طلوع فکر و اندیشه
اهانت به رهبری کردند ؛ صبر کنید.
🔴 رهبر عزیز انقلاب : اهانت به رهبری کردند ؛ صبر کنید.
پی نوشت :
در تاریخ اسلام، اهانت به رهبران الهی و اسلامی ـ از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تا زمان حاضر ـ همواره رخ داده است. این ماجراها در ظاهر تلخاند، اما در واقع نشانهٔ ضعف دشمنان و عظمت رهبران الهی بودهاند. در ادامه، موارد برجسته از اهانتها به ترتیب تاریخی فهرست می شود :
■ دوران پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)
اهانتها در این دوره، آشکار و بیپرده بود:
اهانت مشرکان مکه: نسبت سحر، جنون، شعر و دروغ به پیامبر (ص) میدادند.
آیه ۶۹ سوره طور: أَمْ یَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَیْبَ الْمَنُونِ
ریختن خاکستر و زباله بر سر پیامبر در مسیر خانهاش توسط ابوجهل و امجمیل.
اهانت در طائف: مردم طائف آن حضرت را سنگباران کردند.
ماجرای حدیبیه: مشرکان حتی در مذاکرات صلح، نام رسولالله را از صلحنامه حذف کردند.
اهانت منافقان در مدینه: برخی در جلسات، سخنان آن حضرت را تمسخر میکردند.
(توبه، ۶۵): قُلْ أَبِاللَّهِ وَآیَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ
■ دوران امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)
اهانت معاویه و عمّالش: لعن و سبّ علنی امیرالمؤمنین بر منابر شام و سپس سراسر قلمرو اموی به دستور معاویه.
جنگ جمل و صفین: برخی از اصحاب سابق پیامبر زبان به جسارت گشودند و حضرت را متهم به نفاق کردند.
پس از شهادت: نام علی(ع) تا سالها در خطبههای نماز جمعه به صورت رسمی لعن میشد.
■ دوران ائمهٔ دیگر (علیهمالسلام)
امام حسن (ع): اهانت سپاهیانش پس از صلح با معاویه؛ حتی در سجاده نماز آن حضرت سنگ پرتاب کردند.
امام حسین (ع): بزرگترین اهانت در کربلا با جسارت به خاندان پیامبر و بریدن سر فرزند رسولالله.
امام سجاد (ع): اسارت و اهانت در کوچههای کوفه و شام.
امام صادق (ع): نسبتهای ناروا از سوی خلفای عباسی و بازداشت مکرر.
امام کاظم (ع): سالها زندانی و مورد اهانت مأموران.
امام رضا (ع) : توهین مأمون در گفتوگوها و اجبار به ولیعهدی ظاهری.
امام هادی و امام عسکری (ع) : تحقیر و حبس در سامرا.
امام زمان (عج) : اهانتهای اعتقادی در طول تاریخ از منکران وجود یا غیبت ایشان.
■ دوران علما و رهبران دینی پس از عصر ائمه
اهانت به امام خمینی (ره) در دوران تبعید و حتی پس از انقلاب توسط دشمنان خارجی و جریانهای داخلی.
اهانت به مراجع بزرگ شیعه مانند علامه حلی، شیخ مفید، سید مرتضی، و علمای عصر صفویه تا معاصرین توسط مخالفان فکری.
اهانت به رهبران مقاومت اسلامی مانند سید حسن نصرالله و شهید قاسم سلیمانی توسط رسانههای غربی و صهیونیستی.
اهانت به رهبر معظم انقلاب اسلامی (حضرت آیتالله خامنهای) از سوی دشمنان خارجی (آمریکا، رژیم صهیونیستی، رسانههای معاند) و گاه برخی ناآگاهان داخلی.
خلاصه :
✅ اهانت به رهبران الهی، سنتی شیطانی در برابر سنت هدایت الهی است.
✅ قرآن آن را پیشبینی کرده است:
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (انعام، ۱۰)
پاسخ مؤمنان در برابر اهانتها، صبر، استقامت و روشنگری است؛ زیرا تاریخ نشان داده است که اهانتکنندگان به رهبران الهی، خود به ذلت و نابودی کشیده شدهاند.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7046
🔴 الیگارشیسم یا گفتمان پابرهنگان ؛ بابک زنجانی یا امیرحسین ثابتی، مسئله این است
در روزگاری که واژهها وارونه معنا میشوند، صاحبان سرمایههای آلوده خود را منادی عدالت مینامند و مدافعان ایمان و مردم را به چالش میکشند. اینجاست که باید پرسید : الیگارشیسمِ پول و نفوذ بر عقلانیت انقلاب چیره شده، یا هنوز گفتمان پابرهنگان زنده است؟
آنان که روزی با رانت و رابطه، بیتالمال را به تاراج بردند، امروز از موضع طلبکاری سخن میگویند و همانها که از خون دل مردم کاخ ساختند، زبان به تهدید عدالتخواهان میگشایند. چه طنز تلخی است که فرزند الیگارشی، سخن از قانون و شفافیت میگوید ؛
قانون؟! قانون همان بود که در برابر امثال شما ایستاد و نقاب از چهره زرپرستان برداشت.
انقلاب اسلامی نه برای تداوم چرخهی زر و زور بود، بلکه برای شکستن آن زاده شد.
امام خمینی(ره) فرمود : ما انقلاب نکردیم که کاخنشینان باقی بمانند و کوخنشینان در حاشیه باشند.
امروز هر که زبان به تهدید عدالتخواهان میگشاید، در حقیقت در برابر همین روح انقلاب ایستاده است.
گفتمان پابرهنگان، منطق مستضعفان عالم است؛ عقلانیتی که نه از حساب بانکی قدرت میگیرد و نه از سفره رانتخواران، بلکه از ایمان، مردم و خون شهیدان تغذیه میشود.
اما الیگارشیسم، منطق زراندوزان و جاهطلبانی است که عدالت را فقط تا آنجا قبول دارند که به نفعشان تمام شود.
بگذار بابک زنجانیها فریاد بزنند و تهدید کنند؛ تهدیدشان، نشانهی هراس از بازگشت عدالت است.
و بگذار ثابتیها بایستند و بگویند؛ گفتارشان، پژواک صدای همان گفتمان مظلوم اما بیدار انقلاب است که هنوز بر سر آرمانهایش ایستاده است.
تاریخ گواه خواهد بود که در این میدان، زر و زور شکست خواهد خورد و منطق ایمان یعنی منطق امیر حسین ثابتی پیروز خواهد شد؛
چرا که این نبرد، نبرد میان ثروت و حقیقت است، و حقیقت همیشه ماندگارتر از زر است.
✍️ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7048
🔴 خطاب به حمید فرخنژاد
حمید فرخنژاد ،
خفه شو ؛
نه از سر کینه، بلکه از سر دلسوزی برای حقیقتی که تو دیگر طاقت شنیدنش را نداری.
تو روزگاری هنرمند بودی؛ اما امروز، در مسیر انحراف و خود باختگی و فروختن وجدان و شرف ، چنان فرو رفتهای که شعلهزدن بر تصویر رهبری، را نشانهی شجاعت و دلاوری پنداشتهای؛ غافل از اینکه این آتش، پیش از هر چیز، بر دامان شرف خودت افتاده است.
آنکس که با عقل و منطق آشناست، میداند که آتش زدن چهرهی رهبرِ یک ملت، نه نقد است، نه اعتراض، بلکه بیمنطقیِ عریان است.
در مکتب عقل و قرآن، نقد یعنی استدلال، اعتراض یعنی اقامهی برهان. اما وقتی عقل خاموش شود، فریاد جای استدلال را میگیرد و شعله، جای کلمه را.
🔹 اولاً : رهبر ما نماد شخص نیست، نماد مکتب است؛ مکتبی که بر پایهی عقلانیت، عدالت و مقاومت بنا شده است.
کسی که این نماد را میسوزاند، در واقع منطق را میسوزاند و وجدان جمعی یک ملت را میآزارد. و البته محبوبیت آن رهبر را نیز بیشتر می کند.
🔹 ثانیا : آتش زدن تصویر یک انسان، دلیل بر قدرت نیست، بلکه سندی بر ضعف استدلال و بی مایه گی است.
کسی که حرفی برای گفتن ندارد، به نمادها حمله میکند تا خلأ اندیشهی خود را پنهان سازد.
🔹 ثالثا : توی بی شرف اگر ادعای انسانیت و عدالت داری، چرا راه گفتوگو را ترک کردی و به هیاهوی احساسی پناه بردی؟
قرآن کریم میفرماید :
وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ (نحل/۱۲۵)
دعوت به حق، باید از مسیر گفتوگو و جدالِ احسن باشد، نه از مسیر توهین و تحقیر.
آری ، خونی که در رگهای ماست، هدیه به رهبر ماست — نه از سر تعصب، بلکه از سر ایمان به حقانیت راهی که او ادامهدهندهاش است.
رهبر ما، نه با تصویرش، بلکه با اندیشهاش در دلهاست؛ و هیچ آتشی توانِ سوزاندن اندیشهی برخاسته از ایمان را ندارد.
ای کاش میدانستی که قدرتِ یک ملت در منطق و مقاومت اوست، نه در فریادها و شعلهها.
ما اهل منطقیم، اما منطقِ ما چون صخره است؛ نرم نمیشود، بلکه کوه میسازد.
و تو ـ اگر اندکی از روشنایی حقیقت در دل داری ـ برگرد به عقل و وجدان نداشته ات ؛ که هر آتشی، سرانجام خاکستر میشود، جز آتش ایمان.
✍️ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7049
طلوع فکر و اندیشه
🔴 نامهای سرگشاده به شیخ رحمت بیگدلی و همفکران او
درباره نسبت اسلام ناب محمدی با قرائتهای تأویلی و رسانهمحور
جناب شیخ رحمت ؛
نوشتار اخیر شما درباره پیروزی زهران ممدانی، شهردار مسلمان نیویورک، اگرچه ظاهرا رنگ و بوی دفاع از یک مسلمان دارد، اما در باطن، دچار همان آفتی است که سالهاست اندیشهی دینی را از درون تهی میکند : تبدیل اسلام ناب محمدی به قرائتی سلیقهای و غرب پسند.
شما از اسلام ممدانی با شور و تحسین یاد کردید، اما در مقابل، بارها اسلام ایرانی و حاکمیت دینی برخاسته از آن را با کنایه و تمسخر نواختید. چرا اسلامی که توانسته با ولایت فقیه در برابر تمام کفر غرب سالها بایستد را شما و همفکرانتان بارها و بارها می کوبید؟! این دوگانگی، نه نشانهی روشنفکری، که نشانهی غفلت از عمق رسالت دینی است.
■ اسلام ناب، نه آمریکایی است و نه تأویلی است یعنی اسلام ناب همان است که امام خمینی (ره) آن را در برابر اسلام آمریکایی تعریف کرد؛ اسلامی که در آن ایمان و عدالت، عبادت و سیاست، اخلاق و اجتماع در هم تنیدهاند.
شما اما با جداسازی دین از عرصهی اجتماع، میگویید حاکمیت در حجاب نقشی ندارد.
ای شیخ رحمت.
اگر دین، فقط در حریم دل خلاصه شود، پس چرا پیامبر(ص) در مدینه حکومت تشکیل داد؟ چرا آیهی الَّذینَ إِنْ مَكَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ. (حج/۴۱) تمکّن سیاسی مؤمنان را با اقامهی نماز و امر به معروف پیوند زده است؟
اسلام، فقط برای اصلاح فرد نیست؛ برای اقامهی قسط است.
■ حجاب؛ حقالله و حقالمجتمع است. شما می گویید حاکمیت نباید در مسئلهی حجاب ورود کند، چون امری شخصی است.
اما فقه اهلبیت(ع) حجاب را نه تنها واجب فردی، بلکه واجب اجتماعی میداند، زیرا بیحجابی نظم عفت عمومی را میشکند.
پیامبر(ص) فرمودند : کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مسؤولٌ عن رَعِیَّتِهِ
همه مسئولاند، و این یعنی حتی حکومت موظف است مرزهای اخلاق اجتماعی را حفظ کند.
تفکیک دین از حکومت، همان راهی است که سکولارها سالهاست میخواهند روحانیت را در آن گرفتار کنند.
■ نقد منصفانه سرمایهی اصلاح است، اما وقتی نقد، شکل هجمه به چهرههای دینی و انقلابی به خود میگیرد، از مسیر علم خارج و وارد میدان سیاستزدگی میشود.
متأسفانه نوشتههای شما اکثرا با لحن تخریبگرانه نسبت به روحانیونی منتشر میشود که به نظام و ولایت فقیه اعتقاد دارند، و در عین حال مطالب کذایی شما ، بدون بررسی سندی، در رسانههایی بازنشر میشود که کارشان تحریف و تقطیع است.
شایستهی شما نیست که خوراک فکری جریانهایی را فراهم کنید که اسلام را نه برای اصلاح، بلکه برای انکار و مقابله میخواهند.
■ اسلام ممدانی یا اسلام محمدی؟ ما از مسلمان شدن و پیروزی هر مؤمن در هر نقطهی جهان خوشحالیم، اما تفاوت بزرگی میان اسلام مهاجران در نیویورک و اسلام مجاهدان در جبهههای مقاومت وجود دارد ( که شما و همفکران تان بارها اسلام جبهه مقاومت را کوبیده اند )
زهران ممدانی ممکن است فردی عدالتخواه باشد، اما اسلام او در چارچوب لیبرال دموکراسی تعریف میشود؛ اسلامی که هیچ سخنی از ولایت الهی، جهاد، یا اقامهی حدود الهی ندارد.
اسلام ناب، اسلامِ بدون مرز نیست؛ اسلامِ متکی بر ولایت است.
اسلامی که اللّه در آن حاکم است، نه افکار عمومی غربی.
■ شیخ رحمت ؛
دعوت ما به دشمنی نیست؛ به بازنگری است.
بیایید دین را از پنجرهی رسانهها ننگریم، بلکه از آینهی قرآن و سنت بخوانیم.
بیایید از اسلام بیمسئولیت به اسلام مسئولانه بازگردیم.
بیایید در کنار هم، چهرهی رحمانی اسلام را از درون تقویت کنیم، نه آنکه با سهلانگاری در تفسیر، به دست دشمنان بسپاریم.
امیرالمؤمنین(ع) هشدار دادند :
یُفسِّرونَ القُرآنَ عَلی آرائِهِم ، قرآن را بر اساس رأی خود تفسیر میکنند.
این همان خطری است که هر متفکر دینی باید از آن بپرهیزد.
✅ خلاصه ؛ اسلامِ ایرانی، ادامهی همان اسلامِ محمدی و علوی است؛
اسلامی که خون داد، تا بماند؛
اسلامی که در برابر سلطه ایستاد، نه آنکه برای تأیید غرب، حدود الهی را به تفسیر بسپارد.
با احترام، اما با صلابت میگوییم :
اسلام ناب، نه با شعارهای رسانهای حفظ میشود، نه با تضعیف باورهای الهی مردم؛
بلکه با تبعیت از قرآن، اهلبیت و ولایت الهی است که میدرخشد.
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7051
🔴 سیاست حذف نرم؛ خیانت خاموش به نیروهای مؤمن و مؤثر
در روزگار ما، برخی از مسئولان ظاهراً یاد گرفتهاند که با چهرهای خندان، اما نیتی پنهان، بهترین نیروها را از میدان به در کنند. آنان اهل تقابل رو در رو نیستند؛ چون میدانند توان پاسخگویی ندارند. پس به جای مواجهه صادقانه، حذف نرم را پیش میگیرند؛ حذف بیسروصدا، اما حسابشده.
امروز دیگر حذفها نه با حکم رسمی و برگه اداری، بلکه با بیمحلی، بیتوجهی، و دور نگه داشتن از تصمیمها انجام میشود. نامت را در جلسات ذکر میکنند، اما در فهرست تصمیمگیران جایی نداری ؛ میگویند : برادر خوب و فعالی هستی ، ولی در عمل، از همه مسئولیتها کنار میگذارندت.
این همان سیاست دوگانهای است که از ترسِ تقابل، به نفاق مدیریتی رسیده است.
چنین مدیرانی، نه اهل گفتوگوی صریحاند و نه تاب نقد و همراهیِ نیروهای مستقل را دارند. آنها میخواهند همه یا مطیع باشند یا منزوی! و چه تلخ است که قربانیان این حذف نرم، معمولاً نیروهای متعهد، دلسوز و انقلابیاند؛ کسانی که درد مردم را میدانند و اهل معامله بر سر ارزشها نیستند.
اما تاریخ، همیشه حساب خود را دارد. حذفشدگانِ دیروز، صدای بیداریِ فردا خواهند شد. و آنان که به جای شایستهسالاری، حذف نرم را برگزیدهاند، در نهایت در وجدان مردم حذف خواهند شد.
✍️ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7052
🔴 #اصلاحطلبان از انتخاب #زهران_ممدانی ، بهعنوان شهردار نیویورک ذوقزدهاند؛ گویی اسلام را در لبخند غربیها میبینند.
#امام_خمینی(ره) فرمودند :
اگر آمریکا و اسرائیل لا إله إلا الله بگویند ما قبول نداریم. اسلامِ واقعی، زیر پرچم استکبار معنا ندارد.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7054
طلوع فکر و اندیشه
🔴 پاسخ تحلیلی به روایت تحریف شدهٔ برجام و تحریمها
برخی میکوشند با روایتهای ناقص، چنین القا کنند که همهٔ تحریمها در دولت احمدینژاد ایجاد شد و تنها برجام بود که ایران را از خطر نجات داد.
اما تاریخ با اسناد بینالمللی و واقعیتهای سیاسی سخن میگوید، نه با تبلیغات رسانهای.
■ تحریم، محصول لجاجت ایران نبود؛ محصول دشمنی غرب و جبهه استکبار بود. تحریمهای شورای امنیت زمانی آغاز شد که ایران بهدلیل پیشرفت در فناوری هستهای بومی و مستقل از غرب در حال عبور از خطوط قرمز نظام سلطه بود.
یعنی تحریمها واکنش آمریکا و اروپا به استقلال علمی ملت ایران بود، نه نتیجهٔ اشتباه دولت وقت.
اگر در آن دوران، ایران پای میز معاملهای ذلتبار مینشست، شاید تحریم نمیشد؛ اما استقلال و عزت را با فشار خریدیم، نه با لبخند.
■ قطعنامهها بر اساس تصمیم دشمن صادر شد، نه اراده ما. این که میگویند : در زمان احمدینژاد ایران ذیل فصل هفتم رفت ، در ظاهر درست است، اما در واقع تحریف حقیقت است.
ایران زیر فصل هفتم نرفت چون دولت وقت خطا کرد؛ بلکه چون دشمن میخواست فشار مشروعنما ایجاد کند تا ملت را از مسیر پیشرفت منصرف سازد.
فصل هفتم یعنی تهدید به زور، اما مگر دشمن در هیچ زمانی با ما دوستی کرده بود؟
قطعنامهها ابزار دشمنی بودند، نه نتیجهٔ سوءمدیریت.
■ برجام حسن روحانی و ظریف ، نرمش نبود؛ اعتماد بیمحل بود.
برجام را نه باید فتحالفتوح خواند، نه تصمیم نظام.
نظام یعنی رهبری و مواضع رهبری در طول مذاکرات کاملاً روشن بود:
🔹 بارها فرمودند که به آمریکا اعتماد نیست.
🔹 تأکید کردند که خطوط قرمز باید رعایت شود.
🔹 پس از توافق نیز هشدار دادند که دشمن بدعهد است و نباید اقتصاد کشور به برجام گره بخورد.
برجام تصمیم نظام نبود، بلکه اجازهٔ مشروط رهبری به دولت برای آزمودن راه دیپلماسی بود.
و نتیجه همان شد که پیشبینی کردند:
🔺 آمریکا عهدشکنی کرد،
🔺 اروپا ناتوان ماند،
🔺 و ملت ایران هزینهٔ اعتماد به دشمن را پرداخت.
■ احمدینژاد در دولت خود ؛ ایستاده بر عزت بود ، نه خمشده بر میز. در دوره احمدینژاد، ایران نه یک سانت از حقوق خود عقب نشست و نه غنیسازی متوقف شد.
با وجود تحریمها، ایران به دستاوردهای بینظیر هستهای، موشکی و علمی رسید که پایههای بازدارندگی امروز ماست.
در آن زمان ملت سختی کشید، اما عزت ملی حفظ شد.
برعکس، در برجام با امتیاز دادنهای گسترده، سانتریفیوژها خوابید و دشمن بیدارتر شد.
■ تحریم پس از برجام بیشتر شد، نه کمتر. اگر برجام نجاتبخش بود، چرا بعد از امضای آن، آمریکا گستردهترین تحریمهای تاریخ را اعمال کرد؟
چرا دشمن، از برجام به عنوان اهرم محدودسازی ایران یاد کرد؟
چرا اقتصاد کشور را به انتظار لبخند آمریکا گره زدند و با خروج ترامپ همه چیز فرو ریخت؟
تحریم واقعی، زمانی آغاز شد که اعتماد به دشمن جای اتکاء به توان داخلی را گرفت.
■ تصمیم درست، همان نگاه رهبری بود زیرا ایشان فرمودند :
من به این مذاکرات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم نمیکنم؛ تجربهای برای ملت خواهد شد.
و چه تجربهای
ملت دید که لبخند دشمن یعنی دندانِ تیزِ تحریم.
امروز همه میدانند: برجام نه راهحل بود، نه علاج؛ بلکه تلهای بود برای آزمون سادهلوحی سیاستمدارانِ غربباور.
■ دشمن با دو لبخند و دو فریاد یک هدف را دنبال کرد. دوران احمدینژاد را با فریاد تحریم زدند،
و دوران برجام را با لبخندِ وعده فریب دادند.
اما در هر دو، هدف یکی بود : توقف پیشرفت ایران و شکستن روح مقاومت.
تفاوت فقط در روش بود:
آن زمان دشمن میزد،
در برجام، خودمان درِ خانهاش را زدیم.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7057
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴بالاخره روزی فرا میرسد که پردهها کنار میروند، غوغای رسانهها خاموش میشود و دلهای آلوده به تردید در برابر حقیقت زانو میزنند.
آن روز خواهی دید که سید علی، نه با شعار، بلکه با صبر، بصیرت و ایستادگی بر مسیر حق گام برداشت؛
همان مسیری که حسینبنعلی(ع) آغازگرش بود و مهدی(عج) پایاندهندهاش خواهد بود. آنگاه خواهی فهمید که او در میان طوفانها تنها پرچمدار حقیقت بود، و آنان که به او پشت کردند، در حقیقت به روشنایی پشت کردند.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7059