نهج البلاغه
🍃🌺وَ قَالَ علیه السلام صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرّهِ وَ البَشَاشَةُ حِبَالَةُ المَوَدّةِ وَ الِاحت
💠ادامه شرح حکمت ۶
🍃🌸قَالَ علیه السلام صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرّهِ وَ البَشَاشَةُ حِبَالَةُ المَوَدّةِ وَ الِاحتِمَالُ قَبرُ العُیُوبِ
وَ روُیِ َ أَنّهُ قَالَ فِی العِبَارَةِ عَن هَذَا المَعنَی أَیضاً المَسأَلَةُ خِبَاءُ العُیُوبِ وَ مَن رضَیِ َ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیهِ
🍃🌸. سید- رحمت خدا بر او باد- فرموده است: بعضی گفته اند، امام (علیه السلام) در تعبیر از این مطلب این چنین نیز فرموده است: المسالمه خباء العیوب، یعنی صلح و آشتی پنهان ساختن عیبهاست. جوهری می گوید: خباء مفرد است و جمع آن اخبیه خانه ای است از کرک و یا پشم نه از مو که بر دو، یا سه عمود و یا بیشتر استوار می باشد. صلح و مسالمت فضیلتی از شاخه های پاکدامنی است، خباء را استعاره از مسالمت آورده است از آن رو که این فضیلت باعث جلب محبت و همچون خانه پوششی برای عیبهاست، و مستلزم آن است که زبان مردم از عیبجویی بسته و خاموش باشد. این مطلب که صلح و مسالمت لازمه اش عیب پوشی است، در صورتی ثابت می شود که می بینیم، نقیض آن یعنی، ستیزه جویی و سازش نکردن- با طغیان طبیعت افراد بر عیبجویی، و اظهار معایب، به منظور توهین و سرزنش همراه است.
📙شرح#حکمت_6
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص11
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹وَ قَالَ علیه السلام العِلمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الآدَابُ حُلَلٌ مُجَدّدَةٌ وَ الفِکرُ مِرآةٌ ص
💠ادامه شرح حکمت ۵
✴️قَالَ علیه السلام العِلمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الآدَابُ حُلَلٌ مُجَدّدَةٌ وَ الفِکرُ مِرآةٌ صَافِیَةٌ
✴️اندیشه ی آدمی آینه ای صاف است، گاهی مقصود از فکر، همان نیروی اندیشه و گاهی- بطور مطلق- حرکت نیروی فکری، به هر صورتی که باشد، و گاهی هم معنای دیگری مورد نظر است. اما در این جا منظور همان نیروی فکری است. کلمه ی: المرآه یعنی آینه، را استعاره آورده است از آن جهت که نیروی اندیشه وقتی که در پی مطالب تصوری و یا تصدیقی برمی آید و آنها را درمی یابد و عکس برداری می کند، چنان است که در آینه صورت اشیایی که برابر آنها قرار می گیرد، می افتد.
📙شرح#حکمت_5
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص10
🔶 @Nahj_Et
💠ادامه شرح حکمت ۸
✳️قَالَ علیه السلام اعجَبُوا لِهَذَا الإِنسَانِ یَنظُرُ بِشَحمٍ وَ یَتَکَلّمُ بِلَحمٍ وَ یَسمَعُ بِعَظمٍ وَ یَتَنَفّسُ مِن خَرمٍ
✳️. و مقصود امام (علیه السلام) از گوشت، زبان است زیرا زبان گوشت سفید نرمی آمیخته به مویرگهای کوچک فراوانی است که خون در
آنها جریان دارد و از این رو به رنگ سرخ می نماید و زیر زبان مویرگها و عصبهای زیادی موجود است و در زیر دو دهانه وجود دارد که آب دهان از آنها جاری می شود که این دو دهانه به گوشت غده ای نرمی می رسد که در بن آن قرار گرفته به نام مولد لعاب و به وسیله ی همین دو دهانه است که زبان و پیرامون آن بطور طبیعی تر و تازه است. و مقصود امام (علیه السلام) از استخوانی که به وسیله ی آن صداها را می شنود، همان استخوانی است که به آن، حجری می گویند، استخوانی سخت که در مجرای گوش با پیچ و خمهای زیادی قرار گرفته و همانطور ادامه می یابد تا می رسد به عصبی که از دماغ خارج می شود و جایی که مرکز جریان روحی حامل قوه ی شنوایی است، و مقصود امام (علیه السلام) از خرم (شکاف) سوراخ بینی است. در تمام این موارد و نظایر اینها چه در بدن انسان و چه در سایر حیوانات، عبرتی است برای کسی که درصدد عبرت گرفتن است، و کمال گواهی به وجود آفریدگار حکیم آنهاست. و هر کسی که در اجزای بدن انسان دقت کند، دلایلی از حکمت خداوندی را مشاهده می کند که اندیشه ی انسان مات و مبهوت، و عقل حیران و سرگردان می شود. امام صادق (علیه السلام) آیه ی مبارکه: و خلق الانسان ضعیفا را قرائت فرمود، آنگاه گفت: چگونه ناتوان و ضعیف نباشد که به وسیله ی یک پیه می بیند، و با استخوانی می شنود و توسط گوشتی سخن می گوید؟ در چهار مورد امام (علیه السلام) رعایت سجع متوازی را نیز کرده است.
📙شرح#حکمت_8
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص13
🔶 @Nahj_Et
💠ادامه شرح حکمت۷
🔆وَ الصّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنجِحٌ وَ أَعمَالُ العِبَادِ فِی عَاجِلِهِم نُصبُ أَعیُنِهِم فِی آجَالِهِم
🔆. عنوان داروی مفید و شفابخش را استعاره برای صدقه آورده است، از آن رو که صدقه همانند دارو است، اما در دنیا به دلیل حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله): (بیمارانتان را با صدقه به درمان برسانید) و راز مطلب آن است که صدقه باعث جلب همتها و همسویی دلها بر محبت صدقه دهنده و گرایش به خداوند پاک در برطرف ساختن ناراحتیها از وی به منظور بقای اوست، بنابراین صدقه در این جهت همچون دارویی شفابخش است. و اما در آخرت از آن رو که صدقه وسیله ای، برای رفع گرفتاریهای اخروی است، همانطوری که قبلا توضیح داده شد. بیست و یکم- اعمال بندگان خدا در آخرت جلو چشمانشان قرار می گیرد یعنی آشکارا در برابر چشمانشان قرار می گیرد، و راز مطلب همان است که قبلا روشن شد، نفوس مردم تا وقتی که در دنیاست، هم نقض خوبی و هم بدی دارد، لکن در پوششهایی از اشکال جسمانی و موانعی که از درک واقعیتها وجود دارد، اما وقتی که این پوششها با جدایی از دنیا به یک طرف روند، تمام امور روشن می شود، و در نتیجه، هر کار خوبی را که انجام داده و زمیه ی هر کار بدی را که داشته است، درمی یابد، همانطوری که خداوند متعال فرموده است: فکشفنا عنک عطاءک فبصرک الیوم حدید و همینطور آیه ی یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا
📙شرح#حکمت_7
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص12
🔶 @Nahj_Et
📿الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ
🔮پيروزى در دورانديشى و دور انديشى در به كار گيرى صحيح انديشه
✍ حَزْم که به معناى دوراندیشى و مطالعه عواقبِ کار است ، یکى از مهم ترین عوامل پیروزى است زیرا افراد سطحى نگر که گرفتار روزمرّگى هستند در برابر حوادث پیش بینى نشده به زودى به زانو در مى آیند و رشته کار از دستشان بیرون مى رود و شکست مى خورند.
«اجالة» به معناى جولان دادن و «رأى» به معناى فکر است و منظور از جولان دادن فکر این است که انسان همچون اسب سوارى که در تمام اطراف میدان نبرد قبل از شروع گردش مى کند تا از نقاط ضعف و قوت با خبر شود باید در مسائل مهم نیز چنین کند و تمام جوانب یک مسئله را از خوب و بد بدون اغماض بررسى کند تا بتواند تصمیم صحیح بگیرد.
📙 #حکمت_48
🔶 @Nahj_Et
حکمت 11-إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ ….mp3
1.64M
🍃🌼قَالَ علیه السلام مَن ضَیّعَهُ الأَقرَبُ أُتِیحَ لَهُ الأَبعَدُ
🍃🌼کسی که خویشاوندان نزدیک ترکش کنند، کسان بسیار دور، به او خواهند رسید. یعنی، خداوند مقرر کرده و اراده اش بر این تعلق گرفته است که برای هر چیزی علت و سببی قرار دهد تا بدان وسیله و با وجود آن سبب، آن چیز ضرورت پیدا کند. چون اکثر وقتها نزدیکترین افراد خاندان و فامیل انسان برای منافع و کارهای لازم او اقدام می کنند، در حکمت خداوندی مقرر نشده است که جز از طریق آن سودی عاید انسان شود، بناچار اگر آنها وی را ترک گویند و رها سازند، باید خداوند کسانی را از افراد بسیار دور و بیگانه مقدر و معین کند تا مصالح و کمک و یاری او را عهده دار شوند.
📙شرح#حکمت_14
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/19
🔶 @Nahj_Et
💠قَالَ علیه السلام مَا کُلّ مَفتُونٍ یُعَاتَبُ
💠ابن ابی الحدید می نویسد: آنگاه که امام علی (علیه السلام) قصد داشت با اصحاب جمل جنگ کند، عبدالله بن عمر سعد بن وقاص و امثالشان آن حضرت را یاری نکردند و از حرکت با وی صرف نظر کردند. حضرت جمله بالا را فرمود، کنایه از اینکه شما که به سلامتی، تن پروری و خوش گذرانی (که در حقیقت بلاست) آلوده شده اید سرزنش نخواهید شد بروید من نیازی به شما ندارم! انسان بلا دیده ای که کنترل خود را از دست داد هیچ کجا ارزش ندارد، اما مومن در بلا استوار خواهد بود.
📙شرح#حکمت_15
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص20
🔶 @Nahj_Et
🍃🌺وَ قَالَ علیه السلام تَذِلّ الأُمُورُ لِلمَقَادِیرِ حَتّی یَکُونَ الحَتفُ فِی التّدبِیرِ
🍃🌺کارها تابع مقدراتند، به حدی که تدبیر و مال اندیشی باعث نابودی و هلاکت می گردد). به خاطر پیروی کارها از تقدیر الهی و جریان امور بر طبق قضای الهی، کلمه ی ذل یعنی خواری، را استعاره آورده است، از آن رو که انسان از قدر ناآگاه است. امکان دارد از نتایج پیروی امور از مقدرات این باشد که آنچه را شخص ناآگاه مصلحت پنداشته و به تصور سود داشتن انجام می دهد همان باعث هلاکت و نابودی وی گردد. در این عبارت اشارتی است بر ضرورت استناد کارها به خدا و تکیه نداشتن بر تدبیر و دوراندیشی، و بریدن از ماسوا و توجه تنها به او.
📙شرح#حکمت_16
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص21
🔶 @Nahj_Et
🔴توبیخ خیانتکار در بیت المال
🔸فَاتَّقِ اللَّهَ وَ ارْدُدْ إِلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ أَمْوَالَهُمْ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ أَمْكَنَنِي اللَّهُ مِنْكَ لَأُعْذِرَنَّ إِلَى اللَّهِ فِيكَ وَ لَأَضْرِبَنَّكَ بِسَيْفِي الَّذِي مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلَّا دَخَلَ النَّارَ وَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ فَعَلَا مِثْلَ الَّذِي فَعَلْتَ مَا كَانَتْ لَهُمَا عِنْدِي هَوَادَةٌ وَ لَا ظَفِرَا مِنِّي بِإِرَادَةٍ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا وَ أُزِيحَ الْبَاطِلَ عَنْ مَظْلَمَتِهِمَا
🟤پس از خدا بترس و اموال آنان را باز گردان و اگر چنين نكنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست يابم تو را كيفر خواهم كرد كه نزد خدا عذر خواه من باشد و با شمشيرى تو را مى زنم كه به هر كس زدم وارد دوزخ گرديد. سوگند به خدا اگر حسن و حسين چنان مى كردند كه تو انجام دادى از من روى خوش نمى ديدند و به آرزو نمى رسيدند تا آن كه حق را از آنان باز پس ستانم و باطلى را كه به دستم پديد آمده نابود سازم
✍اشاره به اينکه من جز در راه خدا و در برابر دشمنان او شمشير نمى کشم و هر کس را که تاکنون با اين شمشير از پاى در آورده ام سرازير جهنم شده است
در اينجا سؤالى پيش مى آيد و آن اينکه چرا کسى که از بيت المال چيزى را ربوده مستحق اعدام باشد در حالى که در حدود اسلامى حداکثر اجراى حدّ سرقت بر وى است.
تازه حدّ سرقت هم در اينجا بعيد به نظر مى رسد، چون شرط آن سرقت از حرز يعنى جايى است که قفل و بند داشته باشد اگر قفل و بندش را بشکنند و چيزى از آن را به سرقت ببرند حدّ سرقت جارى مى شود و مى دانيم بيت المال در اختيار اين فرماندار بوده نه آنکه در حرز باشد.
در پاسخ اين سؤال ممکن است گفته شود:
اوّلا اين سرقت توأم با انکار حرمت آن بوده و وى آن مال را بر خود حلال مى دانسته و اين نوعى انکار ضرورى دين است
ثانياً امام عليه السلام مى فرمايد: اگر دستور مرا نسبت به بازگرداندن اين اموال به بيت المال عمل نکنى و در برابر من مقاومت نمايى در واقع قيام بر ضد امامت کرده اى و مى دانيم قيام بر ضد امام مجوز قتل است.
بديهى است که هرگز منظور امام عليه السلام اين نيست که امکان دارد امام حسن و امام حسين عليهما السلام دست به غصب اموال بيت المال بزنند بلکه منظور بيان مبالغه در مطلب است که هيچ کس در برابر تخلّف از حق و عدالت مصونيت ندارد.
📙#نامه_41
🔶 @Nahj_Et
▫️وَ ايْمُ اللهِ، مَا کَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِي غَضِّ نِعْمَة مِنْ عَيْش فَزَالَ عَنْهُمْ إِلاَّ بِذُنُوب اجْتَرَحُوهَا لاَِنَّ (اللهَ لَيْسَ بِظَلاَّم لِلْعَبِيدِ
🟤به خدا سوگند! هرگز ملتى که در ناز و نعمت مى زيستند نعمتشان زوال نيافت، مگر بر اثر گناهانى که مرتکب شدند ; زيرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمى دارد
✍آن چه در کلام امام عليه السلام آمده يک قانون کلى است و مى دانيم هر قانون کلى استثنائاتى دارد. موارد آزمايش و بيدار باش و امثال آن، استثنائاتى در قانون کلى فوق محسوب مى شود و به تعبير ديگر آن چه امام(عليه السلام) فرموده حمل بر غالب مى شود و اين شبيه چيزى است که در قرآن مجيد بيان شده است: «(وَمَا أَصَابَکُمْ مِّنْ مُّصِيبَة فَبِمَا کَسَبَتْ أَيْدِيکُمْ وَ يَعْفُو عَنْ کَثِير); هر مصيبتى بر شما مى رسد به سبب اعمالى است که انجام داده ايد و بسيارى را نيز عفو مى کندو اگر انسان درست دقت کند غالباً مى تواند مواردى را که بلاها جنبه مجازات الهى دارد، از مواردى که براى آزمايش يا هشدار است بازشناسد. هرگاه گناه مهمى از او سرزد و يا جامعه اى آلوده به انواع مفاسد شد، حوادث تلخى که بعد از آن پيدا مى شود قطعاً مجازات است ; ولى حوادث تلخى که براى صالحان و پاکان پيش مى آيد، معمولا جنبه آزمايش و هشدار براى ترفيع مقام است.
📙#خطبه_178
🔶 @Nahj_Et
حکمت 12-أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوَانِ ….mp3
2.58M
🍃🌹سُئِلَ علیه السلام عَن قَولِ الرّسُولِ صلی الله علیه و آله غَیّرُوا الشّیبَ وَ لَا تَشَبّهُوا بِالیَهُودِ فَقَالَ علیه السلام إِنّمَا قَالَ صلی الله علیه و آله ذَلِکَ وَ الدّینُ قُلّ فَأَمّا الآنَ وَ قَدِ اتّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامرُؤٌ وَ مَا اختَارَ
🍃🌹لباسی که هنگام پوشیدن به دلیل درازی و پهنا روی زمین کشیده می شود. جران البعیر: سینه شتر. (این سخن را پیامبر (صلی الله علیه و آله) هنگامی فرمود که مسلمانان اندک بودند، اما اکنون که اسلام گسترش یافته و پابرجا شده، هر مردی اختیار خودش را دارد). پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آغاز اسلام، به پیرمردان مسلمان دستور می داد و آنان را وادار می کرد که پیری خود را تغییر دهند، و از ترک آن برحذر می داشت، به دلیل این که پیری شباهت به یهود دارد، زیرا یهودیها این کار را نمی کردند، این بود که به رنگ سیاه خضاب می کردند، و بعضی گفته اند: با حنا خضاب می کردند. هدف این بود که کفار آنها را با چشم توانمندی و جوانی بنگرند، و از آنها بترسند و طمع بر آنها نکنند. از امام (علیه السلام) در زمان خلافتش راجع به آن (خضاب کردن) پرسیدند، امام (علیه السلام) آن را مباح قرار داد نه مستحب، و بر این مطلب اشاره فرمود که آن سنت هنگامی مقرر شد که مسلمانان اندک بودند، اما اکنون که زیادند و کافران ناتوان شده اند، خضاب کردن مباح است، و عبارت: هر مردی اختیار دارد کنایه از همین است...
📙شرح#حکمت_17
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص22
🔶 @Nahj_Et
💠 امام على عليه السلام ـ در فرمان خود به مالك اشتر ـ نوشت:
💢 أنصِفِ اللّه َ وأنصِفِ النّاسَ مِن نَفسِكَ ومِن خاصَّةِ أهلِكَ ومَن لكَ فيهِ هَوىً مِن رَعيّتِكَ ، فإنَّكَ إلّا تَفعَلْ تَظلِمْ !…
🔵 حقّ خدا و مردم را از خودت و خويشان و نزديكانت و هر رعيتى كه مورد توجه و علاقه توست، بستان؛ زيرا اگر چنين نكنى ستم كرده اى!...
📚 نهج البلاغه ، برگزیده ای از #نامه_53
🔶 @Nahj_Et
💠🔹قَالَ علیه السلام مَن جَرَی فِی عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ
💠🔹هر کس در پی آرزوی خود شتافت، و عنان مرکب آرمانش را رها ساخت اجل او را لرزاند). امام (علیه السلام) با یادآوری از هم گسستن آرزوها به وسیله ی مرگ، از زیاده روی در آرزو داشتن برحذر داشته، و کلمه ی عنان را به ملاحظه ی شباهت آرزو به اسب سواری و لفظ جری را برای شتافتن در راستای طول آرزو، و کلمه ی عثار را برای خودداری از سرعت، استعاره آورده است، به دلیل فرا رسیدن مرگ و موانع شتاب از قبیل لغزش دونده در اثر برخورد با مانعی همچون سنگ و غیره.
📙شرح#حکمت_19
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص۲۴
🔶 @Nahj_Et
▫️فَإِنَّهُ يُنَادِي مُنَاد يَوْمَ الْقِيَامَةِ: «أَلاَ إِنَّ کُلَّ حَارِث مُبْتَلىً فِي حَرْثِهِ وَ عَاقِبَةِ عَمَلِهِ، غَيْرَ حَرَثَةِ الْقُرْآنِ فَکُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَ أَتْبَاعِهِ
🟤چرا که روز قيامت، منادى صدا مى زند: آگاه باشيد! امروز هر کس گرفتار بذرى است که افشانده و در گرو عاقبت اعمال خويش است ; جز آنان که بذر قرآن افشاندند. شما نيز از بذر افشانان قرآن و پيروان آن باشيد
✍اين سخن اشاره به حديث معروف «الدنيا مزرعة الآخرة» است که هر کسى در اين سرزمين، بذرى مى افشاند، محصول آن را روز قيامت درو مى کند. امام عليه السلام مى فرمايد: شما در اين مزرعه بذرهاى آيات قرآن را بپاشيد ; چرا که تنها بذر مفيد و پرثمر، همين بذر است و ديگران گرفتار زيان و خسران اند. آن ها که اعمالشان با تعليمات قرآن هماهنگ است، بذر افشانان قرآنند و آن ها که رفتارشان بر خلاف قرآن است، از قرآن بيگانه و مبتلا و گرفتارند.
📙#خطبه_176
🔶 @Nahj_Et
حکمت 13-إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا ….mp3
2.68M
🍃🌹قَالَ علیه السلام فِی الّذِینَ اعتَزَلُوا القِتَالَ مَعَهُ خَذَلُوا الحَقّ وَ لَم یَنصُرُوا البَاطِلَ
🍃🌹(حق را خوار کردند و به باطل هم کمکی نکردند) عبدالله بن عمر و گروهی از قاریان، و دیگران مانند ابوموسی اشعری، و احنف بن قیس در جنگ صفین از آن جمله بودند. و ممکن است که این گفتار امام (علیه السلام) اشاره به بینابین بودن درجه ی گمراهی آنان و به منزله ی بهانه ای برای آنها باشد. گویا فرموده باشد: براستی آنها هر چند که حق را در همراهی ما خوار گذاشتند، باطل را نیز با همراهی دشمنان یاری نکردند.
📙شرح#حکمت_18
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص23
🔶 @Nahj_Et
🌟قَالَ علیه السلام أَقِیلُوا ذوَیِ المُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِم فَمَا یَعثُرُ مِنهُم عَاثِرٌ إِلّا وَ یَدُ اللّهِ بِیَدِهِ یَرفَعُهُ
🌟(از لغزشهای افراد جوانمرد، چشم پوشی کنید، که کسی از ایشان نمی لغزد مگر آن که دست خدا به دست اوست و او را بلند می کند). امام (علیه السلام) با یادآوری این مطلب که دست خدا به دست جوانمردان است و آنان را بلند می کند، در مورد، گذشت از لغزشهای جوانمردان، که به ندرت لغزش از آنها سر می زند، تشویق کرده است مانند داد و ستد آنان که ممکن است پشیمان شوند. کلمه ی: (عثرات) را برای خطایی که از روی بی توجهی از آنان سرزند، و لفظ (ید) را برای عنایت و قدرت خداوندی، استعاره آورده است. و اینکه دست خدا به دست آنهاست و آنان را بلند می کند، کنایه از وابستگیهای آنان به خدا و جبران حال ایشان است، توضیح آن که جوانمردی، فضیلت بزرگی است که باعث جلب توجه مردم و میل قلبی و کمک آنان می گردد، بدین ترتیب، خطاکار جوانمرد، برای عنایت خدا، و همچنین به پا خواستن و جبران لغزش خود، آمادگی پیدا می کند.
📙شرح#حکمت_20
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص25
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام قُرِنَتِ الهَیبَةُ بِالخَیبَةِ وَ الحَیَاءُ بِالحِرمَانِ وَ الفُرصَةُ تَمُرّ مَرّ السّحَابِ فَانتَهِزُوا فُرَصَ الخَیرِ
🔆ترس قرین زیان، و شرم همراه نومیدی است، و فرصت هم چون ابر گذرا می گذرد، پس فرصتهای خوب را غنیمت شمرید). مقصود امام (علیه السلام) از هیبت، ترس از طرف مقابل است. بدیهی است که ترس مانع برآورده شدن حاجت و رسیدن به هدف است، چون با روی باز سخن گفته نمی شود، و معنای نزدیکی ترس با زیان هم همین است و همچنین، شرم با ناامیدی به دلیل همراهی شرم با فروگذاردن خواسته و ابراز نکردن آن، این سخن برای برحذر داشتن از ترس و شرم که هر دو نکوهیده اند، می باشد. آنگاه به غنیمت شمردن فرصتهای خوب فرمان داده، یعنی در موقع به دست آمدن فرصت، هر چه زودتر کار را باید انجام داد. و به وسیله ی قیاس مضمری ما را بدین کار واداشته است که صغرای آن عبارت (فرصت، همانند ابر گذرا می گذرد) است یعنی: براستی فرصت زودگذر است، و کبرای مقدر آن نیز چنین است: و هر کاری که آنطور باشد، باید به سوی آن شتافت و زمان امکان آن را غنیمت شمرد.
📙شرح#حکمت_21
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص26
🔶 @Nahj_Et
❇️قَالَ علیه السلام لَنَا حَقّ فَإِن أُعطِینَاهُ وَ إِلّا رَکِبنَا أَعجَازَ الإِبِلِ وَ إِن طَالَ السّرَی
قال الرضی و هذا من لطیف الکلام وفصیحه ومعناه أنا إن لم نعط حقنا کنا أذلاء و ذلک أن الردیف یرکب عجز البعیر کالعبد والأسیر و من یجری مجراهما
❇️(ما حقی داریم، اگر آن را به ما دادند، خواهیم گرفت، و اگر ندادند، بر شتر مشقت، سوار می شویم، اگر چه شبروی دراز باشد). سیدرضی می گوید: این سخن از سخنان لطیف و فصیح امام (علیه السلام) است، و معنای آن چنین است، که اگر حق ما را ندهند، گرفتار سختی شده و خوار خواهیم بود، توضیح آن که کلمه ی ردیف یعنی کسی که بر پشت سر دیگری سوار شود، مانند برده، اسیر و کسانی که همانند آنهاست. ازهری، در تهذیب اللغه از قول قتیبی می گوید: اعجاز الابل: آخرهای شتر جمع عجز، یعنی مرکب ناهموار و سخت، گفته است: معنای سخن امام (علیه السلام) چنین است: اگر ما را از حق خود بازداشتند، به مرکب مشقت سوار می شویم و هر چند طول بکشد، بر آن شکیبا خواهیم بود، و از کسانی که حق ما را حلال شمرده اند، نخواهیم گذشت. آنگاه ازهری می گوید: مقصود علی (علیه السلام) سواری بر مرکب سخت نبوده، بلکه اعجاز شتر را مثل برای عقب ماندن او از حق امامتش و جلو افتادن دیگران از او، آورده است بنابراین هدف امام (علیه السلام) این است که اگر ما را از حق امامتمان بازداشتند، و از این حق عقب نگهداشته شدیم
ادامه دارد.....
📙شرح#حکمت_22
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص27
🔶 @Nahj_Et