eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
106 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری که هر دو باورمان زآغاز به یکدیگر نرسیدن بود
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
🔰 شُــعْلـِـہ‌ٖوَر... 🗣 #همایون_شجریان 📖 شعر از: مولانا ♻️ کاور شده بر قطعه «نه من بیهوده» از نصر
Na man bihode.mp3
14.09M
🔰 نَـہ‌من‌ْبـیٖھـودھ... 🗣 📖 اشعار از: مولانا 🔆 پ.ن: ۱. نسخه اصلی شعله‌ور از همایون شجریان ۲. این قطعه، به سبک «قَوّالي» که یکی از سبک های سنّتی شبه‌قاره هند می‌باشد اجرا شده است. 👌🏻
زندانی هوا سرد است و من تنها در این اوضاع بارانی چرا رفتی که من در خود شدم بعد از تو زندانی بیا بی معرفت من را تو کن از خویش آزادم بدان این را که بعد از تو تماماً رفته بر بادم نگاهم کن نگاهم کن بگو من را چه می‌بینی نگو این را که چون رفتی دگر من را نمی‌بینی
هرچند که بی لنگر هرچند که بی فانوس حکم آنچه تو فرمایی ای خانوم اقیانوس
🔰 ادامه ماجرا: [چشم وا کردم و ای وای کجا رفتست او و کنون چیست که قفل از دهنم بردارد... 🤐] در پِیَش چند قدم من به تکاپو رفتم نکند رفته که دست از سر من بردارد 😟 نکند وهم و خیالم همه را ساخته بود چه بلاییست که اکنون به سرم می‌بارد 🤕 هر کجا می‌نگرم هیچ نمی‌بینم من آنچنانم که دلم فاتحه‌ای کم دارد خواستم تا که صدایش بزنم فهمیدم فرصتی چند ندادم که زبان بگشاید نامی از او نشنیدم، چه صدایش بکنم؟ دختری را که دلم از همه مِهتَر دارد 💖 نگهان داد زدم پایگه من اکنون "زنی از جبهه‌ی اصلاح طلب کم دارد" 😢 دست بر سینه زده در جلویم حاضر شد مثل جنّی که به بسم‌الله‌ی عادت دارد 😧 گفت از بهر چه هی دور خودت میچرخی از چه اینقدر نگاه تو چنین غم دارد 😡 گفتمش هیچ شنیدی که چه میگفتم من؟ اینکه این پایگهم شخص تو را کم دارد؟ گفت اما تو که با شور و تلاطم گفتی کشورم پایگه دخترکان هم دارد تو همانی که مرا طنز سیاسی کردی مغز تو یک نظر ثابت و محکم دارد؟ 🧐 گفتم اما تو . . . بگفتا که کنون ساکت شو کافه‌ای هست، که آن چای معطر دارد... 😎😉 فصل سوم، قسمت دوم (ادامه دارد...)
16.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰شــٰاھِ٘‌مَـرْداں… 🗣 پ.ن: به سبک «قوّالي»، سبک سنّتی شبه‌قاره هند
چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل یاد پدر نمی‌کنند این پسران ناخلف
🔰 ادامه ماجرا: [گفتم اما تو . . . بگفتا که کنون ساکت شو کافه‌ای هست، که آن چای معطر دارد... 😎😉] گفتمش کافه و یک چای معطر با تو !!؟ 😳 حال تو حال خوشی هست و خریدن دارد 😑 چادر و پوشیه بستی بروی تا کافه؟ 🧕🏼 اجتماع دو نقیض است و که باور دارد؟ که کسی بهر حیا پوشیه بستست و کنون کافه رفتستْ و با غیر نشستن دارد ☕️ گفتمش چادر و پوشیه اگر شیرین است بهر حجب است و حیا ورنه چه فرقی دارد؟ که کسی خویش عیان دارد و محسون دارد لیک در باطن خود سر ز حیا بردارد گفمتمش از چه در این هیمنه محسور شدی تن خود را برهان گر ز برت غم دارد خشم در هر دو نگاهش به عیان ظاهر شد دست خود برد که تا پوشیه را بردارد 🤭 ناگهان دست بینداخت و با گامی گفت من هر آنگونه که هستم به تو ربطی دارد؟ 😠 با خدای خود اگر قول و قراری دارم به توی وحشی بی مغز چه ربطی دارد؟ 😡 تو مرا راندی و اکنون ز چه‌ ام میخوانی پایگاه تو پزشکی ز روان کم دارد 🤬 دست از دامن من برکش و آزادم کن تا که اینگونه خطر ها ز برایت دارد... فصل سوم، قسمت سوم (ادامه دارد...)
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را گرت پروای غمگینان نخواهد بود و مسکینان نبایستی نمود اول به ما آن روی زیبا را چو بنمودی و بربودی ثبات از عقل و صبر از دل بباید چاره‌ای کردن کنون آن ناشکیبا را مرا سودای بت‌رویان نبودی پیش ازین در سر ولیکن تا تو را دیدم گزیدم راه سودا را مراد ما وصال تست از دنیا و از عقبی وگرنه بی‌شما قدری ندارد دین و دنیا را چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را بیا تا یک زمان امروز خوش باشیم در خلوت که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را سخن شیرین همی گویی به رغم دشمنان سعدی ولی بیمار استسقا چه داند ذوق حلوا را؟
هدایت شده از خلوتکده مستان
شماره : ۵۴۸ ھمه عُمر برندارم سَر از این خُمارِ مَستی که ھنوز من نبودم، که تو در دلم نشستی http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی غنیمت است چنین شب که دوستان بینی 😍
دستی به جام باده و دستی به زلف يار پس من چگونه پيرهنم را عوض کنم؟ 😂 😁