسته است که با گشادهرویی و سخاوتِ اندیشه، این فرصت را مغتنم شمرید و نگاهتان را بر افقی مشترک بدوزید؛ افقی که در آن، مردم و مسئولین دست در دست هم، برای ساختن آیندهای روشنتر تلاش میکنند. آنگاه است که این دیالوگهای صمیمانه، نهتنها باری از دوش شما برمیدارند، بلکه اعتماد و همدلی را در میان مردم و مدیران عمیقتر میکنند.
✅ بیایید صدای مردم را پاس بداریم و با کلامی نرم و دلنشین، قلبهایی که به سوی شما آمدهاند را امیدوارتر کنیم. زیرا پیروزی شما، پیروزی همه ماست.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 مادر ، فرشتهای که فراموشش نکنیم
مادر ، واژهای است که تمام محبت، ایثار و بیپایان بودن را در خود جای داده است. مادری که از لحظه اولین تپش قلب فرزندش، تمام وجودش را وقف او میکند و حتی لبخندهایش را به شادی فرزندش گره میزند. اما افسوس که گاهی فرزندان، در پیچوخم زندگی روزمره، فراموش میکنند این گوهر بینظیر را قدر بدانند و محبتهای او را پاسخ دهند.
فرزند عزیز، لحظهای تأمل کن ؛
آیا تاکنون به این اندیشیدهای که هر روزی که میگذرد، فرصتی از دست میرود؟ مادرت، همان که روزی تمام شبها را برای تو بیخواب مانده، اکنون در انتظار نگاه و صدای توست. این روزها، روز ولادت حضرت زهرا (س)، بانویی که الگوی تمام مادران عالم است، بهانهای زیباست تا دل مادر خود را شاد کنی.
به یاد داشته باش، مادرت شاید هیچگاه شکایت نکند، اما دلش از دوری تو میگیرد. گاه یک تماس، یک دیدار، یا حتی یک جمله محبتآمیز از سوی تو، تمام دنیا را برای او روشن میکند.
فرزندم ، مادر تو، بهانهای از بهشت است که خداوند به تو عطا کرده است. او را دریاب، پیش از آنکه دیر شود و این گوهر گرانبها از دستانت برود. همانگونه که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند:
بهشت زیر پای مادران است.
این روزها، به یاد حضرت زهرا (س)، بانویی که مقام مادری را به بلندترین درجات رسانده است، دست مادر خود را ببوس و دلش را با محبت آرام کن. یقین بدان، هر خدمتی به مادر، ذخیرهای است برای سعادت دنیا و آخرت تو.
و آنکس که از یاد مادر غافل باشد، چگونه میتواند مدعی محبت به اهلبیت (علیهمالسلام) باشد؟
با احترام و دعا برای توفیق شما در جلب رضایت مادرانتان.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 تهاجم بیصدای دشمن : حمله به غیرت مردان و حیاء زنان ایرانی
دشمنان اسلام، بهویژه گردانهای سایبری رژیم صهیونیستی که بهراحتی زبان فارسی را بلدند مانند شبکههای فریبندهای همچون منوتو ، از هیچ تلاشی برای تخریب بنیادهای اخلاقی و فرهنگی جامعه ایران اسلامی دریغ نمیکنند. آنان با کلیپسازیها و انتشار محتواهای هدفمند در فضای مجازی، بهدنبال از بین بردن حیاء و عفت در جامعه هستند؛ چرا که میدانند حیاء، شالوده استحکام خانواده و غیرت، ستون پایداری مردان در برابر هجمههای فساد است.
آنها میکوشند غیرت مردان را تضعیف کنند و کانون گرم خانوادههای ایرانی را فرو بپاشند؛ چرا که خانواده، سنگر اصلی مقاومت در برابر نفوذ فرهنگی و اخلاقی دشمن است. متأسفانه، از زمان گسترش شبکههایی چون اینستاگرام، بهدلیل عدم آگاهی و سواد رسانهای در برخی خانوادهها، شاهد رشد روزافزون طلاقهای عاطفی، فروپاشی زندگیها و از همگسیختگی روابط صمیمانه بودهایم.
این هشدار جدی باید تلنگری برای همه ما باشد که دریابیم دشمن از هیچ ابزاری برای تخریب ارزشها و بنیانهای اصیل فرهنگی ما چشمپوشی نمیکند. اکنون زمان آن است که با آموزش سواد رسانهای، تقویت بنیانهای اخلاقی و توجه به خانواده بهعنوان محور اصلی جامعه، این توطئهها را خنثی کنیم و اجازه ندهیم فرهنگ ناب ایرانی اسلامی، قربانی تبلیغات و سیاستهای فریبکارانه دشمن شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 زحمت بیپاسخ : تلاش در فضای مجازی و بیمهریهای بیپایان
ما برای تولید محتوا در فضای مجازی، با دلی پر از امید و دستهای خالی، زحمات بسیاری میکشیم. هر روز ساعتها از عمر خود را صرف میکنیم، با هدف روشن کردن راهی برای دیگران و پر کردن خلأهای فکری در جامعه. اما نه تنها هیچ مسئولی به سراغ ما نمیآید، بلکه برخی افراد ناآگاه و غیرمسئول به جای حمایت، تنها سد راه ما میشوند. گاهی چوب لای چرخ ما میگذارند و گاهی با توپ و تشر، مسیر تلاشهایمان را سختتر میکنند. برخی حتی بدون هیچ دلیلی، مطالبمان را قیچی کرده و اسم ما را از یاد میبرند. قلبمان میشکند وقتی میبینیم که در این فضای پر از سختی، تلاشهایمان نادیده گرفته میشود. این جفاها و بیمهریها برای ما جز غم و دلسردی چیزی به همراه ندارد. 😔
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 باز خوانی ، چرایی شکل گیری انقلاب اسلامی و نحوه حفظ آن
انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 شمسی به وقوع پیوست و ثمره سالها مقاومت و مبارزه مردم در برابر ظلم و وابستگی بود. این حرکت بزرگ، نه تنها تحولی سیاسی بلکه دگرگونی عمیق فرهنگی و اجتماعی در جامعه ایران بود. مردم از استبداد و فساد رژیم پهلوی خسته شده بودند. حکومتی که با سیاستهای سرکوبگرانه و وابستگی به بیگانگان، عزت و هویت ملی را خدشهدار کرده بود. رژیم پهلوی با دخالتهای خارجی، سرکوب آزادیها و تحمیل فرهنگ بیگانه، ارزشهای اسلامی و سنتی جامعه را تضعیف کرده و خشم عمومی را برانگیخته بود.
شکافهای عمیق طبقاتی، فساد گسترده و سیاستهای اقتصادی ناکارآمد نیز بر این نارضایتیها افزود. از سوی دیگر، حضور امام خمینی (ره) به عنوان رهبری کاریزماتیک، مردم را به آرمانی مشترک فراخواند. امام با تأکید بر عدالت و استقلال، اسلام را به عنوان راهکاری جامع برای اداره جامعه معرفی کرد. حمایت همهجانبه مردم از این حرکت، از کارگران و کشاورزان گرفته تا دانشجویان و زنان، باعث شد انقلاب اسلامی به عنوان حرکتی مردمی و فراگیر شناخته شود.
این پیروزی ، نتیجه وحدت و ایمان ملتی بود که برای تحقق آرمانهای خود از هیچ فداکاری دریغ نکرد. اکنون حفظ این انقلاب به تداوم عدالتخواهی، مقابله با فساد و ترویج ارزشهای اسلامی نیاز دارد. اگر جامعه بتواند این مسیر را با بصیرت و اتحاد ادامه دهد، شجره طیبه انقلاب همچنان پربار خواهد ماند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 سیاستمدار بودن به معنای دروغگویی و حیله گری نیست
سیاستمداری که بر پایه صداقت و خدمت به مردم استوار باشد، میتواند تأثیری ماندگار بر جامعه بگذارد. در ایران معاصر، افرادی مانند شهید رجایی و شهید باهنر نمونههایی برجسته از سیاستمداران خدمتگزار و اخلاقمدار بودند. شهید رجایی با سادهزیستی و نزدیکی به مردم، الگوی یک سیاستمدار مردمی بود که همواره تلاش میکرد نیازهای اقشار ضعیف را در اولویت قرار دهد. رفتار صادقانه و شفافیت او در مدیریت کشور نشان داد که سیاست میتواند ابزار خدمت باشد، نه وسیلهای برای دستیابی به قدرت شخصی.
در عرصه بینالمللی، شخصیتهایی مانند شهید حاج قاسم سلیمانی نقش مهمی در تقویت جایگاه ایران و دفاع از مظلومان منطقه ایفا کردند. حاج قاسم، فراتر از یک فرمانده نظامی، سیاستمداری بود که با درایت و بینش استراتژیک خود توانست در مقابله با تروریسم در منطقه، هم امنیت ایران را تضمین کند و هم ملل مظلوم منطقه را از تهدیدهای ویرانگر نجات دهد. او با اقداماتی که به وحدت منطقهای منجر شد، ثابت کرد که سیاستورزی میتواند بر اساس اصول انسانی و اخلاقی بنا شود.
همچنین، شخصیتهایی نظیر آیتالله طالقانی و آیتالله بهشتی با تلاشهای فکری و اجرایی خود، نقش مهمی در پایهگذاری جمهوری اسلامی ایران ایفا کردند. آیتالله طالقانی با نگاه مترقی به اسلام و حمایت از عدالت اجتماعی، صدای مردم محروم بود. از سوی دیگر، آیتالله بهشتی با تنظیم قانون اساسی و سازماندهی امور، سنگ بنای نظامی عدالتمحور را بنا نهاد. این افراد نشان دادند که سیاست میتواند در خدمت اسلام و مردم باشد و با اخلاقمداری و صداقت، مسیر توسعه و پیشرفت را هموار کند.
✅ هماکنون رهبر عزیز انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، با درایت، هوشمندی و صلابت مثالزدنی، کشتی انقلاب را در دریای پرتلاطم جهان هدایت میکنند. ایشان با تأکید بر استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، ملت ایران را به سوی تحقق تمدن نوین اسلامی سوق میدهند. رهنمودهای ایشان در حمایت از مستضعفان، ترویج عدالت و ایستادگی در برابر استکبار، چراغ راه سیاستمداران و ملتهای آزادیخواه است. در این مسیر، حکمت و دوراندیشی ایشان نهتنها برای ایران، بلکه برای جهان اسلام الهامبخش است و امید به آیندهای روشن را در دلها زنده نگه میدارد.
بیایید قدردان رهبری حکیمانه ایشان باشیم و مسائل جزئی مانند قیمت سیبزمینی و پیاز را به ایشان نسبت ندهیم. نگاه ما به ایشان باید بر مبنای اصول کلی قانون اساسی و جایگاه والای ولایت فقیه باشد، نه درگیر امور سطحی و گذرا.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
2024_12_24_14_59_20_128kbs.mp3
7.65M
🔵 برشی از جلسه : میزان اعتبار تفاسیر قرآن / معیارهای سه گانه تشخیص صحت برداشت های قرآنی
#جلسه_علمی_آنلاین
🎤 موسی آقایاری
🆔 @Myidea
2024_12_25_07_33_28_128kbs.mp3
6.29M
🔵 برشی از جلسه آنلاین علمی ،
🔸 مشروعیت تقیه در اسلام
🎤 موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 تأثیرات مثبت و منفی حضور تعداد زیاد بانک در شهرها
وجود تعداد زیادی بانک در یک شهر میتواند نشاندهنده عواملی باشد که به ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و توسعهای آن شهر مربوط است. نخستین دلیل، رونق اقتصادی است. حضور بانکها معمولاً در شهرهایی با فعالیت اقتصادی بالا و گردش مالی گسترده متمرکز است. این بانکها با تسهیل دریافت وام، سرمایهگذاری و مدیریت نقدینگی به کسبوکارها و افراد کمک میکنند. بنابراین، افزایش تعداد بانکها میتواند نمایانگر فرصتهای اقتصادی متعدد و فعالیتهای تجاری گسترده در شهر باشد که نشاندهنده رشد و توسعه آن است.
از نظر اجتماعی، وجود بانکهای متعدد میتواند نشاندهنده تمرکز جمعیت و نیاز بیشتر به خدمات مالی باشد. در شهرهای بزرگتر که جمعیت بالاتری دارند، مردم به خدمات مالی متنوعتری نیازمند هستند. بانکها این امکان را برای افراد فراهم میکنند که به راحتی به خدماتی چون حسابهای بانکی، دستگاههای خودپرداز و خدمات دیجیتال دسترسی داشته باشند. علاوه بر این، این امر میتواند به ارتقای سطح فرهنگ مالی و افزایش تمایل مردم به استفاده از خدمات بانکی کمک کند، که خود میتواند نشانهای از رشد آگاهی مالی در جامعه باشد. پس برخی ها نگویند : مردم ایران فقیر و مسکین اند!
با این حال ، افزایش تعداد بانکها ، مثلا امروز زنجان بودم در یک خیابان فقط بیش از 35 بانک با ساختمان های عریض و طویل و بسیار مجلل را دیدم که ممکن است وجود این حجم از بانک ها تبعات منفی از جمله ایجاد تورم نیز داشته باشد. همین طور رقابت شدید بین بانکها میتواند منجر به اشباع بازار و ایجاد رقابت ناسالم شود. این وضعیت ممکن است بانکها را مجبور به کاهش سودآوری یا ارائه تسهیلات پر خطر کند که در نهایت میتواند ثبات اقتصادی شهر را تهدید کند. همچنین، تمرکز زیاد بانکها در یک شهر ممکن است موجب کاهش منابع برای سرمایهگذاری در سایر بخشهای ضروری مانند آموزش، بهداشت یا حملونقل شود. این امر میتواند منجر به عدم تعادل در توسعه شهری و نادیده گرفتن نیازهای اساسی مردم شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔴 دولت محترم : رفع فیلتر یا فرار از اولویتها؟!
رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی، در ظاهر یک اقدام مثبت است که میتواند مشکلات ارتباطی بخشی از مردم و کسبوکارها را کاهش دهد، اما آیا این تمام ماجراست؟ آیا مشکل اساسی کشور صرفاً دسترسی به چند پلتفرم خارجی است؟ مسئله بزرگتر، بیتوجهی به اولویتهایی است که از مدتها پیش باید جدی گرفته میشد.
دستور رهبر انقلاب برای ایجاد شبکه ملی اطلاعات یکی از مهمترین راهبردهای کشور بود که میتوانست استقلال سایبری و امنیت اطلاعات را تضمین کند. با وجود این، رفع فیلتر بدون توجه به تحقق این زیرساخت، بیشتر به نوعی بازگشت به وابستگی تعبیر میشود. ما همچنان نیازمند بستری امن، بومی و پایدار هستیم که بتواند جایگزین واقعی پلتفرمهای خارجی باشد. رفع فیلتر هرچند در کوتاهمدت ممکن است رضایت نسبی ایجاد کند، اما در درازمدت به استقلال کشور کمکی نمیکند.
از سوی دیگر، در شرایطی که تورم، گرانی، و فشار اقتصادی زندگی مردم را دشوار کرده است، اولویت دولت و نهادهای تصمیمگیر چه باید باشد؟ آیا بهتر نیست همانطور که شورای عالی فضای مجازی با سرعت برای رفع فیلتر تصمیمگیری کرد، شورای اقتصادی دولت هم تشکیل جلسه بدهد و برای مهار تورم و ثبات اقتصادی راهحلی بیابد؟ مشکلات اصلی کشور مربوط به فیلتر دلاری و مشکلات نظام مالی است، نه صرفاً محدودیتهای اینترنتی.
✅ این اقدامات، هرچند در ظاهر خوشایند هستند، اما وقتی در کنار دهها اولویت مغفولمانده قرار میگیرند، بیشتر شبیه به یک مُسکن موقتیاند تا یک درمان واقعی. باید به یاد داشت که مردم انتظار دارند مشکلات اساسی زندگیشان، از معیشت گرفته تا امنیت سایبری، بهصورت ریشهای حل شود، نه اینکه با تصمیمات سطحی، توجهها از مسائل کلیدی منحرف شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 علم، چراغی برای خدمت نه ابزاری برای سود
علم، نه تنها وسیلهای برای شناخت حقیقت و گشودن درهای بسته ذهنی است، بلکه امانتی است الهی که باید در مسیر خدمت به انسانها و بهبود جامعه به کار گرفته شود. زمانی که علم به سلاحی برای قدرتطلبی و منافع شخصی بدل شود، رنگ و بوی اخلاص از آن رخت میبندد. اخلاص در علم، یعنی اینکه دانستهها و مهارتهای خود را نه به قیمت گزاف، بلکه به نیت خدمت به خلق خدا و رضای الهی عرضه کنیم.
بیشک، طلب روزی حلال و تلاش برای تأمین معیشت یک اصل انسانی و اسلامی است، اما زمانی که علم به بهای گرانفروشی و در برابر مال و مقام قرار گیرد، معنای اصلی آن از بین میرود. برای یک عالم و دانشمند، دریافت وجه به میزان ضروری برای تأمین زندگی، نه تنها موجه است، بلکه امری طبیعی و ضروری به شمار میآید. اما آنچه که مهم است، این است که این دریافت نباید به نوعی باشد که ارزش و حقیقت علم فدای کسب سود مادی گردد. آنچه که در این میان فراموش میشود، رضای خداوند است که باید بالاتر از همه منافع دنیوی قرار گیرد.
اخلاص در علم، یعنی اینکه عالم، زمانی که در مقام تدریس، آموزش و انتقال دانش قرار میگیرد، هدفش تنها تعالی انسانها و رساندن آنها به حقیقت باشد، نه انگیزههای مادی و ظاهری. علم، همچون چراغی است که باید روشنکننده مسیر دیگران باشد و نه ابزاری برای اندوختن مال و قدرت.
بسیاری از بزرگترین علمای تاریخ، علم خود را نه به قیمت گزاف فروختند و نه آن را به ابزار رقابتهای مادی تبدیل کردند. بلکه آنها علم را به عنوان یک امانت الهی دانسته و آن را در مسیر رفاه و تعالی جامعه به کار گرفتند. کسانی که علم را با اخلاص به دیگران منتقل کردند، نه تنها از لحاظ معنوی بهرهمند شدند، بلکه دنیای خود را نیز آباد ساختند.
✅ بنابراین ، اخلاص در علم به این معناست که فردی که به علم مسلط است، باید در قبال آن احساس مسئولیت کند، همانطور که پیامبر اسلام (ص) فرمود: علم مال خداست، بنابراین آن را در راه خدا به دیگران ببخشید. در این راه، بیش از همه، روحیه خدمتگزاری و نیت خالص برای ارتقای انسانها اهمیت دارد.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آهای تاریخنویس، پزشکیان را هم بنویس !
بنویس که پزشکیان نیز در دفتر روزگار ماندگار شد، اما نه به دلیل عملکرد درخشان، بلکه به خاطر لغزشها و گفتههای نسنجیدهاش. آیندگان خواهند دانست که او چگونه بیتدبیر وارد میدان رقابتی شد که نه نیازی به حضورش بود و نه اثر مثبتی بهجا گذاشت.
چه ضرورتی داشت که در این سن و سال و با ذهنی که دیگر همراهی نمیکند، خودت را در معرض قضاوتهای تند و تیز قرار دهی؟ شاید پیش از انتخابات، آیات را از بر داشتی و بر طبل وحدت میکوبیدی، اما بعد از انتخابات، همهچیز را از یاد بردی و به کثرتی غافلانه فرو رفتی!
این حرکت نه نشانی از شجاعت بود و نه از درایت. تبدیل شدی به سوژه نقدها و تمسخرها. آیا هنوز هم نمیخواهید بفهمید، اصلاحطلبان؟ آیا هنوز هم گمان میکنید که با چهرههای تکراری و ایدههای کهنه میتوان دل مردم را به دست آورد؟
پزشکیان، این اشتباه تو درس عبرتی است. نشانهای برای کسانی که باید بدانند جایگاه سیاست، جای آزمون و خطاهای اینچنینی نیست. مردم از این نمایشهای خستهکننده عبور کردهاند و چشم به ایدههای نو و نیروهای تازهنفس دوختهاند.
ای اصلاحطلب، چرا اصرار داری در گذشته بمانی؟ اگر نمیتوانی راهی نو بگشایی، لااقل راه را برای دیگران باز کن. پزشکیان، جایگاه تو در تاریخ، بیشتر از آنکه افتخار باشد، هشداری است به همه آنان که میخواهند بیبرنامه به میدان سیاست قدم بگذارند.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 کلماتِ تلخ ، زخمِ نابخشودنی
دیروز، شخصی نگاهی سرد و برنده به من انداخت، نگاهی که مثل شمشیری زهرآلود قلبم را شکافت. کلامش با لحنی سنگین و زخمی بر لبانش جاری شد :
حاجآقا، این همه مینویسی... این قلمها هیچ گرهای را باز نخواهد کرد. خواهی دید که نه تنها مشکلی را حل نمیکنی، بلکه اگر ادامه بدهی، از چشم مردم خواهی افتاد. این شهر کوچک برای تو دیگر جایی نخواهد داشت؛ نه کسی تو را به منبر دعوت خواهد کرد، نه در امور فرهنگی از تو یادی خواهد شد، و نه هیچ جای این شهر به تو محل خواهند گذاشت.
هر واژهاش همچون تازیانهای بر روح و جانم فرود آمد. احساس کردم کلامش نه از زبان، بلکه از اعماقِ تردیدهای او سرچشمه میگرفت، اما چقدر تلخ و کشنده بود.
با خود گفتم: مگر نه اینکه قلم سوگند خورده است؟ 👈 مگر نه اینکه خداوند به نوشتن قسم خورده؟ 👉 این کلمات که مینویسم، شاید فریاد مظلومی باشد که جایی برای شنیده شدن ندارد، شاید مرهمی باشد بر زخمی که کسی آن را نمیبیند. پس چرا این شخص، چنین بیرحمانه و تلخ بر باورم زخم میزند؟
لبخندی بر لبانم نشاندنم، اما درونم غوغایی بود. آتشی که نه میسوخت تا خاموش شود، نه میتابید تا روشنی بخشد. در دل گفتم: اگر قلمم نلغزد، شاید روزی این جملات باری از دوش کسی بردارند؛ اما اگر بنویسم و باز هیچ تغییری رخ ندهد، آیا قلمم هم در قعر فراموشی گم خواهد شد؟
شب که شد، صدای او در گوشم تکرار میشد. بغضی در گلویم سنگینی میکرد. کاغذ را پیش رویم نهادم، اما قلم در دستم لرزید. آیا باید نوشتن را رها کنم؟ یا با هر قطره اشک، این صفحات را پر کنم، به امید روزی که حقیقت این کلمات برای همه آشکار شود؟
خدایا، مگر تو خود نگفتی که هیچ نالهای بیپاسخ نمیماند؟ پس آیا این واژهها، نالهای نیستند که از دل برمیخیزند؟ مگر این قلم، فریادی از سوی بندگان تو نیست؟ اگر نوشتن را رها کنم، آیا چیزی از من باقی خواهد ماند؟
⁉️ مطالعه کننده عزیز ، بالاخره بنویسم یا نه ؟؟ پاسخ دهید 👇 @musa1364
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 قلم، چراغی برای بیداری و روشنگری
چقدر دلگرمکننده است که بسیاری از عزیزان در پیامهای محبتآمیز خود، با کلماتی آمیخته به عشق و امید، چراغی برای این مسیر پرچالش روشن کردهاند. این پیامها که همچون نسیمی دلنواز، بر دل و جان مینشینند، با تشویق و دلداری، مرا به ادامه این راه پر از سنگلاخ و فراز و نشیب دعوت کردهاند. آنها خواستهاند که 👈 در برابر سنگاندازان ، بیاعتنا بایستم و قلم روشنگر را از حرکت باز ندارم.
آری، نوشتن معجزهای است؛ پنجرهای که از آن میتوان به کمبودها و نواقص نگریست و راهی برای اصلاح آنها یافت. با نوشتن میتوان دانههای دانش را در دل کاشت و به درختی تناور از خرد و آگاهی رسید. قلم، ابزاری است که میتواند خفتگان را بیدار کند، فریادی باشد در سکوت، و مسیری تازه در سیاستورزی و اندیشهسازی بگشاید.
نوشتن، همان جادویی است که میتواند روشنایی را به دل تاریکیها ببرد؛ پلی است میان امروز و آیندهای که در آن آگاهی، عشق، و امید جاری است. پس باید نوشت، باید ادامه داد، و باید ایمان داشت که هر کلمه میتواند معجزهای خلق کند. این مسیر، هرچند سنگلاخ، اما به مقصدی سرشار از نور و حقیقت خواهد رسید. بعون الله تعالی.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea