۲۶ اسفند
طلوع فکر و اندیشه
🔴 جناب A KH
بهوضوح مشخص است که شما بهجای ورود علمی و منطقی به بحث، صرفاً دست به کلیگویی و مغالطه زدهاید. بنده نهتنها از نقد استقبال میکنم، بلکه هرگونه مناظره علمی و استدلالی را نیز به فال نیک میگیرم، اما بهشرط آنکه مبنای نقد، دانش و استدلال باشد، نه شعارهای بیپایه و تحلیلهای غیرعلمی.
۱_ شما از اصطلاح « آخوندیسم » استفاده کردهاید، اما آیا این واژه بار علمی دارد؟ آیا میتوانید منابع معتبر تاریخی و علمی ارائه دهید که نشان دهد یک نظام فکری منسجم به نام آخوندیسم وجود دارد و ساخته « تشیع صفوی » است؟ آیا صرف استفاده از واژههای پرطمطراق، ارزش یک استدلال را بالا میبرد؟
۲_ جالب است که از یکسو دین الهی را سالم، سازنده و انگیزهدهنده میدانید و از سوی دیگر، نهاد روحانیت را که قرنها مروج و مدافع این دین بوده، به استحمار و استثمار متهم میکنید. آیا این تناقض نیست؟ اگر دین الهی برای رشد و هدایت جامعه است، پس چه کسی باید معارف آن را تبیین کند؟ آیا در تاریخ اسلام، پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت (ع) خودشان دین را صرفاً به عبادات فردی محدود کردند، یا برای تمام شئون زندگی برنامه داشتند؟
۳. فرمودهاید که روحانیت در سیاست، اقتصاد، فرهنگ، بهداشت و آموزش ورود نکند. اولاً، آیا ورود به این حوزهها در تضاد با دین الهی است؟ وقتی پیامبر اسلام (ص) و امیرالمؤمنین (ع) خودشان در این عرصهها نقش ایفا کردهاند، چطور میتوان گفت که این ورود ناحق است؟
۴. اگر روحانیت دست از سر ملت بردارد، آیا شما تضمین میکنید که جای آن را مکاتب فکری منحرف، لیبرالیسم افسارگسیخته یا ماتریالیسم استثماری پر نکنند؟ آیا نمیبینید که هرگاه دین از عرصههای اجتماعی کنار گذاشته شده، چیزی جز استبداد نوین و استعمار مدرن جای آن را نگرفته است؟
۵_ اینکه میگویید روحانیت فقط به مسجد و امور دینی بپردازد، دقیقاً نسخهای است که استعمارگران برای جهان اسلام پیچیدند. چرا؟ چون میدانستند که اگر دین فقط به نماز و روزه محدود شود و وارد سیاست و اجتماع نشود، دیگر قدرتی برای مقابله با ظلم و فساد نخواهد داشت. به همین دلیل، کسانی که از تسلط دین بر سیاست میترسند، همانهایی هستند که به دنبال تسلط خودشان بر مردماند.
۶_ سخن آخر : اگر واقعاً دغدغهی حقیقت و منطق دارید، بجای کلیگویی، با دلایل محکم تاریخی و استدلالهای منطقی وارد بحث شوید. اما اگر هدف، تکرار شعارها و هیاهوی بیاساس است، بهتر است بگوییم که تاریخ نشان داده هرگاه در برابر حقیقت، غوغاسالاری قرار گرفته، در نهایت این حقیقت بوده که پیروز شده است.
و السلام علی من اتبع الهدی.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/4968
۲۶ اسفند
۲۶ اسفند
طلوع فکر و اندیشه
🔴 جناب آقای اسدی ☝️، سلام و احترام مجدد 👇
سخنان شما نمونهای روشن از رویکردی است که در ظاهر به عقلانیت تکیه دارد، اما در باطن گرفتار نوعی اومانیسم افراطی است که نه تنها دین را از جایگاه وحیانیاش فرو میکاهد، بلکه در نهایت به نفی نقش هدایتگری آن میانجامد. پس اجازه دهید پاسخ شما را با دقت و بدون هیچ ملاحظه و رودربایستی ای بررسی کنم.
۱- آیا عقل بشر مستقل از وحی کفایت میکند؟
شما میفرمایید « عقل در نزد انسان عامل تصمیم و انتخاب است » و تلویحاً دین را در حد یک ابزار تنزل دادهاید. اما آیا عقل انسانی بدون هدایت وحی توانایی تشخیص حقیقت و مصالح حقیقی دنیا و آخرت را دارد؟
✅ تاریخ بشر پر است از تجربههایی که نشان داده عقلِ تنها، بدون وحی، در نهایت یا در دام افراط افتاده (مانند ماتریالیسم و اومانیسم غربی) یا به ورطه تفریط کشیده شده (مانند خرافهگرایی و جهل در بسیاری از جوامع).
✅ شما میگویید که انسان میتواند دین را کنار بگذارد و صرفاً به عقل تکیه کند، اما بفرمایید کدام عقل؟ عقل ارسطویی؟ عقل دکارتی؟ عقل پراگماتیستی؟ عقل نسبیگرای پستمدرن؟ آیا همین پراکندگی عقلانی کافی نیست که ثابت کند عقلِ بیوحی، مانند کشتی بی ناخداست؟
✅ اگر عقل، بهتنهایی کافی بود، پس چرا پیامبران آمدند؟ چرا خداوند کتابهای آسمانی نازل کرد؟ آیا ارسال وحی عبث بود؟ آیا خداوند حکیم نمیدانست که عقل بشر برای هدایت کافی است؟
پس این تصور که عقل، خودبسنده و بینیاز از دین است، نهتنها با آموزههای دینی ناسازگار است، بلکه یک مغالطه خطرناک فلسفی است که نتیجهاش چیزی جز انحراف از حقیقت نیست.
۲- آیا دین، محدود به دستور دادن است و عقل تعیینکننده نحوه اجرا؟
شما فرمودهاید که « دین میگوید بکن و عقل میگوید چگونه بکن » و از این جمله نتیجه گرفتهاید که دین فقط یک مجموعه دستور است که عقل درباره چگونگی اجرای آن تصمیم میگیرد.
✅ اما این تقسیمبندی نادرست است. دین نهتنها « چه بکن » را مشخص میکند، بلکه «چگونه بکن » را هم در قالب اصول و چارچوبهایی روشن بیان کرده است.
✅ مثلاً در بحث عدالت اجتماعی، دین فقط نمیگوید « عادل باش »، بلکه روشهای برقراری عدالت را هم تشریح میکند، از زکات و خمس گرفته تا نهی از ربا و امر به معروف و نهی از منکر و.... .
✅ دین فقط نمیگوید « نماز بخوان »، بلکه جزئیات کیفیت آن را هم تعیین کرده است. پس چگونه میتوان ادعا کرد که دین فقط امر میکند و عقل مسئول اجراست؟
این سخن شما نوعی تقلیل دین به سطح یک کتاب راهنماست، در حالی که دین، نه فقط « راهنما »، بلکه « حاکم » و « نظامبخش » زندگی انسان است.
۳- آیا انسان میتواند دین را کنار بگذارد و به عقل اکتفا کند؟
شما در پایان فرمودهاید که « انسان میتواند دین را کنار بگذارد و به عقل اکتفا کند، مثل چین»، یا اینکه « دین را کنار بگذارد و عقل را منفعل کند و بشود مثل ما ».
✅ آیا همین چین، که الگوی شماست، گرفتار بحرانهای اخلاقی، ظلم به اقلیتها، کنترل شدید مردم، و فجایع انسانی نیست؟ آیا جوامع غربی که عقلگرایی را جایگزین دین کردند، امروز دچار بحرانهای معنوی و فروپاشی اخلاقی و خانواده نشدهاند؟ و با تبلیغاتشان همانها را برای ما هم می خواهند.
✅ آیا همین جوامع سکولار، که دین را به کناری نهادهاند، اکنون با بحران معنا، افسردگیهای گسترده، افزایش نرخ خودکشی و بیهویتی فرهنگی روبرو نیستند؟
✅ شما از چین مثال زدید، اما آیا چین که دین را کنار گذاشت، به انسانیترین جامعه تبدیل شد یا به حکومتی سرکوبگر که حتی آزادیهای ابتدایی مردمش را سلب کرده است؟
لذا ، این توهم که میتوان دین را کنار گذاشت و فقط با عقل، جامعهای پیشرفته و متعالی ساخت، نهتنها در عمل شکست خورده، بلکه نتایج فاجعهباری بهدنبال داشته است.
بنابراین : دین، عقل را هدایت میکند، نه برعکس ( دین صراط و راه است و عقل سراج و چراغ است )
✅ دین، نه ابزار است و نه صرفاً مجموعهای از قوانین، بلکه حقیقتی الهی است که هدایت انسان را بر عهده دارد و فصل الخطاب است.
✅ عقل، اگرچه نعمت بزرگی است، اما بدون وحی، گرفتار نسبیگرایی و سردرگمی و تحیرات میشود.
✅ تجربه نشان داده که حذف دین، نهتنها عقلانیت را تقویت نکرده، بلکه منجر به پوچگرایی، بحرانهای اجتماعی و سقوط اخلاقی شده است.
پس جناب آقای اسدی، این تفکر که « انسان در جایگاهی است که میتواند دین را کنار بگذارد » نهتنها از نظر دینی باطل و عاطل است، بلکه از نظر تاریخی و اجتماعی نیز مردود و رفوزه است. عقل، آنگاه ارزش دارد که در سایه هدایت دین قرار گیرد، نه اینکه به خیال خود جایگزین دین شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/4971
۲۶ اسفند
۲۶ اسفند
طلوع فکر و اندیشه
🔴 پرسشهای شما اگرچه در ظاهر ساده به نظر میرسند، اما در عمق خود نیازمند تبیین دقیق و ژرفاندیشی فلسفی، کلامی و قرآنی هستند. اجازه دهید هر یک را با دقت بررسی کنم و پاسخ مستند و مستدل ارائه دهم.
۱_ آیا خدا یا پیامبر در قیامت محاکمه میشوند یا انسان؟
✅ خداوند، بر اساس عدل و حکمت مطلق، حَکَم و داور است، نه محکوم. هیچکس او را محاکمه نمیکند، زیرا او نه ظلمی روا داشته و نه از عدالت تخطی کرده است:
لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ (انبیاء: 23)
او از آنچه انجام میدهد بازخواست نمیشود، ولی آنان بازخواست خواهند شد.
✅ پیامبران نیز مأموران الهی هستند که وظیفه ابلاغ رسالت را داشتند. آنان خود بندگان صالح خداوندند که تکلیف خود را انجام دادهاند و نه گناهکارند که محاکمه شوند، و نه خودسرانه فرمانی دادهاند که مورد بازخواست قرار گیرند:
مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ (مائده: 99)
بر پیامبر جز رساندن (وحی الهی) وظیفهای نیست.
پس در قیامت، این انسان است که مورد محاکمه قرار میگیرد، زیرا او مختار و مسئول اعمال خود است.
۲_ آیا در قیامت به کارهای انسان رسیدگی میشود؟
✅ بیتردید، آری. اساس قیامت، روز جزا و رسیدگی به اعمال انسانهاست:
فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (زلزال: 7-8)
پس هر کس هموزن ذرّهای نیکی کند، آن را میبیند و هر کس هموزن ذرّهای بدی کند، آن را میبیند.
✅ این رسیدگی نهتنها بر اساس اعمال ظاهری انسان، بلکه بر اساس نیات و درونیات او نیز خواهد بود. هیچچیز از دید الهی پنهان نیست:
إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (مُلک: 13)
او به آنچه در سینههاست داناست
۳_ نقش رهبران در گناه و ثواب انسان چگونه سنجیده میشود؟
✅ رهبران و پیشوایان جامعه، از آن جهت که نقش هدایت یا اضلال مردم را دارند، در برابر خداوند مسئولاند. اما این مسئولیت به معنای سلب مسئولیت از فرد نیست. قرآن بهوضوح بیان میکند که گمراهکنندگان و پیروانشان، هر دو در عذاب شریک خواهند بود :
وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا، رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَیْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا کَبِیرًا (احزاب: 67-68)
و گفتند: پروردگارا! ما از بزرگان و سرکردگان خود پیروی کردیم و آنان ما را از راه به در بردند. پروردگارا! پس عذاب آنان را دو چندان کن و لعنت بزرگی بر آنان فرود آور.
✅ از این آیات مشخص میشود که رهبران منحرف، به دلیل گمراه کردن مردم، مجازات بیشتری خواهند داشت، اما پیروان نیز بهخاطر پذیرش ناآگاهانه یا کورکورانه، از مسئولیت مبرا نخواهند بود.
✅ در مقابل، رهبران الهی که مردم را به راه راست هدایت کردهاند، در اجر و پاداش آنان شریکاند :
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ (طور: 21)
و کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان نیز در ایمان از آنان پیروی کردند، ما آنان را به یکدیگر ملحق خواهیم کرد.
۴_ چرا خدا به انسان عقل داد، اگر قرار بود فقط بر اساس دین محاکمه شود؟
✅ این پرسش از اساس، دارای یک پیشفرض نادرست است؛ گویی عقل و دین را در برابر یکدیگر قرار داده است. اما در حقیقت، عقل و دین دو نورند که یکدیگر را تکمیل میکنند.
✅ عقل، ابزار درک دین است. اما عقل بهتنهایی برای هدایت کافی نیست، زیرا به دلیل محدودیتهای ذاتیاش، در بسیاری از مسائل اساسی دچار خطا میشود. به همین دلیل، دین آمد تا آنجا که عقل دستش کوتاه است، مسیر صحیح را نشان دهد.
✅ خداوند به انسان عقل داد تا دین را بفهمد، نه اینکه دین را کنار بگذارد. به همین دلیل، بسیاری از احکام دینی بر پایهی عقلانیت هستند :
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (روم: 24)
قطعاً در این (نشانهها)، آیاتی برای مردمی که تعقل میکنند وجود دارد.
✅ عقل، اگر از وحی جدا شود، یا در دام افراط در مادیگرایی میافتد (مانند ماتریالیسم مدرن) یا به ورطه خرافات و جهل سقوط میکند (مانند ادیان تحریفشده). اما عقلِ متصل به دین، چراغ هدایت است، نه جایگزین آن.
✅ پس عقل، حجت درونی است و دین، حجت بیرونی. یکی بدون دیگری ناقص است.
پس جناب اسدی :
✅ در قیامت، تنها انسان محاکمه میشود، زیرا او مختار و مسئول اعمال خود است.
✅ اعمال انسان بهطور کامل بررسی میشود، چه در ظاهر، چه در باطن.
✅ رهبران، در هدایت یا گمراهی مردم نقش دارند و مسئولیت آن را خواهند داشت، اما پیروان نیز باید با عقل خود، راه صحیح را تشخیص دهند.
✅ عقل، وسیله فهم دین است، نه جایگزین آن. خدا عقل را داد تا انسان به حقانیت دین پی ببرد، نه اینکه دین را کنار بگذارد.
۲۶ اسفند
طلوع فکر و اندیشه
✅ دین و عقل، نه متضاد، بلکه مکمل یکدیگرند. عقل بدون دین، در دام افراط و تفریط میافتد، و دین بدون عقل، مورد سوءاستفاده قرار میگیرد.
✅ بنابراین، فرضیه « عقل بدون دین » یا « دین بدون عقل » هر دو مردودند. راه درست، تعقل در پرتو وحی است.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/4973
۲۶ اسفند
۲۷ اسفند