eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
111 دنبال‌کننده
494 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خلوتکده مستان
شماره : ۶۴۵ من از شمشیرِ ابرویت، نوشتم شعر و فهمیدم که روزی کشته خواهم شد، در این بیتُ المقدس ها http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 تصنیف «روزیٖ تــُو خـواهی آمد٘...» 🗣 📖 شعر از: عبداللّٰه الفت *سفارشی آقا صادق 👌🏻🌹
با دقّت بخونید 👌🏻 (پ.ن: اگر حوصله ندارید اصلاً شروع به خوندن نکنید) 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
طی طریق: فراغت است به دنیا در این دو روز، فراوان به علم گر نشتابند عاشقان و جوانان به رهروان زمینی که فهم عشق نکردند بگو که طائر علم است، ابتدا، به هر عرفان و گر جوان عزیزی گذشت عمر نبیند ز بعد یاد ز مگرش کز آن شدست پریشان و بعد از آن که دو گوشش به استماع در آمد به علم، گو که نلغزد به پای گور، هر انسان و علم صخره و ما رهروان بحر تلاطم به آب میدهد این ساحل آن عزیز گریزان و گر به حالت مستانه سمت او بشتابی شکست میدهد او دست و سر و پای بدین سان که چشم بستی و طی طریق و راه نمودی و منطق است چراغ و سپر به خار مغیلان دو گوش داری و گوشی دگر تو عاریه کن تا دهم به دست تو پندی ز نفس ختم رسولان گذشته رفته و آینده هم ثبوت ندارد چه غم خوری به غم رفته و نیامده، انسان؟ عجب! که حال خودت را فروختی و خریدی هر آنچه غم که نداری وز آن شدی تو گریزان تو در خودت نظری کرده‌ای که خود بشناسی؟ آهای بچه‌ی آدم آهای زنده به زندان مؤذن ار ز سر عشقش آن ندای برآرد تو گوش جان بسپار و رها کن از قفس این جان سپس که دعوت حق را اقامه کردی خواندی نشین به کنده زانو و سر بنه تو به قرآن ببین ز بود و ز هستت و از آنچه باشی و بعدش بفهم اینکه عزیزی بفهم اشرف دوران فرار می نکن از دست خالقت و تو بلکه در این میانه خودت را به پیشگاه خدا دان عزیزٌ أقربْ الیک من الوتینک، یعنی خدای خالق هستی خدای خالق انسان کنون که صحنه‌ی عالم مجال عرض وجود است تو هم ارائه‌ی خود کن در این کرانه‌ی جولان سکوت کن که رها گردی از عذاب زبانت و این طلای جلی را به فضّه‌گی نفروشان و پند عارف عریان به یاد خویش بیاور بساز خنجری از شرم و در نگاه خدا دان تمام نفس خودت را و چشمه‌ی نظرت را که در کمین تو بنشسته تیر و نیزه‌ی شیطان و گوش خود ز حرام و دهان خود خود ز حرام و پای خود ز حرامُ و باش زین همه عریان ز نفس خود بهراس آنچنان که جنّ ملائک ز نفس و کبر و غرورش بکرد این همه کفران سوال کن که چرا سر به سجده‌ات نگزارد؟ چه چیز کرده مرا اشرف از شرافت شیطان؟ نه حرف سجده که عمری به سجد‌گی گزرانده مطیع می‌نشد آن دم که آن بسوزدش این سان اطاعت است و ولایت دو بال عالم عاشق نگاه کن به حقایق نگاه کن تو به سلمان عزیز قلب من ای روح پر فراز و نشیبم راها شو از تن خویش این غریق ذلّت و عصیان مقام و منزلتت را بدان و دل نفروشان به عشق جنس مؤنث و جان بده تو به جانان خدا کند که بیابی مسیر عزّت خود را آهای مشغله‌ات این آهای جایگهت آن کلام آخر من را نصیحتم به خودم را تو گوش جان بسپار ای خودم، که هرچه در این جان ورود کرده برون رفته با دو پای گریزان تو نیز جامه بدر زین حصار سینه‌ام این سان
دو گوش داری و گوشی دگر تو عاریه کن تا دهم به دست تو پندی ز نفس ختم رسولان گذشته رفته و آینده هم ثبوت ندارد چه غم خوری به غم رفته و نیامده، انسان؟
Homayoun Shajarian - Dar Hesare Shab.mp3
18.1M
🔰 دَر٘ حِصــٰارِ شَـبـْــ۔۔۔ 🗣 نفسم گرفت از این شب درِ این حصار بشکن...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سورة فاطر: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ [ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ] (32)
صدا در آید از دیوار و از ما در نمی‌آید که غیر از بهت از دیوانه حیدر نمی‌آید مرا در التجا طرزی‌ست گرچه در نمازی تو من آن تیرم که از شوق تو از پا در نمی‌آید چه قبح است اینکه می‌گویند کس حیدر نخواهد شد مودب باش و گو دیگر چنان قنبر نمی‌آید
Homayoun Shajarian - Musighi Filme Arayeshe Ghaliz.mp3
6.24M
🔰 بـ۔ـٰا مـَ۔۔ـنْ صـَـنَمـ۔۔۔ـا... 🗣 کاری متفاوت از: 🎹 آهنگساز: با من صنما دل دل دل دل یک دل دل یک دلِ کن…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سورة طه: قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَن يَطْغَىٰ (45) قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ (46) 👌🏻
هدایت شده از خلوتکده مستان
شماره : ۶۵۴ هیچ‌ کس این‌ روزها مانند‌ فطرس‌ خسته‌ نیست بَس که دارد رفت و آمـد بین ایران و عــراق صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
آن ماهی ام که گوشه ای از حوض، مرده ام بیچاره آن دلی که به دریا سپرده ام بی تاب، مثل شعر به کاغذ نیامده شرمنده مثل نامه ی برگشت خورده ام از بس که زخم بود برآن، جا نیافتم تا بار عشق را بگذارم به گُرده ام ای باغبان ! مزاحمتم را به دل مگیر از باغ، غیر حسرت چیدن نبرده ام می ترسم ای رفیق! تو هم مثل خاک سرد وقتی مرا به دل بسپاری که مرده ام!
هدایت شده از خلوتکده مستان
شماره : ۶۵۵ هم خودم، هم پدرم، هم پسرم نوکرِ تو نسلِ ما را به خدا، صاحب و ارباب تویی صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سورة الأنعام: قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا [وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ] (161)
مادرونِ عینُ شینُ قاف خود را دیده‌ایم ❤️ داخلش جز حا و سیـنُ یاء و نـون چیزۍنبود…
هدایت شده از حامد کاشانی
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🏞 💢 لشکر تک نفره... ✳️ مرحوم شعری برای سلام الله علیه گفته است که در هر مصرع آن دریا دریا مفهوم وجود دارد. ایشان در مصرعی می‌گوید: وقتی از سپاه امام فقط علیه السّلام باقی مانده بود: وَاحِدة لَکنَّهُ کُلُّ القُوی 🔸 یک نفر بود ولی همه‌ی لشکر بود... همه‌ی قوّت بازوی سید الشهدا سلام الله علیه بود. 📌 برگرفته از جلسه اول «ولایت، برائت، تقیّه و انتظار»؛ محرم سال 1398 🆔 ble.ir/kashani1395/ 🆔 rubika.ir/kashani1395/ 🆔 eitaa.com/kashani1395/ 🆔 telegram.me/kashani1395/ 🆔 instagram.com/hkashani_com/ 🌐 www.hkashani.com
Homayoun Shajarian - Tarab Manam (Tasnif ).mp3
6.41M
🔰 طَـ۔ـرَبْــ۔ـ۔مَـ۔ـنَـ۔ـم٘... 🗣 📖 حضرت پیر کنون ز دست شد 🤦🏻‍♂ سخت خراب و مست شد... 🤦🏻‍♂
هدایت شده از خلوتکده مستان
شماره : ۶۵۹ من مسلمان بودم و با دیدنت، کافر شدم در قیامت عشقِ من، من را شفاعت میکنی؟ http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
هر آنچه مرا بینی چون هیچ نمی‌یابی بیزار شوی از من داد از غم تنهایی
Homayoun Shajarian - Havaye Geryeh.mp3
17.36M
🔰 ھـ۔َـواےِ گِـ۔ـر٘یـ۔ـہ... 🗣 نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج رها رها رها من…
ما نیمه های ناقص عشقیم و تا هست از نیمه های خویش دور افتادگانیم...
ما می توانستیم زیباتر بمانیم ما می توانستیم عاشق تر بخوانیم ما می توانستیم بی شك ... روزی ... اما امروز هم آیا دوباره می توانیم؟ ای عشق! ای رگ كرده ی پستان میش مادر! دور از تو ما، این برگان بی شبانیم «ما نیمه های ناقص عشقیم و تا هست از نیمه های خویش دور افتادگانیم» با هفتخوان این تو به تویی نیست، شاید ما گمشده در وادی هفتاد خوانیم چون دشنه ای در سینه ی دشمن بكاریم؟ مایی كه با هر كس به جز خود مهربانیم سقراط را بگذار و با خود باش؛ امروز ما وارثان كاسه های شوكرانیم یك دست آوازی ندارد نازنینم ما خامشان این دست های بی دهانیم افسانه ها،‌ میدان عشاق بزرگند ما عاشقان كوچك بی داستانیم